درنگی بر فیلم میان‌ستاره‌ای: سی مرغ در جست‌وجوی سیمرغ

عصر ایران پنج شنبه 19 تیر 1404 - 13:56
در ظاهر، میان‌ستاره‌ای فیلمی علمی‌تخیلی‌ است اما آنچه فیلم را فراتر از ژانر ساینس‌فیکشن می‌برد، نه کشف سیارات جدید، بلکه رابطهٔ پدر و دختری‌ است که فاصله‌ای کیهانی آن‌ها را از هم جدا می‌کند ولی عشق، همچون یک نیروی گرانشیِ نادیده، آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

   عصر ایران؛ شیرو ستمدیده -  «میان‌ستاره‌ای» فیلمی دربارهٔ سفر به کهکشان‌های دور نیست، بلکه دربارهٔ عبور از مرزهای ذهن، حافظه، و ایمان است. Interstellar ساختهٔ کریستوفر نولان، با تمام شکوه بصری و پیچیدگی علمی‌اش، در اصل روایتی انسانی‌ است؛ داستان یک پدر و  دختر، یک وداع و یک بازگشت، و تلاشی برای زنده ماندن نه فقط در فضا، بلکه در معنای زیستن. نولان در این فیلم، بیش از آنکه از فیزیک حرف بزند، از زمان حرف می‌زند و از رنجی که گذشت زمان به انسان وارد می‌کند.

  در ظاهر، میان‌ستاره‌ای فیلمی علمی‌تخیلی‌ است: زمین رو به نابودی‌ است، و گروهی از فضانوردان مأمور می‌شوند تا با عبور از یک کرم‌چاله، جهانی تازه برای نسل آینده بیابند. اما آنچه فیلم را فراتر از ژانر ساینس‌فیکشن می‌برد، نه کشف سیارات جدید، بلکه رابطهٔ پدر و دختری‌ست که فاصله‌ای کیهانی آن‌ها را از هم جدا می‌کند ولی عشق، همچون یک نیروی گرانشیِ نادیده، آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. نولان، همان‌ طور  که در Inception خواب را استعاره‌ای برای ناخودآگاه ساخت، در این فیلم نیز از فضا استفاده می‌کند تا از فقدان، جدایی، خاطره و زمان ازدست‌رفته بگوید.

کریستوفر نولان

نولان در «میان‌ستاره‌ای» چه می‌گوید؟/ فعلا منتشر نشود

  اما تخیل نولان تنها نبود. ستون فکری و علمی فیلم، کیپ تورن، فیزیکدان برجستهٔ نظری و استاد مؤسسهٔ فناوری کالیفرنیا بود. او که سال‌ها روی نسبیت عام، سیاه‌چاله‌ها و امواج گرانشی کار کرده بود، در فیلم نولان مشاور فیلمنامه بود و با اصرار بر پای‌بندی فیلمنامه به اصول علمی، یکی از نادرترین همکاری‌های میان سینما و علم را رقم زد.

  تورن نه تنها به نولان ایده‌های بنیادین فیلم را داد، بلکه مدل ریاضی پیچیده‌ای برای نمایش سیاه‌چالۀ Gargantua نوشت. آنچه بر پرده آمد، تصویری بود که بعدها، با کشف سیاه‌چالهٔ واقعی توسط ناسا، نزدیک‌ترین بازنمایی تصویری علمی از یک سیاه‌چاله توصیف شد. چهار سال بعد از فیلم، در سال 2017، کیپ تورن بابت کشف امواج گرانشی برندهٔ جایزه نوبل فیزیک شد. اما برای بسیاری از تماشاگران، او همان کسی باقی ماند که جهانِ نادیده را به زبان تصویر ترجمه کرد.

کیپ تورن

نولان در «میان‌ستاره‌ای» چه می‌گوید؟/ فعلا منتشر نشود

  یکی از مفاهیم محوری فیلم میان‌ستاره‌ای، زمان است. در سیاره‌ای که هر ساعتش معادل ۷ سال سیارۀ زمین است، تنها چند دقیقه توقف اضافی فضانوردان، به معنای نابودی دهه‌ها فرصت زندگی در زمین است. در واقع آن چند دقیقه توقف اضافی و ناخواستۀ فضانوردان در چنین سیاره‌ای، در حکم مرثیه‌ای‌ست بر زندگی‌ای که از دست می‌رود، بر رابطه‌هایی که فرصت بیان نمی‌یابند.

  اما فیلم، تنها به تلخی زمان نمی‌پردازد. در لحظه‌ای کلیدی، شخصیت اصلی (کوپر) می‌گوید: "عشق چیزی بیش از یک احساس است. شاید ابزاری باشد که بتواند زمان و فضا را نیز درنوردد." و اینجاست که علم و عاطفه به هم می‌رسند؛ نولان با زبان علم می‌گوید تنها چیزی که ما را به گذشته و آینده پیوند می‌دهد، خاطره و عشق است.

  پایان فیلم، به‌ظاهر پیچیده است: کوپر، شخصیت اصلی فیلم، درون سیاه‌چاله می‌افتد و از طریق یک "تِسِرَکت" پنج‌بعدی، با گذشتهٔ دخترش ارتباط می‌گیرد اما این پایان را نباید با منطق صرف فیزیکی تحلیل کرد، بلکه با منطق استعاری عشق و حافظه. در هندسۀ کلاسیک، نقطه بعد صفر است، خط یک‌بعدی است و مربع دوبعدی، مکعب نیر سه‌بعدی. تسرکت در واقع یک مکعب چهاربعدی است ولی ما نمی‌توانیم آن را ببینیم چون درکی از فضای چهاربعدی نداریم. ولی ریاضیدان‌ها و فیزیکدان‌ها می‌توانند آن را تجسم یا مدل‌سازی کنند. 

  در سکانس مشهور سقوط کوپر داخل سیاه‌چالۀ گانگاچوا، او ناگهان وارد یک فضای عجیب می‌شود که در آن می‌تواند به گذشته و حال و آیندۀ اتاق دخترش (مورف) دسترسی داشته باشد؛ اتاقی که خودش هم آن‌جا در کنار مورف بوده و اکنون از آینده به گذشته می‌نگرد و از دل آینده به گذشتۀ خودش و دخترش می‌نگرد و به آن‌ها کمک می‌کند که رازی بزرگ را دریابند که دانستن‌اش لازمۀ نجات انسان است؛ انسانی که دیگر کرۀ زمین جای مناسبی برای سکونتش نیست و باید زمین را ترک کند و زندگی در سیاره‌ای دیگر را بیاغازد؛ سیاره‌ای که البته باید جست‌وجو شود، بلکه در جایی بیرون از منظومۀ شمسی پیدا شود. 

نولان در «میان‌ستاره‌ای» چه می‌گوید؟/ فعلا منتشر نشود

  مکان سه بعد دارد. بنابراین مکعب چهاربعدی شامل زمان (به عنوان بعد چهارم) اما اگر تِسُرَکت چهاربعدی است، پس تسرکت پنج‌بعدی چه معنایی دارد؟ اینکه چنین تعبیری را به کار بردیم، دلیلش این است که این فضا (یعنی تسرکت پنج‌بعدی) توسط موجوداتی ساخته شده که در پنج بعد زندگی می‌کنند (سه بعد  مکان + بعد زمان + مثلا گرانش یا بعد فوق‌زمانی). چنین موجوداتی احتمالا انسان‌های آینده ساخته شده تا کوپر بتواند از طریق بعد زمان، با گذشته ارتباط برقرار کند.

  نولان و کیپ تورن برای اینکه این فضا را برای ما سه‌بعدی‌ها (یعنی مات انسان‌ها قابل فهم کنند، آن را به شکل یک تسرکت بصری نشان داده‌اند: یک مکعب عظیم، پیچیده و بی‌انتها، که درونش لحظه‌های زمانیِ مختلف روی قفسه‌های کتابخانه (قفسه‌های کتابخانۀ مورف - دختر کوپر - در گذشته) ظاهر می‌شوند؛ جایی که کوپر می‌تواند بین "لحظات" حرکت کند؛ انگار که زمان هم یک فضای قابل پیمایش است. 

  در واقع در آن سکانس عجیب و رازآلود، که درباره‌اش بسیار نوشته‌اند بلکه قابل فهم شود، کوپر می‌تواند در زمان هم حرکت کند. درست مثل اینکه در یک اتاق راه می‌رود. و این یعنی در آن سکانس، زمان به فضا ترجمه شده است؛ کاری که موجودات پنج‌بعدی توانسته‌اند انجام دهند. موجوداتی که به درستی معلوم نیست که کیستند و چه هویتی دارند. دانشمندان ناسا از آن‌ها صرفا با لفظ "آن‌ها" یاد می‌کنند. ولی احتمالا انسان‌های آینده‌اند که به موجوداتی پنج بعدی تبدیل شده‌اند و در قیاس با ما، درک عمیق‌تری از جهان هستی دارند. 

  کوپر، پدری‌ست که باید از طریق چیزی غیر از زبان، غیر از زمان، با دخترش حرف بزند. کف اتاق دخترش به کتابخانه‌ای بدل می‌شود، جایی که خاطره، پیام و نجات در هم آمیخته‌اند. این یکی از شاعرانه‌ترین تصویرهایی‌ست که سینمای علمی‌تخیلی تا به امروز ساخته.

نولان در «میان‌ستاره‌ای» چه می‌گوید؟/ فعلا منتشر نشود

Interstellar   در دل دنیایی سرد و علمی، از چیزی حرف می‌زند که در منطق فیزیک نمی‌گنجد: امید. کوپر، پدر بودن را رها نمی‌کند. مورف، دختر بودن را فراموش نمی‌کند. علم، ابزار می‌شود، نه هدف؛ و نجات، نه از طریق تکنولوژی، بلکه از طریق عشق و خاطره ممکن می‌شود.

  در جهانی که زمان دشمن است و فضا بی‌رحم، فیلم نولان می‌پرسد: چه چیز ما را به زندگی متصل می‌کند؟ و پاسخ می‌دهد: عشق، خاطره، و آرزوی بازگشت. بازگشت به خانه‌ای (کرۀ زمین) که شاید دیگر وجود ندارد، اما چراغش در دل انسان، هنوز روشن است.

  در فیلم نولان، به غیر از دقت علمی بالا و داستان جذاب، موسیقی فیلم نیز اهمیت ویژه‌ای دارد و به جنبه‌های علمی و عاطفی فیلم عمق چشمگیری بخشیده و آن‌ها را در ذهن تماشاگران این فیلم ماندگار کرده است. موسیقی هانس زیمر قطعا شاهکاری فراموش نشدنی است و به همین دلیل در فضای مجازی، بویژه در اینستاگرام، بسیاری از ویدیوهای مربوط به نجوم و کیهان، با یکی دو قطعه از قطعات مشهور این فیلم همراه هستند. 

هانس زیمر

نولان در «میان‌ستاره‌ای» چه می‌گوید؟/ فعلا منتشر نشود

   فیلم میان‌ستاره‌ای تا حدی هم یادآور آن قصۀ عرفانی معروف است که سی مرغ در جست‌وجوی سیمرغ دائما در پرواز بودند تا اینکه عاقبت دریافتند که خودشان سمیرغ‌اند. در میان‌ستاره‌ای هم انسان در جست‌وجوی راز هستی است؛ نیروی برتری که به انسان کمک می‌کند و گویی ذی‌شعور است. چنانکه گفتیم، دانشمندان در این فیلم در در اشاره به این نیروی برتر ناشناخته، از لفظ "آن‌ها" استفاده می‌کنند ولی آن‌ها کسی نیستند جز انسان‌ها. انسان‌های آینده. گویی که تقدیر را نیز خود انسان رقم می‌زند ولی همواره در پی تقدیرگری جز خودش می‌گردد اما وقتی که آن تقدیرگر را می‌یابد، درمی‌یابد که او کسی نبوده است جز خودش. 

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.