به گزارش سرویس جهان مشرق، فاجعهی حملات موشکی رژیم جنایتکار صهیونی به مجموعهی زندان اوین و کشته و مجروح کردن چند صد نفر از هموطنان، آن اندازه جنایتکارانه و خبیثانه بود که حتی رسانههای جریان اصلی در غرب(که عمدتا تحت کنترل زرسالاران صهیونیست هستند) نیز مجبور شدند به آن واکنش نشان دهند.
این تحلیل صرفا جهت اطلاع مخاطبان و نخبگان از تحلیل رسانههای جهان ترجمه و منتشر شده و به معنای تایید آن از سوی مشرق نیست.
در همین راستا، روزنامهی آمریکایی نیویورک تایمز، در گزارشی نسبتا تفصیلی در ۶ ژوئن(یکشنبه ۱۵ تیر) به قلم فرناز فصیحی، پرین بهروز و لیلی نیکونظر به این جنایت هولناک پرداخت.
البته گفتنی است که متن گزارش حاوی جانبداریها و تعصبات ضدجمهوری اسلامی است که دور از انتظار هم نیست، اما در نهایت نویسندگان این گزارش نیز تا حدی به شرح جنایت بزرگ رخداده به دست صهیونیستها پرداختند. متن این گزارش با تلخیص در ادامه می آید.

حملات هوایی ۲۳ ژوئن به زندان اوین، از جمله بخش بیمارستان ، آن را از «نماد» مورد ادعای اسراییل به یک فریاد جدید علیه اسرائیل، حتی در بین مخالفان و منتقدان حکومت، تبدیل کرده است.
سقف ها، دیوارها و کابینتهای چوبی روی تودههای نخالهی تیز و برّنده در مرکز ملاقات زندان فرو ریختهاند. اوراق سوخته و پروندههای رنگارنگ در میان آجرهای شکسته و سیمهای درهمپیچیده در ساختمان اداری پراکنده شدهاند. شیشههای شکسته روی تختهای بیماران و تجهیزات را در بیمارستان پوشانده است.
... هنگامی که اسرائیل در ۲۳ ژوئن با موشک به زندان حمله کرد، این حمله محکومیت و خشم گستردهای را در ایران، حتی میان مخالفان حکومت، ایجاد کرد.
این حملات مرگبارترین حملات جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران بود. ایران گفته است که ۷۹ نفر در حمله اوین کشته و ده ها نفر زخمی شدهاند، اما انتظار می رود تعداد تلفات افزایش یابد.
بر اساس گزارشهای رسانههای ایرانی، فعالان و گروههای حقوق بشری، در میان کشتهشدگان و زخمیها، اعضای خانواده زندانیان، مددکاران اجتماعی، یک وکیل، پزشکان و پرستاران، یک کودک ۵ ساله، سربازان نوجوان که به عنوان بخشی از خدمات نظام وظیفه از زندان حفاظت می کردند، کارکنان اداری و ساکنان منطقه حضور داشتند.
رضا شفاخواه، یک وکیل برجسته حقوق بشر، گفت که حدود ۱۰۰ زندانی تراجنسیتی پس از تخریب بخشهایی از زندان گم شدهاند و مقامات می گویند که آنها جان باختهاند... علی قناعتکار، دادستان ارشد زندان و یکی از معاونان او نیز {شهید} شدند.
ارتش اسرائیل از اظهار نظر در مورد هدف حمله به اوین یا تلفات حمله خودداری کرد. مقامات اسرائیلی حمله به اوین را "نمادین" توصیف کردهاند. وزیر خارجه اسراییل، گیدعون سعار، در یک پست رسانههای اجتماعی اظهار داشت که این هم انتقام از حملات موشکی ایران به ساختارهای غیرنظامی است و هم به نوعی یک عمل آزادیبخش است.
اما در ایران، زندانیان، خانوادهها، فعالان و وکلا گفتند که اقدام اسرائیل بیتوجهی کامل به زندگی و امنیت زندانیان را نشان داده است. آنها گفتند که زمان حمله، در ظهر یک روز کاری، همچنین به این معنی است که زندان پر از ملاقاتکنندگان، وکلا، کارکنان پزشکی و اداری بوده است.
نرگس محمدی، برندهی جایزه صلح نوبل که مشهورترین فعال حقوق بشر ایران است، در بیانیهای گفت که حمله اسرائیل "در روز روشن، در حضور خانوادهها و ملاقاتکنندگان، به وضوح یک جنایت جنگی است. خانم محمدی دههها در داخل و خارج از اوین بوده و در حال حاضر در مرخصی است.
... تامین الخیتان، سخنگوی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، این حمله را "نقض جدی قوانین بین المللی بشردوستانه" نامید.
این روایت از آنچه در اوین در زمان حمله اسراییل و درست بعد از آن رخ داده است، بر اساس مصاحبه با بیش از یک دوجین خانواده زندانی، وکلایی که آنها را نمایندگی می کنند، زندانیان سابق مرتبط با زندانیان فعلی، شهادتهای کتبی از زندانیان فعلی، عکسها و فیلمهای روزنامهنگاران مستقل و گزارش های رسانه های ایرانی است.
حمله
حدود ظهر یک روز گرم تابستانی، لیلا جعفرزاده، ۳۵ ساله، مادر یک دختر بچه یک ساله، با یک کیسه اسناد به اوین رسید. مقامات موافقت کرده بودند که شوهرش، میلاد خدمتی را که به اتهام مالی زندانی بودند، با وثیقه آزاد کنند.
خانم جعفرزاده با شوهرش در حال تماس تلفنی بود که به مرکز ملاقات نزدیک شد. وقتی اولین انفجارها زندان را تکان داد، او فریاد زد و به شوهرش گفت "اونا دارن بمب می زنن، بمب می زنن ، بمب می زنن." بعد خط قطع شد. برادر شوهرش، حسین خدمتی، نویسنده و شاعر، در مصاحبهای از تهران گفت ترکش مغز خانم جعفرزاده را سوراخ کرده و او را کشته بود.
حسین خدمتی گفت که در عرض یک ساعت به صحنه رسید و دود ، شعله های آتش و کشتار را در همه جا دید — بدنهای درهمشکسته و مردگان، لباسهای تکهپاره و کفشهای پراکنده در ویرانه ها. ماموران اورژانس مجروحین را با برانکارد به آمبولانس بردند.
حسین زن برادرش را در یک کیسه جنازه پیدا کرد: "من نمی توانم باور کنم که لیلا دیگر با ما نیست و نیلا بدون مادرش بزرگ خواهد شد. گفتن این موضوع به برادرم که همسرش مرده، سختترین کاری بود که در زندگیم انجام دادم."
زهرا عبادی، یک مددکار اجتماعی در زندان، نتوانست در آن روز برای مراقبت از کودکش کسی را پیدا کند، بنابراین پسر ۵ سالهاش، مهراد را به سر کار برد. به گفتهی دخترخالهاش طاهره پژوهش در گفتگو با روزنامهی شرق، مهراد در محدودهی ملاقات بازی می کرد در حالی که مادرش کار روی برخی از اسناد را در یک دفتر به پایان می رساند.
خانم پژوهش گفت که پس از انفجار اول، خانم عبادی برای پیدا کردن پسرش دوید، اما انفجار دیگری او را کشت. یک همکار مرد مهراد را برای محافظت از او گرفته بود، اما آوار هر دو را له کرده و کشته بودند. بر اساس گزارش های رسانه های ایرانی ، چهار زن دیگر از مددکاران اجتماعی نیز کشته شدند.
مینا ۵۳ ساله گفت که با پسرش، زندانی سیاسی که در اوین پنج سال زندان را می گذراند، تلفنی صحبت می کرد. تماس ناگهان قطع شد. او دوباره و دوباره شماره زندان را گرفت، وقتی پسرش بالاخره جواب داد به او گفت که زندان مورد حمله قرار گرفته و او به سمت زندان رفت. او در مصاحبهی تلفنی می گوید:
"پاهایم بی حس شد و بدنم شروع به لرزش کرد. من نمی دانم چگونه با وجود همه موانع، خودم را به اوین رساندم. نگهبانان اجازه نمی دادند که من وارد شوم. اعضای دیگر خانوادههای زندانیان هم آنجا بودند. بالاخره با داد و فریاد خودم را به محل حملات رساندم."
او گفت که حداقل ۱۵ جسد را روی زمین شمرده بود. رسانه های خبری ایران گزارش دادند که حداقل دو مکان در زندان به طور مستقیم مورد حمله قرار گرفته است، مرکز ملاقات سه طبقه در نزدیکی ورودی اصلی، که همچنین دفتر دادستان را در خود جای داده است، و کلینیک بیمارستان ۴۷ تختخوابی در داخل مجتمع. موسسه « Forensic Architecture»(وابسته به دانشگاه لندن) که در تحقیقات بصری تخصص دارد، روز جمعه اعلام کرد که تجزیه و تحلیل تصاویر ماهوارهای حداقل شش اصابت به اوین را نشان می دهد، که چهار مورد آن با عکسهای گرفتهشده در صحنه تایید می شود، از جمله اصابتها به چندین خوابگاه زندان. کتابخانه، فروشگاه مواد غذایی، انبار ذخیره مواد غذایی و بخش ۲۰۹ که توسط نیروهای اطلاعاتی کنترل می شد، نیز نابود شدند.
به گزارش رسانه های ایران، نیروی انتظامی ایران اعلام کرد که دو موشک منفجر نشده را در منطقه اوین خنثی کرده است.
بر اساس تصاویر و فیلمهای گرفته شده، این انفجارها همچنین به طور گسترده ای به ساختمان ها و وسایل نقلیه مسکونی و تجاری اطراف آسیب رسانده است.
یک عکاس که روز یکشنبه پس از حمله ۲۳ ژوئن از زندان بازدید کرد، بوی تند گوشت سوخته و در حال فساد را در زیر ویرانهها توصیف کرد.
رسانه های ایرانی گزارش دادند که پزشکی قانونی از آزمایش دی ان ای برای شناسایی اعضای بدن و اجساد سوخته شده استفاده می کند. نسرین ستوده، وکیل و زندانی سابق اوین که شوهر و فعال سیاسی همکارش، رضا خندان در آنجا زندانی بود، گفت: "زندانیان در ترس مداوم به سر می بردند و معتقد بودند که هر لحظه می تواند آخرین لحظه آنها باشد. یک ساعت طول کشید تا رضا زنگ بزند و تایید کند که در امان است. آن ساعت مثل یک عمر گذشت."
پیامدها
خانوادههای چهار زندانی {امنیتی} گزارش های مفصل زندانیان از حملات اسراییل و پیامدهای آن را منتشر کردهاند، در بیانیههایی که با نیویورک تایمز یا در رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شدند. آنها ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان، دو مخالف شناختهشدهی سیاسی هستند؛ مصطفی تاج زاده، معاون اسبق وزیر کشور که منتقد صریح حکومت است، و آقای خندان، شوهر خانم ستوده.
علاوه بر این، ۱۳ زندانی دیگر بیانیه مشترک دادند، دیگران گزارش های عمومی بیشتری منتشر کردند و چهار زندانی زن به بی بی سی فارسی در مورد رویدادهای داخل بخش زنان گفتند. همهی آنها هرج و مرج ناگهانی و همه جانبه را توصیف کردند: ساختمانها لرزیدند، دیوارها فرو ریختند، پنجرهها شکستند، لولاهای درها از جا در آمدند، دود و گرد و غبار هوا را تار کرد، و افراد خونین روی زمین افتادند-اگر هوشیار بودند برای کمک فریاد می زدند.
گروهی از زندانیان مرد به حیاط فرار کردند و کلینیک را در شعله های آتش یافتند. انبار ذخیره مواد غذایی و لوازم بهداشتی شخصی ویران شد. زندانیان از ساختمان سلول انفرادی و نگهبانان آنها از درهای منفجر شده بیرون میرفتند و گیج و حیران در محوطه می چرخیدند...