رسول سلیمی - خبرآنلاین : حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، مواضع سیاست خارجی دولت آلمان به رهبری صدراعظم فردریش مرتس را در کانون توجه قرار داده است. مرتس با توصیف این حملات بهعنوان «کار کثیف اسرائیل به نفع همه ما»، حمایت قاطعی از اسرائیل نشان داده، اما این موضع با انتقادات داخلی و بینالمللی مواجه شد.
دولت آلمان، به رهبری صدراعظم جدید، فردریش مرتس، از حزب دموکرات مسیحی (CDU)، با حمایت صریح از اسرائیل، این حملات را بهعنوان اقدامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای توجیه کرد. مرتس ۱۷ ژوئن اظهار داشت که اسرائیل «کار کثیفی برای همه ما انجام میدهد» و این حملات را بخشی از دفاع مشروع اسرائیل دانست. این موضع، که ریشه در تعهد تاریخی آلمان به امنیت اسرائیل (معروف به «مصلحت دولت» یا Staatsräson) دارد، با انتقاداتی از سوی ایران، برخی کشورهای اروپایی، و حتی گروههایی در داخل آلمان مواجه شده است. این در حالی است که ایران این حملات را «غیرقانونی» خواند و حمایت آلمان را محکوم کرده است.
حمایت صریح آلمان از اسرائیل: تعهد تاریخی یا ژئوپلیتیک؟
فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، اظهارات خود را در حمایت از حمله اسرائیل به ایران در حاشیه اجلاس گروه هفت در کانادا بیان کرد و اظهار داشت که این اقدامات برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای ضروری بوده است. او همچنین در کنفرانسی در برلین، با اشاره به تأسیسات زیرزمینی ایران، ادعا کرد که «هیچکس برای غنیسازی صلحآمیز به تأسیساتی ۱۰۰ متر زیر زمین نیاز ندارد» و این حملات را توجیه کرد. وزیر امور خارجه آلمان، یوهان وادفول، نیز در سفر به خاورمیانه، حمایت آلمان از «حق دفاع مشروع» اسرائیل را تکرار کرد و خواستار افزایش امنیت اماکن یهودی در آلمان شد.
دولت آلمان همچنین در واکنش به حملات ایران به اسرائیل، این اقدامات را «غیرقابلقبول» خواند و از ایران خواست به میز مذاکره بازگردد. این مواضع جانبدارانه درحالی است که حمایت آلمان از اسرائیل ریشه در تعهد تاریخی این کشور به امنیت اسرائیل دارد که از زمان سخنرانی آنگلا مرکل در کنست در سال ۲۰۰۸ بهعنوان «مصلحت دولت» شناخته میشود. این تعهد، که از احساس مسئولیت آلمان به دلیل هولوکاست نشأت میگیرد، در دولت مرتس تقویت شده است.
با این حال، اظهارات مرتس درباره «کار کثیف» و حمایت بیقید و شرط از اسرائیل، نشاندهنده چرخشی به سمت سیاست خارجی تهاجمیتر است که با منافع ژئوپلیتیک غرب، بهویژه در مقابله با نفوذ ایران در منطقه، همراستا است. این موضع با انتقاداتی از سوی حقوقدانان بینالمللی هم مواجه شدهاست که حملات اسرائیل را «تهاجم غیرقانونی» میدانند، زیرا ایران هیچ اقدام فوری برای تولید سلاح هستهای انجام ندادهبود.
در همین حال حمایت آلمان از اسرائیل، بهویژه در توجیه حملات به تأسیسات هستهای ایران، با اصول حقوق بینالملل، بهویژه ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، که دفاع از خود را تنها در صورت حمله یک کشور خارجی مجاز میداند، در تضاد است. اظهارات مرتس مبنی بر «ضرورت» این حملات، بدون ارائه شواهد معتبر در مورد حمله ایران به اسرائیل یا حتی وجود تهدید قریبالوقوع ایران، نشاندهنده اولویتدادن به اتحاد با اسرائیل و آمریکا بر دیپلماسی است. این رویکرد میتواند روابط آلمان با کشورهای دیگر، از جمله متحدان منطقهای ایران مانند عمان، را تضعیف کند و جایگاه برلین بهعنوان میانجی بیطرف را مخدوش سازد.
تناقضات در سیاست خارجی آلمان: حمایت از اسرائیل یا دیپلماسی؟
در حالی که مرتس و وادفول حمایت قاطعی از اسرائیل ابراز کردند، برخی مقامات آلمانی و احزاب ائتلافی، مانند حزب سوسیالدموکرات (SPD)، نگرانیهایی درباره تشدید تنشها مطرح کردند. رولف موتزنیش، سیاستمدار برجسته حزب سوسیال دموکرات، به روزنامه تاگساشپیگل گفت که «تلاش برای تقویت نظم بینالمللی از طریق همکاری و معاهدات، دههها به عقب رانده خواهد شد.»
او از عدم موفقیت مذاکرات ژنو با حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، ابراز تأسف کرد. همزمان، آلمان به همراه فرانسه و بریتانیا پیشنهاد دیپلماتیک جامعی به ایران ارائه داد که شامل توقف غنیسازی اورانیوم و محدودیت برنامه موشکی بود، اما ایران این پیشنهاد را به دلیل عدم توقف حملات اسرائیل رد کرد.
در مجموع تناقض در سیاست خارجی آلمان بین حمایت از اسرائیل و تلاش برای ایفای نقش میانجی دیپلماتیک مشهود است. از یک سو، مرتس با توجیه حملات اسرائیل، خود را در کنار آمریکا و اسرائیل قرار داده و از سوی دیگر، با پیشنهاد دیپلماتیک سه کشور اروپایی، سعی در حفظ جایگاه آلمان بهعنوان یک بازیگر مسئول در صحنه جهانی دارد. این دوگانگی، که بخشی از آن ناشی از فشارهای داخلی ائتلاف سیاسی حاکم است، نشاندهنده چالش آلمان در حفظ توازن بین تعهد تاریخی به اسرائیل و نیاز به دیپلماسی برای جلوگیری از بحران منطقهای است.
اظهارات موتزنیش نیز نشان میدهد که بخشهایی از ساختار سیاسی آلمان نگران پیامدهای اقتصادی، مانند بستهشدن تنگه هرمز، و افزایش بیثباتی منطقهای هستند. تناقضات در موضع آلمان، بهویژه تأکید مرتس بر «رژیم ضعیفشده» ایران، نشاندهنده تلاش برای فشار روانی بر تهران است، اما این رویکرد میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. ایران، که بر اساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هیچگونه فعالیت تسلیحاتی هستهای نداشته، حملات اسرائیل را غیرقانونی میداند و پیشنهادات اروپا را به دلیل عدم تضمین توقف تجاوزات رد کرده است. این وضعیت، آلمان را در موقعیت دشواری قرار داده است، زیرا حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل میتواند اعتبار دیپلماتیک برلین را در میان کشورهای غیرمتعهد و جهان عرب تضعیف کند.
چرا آلمان در جنگ ١٢ روزه متعهد به حمایت از اسرائیل بود؟
حمایت صریح آلمان از اسرائیل، به رهبری مرتس، ریشه در تعهد تاریخی و ژئوپلیتیک این کشور دارد، اما این موضع با انتقاداتی به دلیل نقض احتمالی حقوق بینالملل مواجه شده تناقضات در سیاست خارجی آلمان را برجسته کرد، جایی که تلاشهای دیپلماتیک با لحن تهاجمی مرتس و حمایت او از حملات اسرائیل در تضاد است.
از سوی دیگر حمایت قاطع آلمان از اسرائیل، تلاشهای دیپلماتیک این کشور را تضعیف کرده و ایران را به سمت موضع سختتر در مذاکرات سوق داده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، تأکید کرد که ایران به NPT متعهد است، اما همکاری با آژانس را به دلیل حملات تعلیق کرده و خواستار توقف تجاوزات است.
همچنین حمایت آلمان از اسرائیل، بهویژه توجیه حملات به تأسیسات هستهای ایران، نشاندهنده همسویی با آمریکا و اسرائیل برای مهار نفوذ ایران در منطقه است.
گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که ایران تا پیش از حملات، هیچگونه فعالیت تسلیحاتی هستهای نداشته و ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به مکانهای امن منتقل کرده بود. این امر نشاندهنده شکست نسبی حملات در دستیابی به هدف اعلامشده (نابودی برنامه هستهای ایران) است. اظهارات مرتس درباره «کار کثیف» و «رژیم ضعیفشده» ایران، تلاشی برای توجیه اقدامات اسرائیل و فشار بر تهران است، اما این لحن با انتقادات داخلی، مواجه شده است.
از سوی دیگر، پیشنهاد دیپلماتیک سه کشور اروپایی، که شامل توقف غنیسازی و محدودیت برنامه موشکی ایران بود، به دلیل عدم تضمین توقف حملات اسرائیل، از سوی ایران رد شد. این وضعیت، آلمان را در موقعیت دشواری قرار داده، زیرا باید بین تعهد به اسرائیل و حفظ اعتبار دیپلماتیک خود تعادل برقرار کند.
از این رو برای دستیابی به ثبات منطقهای، آلمان باید از حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل فاصله گرفته و نقش فعالتری در دیپلماسی ایفا کند.
۲۱۳/۴۲