کوچه گرد ۸۰؛ فتح تهران به دست سردار زن لر!

همشهری آنلاین چهارشنبه 11 تیر 1404 - 19:19
کشور غرق در فقر، پرچم روس و انگلیس چون بختکی روی ایران، محمدعلی شاه بی‌وطنی ظالم و باربر بیگانه... تهران بی‌فریادرس! زنی از ایل بختیار علیه استبداد فریاد زد و رو به روی ظلم ایستاد. این قسمت از کوچه‌گرد به داستان غیورانه سردار بی‌بی مریم بختیاری می‌پردازیم که نامش بر خیابانی در محله الیهه است.

همشهری آنلاین- لیلا باقری: محله الهیه‌ام و می‌پیچم در خیابانی که تابلو آن مزین به نام این شیرزن لر، بی‌بی مریم بختاری است. ناخودآگاه تصویرش در ذهنم روشن می‌شود. زنی باصلابت، قوی، مدیر و پیشرو در زمان خودش. آنهم در چه روزگاری...

کشور غرق در فقر، پرچم روس و انگلیس چون بختکی روی ایران، محمدعلی شاه بی‌وطنی ظالم و باربر بیگانه... تهران بی‌فریادرس! زنی از ایل بختیار فریاد زد که «کاش قدرتی پیدا کنم و رفع ظلم نمایم و ریشه پوسیده استبداد وحشیانه را از این ولایت قطع کنم. هنوز با این‌که قرن بیستم می‌باشد، چوب و فلک هست، داغ است. من بیچاره که یکنفر زن می‌باشم...»

زنی سلحشور که آنقدر نامه و تلگراف به سران ایل بختیاری ‌زد و نطق آتشین و بلاغت جنگی به خرج داد تا ایلاتی‌های آزاده را برای مبارزه با استبداد صغیر آماده کرد. خودش و سواران تحت فرماندهی‌اش در خفا به تهران آمد، بر بام خانه‌ای مسلط بر میدان بهارستان سنگربندی کرد و تا سواران بختیاری با فرماندهی، سردار اسعد بختیاری به تهران رسیدند، تفنگ به دست از پشت سر به قزاق‌های طرفدار ‌شاه، یورش برد و جنگید و ملقب به «سردار» شد.

بی‌بی مریم بختیاری، پرورده زاگرس، تربیت‌شده‌ رنج و رزم بود. کشته شدن پدرش توسط ظل‌السلطان او را نه تنها نشکست که آماده‌ اسب تاختن و تیر انداختن کرد تا تسمه از گره شاه مستبد بکشد. سال ۱۲۸۸، با فرماندهی یک ستون سواره نظام بختیاری، همراه خواهرش «بی‌بی لیلی» برای آزادسازی اصفهان مبارزه کرد. در آتش جنگ جهانی اول، برای قلم کردن پای روس و انگلیس در خاک ایران، همراه سوارانی از ایلش، جنگید. خانه او همیشه پناهگاه آزادی خواهان بود؛ از علی اکبر دهخدا، ملک شعرا بهار تا محمد مصدق در کودتای ۱۲۹۹.

زنی وطن‌دوست و اهل قلم که خاطراتش را از جنگ و سیاست و وضع مردم، به ویژه زنان نوشت: «افسوس که وجود چندین [ میلیون ] زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچ کس اهمیتی ندارد، کاری که به آن‌ها می‌دهند، ترشی، خیار، بادمجان انداختن می باشد...» بی بی مریم وقت رزم به مردان مبارز گفت: «... اگر تمام مردهای رشید بختیاری شهید شدند، تمام زن‌های بختیاری را جمع نموده، کفن به گردن، تفنگ به دست برای شکست دادن دشمن رو به طرف اردوی استبداد حرکت می‌کنیم...»

این سردار زن، پسری را پرورش داد مانند خودش؛ علی‌مردان‌خانی که رضاشاه او را اعدام کرد. غم فرزند سنگین بود و روح آزاده‌اش سه سال بعد پر کشید... و تن روشنش در آرامگاه تخت فولاد اصفهان در تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد. خانه‌اش را طبق وصیت خودش به به اداره فرهنگ هدیه دادند تا مدرسه رودابه ساخته شود.

خیابان تمام می‌شود و در آخرین قدم‌ها یاد این جملات او می‌افتم که در روزنامه خاطراتش خطاب به خوانندگان خاطراتش در آینده نوشت: « ... ای کسانی که روزنامه مرا مطالعه می‌نمایید، اگر در عصر شما «ایران» وطن عزیز مرا و خودتان [ را ] دیدید به دانش و علم نورانی و مشعشع شده و قدم در راه و خاک آزادی گذاشتید یا در سایه علم و تمدن زندگانی نمودید از من بیچاره که یگانه آرزویم تمدن ایران است، یادی بنمایید...»

نویسنده و راوی: لیلا باقری

تدوینگر: مهدی کشوریان

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.