نگهش سوی دگر بود و نگاهش کردم (احمد گلچین معانی)

بیتوته سه شنبه 10 تیر 1404 - 01:05

نگهش سوی دگر بود و نگاهش کردم (احمد گلچین معانی)



نگهش سوی دگر بود و نگاهش کردم

دیده روشن به صفای رخ ماهش کردم

تا برم ره به دل آن گل خندان چو نسیم

گاه و بیگاه گذر بر سر راهش کردم

همچو آن تشنه که راهش بزند موج سراب

اشتباه از نگه کاه به گاهش کردم

دیدمش گرم سخن دوش چو در صحبت غیر

غیرتم کشت ولی خوب نگاهش کردم

دور از آن رلف پریشان دلم آرام نیافت

گرچه زندانی شبهای سیاهش کردم

حاصل شمع وجودم همه اشک آمد و آه

وآنقدر سوختم از غم که تباهش کردم

مهربان گشت مه من به سرودی "گلچین"

تا نثار قدم این مهر گیاهش کردم

منبع:lat.blogfa.com

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.