به گزارش اقتصادنیوز، پاتریک کینگزلی، رونن برگمن و ناتان ادنهایمر در گزارشی مفصل در نیویورک تایمز نوشتهاند: شش ماه از جنگ در نوار غزه گذشته بود و بنیامین نتانیاهو در حال آماده شدن برای پایان دادن به آن بهنظر میرسید. در آن زمان مذاکراتی برای برقراری آتشبس بلندمدت با حماس در جریان بود و او برای پذیرش یک مصالحه آماده میشد و به همینخاطر فرستادهای را به مصر اعزام کرد تا موضع جدید اسرائیل را به میانجیهای مصری منتقل کند.
در چنین شرایطی، نخستوزیر اسرائیل وظیفه داشت تا در جلسهای در وزارت دفاع در تلآویو، کابینهاش را با این طرح همراه کند. او عمداً این طرح را در دستورکار مکتوب جلسه قرار نداده بود؛ هدف این بود که آن را ناگهانی مطرح کند تا وزرای مخالف فرصت هماهنگ شدن جهت یک واکنش را نداشته باشند.
در آوریل ۲۰۲۴، پیشنهادی روی میز بود که جنگ غزه را دستکم برای شش هفته متوقف میکرد. طبق این پیشنهاد فرصتی برای مذاکره با حماس بر سر آتشبسی دائمی ایجاد و بیش از ۳۰ گروگان که توسط حماس در آغاز جنگ زندانی شده بودند، طی چند هفته آزاد میشدند و در صورت تمدید آتشبس، آزادی افراد بیشتری اتفاق میافتد. همچنین ویران کردن غزه، جایی که حدود دو میلیون نفر در تلاش برای زنده ماندن در برابر حملات روزانه بودند، به پایان میرسید.
پایان دادن به جنگ در آن زمان میتوانست شانس دستیابی به یک توافق صلح با عربستان سعودی، قدرتمندترین کشور جهان عرب، را افزایش دهد.
برای ماهها، رهبران عربستان بهطور پنهانی آمادگی خود را برای تسریع مذاکرات صلح با اسرائیل اعلام کرده بودند و شرطشان توقف حملات به غزه بود. عادیسازی روابط میان دولتهای عربستان و میتوانست جایگاه اسرائیل را در منطقه تثبیت و میراث بلندمدت نتانیاهو را تضمین کند.
برای نتانیاهو اما آتشبس با مخاطرات شخصی همراه بود. او به عنوان نخستوزیر رهبری یک ائتلافشکننده را برعهده داشت و به حمایت وزرای افراطی وابسته بود. این وزرای راستگرا و افراطی خواستان اشغال غزه بودند و نه عقبنشینی از آن. آنها به دنبال جنگی طولانی بودند که در نهایت به اسرائیل امکان بازسازی شهرکهای یهودینشین در غزه را بدهد.
اگر آتشبس خیلی زود اتفاق میافتاد، این وزرا ممکن بود تصمیم به جدا شدن از ائتلاف حاکم بگیرند. این امر انتخابات زودهنگام را به دنبال داشت و نظرسنجیها نشان میداد نتانیاهو در آن شکست خواهد خورد. بدون قدرت، نتانیاهو آسیبپذیر بود. از سال ۲۰۲۰، او به اتهام فساد مالی تحت محاکمه است؛ اتهاماتی که او آنها را کرده و عمدتاً به اعطای امتیازات به تجار در ازای دریافت هدایا و پوشش رسانهای مثبت مربوط میشود.
بدون قدرت، نتانیاهو توانایی برکناری دادستان کل که مسئول پیگرد قانونی او بود را از دست میداد.( تمری که دولت او بعداً تلاش کرد آن را انجام دهد)
نیویورک تایمز در بخش دیگری از این گزارش می نویسد؛ در حالی که کابینه درباره موضوعات دیگر بحث میکرد، یکی از دستیاران با عجله وارد اتاق جلسه شد و سندی حاوی خلاصه موضع جدید مذاکراتی اسرائیل را بهآرامی جلوی نتانیاهو قرار داد. مسیر رسیدن به آتشبس خطر واقعی به همراه داشت، اما به نظر میرسید آماده پیش رفتن است.
سپس بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، بحث را قطع کرد. اسموتریچ در سال ۲۰۰۵ بهعنوان یک فعال جوان برای چند هفته به ظن برنامهریزی برای منفجر کردن خودروها در یک بزرگراه اصلی بهمنظور کند کردن تخریب شهرکهای اسرائیلی در غزه بازداشت شده بود. او همراه با ایتامار بنگویر، وزیر امنیت ملی و یک راست افراطی، از قویترین حامیان بازسازی این شهرکها در کابینه بود. اسموتریچ در جلسه کابینه، علام کرد که شایعاتی درباره طرحی برای توافق شنیده و جزئیات این طرح او را نگران کرده بود. او گفت: میخواهم بدانید که اگر توافق تسلیمی مثل این مطرح شود، دیگر دولتی نخواهید داشت. دولت تمام است.
در آن لحظه، نتانیاهو مجبور شد بین شانس آتشبس و بقای سیاسی خود یکی را انتخاب کند و نتانیاهو بقا را انتخاب کرد.
طبق ادعای نیویورک تایمز جنگ ۱۲ روزه با ایران در ماه ژوئن، بهعنوان لحظهای افتخارآمیز برای نتانیاهو تلقی شده است؛ لحظهای که اوج بازگشت او از پایینترین نقطه را رقم زد.
اما در پی این پیروزی ظاهری، روز حساب در انتظار نتانیاهوست، جنگ در غزه. این جنگ بخش عمدهای از این منطقه را با خاک یکسان کرده و دستکم ۵۵ هزار نفر را به کام مرگ کشانده است.در میان آنها شمار زیادی غیرنظامی، از جمله نزدیک به ۱۰ هزار کودک زیر ۱۱ سال وجود دارد. حتی اگر مذاکرات در روزهای آینده به توقف حملات اسرائیل منجر شود، این جنگ در حال حاضر طولانیترین جنگ شدید اسرائیل است.
با ادامهیافتن جنگ، همدردی جهانی بهتدریج جای خود را به سرزنش و بیآبرویی در عرصه جهانی داده است. دادگاه بینالمللی دادگستری در حال بررسی ادعاهایی مبنی بر ارتکاب نسلکشی از سوی اسرائیل است. در آمریکا، ناتوانی رئیسجمهور جو بایدن در پایان دادن به جنگ، حزب دموکرات را دچار شکاف کرد و به آشوبی دامن زد که راه را برای بازگشت دونالد ترامپ به قدرت هموار کرد. و در اسرائیل، طولانی شدن جنگ، اختلافات تلخ درباره اولویتهای ملی، ماهیت دموکراسی و مشروعیت رهبری نتانیاهو را تشدید کرده.
چرا پس از نزدیک به دو سال، این جنگ هنوز به نتیجهای قطعی نرسیده است؟ چرا اسرائیل بارها فرصتهای کاهش تنش را رد کرد و در عوض دامنه بلندپروازیهای نظامی خود را به لبنان، سوریه و ایران گسترش داد؟
در اسرائیل بسیاری بهطور فزاینده معتقدند که نخستوزیر میتوانست خیلی زودتر به توافقی برای پایان جنگ دست یابد و نتانیاهو را که بالاترین اختیار در تعیین راهبرد نظامی اسرائیل را در دست دارد، متهم میکنند که مانع دستیابی به آن توافق شده است.
برای درک نقش محاسبات شخصی نتانیاهو در طولانی شدن جنگ، با بیش از ۱۱۰ مقام رسمی در اسرائیل، ایالات متحده و جهان عرب گفتوگو کردیم. یکی از حساسترین اتهاماتی که درباره نحوه مدیریت جنگ از سوی نتانیاهو مطرح است، این است که او جنگ را برای منافع سیاسی شخصی خود طولانی کرده است.
فارغ از اینکه مقامات معتقد به صحت این موضوع بودند یا نه، همه کسانی که با آنها گفتوگو کردیم بر سر یک نکته توافق داشتند: طولانی و گسترده شدن جنگ، به نفع نتانیاهو تمام شده است.
نتانیاهو از این جنگ برای بهبود وضعیت سیاسی خود بهره گرفت. ابتدا برای بقا، و سپس برای پیروزی طبق خواستههای خودش. اکنون، نزدیک به دو سال پس از هفت اکتبر و در حالی که او همچنان با اتهامات جدی فساد روبهرو است، شانس بالایی دارد که تا انتخابات عمومیِ مقرر در اکتبر ۲۰۲۶ در قدرت باقی بماند و چهبسا در آن پیروز شود.
ما دریافتیم که در مراحل کلیدی جنگ، تصمیمات نتانیاهو جنگ در غزه را طولانیتر از آنچه حتی رهبری ارشد نظامی اسرائیل ضروری میدانست، ادامه داد.
این تا حدی نتیجه امتناع نتانیاهو از استعفا در هنگام مواجهه با اتهامات فساد بود، تصمیمی که حمایت میانهروها و حتی بخشهایی از راست اسرائیل را از او گرفت. از زمان آغاز محاکمهاش در سال ۲۰۲۰، که هنوز ادامه دارد، او به جای استعفا، اکثریتی شکننده در پارلمان اسرائیل ایجاد کرد و با احزاب راست افراطی ائتلاف بست. این کار او را در قدرت نگه داشت، اما سرنوشت او را به مواضع افراطی این احزاب، چه پیش از جنگ و چه پس از آغاز آن، گره زد.
تحت فشار سیاسی از سوی متحدان ائتلافیاش، نتانیاهو در لحظات حساس مذاکرات آتشبس را کند کرد و فرصتهایی را که حماس کمتر با توافق مخالف بود، از دست داد. او از برنامهریزی برای انتقال قدرت پس از جنگ خودداری کرد، که پایان دادن به جنگ را دشوارتر ساخت. حتی هنگامی که سرانجام در ژانویه آتشبسی طولانیمدت برقرار شد، نتانیاهو در ماه مارس به دلیل حفظ ائتلافش این آتشبس را نقض کرد.
هزینه این تأخیر بالا بوده است: با هر هفته تأخیر، صدها فلسطینی کشته شدهاند و هزاران نفر دیگر در وحشت به سر میبرند. همچنین حداقل هشت گروگان دیگر در اسارت جان باختند، که این امر شکافها در اسرائیل بین کسانی که اولویتشان آزادی گروگانها بود و کسانی که معتقد بودند جنگ باید تا نابودی حماس ادامه داشته باشد را عمیقتر کرد. این تأخیر توافق با عربستان را هم به تعویق انداخت. همچنین باعث شد دادستانهای دیوان کیفری بینالمللی خواستار بازداشت نتانیاهو شوند.
اما برای نتانیاهو، پاداشهای فوری این اقدامات قابلتوجه بوده است. او کنترل بیشتری بر دولت اسرائیل نسبت به هر زمان دیگری در ۱۸ سال نخستوزیریاش به دست آورده است. او با موفقیت از تشکیل کمیته تحقیق دولتی که میتوانست مسئولیت او را بررسی کند، جلوگیری کرد و گفت که تبعات جنگ باید تا پایان آن منتظر بماند، حتی در حالی که وزیر دفاع، رئیس ارتش، رئیس اطلاعات داخلی و چندین ژنرال ارشد یا اخراج شدهاند یا استعفا دادهاند.
در حالی که او تا سه بار در هفته برای محاکمه فسادش به دادگاه میرود، دولتش اکنون در حال تلاش برای اخراج دادستان کل مسئول پیگرد قانونی او است. ادامه جنگ همچنین ائتلاف او را تقویت کرده است.
در اواخر ژوئیه ۲۰۲۳، اداره اطلاعات نظامی اسرائیل گزارشی نگرانکننده تهیه کرد که مجموعهای از شنودها و اطلاعات جمعآوریشده را تحلیل و ترکیب کرده بود. نتیجهگیری گزارش هشداردهنده بود: اسرائیل در معرض خطری جدی قرار داشت. آنها درگیر آشفتگی شدید داخلی بر سر طرحی جنجالی بودند که دولت نتانیاهو برای اعمال کنترل بیشتر بر قوه قضائیه به پیش میبرد.
این امر به او زمان داد تا حمله به ایران را برنامهریزی و اجرا کند. مهمتر از همه، همانطور که حتی قویترین حامیانش اشاره میکنند، این وضعیت او را در قدرت نگه داشت.
سرلیک آینهورن، استراتژیست سیاسی از حلقه نزدیک نتانیاهو، گفت: نتانیاهو یک بازگشت سیاسی را رقم زد که هیچکس، حتی نزدیکترین متحدانش تصور نمیکرد ممکن باشد. رهبری او در جنگ طولانی با حماس و حمله به ایران، نقشه سیاسی را بازسازی کرده است. او اکنون در موقعیتی برای پیروزی مجدد در انتخابات قرار دارد.