عصر ایران؛ سروش بامداد- مدیر روابط عمومی سازمان صدا و سیما شایعات مربوط به برکناری وحید جلیلی از معاونت فرهنگی صدا و سیما را تکذیب کرده و نوشته است: "حاشیهسازی و شایعهپراکنی هیچکدام در عزم همکاران متعهدمان در رسانه ملی خللی ایجاد نمیکند. همچنان در کنار یکدیگر مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع از میهن عزیزمان را ادامه می دهیم."
این چند سطر دربارۀ درستی یا نادرستی خبر برکناری مرد شمارۀ 2 صدا و سیما نیست که البته نقش بی بدیلی در وضعیت فعلی رسانه رسمی و به قول خودشان رسانۀ ملی دارد.
موضع ما در قبال صدا و سیما روشن است و جاهای دیگر به صراحت آمده و امیدواریم روند آن تغییر کند و این مهمتر از رفتن یا ماندن جلیلی- جبلی است.
نکته اصلی این یادداشت این است که تا خبر برکناری یک صاحب منصب یا شایعه آن منتشر میشود - حالا چه وزارت نیرو باشد چه اداره قند و شکر و چه همین صدا و سیما - اولین جایی که به تکاپو میافتد و تکذیب میکند روابط عمومی است ولی چهار روز بعد که آن بنده خدا میرود صدایی از این مدیر روابط عمومی برنمیخیزد و منتظر میماند تا در جای بعد او را با خود ببرد و لابد این بار بشود مدیر روابط عمومی آب و فاصلاب فلان شهر علیا یا سفلا!
جناب حسین قرایی مدیر روابط عمومی سازمان صدا و سیما - و به قول خودشان رسانه ملی - هم مثل دیگر مدیران روابط عمومی فوری تکذیب کرده و یکی نیست بگوید آخر اگر قرار بر تغییر باشد که با شما هماهنگ نمیکنند!
در این مورد خاص و با توجه به تقابل این سازمان با رییس جمهوری اگر شورای عالی امنیت ملی تصمیم بگیرد این اتفاق بیفتد میافتد و قبلتر به مدیر روابط عمومی خبر نمیدهند!
حالا باز مقام بالاتر و نصب کننده تکذیب کند و مثلا پیمان جبلی بگوید در خدمت وحید جلیلی هستیم باز یک حرفی. ولی مدیر روابط عمومی چه میداند کی رفتنی است و کی ماندنی و آن بالا چه تصمیمی اتخاذ میشود!
اصلا صحبت از "عزم همکاران متعهدتان" نیست یا "مسیر تحقق آرمانهای انقلاب". صحبت از صدا وسیماست که مصاحبه رییس جمهور مملکت را سه روز در کشو نگه میدارد و پخش نمیکند و بعد میدهد به گزارشگر که جاهایی را نقل کند. صحبت از خبر دروغ سرنگونی اف - 35 و ادعای بعدی هم نیست که چنین خبری منتشر نشده تا همه دست بگیرند.
صحبت از رسانهای است که مجریان و برنامهسازان محبوب خود را طرد کرد و مردم را پای اینترنشنال نشاند تا هر خبر و شایعه آن را باور کنند. اصلا صحبت از اینها نیست. اگر قرار بر تغییرات کلان در صدا و سیما باشد و جلیلی و جبلی نتوانند خود را با آن منطبق کنند طبعا آن اتفاق میافتد و این تکذیب ثمری ندارد.
اگر صحبت از استعفا بود، بله. روابط عمومی صلاحیت داشت ولی درباره برکناری او از کجا میداند؟ همان که با دو خط منصوب کرده با دو خط هم برکنار میکند.
این ماجرا در ایران مسبوق به سابقه هم هست. تا میگویند فلان مسؤول قرار است تغییر کند اول کسی که دستپاچه می شود مدیر روابط عمومی است و چهار روز بعد که خبر درست درمیآید معلوم نیست کجاست!
برای این که تصور نکنید این یادداشت با اغراض سیاسی نوشته شده یاد میکنیم از ماجرایی که در فروردین همین امسال رخ داد. قصه چه بود؟ پس از انتشار اخبار سفر شهرام دبیری معاون وقت پارلمانی رییس جمهور پزشکیان به قطب جنوب خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ( که مطابق تعریف صدا و سیما ملی نیست چون فقط خودشان ملیاند!) خبر تکذیب آن را بر اساس توضیح دفتر او منتشر کرد.
روز 16 فروردین که رییس جمهور شهرام خان را عزل کرد طبعا برای ایرنا بد شد و قضیه را گردن مدیران روابط عمومی معاونت پارلمانی انداخت و نوشت: "بعد از انتشار نامه رییس جمهوری و عزل شهرام دبیری مشخص شد مدیران روابط عمومی اطلاعات گمراه کننده به ایرنا و دیگر رسانه ها داده اند" و رسما در روز 17 فروردین عذرخواهی کرد.
قضیه ساده است. وقتی شایعه برکناری یک مدیر میپیچد طبعا مدیر روابط عمومی که به احتمال زیاد منصوب خود اوست اولین کاری که میکند تکذیب است. حال آن که مقام بالاتر یا بیرون مجموعه باید تکذیب کند.
به نظر میرسد مفهوم روابط عمومی در ایران بد فهیمده شده و خیال میکنند باید خود را به آب و آتش بزنند تا رضایت مدیر جذب شود و مثل سخنگوی وزارت خارجه فقط وظیفه دارند تکذیب کنند.
تازگی ها کتابی بسیار خواندنی با مثالهای ایرانی و نه ترجمهای خواندم با عنوان: "روابط خیلی عمومی" که جلد زرد رنگ و زیبایی هم دارد و هر که در قفسه بگذارد همان جوری هم جلب توجه میکند! مهم ترین کار روابط عمومی که در این کتاب یادآور شده "مهندسی رضایت" مخاطبان و مشتریان است.
به عبارت دیگر کار روابط عمومی این نیست که نگران باشد کی میرود یا نه. این است که به رضایت مخاطبان و مراجعان و مشتریان بیندیشند. برخی از جماعت روابط عمومی به رضایت می اندیشند اما رضایت مدیرانشان.
معیار من در ارزیابی روابط عمومی ها همین است. این که در پی جلب و رضایت مدیرانشان هستند یا مخاطبان و مراجعان و مشتریان؟
خوشبختانه همه مدیران روابط عمومی مثل صدا و سیما نیستند و بیش از آن که نگران ماندن و رفتن رییسشان باشند به رضایت مخاطبان فکر میکنند و میتوانم چند نمونه مشخص را حتی مثال بیاورم و اتفاقا اینها بیشتر به کار مدیران واقعی میآیند و وقتی هم آن مدیر میرود اینها میمانند چون همچنان به تخصص آنها نیاز است.
روابط عمومی، مهندسی رضایت است نه مالهکشی یا عجله در تکذیب برکناری رییسشان.