غنی‌نژاد: ایران هیچ‌گاه فدرال نمی‌شود/ فدرالیسم در ایران فاجعه‌بار خواهد بود/ چند دولت در دولت داریم

اقتصادنیوز پنج شنبه 19 تیر 1404 - 16:36
اقتصادنیوز: موسی غنی‌نژاد موضوع تفویض اختیارات به استانداران و حرکت به سمت اداره مملکت به سبک فدرالیسک را سم و فاجعه‌بار می داند.

به گزارش اقتصادنیوز، رئیس جمهور طی روزهای اخیر در اظهاراتی بار دیگر  بحث تفویض اختیارات به استانداران را که پیش از این به آن  اشاره کرده بود را مطرح کرد و گفت: «تمام اختیارات را به استانداران تفویض کردیم، استانداران در استان‌ها نماینده رئیس‌جمهور هستند تا اگر ما هم شهید شدیم کار مردم معطل نماند و هر استاندار بتواند در مقام رئیس‌جمهور شرایط استان را به نحو مطلوب مدیریت کند.» پزشکیان پیش از این نیز بارها بر تفویض اختیارات به استانداران به عنوان یکی از برنامه‌های دولتش تاکید کرده بود. 

این موضوع بهانه‌ای شد تا اقتصادنیوز گفت و گویی مربوط به بهمن 1403 را باز نشر کند.

"رضا طهماسبی" در شماره 580 هفته نامه "تجارت فردا"  می‌نویسد: بعد از سخنان رئیس‌جمهور  در مورد تفویض اختیارات بیشتر به استان‌ها و استانداری‌ها، رئیس مجلس نیز اخیراً اظهارات مشابهی داشته و عنوان کرده است که نظر سران قوا نیز اعطای استقلال در تصمیم‌گیری به استان‌هاست. این سخنان که به نوعی تنه به نظام فدرالی می‌زند، بیشتر به صدا درآوردن زنگ خطری است که نشان می‌دهد از فرط گرفتاری در مشکلات و ناتوانی برای حل آنها، سیاستمداران به سمت نوعی رها کردن مسائل و پاک کردن صورت مسئله روی آورده‌اند که نتیجه آن به مراتب وخیم‌تر شدن بحران‌های جاری خواهد بود.

"دکتر موسی  غنی‌نژاد"  اقتصاددان،  معتقد است  فدرالیسم تصنعی و ساختگی در کشوری مانند ایران با ملت یکپارچه و متحد، نتیجه‌ای جز فاجعه به بار نخواهد آورد.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح اظهارات موسی غنی‌نژاد در این موضوع است: 

*****

‌ آیا تجربه فدرالیسم در دنیا در حوزه اقتصاد، دستاورد موفقیت‌آمیزی داشته است؟ در این نظام، سازوکار اقتصادی به چه شکلی است؟

یک نوع فدرالیسم وجود دارد که به صورت طبیعی و خودجوش به خاطر شرایط عینی تاریخی به وجود آمده است که نمونه آن همان ایالات‌متحده آمریکا و البته قدیمی‌ترش انگلستان است. این فدرالیسم طبیعی اساساً قابل مقایسه با آنچه به زور ایدئولوژی یا به زور نظامی می‌خواهند درست کنند، نیست. در آن فدرالیسم یا آن دولت-ملتی که به صورت طبیعی بزرگ شده و شکل گرفته و عمل می‌کند و وارد دنیای جدید شده، مثل ایالات‌متحده، معلوم است که اقتصاد هم خوب کار می‌کند.

اینجا ارتباطی میان فدرالیسم و اقتصاد وجود ندارد. اقتصاد مجموعه مبادلاتی است که در داخل جامعه یا با جوامع دیگر صورت می‌گیرد. اگر بازار داخل یک کشور، نظام مبادله آن یا مراودات آن با بازار بین‌المللی، خوب کار می‌کند یا برعکس بد کار می‌کند، بسته به این است که آیا آن کشور یک جامعه آزاد و مبتنی بر حکومت قانون است یا خیر. فدرالیسم یک شکل حکومت است. شکل حکومت چندان به ماهیتش ارتباطی ندارد؛ یعنی ممکن است در یک جامعه فدرال، بازار آزاد یا حکومت قانون نباشد. برعکس، یک جامعه فدرال می‌تواند با تکیه بر نظام بازار آزاد رقابتی و حکومت قانون، یک اقتصاد شکوفا داشته باشد.

در تاریخ معاصر ایران، چپ‌ها گرفتاری‌های زیادی برای ما درست کردند؛ با این حال متاسفانه گرفتاری ما فقط این چپ‌ها نیستند. مشکل بزرگ‌تر این است که می‌بینیم غیرچپ‌ها و حتی بعضی از کسانی که خودشان را مثلاً طرفدار نظام بازار و لیبرتارین می‌دانند هم حرف‌های مشابهی می‌زنند که واقعاً باعث تاسف است.

تاسف از اینکه نه آن چپ‌هایی که این ایده‌ها را مطرح کردند به درستی می‌دانستند که فدرالیسم چیست و صرفاً دنبال یک ایدئولوژی می‌رفتند و از آن دفاع می‌کردند، نه برخی کسانی که به اصطلاح خودشان را لیبرتارین می‌نامند، مفهوم فدرالیسم را می‌دانند. متاسفانه برخی افراد خودشان را لیبرتارین معرفی می‌کنند و به اقتصاد اتریشی می‌چسبانند و از جهان‌وطنی حرف می‌زنند. اینها کسانی هستند که در سطح حرف می‌زنند؛ دانش درستی راجع به اقتصاد اتریشی ندارند و از حقوق ملت‌ها و حق تعیین سرنوشت برای این ملت‌ها در ایران سخن می‌گویند. ایران یک ملت است. اینکه عده‌ای کُردی یا بخشی از مردم آذری یا گروهی دیگر عربی حرف بزنند، ربطی به وجود ملت‌ها ندارد.

ملت ایران متشکل از اقوام، زبان‌ها و ادیان مختلف است. همیشه هم همین‌طور بوده؛ 2500 سال است که اقوام مختلف با ادیان مختلف و زبان‌های مختلف در ایران با هم زندگی می‌کنند، اما یک ملت را تشکیل می‌دهند. در ایران حرف زدن از فدرالیسم هیچ معنایی ندارد. عمده گرفتاری‌های ما فکری است؛ که اغلب قریب‌به‌اتفاق مواقع، از کم‌دانشی و جهل ناشی می‌شود. متاسفانه سیاستمداران ما دانش سیاسی نازلی دارند و با دانش اقتصادی هم بیگانه‌اند.

متاسفانه حتی کسانی که مدعی علم سیاست هستند یا دکترای اقتصاد دارند و خودشان را اقتصاددان می‌نامند؛ سواد نازلی دارند و این واقعاً فاجعه است. چون به یک زبان پوپولیستی حرف می‌زنند پایگاهی در میان دانشجوها و اهل فرهنگ پیدا می‌کنند. باید این افراد را نقد کرد و نگذاشت که خاک در چشم مردم بپاشند. ایده‌هایی که امروزه تحت عنوان فدرالیسم مطرح می‌شود که استان‌ها باید اختیارات داشته باشند و استاندار هم مثل رئیس‌جمهور باید اختیارات منطقه‌ای داشته باشد، نشان‌دهنده سطح پایین دانش سیاسی و اقتصادی گویندگان آنهاست. مشکل ما با فدرالیسم درست نمی‌شود. سیاستمداران ما درک غلطی از حکمرانی دارند و حالا این حکمرانی چه در قالب مشروطه سلطنتی باشد، چه جمهوری فدرالی یا دیگر اشکال حکومتی، اصلاً فرقی نمی‌کند. ذهنیت و تصور غلط از حکمرانی است. مسائل اقتصادی هم با این شعارهای فدرالی، نه‌تنها حل نمی‌شود که بسیار بدتر خواهد شد.

دکتر موسی غنی نژاد

‌ با توجه به نظام اقتصادی دولت‌محور و به قولی سانترالیسم و تمرکزگرایی در کشور ما که در آن تمام منابع از سراسر کشور اعم از مالیات، نفت و گاز و سایر منابع زیرزمینی و روزمینی، در اختیار دولت قرار گرفته و از آنجا بازتوزیع می‌شود، فدرالیسم اقتصادی امکان بروز و ظهور دارد؟ آیا دولت مرکزی می‌پذیرد که از اختیارات خودش به استان‌ها بدهد؟ آیا کوچک کردن دولت امری مقدم و ارجح بر فدرالیسم اقتصادی نیست؟

 آنهایی که می‌گویند فدرالیسم باعث شکوفایی اقتصادی می‌شود، باید توضیح دهند چگونه و با چه سازوکاری این اتفاق می‌افتد؟ شکوفایی اقتصادی اگر در یک کشور فدرالی مثل آمریکا رخ می‌دهد، به دلیل شکل فدرالی حکومت نیست، به خاطر این است که آنجا حکومت قانون برپاست، حقوق مالکیت محترم است و دولت، چه دولت فدرال و چه دولت‌های محلی، در اقتصاد دخالت نمی‌کنند.

در اقتصاد ما که دولت در همه امور مداخله می‌کند، اگر نظام فدرالیسم ایجاد شود، دیگر دولت فدرال ما دخالت نخواهد کرد؟ مشکل ما همان‌طور که گفتم تفکر حکمرانی غلط است که باید اصلاح شود وگرنه با فدرال شدن یا نشدن این مشکل حل نمی‌شود. با این حال من نگران مطرح شدن بحث فدرالیسم در ایران نیستم. درست است که این مباحث دردسر درست می‌کند اما ایران هیچ‌گاه فدرال نمی‌شود چون امکانش وجود ندارد.

بیش از 2500 سال است که ایران پابرجا مانده و کسانی که چنین حرف‌هایی می‌زنند، کوچک‌تر از آن هستند که بتوانند در مقابل این تاریخ بایستند و مسیر را تغییر بدهند. قطعاً خطر و دردسر و هزینه اضافی درست می‌کنند، اما سرنوشت ایران دست اینها نیست. این افراد مهره‌های ناآگاه تاریخ هستند که بر حسب یک تصادف تاریخی منصب گرفته‌اند. در حال حاضر کشور ما فدرال نیست اما می‌بینیم نماینده‌ای که از یک شهر و استان انتخاب شده و به مجلس آمده، تمام فکرش این است که فقط برای حوزه انتخابیه خودش کاری انجام دهد تا دفعه بعد هم بتواند از همان منطقه رای بگیرد. یعنی سطح تفکر سیاسی آنقدر پایین آمده است که حتی آنهایی که به مجلس می‌آیند، قانون اساسی جمهوری اسلامی را هم بلد نیستند؛ قانون مشروطه که پیشکش.

نماینده مجلس از هر حوزه‌ای که انتخاب شده باشد، نماینده کل مردم ایران است و باید از منافع ایران دفاع کند. ما فدرال نیستیم اما در زمان تصویب بودجه همه نمایندگان به دنبال دریافت بودجه برای حوزه خودشان هستند. درک نمی‌کنند که اگر مملکت درست شود، حوزه انتخابیه آنها هم درست می‌شود. کسی که تفکر ملی ندارد، جایش در پارلمان و مجلس ملی نیست. تفکرات بخشی‌نگری برای اداره مملکت مانند سم است. ایجاد فراکسیون ترک‌زبانان در مجلس کاری بسیار نادرست است.

اگر امروز کشور با مشکلاتی مواجه است، فدرالی کردن آن به معنای 10 برابر بزرگ‌تر کردن و بیشتر کردن مشکلات است و موجب تنش و درگیری و فاجعه می‌شود. تکرار می‌کنم که من نگران این نیستم که روزی ایران تجزیه شود؛ خیر، ایران هیچ وقت تجزیه نخواهد شد، اما خطر ایجاد دردسر و هزینه وجود دارد. چرا باید اینقدر سر مسائل پیش‌پاافتاده هزینه بدهیم و انرژی و وقت خودمان را صرف جهل سیاستمداران کنیم؟ مشکلات ما به فدرالیسم ربطی ندارد. آیا برای مثال منعی برای صحبت کردن به زبان‌های محلی وجود دارد؟ مرحوم سیدجواد طباطبایی چند بار پیشنهاد داده بود که اصلاً در آذربایجان بگذارید کلاس‌های آزادِ رایگان زبان و ادبیات آذری برپا شود و استقبال از آن با کلاس‌های زبان انگلیسی که شهریه‌هایش هم بالاست مقایسه شود تا ببینیم اقبال مردم به کدام بیشتر است. واقعیت این است که کسی مانع خواندن و نوشتن به زبان آذری نیست.

اصلاً نمی‌شود جلوی این چیزها را گرفت. فرض محال کنید از فردا قانون بگذارند که در استان‌های آذری‌زبان همه باید فارسی حرف بزنند. آیا اجرای چنین قانونی ممکن است؟ کسی می‌تواند مانع آذری صحبت کردن مردم شود؟ تا جایی که به خاطر دارم بعد از انقلاب در دانشگاه تبریز چند واحد زبان آذری هم گذاشتند، اما نمی‌دانم واقعاً چند نفر دنبال این درس رفتند. طبیعی است که تقاضا برای آن وجود ندارد یا بسیار پایین است. من خودم آذری هستم و می‌دانم ادبیات آذری چیست. حیدربابای شهریار فوق‌العاده زیبا و یک اثر بی‌نظیر به زبان آذری است. اما خود محمدحسین شهریار که بزرگ‌ترین شاعر آذری‌زبان معاصر ماست، بیشترین اشعارش به زبان فارسی است. آیا شهریار زبان آذری را دوست نداشت؟ حتماً دوست داشت اما خودش را ایرانی می‌دانست و می‌گفت زبان ملی ما فارسی است، زبان محلی و مادری ما هم آذری است. اینها مسائل بدیهی زندگی تاریخی ماست. حالا عده‌ای از چپ و عده‌ای از راست آمده و جهان‌وطن شده‌اند. جهان‌وطنی کمونیستی کم بود، یک جهان‌وطنی مدرن هم به آن اضافه شد.

‌آیا مخالفت با فدرالیسم ممکن نیست برداشت به طرفداری از تمرکزگرایی و سانترالیسم شود که مردم از آن حداقل تجربه خوشایندی در کشور ما ندارند؟

 گرفتاری ما این نیست که دولت در ایران خیلی متمرکز است یا اقتدار بالایی دارد؛ اتفاقاً دولت در ایران به‌رغم اینکه در همه امور جزئی اعم از اقتصاد، فرهنگ و هنر و بقیه حوزه‌ها دخالت می‌کند اما آن اقتدار لازم و آن تمرکز لازم را که برای نظام بوروکراسی ضروری است، اصلاً ندارد. ما چند دولت در دولت داریم.

 در کشور ما بیشتر از 100 شورای عالی وجود دارد که این شوراها قانون‌گذاری می‌کنند. هیچ کشوری را نمی‌توان این‌گونه اداره کرد. اساساً در نظام حکمرانی ما تمرکزی وجود ندارد که بخواهیم تمرکززدایی کنیم. دولت ما اصلاً اقتداری ندارد. شما به اقتدار دولت و رئیس‌جمهور آمریکا نگاه کنید. ببینید رئیس‌جمهور منتخب مردم آمریکا چه اندازه قدرت دارد و چقدر می‌تواند کارها را، اعم از درست و غلط، پیش ببرد. آنجا دیگر نهاد یا فردی نمی‌تواند چوب لای چرخ دولت بگذارد. در کشور ما دولت اصلاً نمی‌تواند تصمیم بگیرد. همه افراد در کشور ما تجربه‌های متفاوتی از ناتوانی دولت دارند.

به‌عنوان نمونه بگویم، در مشاعات یک مجتمع مسکونی که ما زندگی می‌کنیم، یک شرکت دولتی با همکاری نهادهای خصولتی به صورت غیرقانونی یک برج 27 طبقه ساختند. حدود 20 سال طول کشید و با وجود شکایت‌های متعدد، مخالفت صریح رئیس‌جمهور که آن موقع آقای احمدی‌نژاد بود، وزرای مسکن در چند دولت، شهرداری و حتی احکام دادگاه باز هم این کار انجام شد و در نهایت برج ساخته و به مردم فروخته شد. اصلاً باورنکردنی نیست که در کشوری چنین قدرتی وجود داشته باشد که حتی بتواند جلوی چند رئیس‌جمهور و وزیر و شهردار بایستد. در کشور ما دولت متمرکز و مقتدر وجود ندارد که ما بخواهیم تمرکززدایی کنیم. صریح‌تر اینکه اساساً دولت نداریم که بخواهیم فدرالش کنیم. مشکل ما مسئله حکمرانی است که باید آن را حل کنیم، نه فدرالیسم.

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.