خبرآنلاین اصفهان - عاطفه علیان: در اصفهان، آسمان آبیتر نمیشود وقتی زایندهرود جریان مییابد؛ مردم آبیتر میشوند. هر بار که موجی کمجان از بند رها میشود و صدای خفیف آب در بستر خاکخورده پیچ میافتد، هزار چشم میدرخشد، هزار دل گرم میشود اما این روزها، زایندهرود نه رود است، نه زاینده؛ فقط تکههایی از خاطره، وصلهپینهای از آب، به نام جویبار زندگی.
در سال آبی جاری، تا امروز پنجبار زایندهرود را باز کردهاند اما باز کردن، الزاما یعنی جاری شدن نیست. آبی که میآید، نه برای زیستن است، نه برای ماندن؛ برای «گذشتن» است. برای باغدارانیکه چند روزی درختان نیمهجان خود را آبیاری کنند، برای سدی که فشار را آزاد کند، برای شهری که اندکی آرام بگیرد. همین و بس.
هیچکدام از این پنج دوره، استمرار نداشت. نخستین رهاسازی در سرمای آذرماه فقط هشت روز دوام آورد. در فروردین، هفت روز. اردیبهشت، دو نوبت کوتاهِ یک هفتهای. و حالا، در تیرماه، پنجمین و شاید آخرین قطرهچکانی سال، از بامداد سهشنبه، دهم تیر، آغاز شده است: ۴۵ میلیون مترمکعب، فقط برای نجات اشجار نیمهجان غرب استان. از بند نکوآباد تا بند آبشار، ۱۵ میلیون مترمکعب دیگر در مسیر خواهد بود. اگر همهچیز خوب پیش برود، این موج آخر، شاید تا شامگاه چهارشنبه یازدهم تیر، خود را به پلهای تشنه اصفهان برساند.
در شرایط فعلی حتی اگر بارندگی هم نرمال باشد، هیچ تضمینی برای پایداری زایندهرود نیست، چون مصارف بالا رفته، تعهدها بیپایان شدهاند، و عدالت محیطزیستی قربانی تصمیمات بالادستی است
اما در این آمدنها، چیزی نمیماند. نه رودی که تغذیه شود، نه شهری که لبریز شود. آنچه جاری میشود، «حسرت» است. آنچه در ذهنها میماند، «موقتی بودن» است.
آب هست، اما برای چهکسی؟
محمدرضا اسلامی، استاد مدیریت منابع آب در دانشگاه، در گفتوگو با خبرآنلاین توضیح میدهد: «زایندهرود دیگر یک رودخانه طبیعی نیست. رفتار آن در سالهای اخیر مثل یک شیر اضطراری عمل میکند؛ باز میشود، تخلیه میشود، و دوباره بسته میشود. بهجای مدیریت جامع حوضه، با تسکینهای کوتاهمدت و تصمیمات منطقهای روبهرو هستیم. این رهاسازیها فقط یک وصله هستند بر یک زخم باز.»
از نگاه او، در شرایط فعلی حتی اگر بارندگی هم نرمال باشد، هیچ تضمینی برای پایداری زایندهرود نیست، چون مصارف بالا رفته، تعهدها بیپایان شدهاند، و عدالت محیطزیستی قربانی تصمیمات بالادستی است.
اما همه چیز فقط در حوضه مهندسی خلاصه نمیشود. زایندهرود حالا یک مسأله اجتماعی است. رودخانهای که زمانی در دل شهر جاری بود، حالا فقط در شعارها زنده مانده. شهروندی که بر لب سیوسهپل نشسته و به خاک ترکخورده نگاه میکند، فقط از بیآبی رنج نمیبرد؛ از بیتوجهی، از بیبرنامگی، از فراموششدن.
آنسوی بندها چه میگذرد؟
مسیر آب از سد زایندهرود تا اصفهان، سفری پر از دالانهای بیپاسخ است. منابع رسمی میگویند آب صرف کشاورزی میشود، اما در میدان واقعیت، باغدارانی هستند که هنوز قطرهای ندیدهاند، کشاورزانی که امسال برای همیشه زمین را رها کردهاند. سهم اشجار غربی در این رهاسازی تیرماه، بیشتر به امیدی درمانده میماند تا راهحلی روشن. و در اصفهان، این موج گذرا اگر برسد، فقط چند روز در پلها نفس میکشد، پیش از آنکه بار دیگر خاک بپوشدش.
هر بار که رود جریان میگیرد، هرچند موقتی، مردم میآیند. با کودکانشان، با قاب دوربینهایشان، با خاطراتشان. بر لب رود قدم میزنند، آب را با کف دست لمس میکنند. انگار میخواهند به رود بگویند: «ما هنوز فراموشت نکردهایم
الهام توکلی، کنشگر زیستمحیطی، با نگرانی از پیامدهای اجتماعی قطع پیدرپی زایندهرود میگوید: «خشکشدن زایندهرود فقط بحران طبیعت نیست، بحران اعتماد است. مردمی که سالها در کنار این رود زیستهاند، دیگر باور نمیکنند که جریان آن قرار است بازگردد. این یک زخم نمادین است؛ مثل اگر حافظهی جمعی شهر را با آب شستوشو ندهی، فراموشی میرسد.»
وقتی پلها تنها میمانند
هیچکس نمیداند چه زمانی زایندهرود برای همیشه باز خواهد شد. اما همه میدانند اگر چنین نشود، اصفهان تنهاتر میشود. پل خواجو، سیوسهپل، پل مارنان، این نشانههای استوار تاریخ، بر خاکی ایستادهاند که دیگر رطوبتی ندارد. سازههای تاریخی که برای ایستادن در کنار آب طراحی شده بودند، اکنون با ترکهای بیصدا دستوپنجه نرم میکنند. این، فقط تهدید برای میراث فرهنگی نیست؛ تهدید برای آیندهی شهری است که قرنها با آب زیسته است.
و هنوز، مردم میآیند...
با این همه، هر بار که رود جریان میگیرد، هرچند موقتی، مردم میآیند. با کودکانشان، با قاب دوربینهایشان، با خاطراتشان. بر لب رود قدم میزنند، آب را با کف دست لمس میکنند. انگار میخواهند به رود بگویند: «ما هنوز فراموشت نکردهایم.»
اما اگر تصمیمگیران، اگر طرحریزان بالادست، اگر صنایع تشنه و چاههای بینظارت، همچنان مسیر رود را بگیرند، این دلبستگی هم روزی خشک میشود. و آن زمان، نهتنها زایندهرود، بلکه باور به بازگشتش هم دفن خواهد شد.
48