رسول سلیمی - خبرآنلاین : در هفتههای اخیر ، شرق آفریقا شاهد یک تحول بنیادین است. رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو، دو کشوری که سه دهه درگیر جنگهای داخلی و منطقهای بودند، در نهایت با میانجیگری آمریکا، توافق صلحی امضا کردند. این توافق، با وجود مناقشههای قومی، نظامی و اقتصادی موجود، نقطه عطفی در روابط دیپلماتیک منطقه محسوب میشود.
اما چرا آمریکا، که در سالهای اخیر از حضور مستقیم در آفریقا خودداری میکرد، اکنون تصمیم گرفت فعالانه در حل اختلافات دو کشور دخیل شود؟ آیا این اقدام فقط با انگیزه ثبات منطقهای بوده است؟ یا منافع اقتصادی، بهویژه در زمینه مواد معدنی نادر، دلیل اصلی این حرکت است؟
دلایل دخالت آمریکا: از دیپلماسی تا منافع استراتژیک
در سالهای گذشته، آمریکا از حضور نظامی و سیاسی گسترده در آفریقا خودداری کرده بود. اما امضای توافق صلح میان رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو، یک چرخش سیاست خارجی بزرگ برای واشنگتن محسوب میشود.
خرداد ۱۴۰۴، وزیر خارجه آمریکا، اعلام کرد که «هدف ما از میانجیگری، ایجاد ثبات در شرق آفریقا و کاهش فعالیت گروههای تروریستی است». این اظهارنظر، با واکنشهای مثبتی از سوی مقامات دو کشور همراه بود.
اما در پشت صحنه، آمریکا اهداف استراتژیک دیگری داشت. بیبیسی جهانی گزارش داد که دولت ترامپ، در جلساتی مخفی با مقامهای رواندایی و کنگویی، از اهمیت مواد معدنی نادر در شرق آفریقا یاد کرده و این منطقه را یک «زمینه استراتژیک» برای آینده جهانی خواند.
از سوی دیگر در ماههای قبل از توافق، مقامات اطلاعاتی آمریکا (CIA) با رواندا و کنگو تعاملاتی مستقیم داشتند و «تیمی از CIA، ماهها در کنگو و رواندا فعالیت کرده و به کشورها در تشخیص خطوط تمایز و نقاط امنیتی کمک کرده است» که این موضوع، نشاندهنده دخالت گستردهتر آمریکا در این منطقه است.
در مجموع با توجه به رشد تأثیر چین و روسیه در شرق آفریقا، آمریکا این اقدام را فرصتی دانست تا دوباره نفوذ خود را در آفریقا تقویت کند. واشنگتن پست گزارش داد که «این دخالت، بیشتر از سوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) و تحت عنوان یک عملیات امنیتی و دیپلماتیک مشترک مدیریت شد.»
منشأ اختلافات رواندا و کنگو: ریشههای تاریخی، قومی و اقتصادی
رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو، سه دهه است درگیریهای نظامی، قومی و سیاسی داشتند. این درگیریها، با جنگ داخلی رواندا در ۱۳۷۳ شمسی آغاز شد، جایی که حدود یک میلیون نفر کشته شدند. در ادامه، گروههای تفرقهافکن از کنگو به رواندا لشکرکشی کردند و منجر به جنگهای مرزی و تنشهای چندجانبه شدند.
همچنین درگیریهای قومی، بهویژه بین قوم هوتو در کنگو و توتی در رواندا، یکی از دلایل اصلی بحران است. همچنین، دولت کنگو، رواندا را متهم به حمایت از گروههای شورشی در استان کیوو کرد. الجزیره نیز گزارش داد که «رواندا از طریق تحریر الشام و القسام، گروههای نظامی را در کنگو حمایت کرده است».
اما یکی از مهمترین دلایل اختلاف، منابع معدنی شرق کنگو است. این منطقه، حاوی بیش از ۶۰٪ از منابع مواد معدنی نادر مثل کوبالت، لیتیوم، و نیکل است — منابعی که برای صنعت الکترونیک، خودروهای برقی، و فناوریهای نظامی ضروری هستند.
این موضوع، همچنین مورد توجه آمریکا و چین قرار گرفته است. رویترز نوشت: «آمریکا این منطقه را یک منطقه استراتژیک میداند که باید از دست چین دور نگه داشته شود.»
از این رو در حالی که رواندا و کنگو، سالها با یکدیگر درگیر بودند، ولی آمریکا در این میان، نهتنها به دنبال صلح، بلکه به دنبال کنترل مواد معدنی نادر در منطقه است.
پایداری صلح چه میزان خواهد بود؟
دولتهای رواندا و کنگو، توافقنامهای را با میانجیگری آمریکا و قطر امضا کردند که تعهدات آنها در این توافق عبارتند از:
- خروج نیروهای نظامی از مرزهای مشترک
- بازگشت آوارگان قومی به خانههای خود
- اجازه دسترسی اقتصادی به معادن شرق کنگو
اما با وجود امضای توافق، بسیاری از تحلیلگران، شکافهای داخلی و قدیمی را مانع اصلی پایداری صلح میدانند. رویترز گزارش داد: «هر دو کشور، بدون دخالت بیرونی، مجدداً ممکن است به درگیری بازگردند.» همچنین، حضور گروههای شورشی در استانهای شرقی کنگو، این تنشها را میتواند تقویت کند.
طبق گزارش واشنگتنپست ، این توافق، بیشتر یک «وقفه» تلقی میشود تا یک «صلح دائمی». این موضوع، با توجه به ضعف دولتهای محلی، فقدان زیرساخت، و حضور گروههای نظامیسازمانیافته، برجسته است. اما با حمایت آمریکا و قطر، این میانجیگری میتواند به یک ثبات موقت منجر شود.
منافع اقتصادی آمریکا در شرق آفریقا: مواد معدنی نادر و رقابت استراتژیک
منطقه شرق کنگو، یکی از غنیترین مناطق جهان در زمینه مواد معدنی نادر است. این منطقه، کوبالت، لیتیوم، و نیکل زیادی دارد که برای تولید باتریهای خودروهای برقی، تلفنهای هوشمند، و سیستمهای دفاعی پیشرفته ضروری هستند.
نیویورک تایمز گزارش داد که ایالات متحده، در سال ۱۴۰۴، حدود ۴۵٪ از مواد معدنی خود را از شرق کنگو وارد کرده است. این موضوع، نقش این منطقه را در سیاست خارجی آمریکا برجسته میکند.
از جهتی چین، در دهه گذشته، بیشترین سرمایهگذاریهای خود را در معادن شرق کنگو انجام داده است. الجزیره نوشت که «چین، با سرمایهگذاریهایش، درصدد کسب نفوذ در منطقه است». همچنین، روسیه نیز از طریق شرکتهای نظامی خصوصی، در منطقه حضور دارد.
در مقابل، آمریکا این موضوع را یک «بحران استراتژیک» میداند.در همین راستا رویترز گزارش داد که «آمریکا، از طریق لابیهایی در مجلس نمایندگان، سعی کرده است سرمایهگذاریهای چین در کنگو را محدود کند».
به عبارت دیگر این توافق صلح، به آمریکا این فرصت را داد که مجددا به شرق آفریقا بازگردد. با وجود فشارهای داخلی برای کاهش حضور نظامی در خارج از خاک آمریکا، واشنگتن، با رویکردی اقتصادی، به دنبال کنترل منابع معدنی است.
در یک تصویر گسترده، صلح میان رواندا و کنگو، بیشتر از یک اقدام انسانی یا حقوقی، یک توافق سیاسی است که از منافع چند وجهی بینالمللی پشتیبانی شده است. آمریکا، با وجود سالها غفلت از آفریقا، دوباره در منطقه حضور یافت، نهتنها برای ثبات، بلکه برای کنترل منابع معدنی نادر!
۲۱۳/۴۲