به نظر برخی از کارشناسان، تصمیم نهادهای ناظر جهت تخصیص خط اعتباری به بازار سهام با انتقاد همراه است، چرا که بازار سهام محل خرید و فروش ریسک است و بهطور طبیعی با رخ دادن برخی سناریوهای غیرقابل انتظار، ممکن است مسیر متفاوتی نسبت به تحلیل فعالان رقم زده شود، این نوسانات و وقایع بخشی از طبیعت غیرقابل انکار بازارهای مالی است.
سرمایهگذاران همچنان تردید دارند
محمدرضا بیکزادهمقدم، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی بازار سهام پرداخت و گفت: در شرایط فعلی، متاسفانه سطح نااطمینانی بسیار بالاست. هیچیک از سرمایهگذاران نمیدانند که چه سناریویی در روزهای آینده رخ خواهد داد. نمیدانیم آیا آتشبس قرار است ادامه پیدا کند یا ممکن است جنگ مجددا شروع شود. در حالی که آینده با چنین سطح بالایی از ابهام همراه است، طبیعتا باعث میشود سرمایهگذاران ترجیح بدهند کمتر وارد بازارهای پرریسکی مثل بازار سهام شوند.
این موضوع دو دلیل عمده دارد؛ دلیل اول این است که سرمایهگذاران نسبت به سناریوهای آینده، ابهام دارند و در صورتی که سناریوهای بدبینانه رخ دهد، چه تصمیمی باید اتخاذ کنند و چه ضررهایی ممکن است متحمل شوند. مساله دوم هم موضوع نقدشوندگی است. همانطور که دیدید، در دوران جنگ، بازار سهام بسته شد. البته این تصمیم در آن شرایط قابل دفاع بود، اما حالا دوباره سرمایهگذاران از تکرار چنین وضعیتی نگرانند. اگر مجددا وارد درگیری شویم و بازار بسته شود، نقدشوندگی سهام تقریبا به صفر میرسد و سرمایهگذاران دیگر به داراییهای خود دسترسی نخواهند داشت. در همین راستا، در موقعیت کنونی، سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری وارد بازار سهام میشوند. حتی در روزهایی مانند چهارشنبه و امروز که بازار کمی از صفهای فروش فاصله گرفته، همچنان شاهد خروج پول حقیقی هستیم.
سرمایهگذاران حقیقی ترجیح میدهند فعلا پولشان را از بازار سهام خارج کرده و به سمت داراییهای کمریسکتری مثل صندوقهای درآمدثابت یا حتی صندوقهای طلا حرکت کنند. حتی در دو روز معاملاتی اخیر ورود پول به صندوقهای درآمد ثابت مشاهده شد؛ این نشان میدهد که سرمایهگذاران واقعا این صندوقها را به عنوان مقصد دارایی خود انتخاب کردهاند. صندوقهای درآمد ثابت این مزیت را دارند که در شرایط جنگی نیز توانایی پاسخ به وجوه بالای ابطال سرمایهگذاران را داشتهاند، بهویژه آن دسته از صندوقهایی که بازارگردانی مناسبی دارند. در نتیجه، سرمایهگذاران ترجیح میدهند فعلا تا روشن شدن وضعیت، بخشی از منابع خود را در داراییهایی با نقدشوندگی بالا مانند صندوقهای درآمد ثابت و تا حدی صندوقهای طلا نگهداری کنند، تا ببینند شرایط چگونه پیش خواهد رفت: آیا ابهامها برطرف میشود و به سمت صلح میرویم یا خیر؟ در صورتی که ریسک جنگ از کشور بهطور واقعی برطرف شود، بازار سهام با افتی که در هفته گذشته تجربه کرده، بسیار جذاب و ارزنده خواهد بود. اما اگر دوباره در مسیر درگیریهای بیشتر قرار بگیریم، سهام میتواند به یک دارایی با چشمانداز منفی تبدیل شود.
در چنین فضایی از ابهام بالا، توصیه میشود که سرمایهگذاران حتما ترکیبی از داراییها را در پرتفوی خود داشته باشند؛ صندوقهای درآمد ثابت و داراییهایی که بتوانند پوشش نرخ ارز را فراهم کنند، مثل صندوقهای طلا، گزینههای مناسبی هستند. اگر سرمایهگذاری اشتهای پذیرش ریسک دارد، میتواند در سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند یا در صندوقهای سهامی سرمایهگذاری کند. اما در شرایط فعلی با توجه به سطح بالای ابهام، خرید صندوقهای اهرمی یا سرمایهگذاری در بازار آپشن و مشتقات به دلیل ریسک بالایی که دارند توصیه نمیشود.
هیچ مداخلهای در بازار موجه نیست
حسامالدین درمیشی، کارشناس بازار سرمایه علت خروج پول گسترده در هفته گذشته را بیاعتمادی ناشی از عدم دسترسی به داراییها دانست و گفت: ورود و خروج پول به بازار سرمایه ملاک خوبی برای ارزیابی وضعیت بازار است. در چهارشنبه هفته گذشته، قدرت فروش نسبت به خرید در سطح ۱.۵۱ درصد قرار دارد و این نشان میدهد که قدرت فروش بهویژه در سهام، حقتقدم و صندوقهای سهامی بهشدت بالاتر است. اگر صندوقهای سهامی را از این ارزیابی حذف کنیم، این نسبت حتی به حدود ۱.۷درصد افزایش پیدا میکند. علت اصلی این خروج گسترده پول در هفته گذشته، بیاعتمادی به بازار پس از آن یک هفته تعطیلی بورس بود. بسته شدن بازار در آن دوره، تصمیم اشتباهی بود؛ زیرا این تصور را برای مردم ایجاد کرد که در شرایط بحرانی، دسترسی به داراییهایشان در بازار سهام ممکن نیست. البته بخشی از بازار سرمایه یعنی صندوقهای درآمد ثابت، قابلیت نقدشوندگی و معامله داشتند.
کارشناس بازار سرمایه گفت: مداخله دولت در بازار موجه نیست، حتی همان یک هفته تعطیلی بازار هم نباید رخ میداد. دولت نباید بازار را دستکاری کند، چه این دخالت به نفع سرمایهگذاران و چه به ضرر آنها باشد. همانطور که با شاخصسازی دولتی مخالفت میشود، با هر نوع مداخله دیگر هم باید مخالف بود. بازار باید روند طبیعی خودش را طی کند. درمیشی اضافه کرد: برخی از فعالان بازار بر اساس تحلیل خود، انتظار توافق داشتند و بر مبنای آن خرید انجام دادند. حالا که توافقی صورت نگرفته، ضرر میکنند و این اتفاق یک بیعدالتی نیست، بلکه بخشی از ذات بازار است. همانطور که کسانی که پیشبینی درستی داشتند که توافقی در کار نیست، مثلا در بازار آپشن موقعیت گرفتهاند، انتظار دارند از افت بازار سود ببرند. حالا اگر بازار با دخالت دولت بالا نگه داشته شود، آنها هم متضرر میشوند و این دقیقا یک بیعدالتی است.
تعطیلی بازار هم نتوانست جلوی خروج پول را بگیرد. یعنی افرادی که بهدلیل شرایط جنگی قصد خروج از بازار را داشتند، در نهایت اقدام به خروج کردند و تاخیر یک هفتهای تاثیری در تصمیم آنها نداشت. در مورد مساله تامین اعتبار از سوی بانکها هم باید گفت، این اقدام بهشدت نادرست است. اگر بانک مرکزی بخواهد اعتبار ایجاد کند، یا باید شبهپول چاپ کند که اثر تورمی دارد، یا باید به دولت قرض دهد که باز هم باعث کسری بودجه و تورم میشود. این یعنی کل جامعه باید هزینه تحلیل اشتباه بخشی از سرمایهگذاران بازار سرمایه را بپردازد. از سوی دیگر، اگر بانکها بخواهند تحت فشار دولت چنین اعتباری بدهند، باید توجه داشت همین حالا هم در حال پرداخت سودهای ۳۰درصدی برای سپردههای سنگین هستند و از طرف دیگر، وامهایی با نرخهای بهره بسیار بالا(۲۳ یا حتی ۳۴ درصد) میدهند.
این ناترازی، فشار مضاعفی به بانکها وارد میکند. در حالیکه بانکها خودشان بخش بزرگی از بازار سرمایه را تشکیل میدهند، تضعیف آنها در نهایت باعث تضعیف بازار سهام نیز میشود. بنابراین، بهجای این مسیرهای غلط، راهکار اصلی برای تقویت بازار سرمایه باید توسعه ابزارهای مالی باشد. ما هماکنون ابزارهایی مانند بازار آپشن برای بیمه کردن سهام داریم، اما بسیاری از سرمایهگذاران یا از آن اطلاع ندارند یا روش استفاده از آن را نمیدانند. دولت و سازمان بورس میتوانند بهجای صرف بودجه برای حمایت مستقیم از بازار، این منابع را صرف آموزش رایگان و توسعه ابزارها کنند.