قافله‌سالار شعر عاشورا در قواره‌ شعر نو

خبرگزاری مهر دوشنبه 09 تیر 1404 - 13:34
امین خرمی در یادداشتی به نقش سیدحسن حسینی در بهره‌مندی شاعران از قالب شعر نو در بازتاب قیام عاشورا پرداخته و دو کتاب «گنجشک و جبرئیل» و «هم صدا با حلق اسماعیل» را بررسی کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، مرحوم سیدحسن حسینی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین شاعران در جریان شعر انقلاب اسلامی است. مرحوم حسینی، در حوزه‌های مختلف، آغازگر مسیرهایی بود که شاعران بسیاری در آن گام زدند و آن مسیر را پیمودند.

با این‌همه، هنوز آن‌چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. او هم از سرآمدان شعر انقلاب است و هم از نقش‌آفرینان اصلی در تشکیل حوزه هنری انقلاب اسلامی. همچنین نقش او در توجه شاعران انقلاب به قالب‌های نو مثل شعر سپید و نیمایی، به ویژه سرودن شعرهای دینی و آئینی در قالب سپید، توجه به ظرفیت‌های قالب رباعی و رجوع دوباره شاعران انقلاب به این قالب و زنده کردن قالب رباعی، معرفی بیدل به شاعران انقلاب و… از دیگر فعالیت‌های سیدحسن حسینی است.

مجله «خیمه» در جدیدترین شماره خود، پرونده «چهره ماه» را به سیدحسن حسینی و بررسی شعرهای عاشورایی او اختصاص داده است. همین بهانه‌ای شد تا یادداشت امین خرمی درباره کتاب‌های «گنجشک و جبرئیل» و «همصدا با حلق اسماعیل» را بازخوانی کنیم.

در ادامه مشروح یادداشت امین خرمی با عنوان «قافله‌سالار شعر عاشورا در قواره شعر نو» را با هم می‌خوانیم؛

مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» سروده زنده‌یاد دکتر سیدحسن حسینی به عنوان نخستین نمونه در بهره‌مندی از قالب شعر نو در بازتاب قیام عاشورا، به الگویی نمونه‌گون و نادر برای شاعرانی بدل شد که در استفاده از قالب شعر نو و سپید برای بازتاب مفاهیم مذهبی بیم داشتند. زنده‌یاد دکتر سیدحسن حسینی، شاعر، مترجم، نویسنده و از پژوهشگران نامی کشور و در سیر فراز و فرود ادبیات معاصر ایران، یکی از حسرت‌ها و دریغ‌های ادبیات به شمار می‌رود. او در حالی که تنها ۴۸ بهار از زندگی خود را پشت سر گذاشته بود، خیلی زود رخ در نقاب خاک کشید. سیدحسن حسینی شاید از آن نام‌هایی باشد که در مواجهه با تاریخ فعالیت کوتاه‌مدت در عرصه ادبیات معاصر، بیشتر مخاطبان او را به نام یکی از بنیان‌گذاران حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و در ادامه با تصحیح، تدقیق و خوانش سه هزار غزل مجموعه کامل بیدل دهلوی به خاطر می‌آورند؛ اما وقتی در جریان شکل‌گیری شعر انقلاب نام‌های قله‌نشین این عرصه را رصد می‌کنیم، بی‌هیچ تردیدی یکی از رفیع‌ترین قلل شعر انقلاب، مختص نام سیدحسن حسینی حک شده است.

قافله‌سالار شعر عاشورا در قواره‌ شعر نو

الگویی تام و تمام برای جریان شعر انقلاب

شاهد این مدعا مجموعه شعر هم «صدا با حلق اسماعیل» اوست که در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. مجموعه و دفتر شعری که در دهه ۶۰ نه تنها به عنوان یکی از پیش قراولان سبک شعری تفکر شعر انقلاب پرچم‌دار شاعران آن دوران بود که این کتاب به عنوان یکی از آثار مرجع در دانشگاه‌های ادبیات و بعد از آن توسط اساتید شعر کشورمان به عنوان الگویی متقن از جریان شعر نوین معاصر ایران، با آمیزه‌هایی از انقلاب و دفاع مقدس، به جوانان و نوجوانان توصیه شد. نوجوانان و جوانانی که تصمیم گرفته بودند گام‌های نهایی در مسیر حرفه‌ای فعالیت ادبی‌شان را در قامت شعر انقلاب بردارند. یکی از اصلی‌ترین عللی که زنده‌یاد سیدحسن حسینی را به عنوان یکی از بلندترین قله‌های شعر معاصر کشورمان معرفی می‌کند، خط‌شکنی او در استفاده کردن از مضمونی واحد به نام شعر نو در قامتی از ایدئولوژی انقلاب یعنی شعر مذهبی بود. مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» که در سال ۱۳۷۰ توسط نشر افق به چاپ رسید، درست است که تنها از ۳۰ شعر نو و سپید بهره می‌برد، ولی توانست قانونی نظام‌مند در شیوه استفاده کردن از شعر نو به عنوان کوچک‌ترین فرزند خانواده بزرگ و تاریخ چند قرن شعر فارسی را در حوزه محتوای مفاهیم دینی و مذهبی به خود اختصاص دهد.

تا پیش از چاپ مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل»، در حوزه استفاده کردن از مفاهیم مذهبی در قامت شعر نو، نمی‌توان رویکرد و جریانی را مورد رصد قرار داد. رویکردی که بتوانیم آن را به نام یکی از شاعران معاصر کشورمان به ثبت رسانیم.

قافله سالار استفاده از شعر نو

بی‌تردید تاریخ‌پژوهان ادبیات معاصر کشورمان در مواجهه با این ادعا که تا پیش از سیدحسن حسینی نمی‌توان نامی را به عنوان پرچم‌دار قافله‌سالار و بنیان‌گذار شعر مذهبی در قامت شعر نو کشورمان یافت، ادعاها و مثال‌هایی چون زنده‌یاد بانو طاهره صفارزاده یا سید علی موسوی گرمارودی را به عنوان نخستین افرادی که مفاهیم مذهبی و دینی را در قواره شعر نو به مخاطب ارائه داده‌اند به یاد می‌آورند. نباید از این نکته غافل شد که وقتی درباره حوزه جریان‌سازی در هر بستر هنری و ادبی صحبت می‌شود، جریان‌سازی به واسطه جرقه‌هایی که در قامت یک یا دو شاعر نمود پیدا می‌کند، نمی‌تواند منتج به شکل‌گیری رخداد و رویدادی شود. رخدادی که به الگویی تام و تمام برای افرادی بدل شود که بتوانند در ادامه مدعایی درشت، چون شاعری در حوزه شعر نو مذهبی را، به خود اختصاص دهند. سید حسن حسینی با مجموعه «گنجشک و جبرئیل» نه تنها کالبد مفهومی به نام شعر نو را مزین به قبای مذهبی و آئینی کرد که خود به واسطه این مجموعه، سلسله‌دار و بنیان‌گذار جریان و شیوه‌ای برای فعالیت شاعران شد که در استفاده کردن از تابویی به نام شعر نو برای القا و انتقال مفاهیم دینی و مذهبی ابا داشتند.

قافله‌سالار شعر عاشورا در قواره‌ شعر نو

پاسخ به یک پرسش

تولد و ادامه حیات جریان شعری به نام «شعر نو» در سیر تطور و تحول ادبیات منظوم ایرانی در بهترین حالت به یک قرن می‌رسد. همین تاریخ یک صد ساله معاصر، خود گواهی می‌دهد که بازتاب مفاهیم مذهبی در شیوه و نمط سرودن اشعار مذهبی در قالب شعر نو آن‌قدر کم‌رنگ است که نمی‌توان از فردی نام برد. این جریان تا سال ۱۳۷۰ و چاپ مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» توسط سیدحسن حسینی ادامه داشت مردی که مفاهیم مذهبی را در قواره شعر نو کشورمان ترسیم کرد اما چرا؟

در بررسی علل این ادعا به دو محور مهم برمی‌خوریم. نخست آنکه مفهوم و پدیده‌ای به نام شعر نو در هنگامه شکل‌گیری خود بی‌هیچ تردیدی متأثر از تفکر متفکران غربی بوده است. شاعران، سرآمدان و افرادی که ادامه‌دهنده این جریان بعد از نیما بودند نیز بیشتر به طبقه‌ای اختصاص داشتند که از آن طبقه به عنوان روشنفکرانی نام برده می‌شود که شکل‌گیری مسیر ادبی‌شان به واسطه تحصیل یا تحقیق در خارج از کشور بسیار به انگاره‌های غربی قرابت دارد. این طبقه روشنفکر مهم‌ترین شکل فعالیت‌شان در هر شاخه‌ای از جمله ادبیات، تقابل مستقیم با سنت‌ها و مفاهیمی داشت که گره خورده با جریان نگرش‌های سنتی در فضای ادبیات ملی کشورمان بود. پرواضح است که وقتی از مفاهیم دینی و مذهبی صحبت می‌شود، قد راست کردن این مفاهیم به تاریخ سنن و رفتار طبقه‌ای از جامعه باز می‌گردد که روشنفکران خود را به هر علتی در جایگاهی متفاوت از این طبقه قرار می‌دادند. نکته دوم آنکه شاعرانی که در آغاز پیدایش جریان شعر نو ادامه‌دهنده این شکل فعالیت در قامت ادبیات منظوم و معاصر کشورمان بودند، به علت همراهی با تلاطم‌های اجتماعی و تفکرات سیاسی، کمتر مجال و مقالی برای بازپرداخت مفاهیم مذهبی در قامت شیوه نوین سرایش اشعارشان -شعر نو- در تمامی شاخه‌های آن از نیمایی تا سپید به خود می‌دادند. این افراد چنان بر بستر مفاهیم اجتماعی و سیاسی خط مشی سروده‌ها و اشعار نو خود را تعیین کرده بودند که سخت می‌شد تصور کرد که یکانی از این افراد در قامت شاعران نو به سمت بازتاب و بازپروری مفاهیم مذهبی و عرفانی حرکت کنند. مفاهیمی که در تاریخ چند صد ساله شعر ایرانی همواره شاهد همنشینی مضامین آمیخته با حکمت و معرفت و روایت‌های عرفانی و مذهبی در اشعار شاعران کشورمان بوده‌ایم.

در حقیقت قاطبه شاعران نوپرداز این هراس را داشتند که وقتی در قالب اشعار کلاسیک ایران درخشان‌ترین مفاهیم مذهبی، دینی و آئینی بازتاب داده شده است، آنها در آزمودن طبع خود در این مسیر با شکست مواجه شوند.

جریان‌ساز، نه هم‌سو با موج جریان‌های پیشین

با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر نگرش‌های بنیادین بر ایدئولوژی حاکم در جریانات اجتماعی، سیاسی و البته فرهنگی کشور، بار دیگر مجالی برای فعالیت هنرمندان در تمامی شاخه‌ها از جمله شعر برای پرورش مفاهیم دینی و مذهبی آغاز شد. به گونه‌ای که به علت استواری مفاهیم ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران بر مضامین دینی و مذهبی، این عرصه یکی از مهم‌ترین میدان‌گاه‌های فعالیت ادیبان در دو شاخه داستان و شعر شد و شاهد سوق پیدا کردن حرکت ذهن و قلم نویسندگان و شاعران به سمت مفاهیم دینی و مذهبی بودیم. نکته جالب اما در این میان آن بود که باز هم شاعرانی که خود از نسل انقلاب بودند، در استفاده کردن از مفاهیم دینی و مذهبی در سرایش اشعار بیشتر به سمت شعر کلاسیک ایران و فضای موزون و مقفای آن می‌رفتند. کمتر کسی به خود این جسارت را برای خط‌شکنی در عرضه مفاهیم دینی و مذهبی در الگوهای نوین مانند شعر نو می‌داد. البته نباید فراموش کرد که آن‌چنان که گفته شد شکل‌گیری بنیان‌های شعر نو با استناد به تفکر غربی بود و یکی از هراس‌های شاعران نوپرداز در بهره بردن از این قالب برای بازتاب مفاهیم مذهبی، به همین ساختار متفاوت این گونه‌ی ادبی باز می‌گشت. وقتی صحبت از جریان‌سازی می‌شود، و نه شاعران و ادیبانی که خود را پیرو جریان‌های ادبی می‌دانند، پیدا شدن فرد و نامی که پرچم نوینی را برای جریان‌سازی و نه سوار شدن بر موج جریان‌های پیشین در دست گیرد، خود جسارت، دانش و بینشی وسیع و قلمی شگرف می‌خواهد. تمامی اینها را می‌توان در دانش، قلم و بنیان‌های علمی زنده‌یاد دکتر سیدحسن حسینی یافت. صد البته شمایل تمامی این ادعاها در کتاب شعر «گنجشک و جبرئیل» به عنوان نخستین مجموعه شعر عاشورایی در قامت شعر سپید و شعر نو هویداست.

تصویری جدید از وقایع خاص

«گنجشک و جبرئیل» تصویری جدید از وقایع خاص مذهبی را در بافت کلامی تازه به ما ارائه می‌دهد. بیان سیدحسن حسینی در این کتاب بیانی تکراری و کلیشه‌ای نیست و فارغ از همه چیز، در کار شرح و وصف عینی وقایع در هر شعر، البته بیشتر با تمرکز بر شخصیت یا واقعه‌ای خاص است. در پایان و برای اثبات این گفته‌ها فرازی از شعر «راز شید» را از مجموعه «گنجشک و جبرئیل» که وصف حضرت ابالفضل (ع) است با هم می‌خوانیم:

تو آن راز رشیدی

که روزی فرات

بر لبت آورد

و ساعتی بعد

در باران متواتر پولاد

بریده بریده

فشا شدی

و باد

تو را با مشام خیمه‌گاه

در میان نهاد

و انتظار در بهت کودکانۀ حرم

طولانی شد

تو آن راز رشیدی

که روزی فرات

بر لبت آورد

و کنار درک تو

کوه از کمر شکست

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.