برترینها:در یکی دو سال اخیر، جریان موسوم سینمای زیرزمینی در ایران بیش از پیش خبرساز بوده، اما در کنار توجه بینالمللی، واکنشهای تندی هم برانگیخته است. فیلمهایی مثل عنکبوت مقدس، کیک محبوب من و آثار اخیر محمد رسولاف—خصوصاً فیلم توقیفی و پرحاشیهی او—نمونههایی هستند که اغلب به ورطهی اغراق، نمادپردازیهای گلدرشت و شعارزدگی افتادهاند. این مسئله باعث شده بسیاری از منتقدان داخلی و حتی بخشی از مخاطبان خارجی، نسبت به این آثار موضع بگیرند و گاها اعتبار هنریشان را نیز زیر سؤال ببرند.
طی روزهای اخیر برشی از فیلم تازه سهیل بیرقی یعنی "بیداد" منتشر شده که از قضا با بازخوردهای فراوانی هم مواجه شده. این بریده در واقع مواجهه صمیمانه یک پسر و دختر جوان (امیر جدیدی و سروین ضابطیان) در یک منزل شخصی را در بر میگیرد. مواجههای که از حدود تعیین شده برای فضای رسمی سینمای ایران خارج شده و با دیالوگهای دم دستی تلاش به ترغیب مخاطب میکند. در واقع تلاش کارگردان برای دراماتیزه کردن بیش از حد همان چند ثانیهای که به عنوان ویدئوی معارفه فیلم منتشر شده انگار پس از فروکش کردن واکنشهای هیجانی، شکست خورده و حالا کاربران واقعیت را از زیر خروارها انگارهی مثبت بیرون میکشند.
واکنشهایی که بیش از خود فیلم، بر دو محور اصلی متمرکز بودهاند: یکی نقد بر فرم و اجرای چنین آثاری، و دیگری تحلیل بنیادین ماهیت سینمای زیرزمینی در ایران. در بعد اول، منتقدان میگویند فیلمهایی از این دست با که با چنین نیاتی ساخته میشوند، بهدلیل ضعف در ساختار، دیالوگهای شعاری، فقدان زبان بصری منسجم و عدم تعادل میان محتوا و فرم، عملاً کارکرد معکوس پیدا میکنند.
رامین دایی، منتقد سینما نوشت: واقعا ناراحت کنندست، کارگردانی برای معرفی فیلمی که به سختی و با زحمت تونسته اونو در محیط داخل ایران بسازه، این 18 ثانیه رو به عنوان ویترین کارش در اینستاگرامش منتشر کنه.
سامان هم معتقد است: من باز هم باید این سوال رو مطرح کنم. آیا این نویسندهها و بازیگران و کارگردانان در روزمره ، ارتباطات اجتماعی معمولی و کلا زندگی ندارن مگه؟ چرا اینقدر بدوی این دیالوگها رو مینویسن؟ هیچ کسی در هیچ استیجی از پروداکشن نمیگه، بچهها این دیگه چه مزخرفیه؟
مریم هم نوشت: این محتوا واسه تریلر پخش کردن دیگه کار نمیکنه، دیگه کسی نمیگه وای برم این فیلم و ببینم ولی هنوز برخی فکرها عقب مونده. در حد ۱۵ سال پیش حداقل.
در بعد دوم اما، بحثها عمیقترند: آیا سینمای زیرزمینی صرفاً «سینمای مخالفت» است؟ یا میتواند خالق زبان و زیباییشناسی جدیدی باشد؟ آیا صرف دور زدن مجوز و سانسور برای مشروعیت هنری کافیست ؟ اینها پرسشهاییست که در واکنش به "بیداد" با وضوح مطرح شدهاند. ادامهی بحث، نگاهی دقیقتر به همین دو محور است: یکی بحران فرم در سینمای زیرزمینی، و دیگری بحران هویت آن.
هانا درباره این موضوع چنین بازخوردی را مطرح کرده: فیلمهای زیر زمینی پر حرف و شلوغ هستند، میخواهند برخی حرفها را در نود دقیقه فریاد بزنند اما حاصل آن آشفتگی و پریشانگویی و تکرار است.
امیر هم معتقد است: تا الان دو تیکه از فیلم رو دادن بیرون تو هر دوتاش مفاهیم جنسی داشته! دقیقا مثه محصولات با مجوز که قسمت رقصیدن پژمان جمشیدی با آهنگ شماعی زاده رو میدن بیرون واسه تیزر، اینم معلومه مثه اونا چیز خاصی نیست وقتی میخوان فقط با این اکتها ملت رو جذب کنن!
و سوفیا: خواهش میکنم همون فیلمهای بامجوز خودتون رو بسازید. خواهش میکنم شما فعلا به سمت فیلم های آوانگارد نرید. شما اصلا ماهیت قضیه رو زیر سوال بردید.