همشهری آنلاین - گروه سیاسی: نوذر شفیعی دانشیار روابط بینالملل در یادداشتی درباره جنگ ایران و اسرائیل به همشهری آنلاین گفت:
احتمال وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل بیش از عدماحتمال آن بود. از زاویه دید اسرائیلیها، ایران شعار نابودی اسرائیل را سرداده بود و در کنار این شعار، ابزارهای این شعار را نیز فراهم کرده بود؛ ازجمله به تعبیر آنها شکلدادن نیروهای نیابتی، تقویت نیروی موشکی و تقویت توانمندی هستهای. ۳نیروی نیابتی، موشکی و هستهای ایران از نگاه اسرائیلیها، در خدمت شعار کلیدی ایران برای محو اسرائیل بود. اسرائیلیها چنین شرایطی را تهدید وجودی و بقا قلمداد کردند. به همین علت نیز خود را مقید میدانستند برای حذف این توانمندیها گام بردارند.
شروع اقدامات اسرائیل از نیروهای مقاومت در ادبیات ایران و نیروهای نیابتی در ادبیات اسرائیلیها و آمریکاییها بود و در گام بعدی خود ایران با تمرکز بر توانمندیهای موشکی و هستهای. البته موارد دیگر نیز در این جنگ دخیل بودهاند. یکی از موارد ویژگی پارانوئید یا خودشیفتگی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بوده است. نتانیاهو ۲مسئله را تعقیب کرده است: اول اینکه خودش را رهبر دنیای مسیحی و یهودی قرار داده و معتقد است در یک پروژه آخرالزمانی فرماندهی یهود و مسیحیت علیه اسلام را برعهده دارد. دوم اینکه او در وضعیت بسیار متزلزلی در اسرائیل به سر میبرد و حفظ بقای سیاسی برایش اهمیت دارد. این امر تنها در پرتو یک جنگ امکانپذیر بود.
این تعبیر رایج در ارتباط با جنگها وجود دارد که همه کشورها در جنگ شکست میخورند، ولی درجه این شکست ممکن است برای هر کدام از طرفها متفاوت باشد. جنگ ۱۲روزه هم به ایران و هم به اسرائیل آسیب رساند. اسرائیلیها و آمریکاییها در این جنگ به این نتیجه رسیدند که ایران نهتنها بحران را مدیریت کرد، بلکه تابآوری ایران در مقابل بحران بالاست. چرا این تابآوری بالاست؟ نخست بهعلت فاصله جغرافیایی زیاد میان ایران و اسرائیل است. اسرائیل نمیتواند در یک جنگ فرسایشی تابآوری داشته باشد. عامل دوم جغرافیایی مؤثر بر این جنگ پهنه ۸۰برابری ایران در مقایسه با اسرائیل است. به همین میزان آسیبپذیری اسرائیل بیشتر از ایران است.
آمریکا نیز نگران ورود به جنگ با ایران است. جنگ میان ایران و آمریکا طولانی خواهد بود و آسیبپذیری آمریکا بهدلیل نزدیکی پایگاههایش بسیار زیاد است. هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا نیاز به سطح بالای تکنولوژی موشکی در مقایسه با حملات موشکی به اسرائیل ندارد. موضوع این نیست که ایران میتوانست بر آمریکا غلبه کند، بلکه میتوانست به آمریکا آسیب وارد کند و این امر به اعتبار آمریکا خدشه وارد میکرد. لطمه به اعتبار یک ابرقدرت تأثیر قابلتوجهی بر هژمونی آن قدرت خواهد داشت. در خود آمریکا نیز بیش از نصف جمعیت آمریکا با ورود ایالات متحده به جنگ با ایران مخالف بودند.
متغیرهای مختلفی برای تکرار وقوع جنگ یا عدموقوع این جنگ در آینده مؤثر هستند. اصولا آتشبسی که در نتیجه اجبار شکل میگیرد، میتواند بیثبات و شکننده باشد. نکته دوم اینکه الگوی رفتاری کشورها در شرایط بعد از جنگ میتواند در جلوگیری از جنگ یا وقوع جنگ مؤثر باشد. اراده اسرائیل بر آسیبرساندن هر چه بیشتر به ایران است. رفتار دونالد ترامپ غیرقابل پیشبینی است. اظهارنظرهای رئیسجمهور کنونی آمریکا مطلقا نباید مبنای رفتار ایران قرار گیرد. دونالد ترامپ و تیمش تحت فشار افکار عمومی آمریکا هستند. آنها با این پرسش مواجهند که آیا اقدام نظامی ایالات متحده آمریکا علیه ایران کارکردی داشته یا خیر.