وقتی چینیها در برابر خبری مربوط به ارسال سامانههای دفاعی به ایران اینطور موضع میگیرند، دیگر تأکید بر تنهایی کشور نیازی به استدلال اضافه پیدا نمیکند. مرثیهسرایی و سوگواری برای تنهایی کشور چارهساز نیست و گرهی نمیگشاید.
احمد زیدآبادی
روزنامه هممیهن
سفارت چین در اسرائیل با صدور بیانیهای گزارش مربوط به انتقال تجهیزات تولید موشک یا سامانههای پدافند هوایی به ایران را تکذیب کرد. سفارت چین در بیانیۀ خود تأکید کرده است که پکن «مطابق اصول و قواعد خود، هرگز به کشورهای درگیر جنگ تسلیحات صادر نمیکند و همچنین بر صادرات محصولات دارای مصرف دوگانه، به شدت نظارت دارد.
چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، درباره صادرات کالاهای مرتبط با بخش نظامی، رویکردی محتاطانه و مسئولانه اتخاذ میکند.» از همان ابتدای انتشار این خبر در سایت «میدل ایست آی»، کاملاً روشن بود که ماجرا کذب است زیرا از یک طرف، منبع نشر خبر، مطمئن به نظر نمیرسید و از طرف دیگر، با سیاست مرسوم چین سازگاری نداشت.
سیاست چین در برابر جنگ اسرائیل و ایران، همان چیزی است که در بیانیۀ سفارت آن کشور در تلآویو بر آن تأکید شده است. با این حال، رسانههای مستقل داخلی جرأت تشکیک در صحت این خبر را نداشتند چراکه بلافاصله با اتهام «بازی در زمین آمریکا و اسرائیل» از سوی محافل تندرو روبهرو میشدند! محافل تندرو، فضای رسانهای کشور را از چند دهه پیش تاکنون جولانگاه خبرهای جعلی، نادرست و نادقیق خود کردهاند و اگر کسی صحت و دقت آن خبرها را مورد تردید و تشکیک قرار دهد بلافاصله با انگ «حمایت از دشمن» مورد تهاجم قرار میگیرد!
به همین دلیل وقتی دفتر مرحوم سیدابراهیم رئیسی بعد از انتخاب او به ریاستجمهوری از من خواست که اگر برای بهبود ادارۀ کشور توصیهای به او دارم، آن را به صورت مکتوب به دفترش ارسال کنم، در همان ابتدای نامهام نوشتم: «پیش از پرداختن به این مشکلات و راهحل آنها، اما یک اقدام برای شما بینهایت عاجل و از نان شب واجبتر است. من نمیدانم رئیسجمهور در ایران از چه کانالها و با چه نوع نظاماتی از اخبار داخلی و منطقهای و خارجی اطلاع پیدا میکند، اما این را میدانم که این نظام اطلاعرسانی در سطوح مختلف تصمیمگیری کشور سخت معیوب است و خبرهای ضعیف و ناموثق به عنوان اخبار دقیق و صحیح به بالا راه پیدا میکند و منشأ اظهارنظر و احیاناً تصمیمگیری نادرست میشود.
روزانه میلیونها خبر در رسانههای جهان تولید میشود که مانند اخبار رسیده از پیشینیان، صحت و سقم یکسانی ندارند و اگر تیمی حرفهای و با تجربه و امانتدار و صادق و بیطرف برای دروازهبانی این خبرها در اختیار نباشد، خبرهای کذب به راحتی به مسئولان منتقل میشود و زمینۀ تحلیل اشتباه و تصمیم غلط را فراهم میکند. برای مثال، رسانههای کشور خودمان سرشار از این نوع خبرهای بیاعتبار است که اعتماد به آنها موجب پاشیدن خاکستر به چشمان خود میشود. از این رو، ضروریترین کار برای شما اصلاح و سامان دادن به دستگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری است. بدون این، هیچ امر دیگری قابل اصلاح نیست.»
نمیدانم آیا مرحوم رئیسی یا اعضای دفترش حتی ذهنشان را معطوف به این توصیه کردند یا خیر، اما در مقام عمل این پیشنهاد نیز به سرنوشت دیگر پیشنهادهای ارسالی دچار شد! هدف از این نوشتار گلهگذاری از گذشته نیست.
گذشته گذشته است و آب رفته هرگز به جوی بازنمیگردد. منظور نشان دادن دلایل ظهور وضعیتی است که به تنها شدن کشور در این شرایط بحرانی منجر شده است. وقتی چینیها در برابر خبری مربوط به ارسال سامانههای دفاعی به ایران اینطور موضع میگیرند، دیگر تأکید بر تنهایی کشور نیازی به استدلال اضافه پیدا نمیکند. مرثیهسرایی و سوگواری برای تنهایی کشور چارهساز نیست و گرهی نمیگشاید. زمامداران کشور باید درصدد نجات کشور از این وضعیت برآیند و برای این کار، فهم درست و دقیق از شرایط داخلی و منطقهای و بینالمللی ایران با تکیه بر منابع معتبر شرط نخست است.
متأسفانه این مسئلۀ بدیهی دشمنان سرسختی در داخل کشور دارد. محافلی به فریب سهوی یا عمدی خود و مسئولان عادت کردهاند و در هر لحظۀ بحرانی با استناد به اظهارنظرهای فلان مقام سابق آمریکایی و اروپایی و یا اطلاعات بیاهمیت برخی نشریات جهانی، فضا را غبارآلود و دیدها را برای مشاهدۀ درست واقعیت، تاریک میکنند. این محافل فقط به این کار هم رضایت نمیدهند بلکه با هر نوع اطلاعرسانی متفاوت از سوی معدود رسانههای مستقل هم به سختی به مقابله برمیخیزند و با انواع تهدید و تهمت صدایشان را خاموش میکنند.
با تسلط این محافل بر فضای رسانهای کشور، واقعیت به یک سو و ذهنیت مسئولان به سوی دیگر میرود و بدین ترتیب فرصت تصمیمگیری درست در زمان درست از کشور گرفته میشود. پرسش این است که این داستان قرار است تا کجا پیش برود؟
با شروع جنگ 12 روزه، اقشار مختلف اجتماعی از خود دلسوزی و مسئولیت نشان دادند و با فروخوردن نارضایتیهای خود، نوعی همبستگی مدنی را به نمایش گذاشتند تا مسئولان کشور بدون نگرانیهای مرسوم هم جنگ و عواقب آن را کنترل کنند و هم به بهترین تصمیم برسند. اکنون همان محافل این همبستگی مدنی را با تندترین الفاظ و حتی تهدید شخص رئیسجمهور و همکارانش بخصوص وزیر خارجه هدف گرفتهاند که مبادا تصمیمی خلاف تمایل و منافع آنان گرفته شود.
آنها نهفقط خود را از هر جهت حق به جانب فرض میکنند بلکه برخی از آنان اصولاً خود را از قید هر قاعده و قانونی هم آزاد میبینند و گمان میکنند که تمامیت کشور به عنوان ملک طلق آنان به ثبت رسیده است و دیگر مردم کمترین سهمی از آن ندارند! بارها نسبت به خطر این محافل در «روز حادثه» تذکر داده شده است.
افرادی که از دشواریهای زمامداری در محیط پرمخاطرهای چون خاورمیانه کمترین ادراک صحیحی ندارند و بغرنجی و سرشت سوگناک سیاست برایشان نامفهوم است و تمام امور دنیا را به چند گزارۀ ساده و انتزاعی فرومیکاهند، برای هر جامعه و کشوری نوعی تهدید خفته به حساب میآیند اما اگر بخواهند به عنوان نیروی اثرگذار در صحنۀ سیاست کشور نقش بازی کنند تهدیدشان به فعل درمیآید.
آنان بیپروایند و بخصوص پروای حفظ کشور و منافع آن را ندارند. برای حفظ و تحکیم موقعیت خود حتی حاضرند جامعه را به بیثباتی و هرج و مرج بکشانند و به کار خود افتخار هم بکنند.
من با هیچ نوع برخورد قضایی و امنیتی با این محافل تا زمانی که دست به عملی مجرمانه نزدهاند، موافق نیستم چراکه آنها هم بخشی از این کشورند و حقی برابر حقوق دیگران دارند، اما واضح است که باید رفتارشان به طرق مختلف کنترل و مدیریت شوند.
اگر آنها به همین شیوهای که آغاز کردهاند ادامه دهند، بدون تردید جامعه را به بیثباتی و خشونت و هرج و مرج خواهند کشاند و کشور را قربانی اوهام خود خواهند کرد؛ آن هم در زمانهای که این جامعه نیازمند همبستگی و آرامش برای عبور از یک گردنۀ بهغایت خطرناک و تاریخی است.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.