چین دخالت نکرد اما با نگرانی جنگ ایران و اسراییل را زیر نظر داشتند زیرا سه منفعت کلیدی چین در معرض تهدید قرار دارد.آدام گلگر پژوهشگز مؤسسۀ صلح آمریکا به این موضوع پرداخته
عصر ایران؛ سمیرا فرخ منش/ برگردان مقالهای از آدام گلگر*: با وجود برنامههای شی جینپینگ، رهبر چین، برای جایگزینی نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا، پکن در سالهای اخیر نقش حاشیهای در منازعات اصلی جهان ایفا کرده است.
طرح صلح چین برای اوکراین و تلاشهای دیپلماتیک آن در خاورمیانه پس از حمله ۷ اکتبر حماس، هیچ تأثیری در حلوفصل این دو بحران نداشتهاند.
پس از حملات هوایی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران در آخر هفته و تلافی ایران با حمله به یک پایگاه آمریکایی در قطر در روز دوشنبه، نفوذ و منافع چین با آزمونی مواجه خواهند شد که نسبت به جنگهای اوکراین و غزه بسیار جدیتر است.
در حالی که آن دو منازعه فقط اهمیت راهبردی محدودی برای چین داشتند، جنگ با ایران تهدیدی مستقیم برای منافع حیاتی پکن به شمار میرود. اما این وضعیت برای چین همچنین فرصتهایی نیز به همراه دارد به ویژه در چارچوب رقابت راهبردیاش با ایالات متحده.
منافع در معرض تهدید
حتی پیش از آنکه ایالات متحده در آخر هفته وارد درگیری شود، مقامات چینی با نگرانی جنگ ایران و اسرائیل را زیر نظر داشتند؛ چرا که سه منفعت کلیدی چین در معرض تهدید قرار دارد:
۱. وابستگی چین به نفت خاورمیانه
چینِ انرژیمحور، حدود نیمی از نفت وارداتی خود را از خاورمیانه تأمین میکند. این نفت از تنگه هرمز عبور میکند، جایی که ایران میتواند در صورت تشدید درگیری، آن را ببندد یا مینگذاری کند. شش کشور از ده منبع اصلی نفت چین در منطقه خلیج فارس قرار دارند — و این فهرست حتی شامل ایران نمیشود، کشوری که بیش از ۹۰ درصد نفت صادراتی خود را به چین میفرستد. برای دور زدن تحریمهای آمریکا، چین نفت ایران را با تخفیف زیاد از طریق انتقالات ثانویه از کشورهایی مانند مالزی دریافت میکند.
تا این لحظه، اسرائیل به تأسیسات نفت و گاز ایران حمله نکرده، اما اگر درگیری تشدید شود، این اهداف میتوانند در فهرست حملات بعدی قرار بگیرند. اگر اسرائیل قصد تغییر رژیم در ایران را داشته باشد، ممکن است تلاش کند دسترسی ایران به منابع مالی حاصل از نفت را قطع کند. حتی اگر این اتفاق نیفتد، بیثباتی منطقهای میتواند واردات انرژی چین از کشورهای عربی خلیج فارس را به خطر بیندازد، چرا که آن کشورها ممکن است مجبور به کاهش یا توقف تولید شوند اگر آتش یک جنگ منطقهای شعلهور شود. حمله ایران به پایگاه نظامی العدید آمریکا در قطر در روز دوشنبه، وضعیت را بیش از پیش مبهم کرده است.
تولیدکنندگان چینی، که ستون فقرات اقتصاد این کشور هستند، بهشدت به گاز طبیعی و نفت خام وابستهاند. بنابراین، افزایش ناگهانی قیمت نفت یا اختلال در جریان عرضه، تأثیرات قابلتوجهی بر اقتصاد راکد پکن خواهد گذاشت.
روز یکشنبه گذشته، پارلمان ایران طرحی را برای بستن تنگه هرمز بهعنوان واکنش به بمباران آمریکا تصویب کرد. در پاسخ، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، از پکن خواست تا بر ایران فشار وارد کند که تنگه را باز نگه دارد. روبیو گفت:
«من از دولت چین در پکن میخواهم که در این خصوص با ایران تماس بگیرد، چون آنها به شدت به تنگه هرمز برای تأمین نفتشان وابسته هستند.»
۲. چین به یک خاورمیانه باثبات نیاز دارد
نفت تنها دلیل تمایل چین به صلح در خاورمیانه نیست. هر ۲۲ کشور عضو اتحادیه عرب، شریک طرح «کمربند و راه» چین هستند؛ پروژهای کلان در حوزه زیرساخت و اتصال که بهعنوان امضای سیاست خارجی پکن شناخته میشود. چین صدها قرارداد اقتصادی با این کشورها امضا کرده و همچنان به تعمیق روابط خود با ثروتمندترین و قدرتمندترین کشورهای منطقه، یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی ادامه میدهد. پکن بزرگترین شریک تجاری بسیاری از کشورهای این منطقه است و بنا به اعلام مقامات عرب و چینی، حجم تجارت عربی-چینی در سال ۲۰۲۴ از ۴۰۰ میلیارد دلار فراتر رفته است.
اندرو اسکوبل، پژوهشگر ارشد مسائل چین در «مؤسسه صلح ایالات متحده»، در سال ۲۰۲۳ نوشت "پکن خواهان خاورمیانهای صلحآمیز و باثبات است، زیرا از ادامه درگیریها سود مادی چندانی نمیبرد، اما در بعد اقتصادی چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد"
به بیان ساده، جنگ در خاورمیانه به ضرر اقتصاد چین است.
۳. ایران یک شریک کلیدی برای چین است
در سالهای اخیر برخی تحلیلگران مطرح کردهاند که چین، روسیه، ایران و کره شمالی در حال تبدیل شدن به نوعی «محور اقتدارگرایی ضدغربی» هستند. گرچه این ادعا ممکن است اغراقآمیز باشد چرا که نه چین و نه روسیه هیچگونه تمایلی برای دفاع از ایران در برابر حملات آمریکا یا اسرائیل نشان ندادهاند اما پکن قطعاً از سقوط رژیم در تهران، در صورت وقوع، خشنود نخواهد بود.
تهران یک گره راهبردی در تلاش چین برای مقابله با نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکاست و همچنین عضو چندین گروه مهم مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای است؛ گروههایی که پکن آنها را بخشی از معماری نوظهور امنیت جهانی با محوریت چین معرفی میکند.
در حالی که چین بیش از هر چیز منافع اقتصادیاش را در اولویت قرار میدهد، از دست دادن یک شریک راهبردی در ساخت نظم امنیتی تحت رهبری پکن، خسارت کوچکی نخواهد بود.
فرصتها در میان بحران
با وجود تهدیدهای شدید و فزاینده علیه منافع چین، شی جینپینگ و رهبری حزب کمونیست چین ممکن است در روزهای پیش رو برخی فرصتهای راهبردی را نیز ببینند.
نخست، احتمال کاهش تمرکز آمریکا بر منطقه هند-اقیانوسیه/ واشنگتن در آسیا دارای منابع نظامی قابل توجهی برای بازدارندگی در برابر تهدیدهای چین علیه متحدان و شرکای ایالات متحده در منطقه، نظیر ژاپن، فیلیپین و تایوان است. اما از زمان آغاز جنگ غزه، ارتش آمریکا منابع و توجه خود را از هند-اقیانوسیه به خاورمیانه منتقل کرده است.
در جریان بمباران حوثیهای یمن توسط آمریکا در بهار امسال، ایالات متحده اقدام به انتقال سامانههای پدافندی، از جمله سامانه دفاع موشکی THAAD و ناو هواپیمابر کارل وینسون (USS Carl Vinson) از آسیا به خاورمیانه کرد. همچنین در اوایل هفته گذشته، ناو هواپیمابر نیمیتز (USS Nimitz) دریای جنوبی چین را ترک و به سوی خاورمیانه حرکت کرد.
چین از همین انتقال تمرکز ایالات متحده بهرهبرداری کرده و دست به اقدامات تحریکآمیز زده است. تنها چند روز پس از حمله اولیه اسرائیل به ایران، پکن اعلام کرد که گشتهای هوایی و دریاییای را در حین رزمایش مشترک ژاپن و فیلیپین دنبال کرده است.
البته همه اینها پیش از آن بود که ایالات متحده بهطور مستقیم وارد جنگ با ایران در آخر هفته گذشته شود. اکنون که توجه راهبردی و منابع نظامی آمریکا حتی بیشتر بر خاورمیانه متمرکز شده، فضایی برای چین ایجاد شده تا اقدامات تهاجمی بیشتری در مناطقی مانند دریای جنوبی چین و تایوان انجام دهد.
تیان ونلین، رئیس مؤسسه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه رنمین چین، ضمن اذعان به اینکه «ایران ویرانشده به ضرر منافع ژئوپلیتیکی چین است» گفت:
"این درگیری ممکن است باعث درگیری عمیقتر آمریکا در خاورمیانه شود که به نوبه خود میتواند دورهای نسبتاً طولانی از فرصتهای راهبردی برای چین فراهم کند."
دوم، استفاده از جنگ ایران برای زیر سوال بردن نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا
چین از این جنگ مانند جنگهای غزه و اوکراین بهره خواهد برد تا ادعا کند که نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا بیثبات و ناعادلانه است، مگر برای متحدان آمریکا.
چین سالهاست که این استدلال را مطرح میکند، اما از زمان راهاندازی ابتکار امنیت جهانی (GSI) توسط شی جینپینگ در سال ۲۰۲۲، شدت این موضعگیری افزایش یافته است. این طرح یکی از ابزارهای اصلی پکن برای ترویج جایگزینی برای نظم جهانی تحت رهبری آمریکا است.
این رویکرد چین از زمان آغاز جنگ غزه شتاب بیشتری گرفته و پکن آمریکا را به خاطر مواضعش در جنگهای غزه و اوکراین به ریاکاری متهم کرده است. این اتهام بهویژه در کشورهای جنوب جهانی طنینانداز شده و تلاش چین برای تضعیف رهبری آمریکا را تقویت کرده است.
از زمان آغاز جنگ ایران، مقامهای چینی بهطور آشکار از اصول کلیدی ابتکار امنیت جهانی مانند «حق حاکمیت» و «امنیت مشترک» در گفتوگوها درباره این درگیری و نحوه حل آن استفاده کردهاند. اکنون که ایالات متحده روی مقابله با ایران متمرکز شده، چین قطعاً از فرصت استفاده خواهد کرد تا ضمن انتقاد از اقدامات آمریکا و نقش آن در نظم جهانی، دیدگاه جایگزین خود را ترویج دهد.
آیا چین وارد عمل خواهد شد؟
با وجود تمام منافع مهمی که در جنگ ایران برای چین در خطر است، بعید به نظر میرسد که پکن حاضر به پذیرش ریسکهای جدی برای حل این بحران شود.
نقشآفرینی چین در خاورمیانه در مارس ۲۰۲۳، پس از میانجیگری در عادیسازی روابط میان ایران و عربستان سعودی، در حال اوجگیری به نظر میرسید. (هرچند برخی تحلیلگران درباره میزان واقعی نقش چین در آن توافق تردید دارند.) اما محدودیت نفوذ چین در منطقه، کمتر از یک سال بعد و با آغاز جنگ غزه، بهوضوح آشکار شد. احتمالاً در روزها و هفتههای آینده نیز، بهویژه اگر جنگ ایران به یک درگیری منطقهای تمامعیار تبدیل شود، این محدودیتها بیش از پیش برجسته خواهد شد.
میتوان انتظار داشت که چین به انتقاد از ایالات متحده در حاشیه ادامه دهد. اما آیا پکن فراتر از این اظهارات نمایشی خواهد رفت و تلاشی واقعی برای میانجیگری در جهت صلح انجام خواهد داد؟
--------------------------------------------------------------------------------------------
نویسنده : Adam Gallagher ویراستار ارشد و مدیر ارتباطات دیجیتال USIP.
منبع: مؤسسه صلح ایالات متحده (United States Institute of Peace – USIP)
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.