خبرآنلاین: باشگاه پرسپولیس بالاخره پس از کشوقوسهای فراوان، وحید هاشمیان را به عنوان سرمربی جدید خود معرفی کرد؛ انتخابی که در ظاهر آرام و بیسروصدا رخ داد، اما در باطن پر از تنش، تردید و سوال بیپاسخ است.
از همان روزی که صحبت از جانشینی اسماعیل کارتال به میان آمد، گمانهزنیها درباره گزینههای داخلی و خارجی شروع شد. مدیران پرسپولیس که ابتدا روی گزینههای خارجی تمرکز کرده بودند، خیلی زود با واقعیتهای اقتصادی و مدیریتی فوتبال ایران مواجه شدند و در نهایت به گزینهای رسیدند که شاید از نگاه بسیاری "کمریسکترین" انتخاب داخلی بود.
اما واقعیت این است که کمریسک بودن این انتخاب بیشتر از آنکه به معنای امن بودن باشد، به معنای ناشناخته بودن نتیجه است. چرا؟
در فوتبال ایران، یک جمله معروف وجود دارد: «مربی اگر رختکن را نداشته باشد، هیچ چیز ندارد». و حالا در مورد هاشمیان، هنوز مشخص نیست که بازیکنان پرسپولیس اصلاً این انتخاب را پذیرفتهاند یا نه. در شرایطی که بازیکنان حرفهای حتی برای تولد همتیمیشان در اینستاگرام پست میگذارند، سکوت کامل بازیکنان پرسپولیس بعد از معرفی رسمی سرمربیشان یک علامت سوال بزرگ است.
در میان نامهایی که برای نیمکت پرسپولیس مطرح شدند، چند پیشکسوت سرشناس دیگر هم بودند. بعضی از آنها بعد از انتخاب هاشمیان، نهتنها سکوت نکردند، بلکه با طعنه و کنایه نسبت به سابقه حضور او در پرسپولیس، نارضایتیشان را علنی کردند. حالا وحید هاشمیان باید بداند که بخش بزرگی از منتقدانش نه بیرون از باشگاه، که درون خانواده پرسپولیس هستند.
اگر بخواهیم واقعبین باشیم، هاشمیان در فوتبال آلمان پرورش یافته و تمام تفکرات مربیگریاش را از آن فضا آورده است؛ فضایی که در آن، زمانبندی، انضباط و احترام به قرارداد معنای واقعی دارد. اما او حالا وارد لیگ برتری شده که حتی تاریخ شروع فصل جدیدش هم معلوم نیست. پرونده اردوی ترکیه هنوز بسته نشده، پنجره نقلوانتقالات تا آخرین روزها بلاتکلیف است و مربیان باید در لحظه تصمیم بگیرند که با «نامعلوم»ها چه کنند. آیا مربیای که در فوتبال آلمان یاد گرفته به "برنامه" تکیه کند، در فوتبال ایران جایی برای "یاد گرفتن سازگاری با بیبرنامگی" دارد؟
وحید هاشمیان همواره با ادب، متانت، و پرهیز از جنجال شناخته شده است. اما باید اعتراف کرد که فوتبال ایران، خصوصاً در سطح باشگاهی، فضایی برای مربیان آرام و بیحاشیه باقی نگذاشته است. اینجا گاهی سرنوشت مربیان، نه در زمین مسابقه، که در کنار خط، کنفرانس خبری یا حتی در صفحات مجازی هواداران رقم میخورد. سوال مهم اینجاست: آیا هاشمیان آماده است تا وارد این جنگ روانی شود؟ یا همانقدر که از حاشیه فراری بوده، حالا هم در برابر طوفانهای حاشیهای عقبنشینی خواهد کرد؟
وحید هاشمیان روی نیمکتی نشسته که بارها ستارهها و مربیان باتجربه را به زمین زده است. او حالا باید بین نظم آلمانی و بینظمی ایرانی، راهی برای ادامه پیدا کند. آیا او میتواند با همان آرامش همیشگی، بر طوفانهای پیش رو غلبه کند؟ یا اولین شکستها، آغاز موجی خواهد بود که کار را برایش غیرقابل بازگشت میکند؟
پرسپولیس، حالا در آستانه یک آزمون متفاوت قرار گرفته است؛ آزمونی به نام "اعتماد به مربی متفاوت".