سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ما همه "سیدعباس عراقچی" هستیم
صفحه رسمی رژیم صهیونیستی به فارسی در توئیتر، صراحتا دکتر "سیدعباس عراقچی" وزیر امورخارجه کشورمان را به ترور تهدید کرد.
در این صفحه با انتشار عکسی از وزیر امور خارجه در مراسم تشییع شهیدان اقتدار ایران در تهران آمده است: صبر اسرائیل نسبت به تروریست هایی که ما را تهدید می کنند به پایان رسیده است.[۱]
*رژیم صهیونیستی یک قضیه اصولی را نمی فهمد و آن اینکه ایران اسلامی به دلیل تمدن، شریعت ناب و عمق استراتژیک خود با هیچیک از حریفان قبلی او قابل قیاس نیست. به این معنی که درخت تناور انقلاب اسلامی ایران و آرمان های آن، با هر شهادتی و با هر خونی که در راهش ریخته می شود نه تنها دچار قحظ الرجال و فقر در ذخیره نخبگانی نمی شود بلکه تناوری بیشتری پیدا می کند و آرمان هایش بارورتر می شود.
اگرچه همه نهادهای ذیربط موظف‌اند حفاظت های لازم را از وزیر امور خارجه کشورمان به عمل بیاورند لکن عراقچی عزیز به قول خودش رزمنده ای است که مرگ و جنگیدن را خوب می شناسد و از دوران دفاع مقدس تا درگیری ۱۲ روزه اخیر؛ با شهادت روبه رو بوده است.
جدای از این صهیونیست ها باید بدانند در فرض رسیدن عراقچی به فوض شهادت؛ کس دیگری با قوت راه او را ادامه خواهد داد و این سلسله نیز نامتناهی خواهد بود.
یعنی ایرانی ها همگی سیدعباس عراقچی و حاجی زاده و سلیمانی هستند و "ترور" هیچ مشکلی را از رژیم صهیونیستی حل نخواهد کرد.
از طرفی ایرانی ها مرگ را نه دلیلی برای ترس که عاملی برای سعادت بیشتر می دانند.
***
تجربه خوب ایرانیان در جنگ ۱۲ روزه به روایت علی مطهری
علی مطهری، از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا با اشاره به اظهارات ترامپ درباره تسلیم ایران گفته است: آنها در واقع با این حرف ها منویات درونی خودشان را لو دادند، این در حالی است که این ها در گذشته هیچ وقت صحبت از تسلیم نمی کردند ولی ترامپ چون آدم نامتعادلی است نیت و هدف اصلی خود را بروز داد. روسای جمهور قبلی آمریکا و دیگر مقامات آمریکا هیچ وقت این موضوع را علنی نمی کردند و معلوم شد که هدف اصلی این ها تسلیم شدن مردم ایران است و مسئله غنی سازی صفر و صنعت هسته ای ما و همینطور صنایع موشکی و حضور ایران در منطقه، بحث حقوق بشر و حقوق زنان و همه اینها بهانه و دروغ است، هدف اصلی تسلیم شدن مردم ایران و جلوگیری از اقتدار ما است.
او تصریح می کند: اینها ماهیت خودشان را نشان دادند که دنبال تسلیم محض ایران هستند و این هم ناشی از خوی استکباری و عدم شناخت آنها از ملت ایران است.
مطهری می افزاید: آنان سابقه تاریخی مردم ایران را نمی دانند و نمی فهمند که ملت ایران هیچگاه در مقابل هیچ زوری تسلیم نشده و هر مهاجمی به سرزمین ایران حمله کرده در دل این ملت حذف شده و یا جذب ملت ایران شده است.
این نماینده سابق مجلس در ادامه بیان می کند: آمریکا و رژیم صهیونیستی چون از تاریخ ایران خبر ندارند از تسلیم مردم ایران صحبت می کنند که به تعبیر رهبر انقلاب یک حرفی بزرگتر از دهان آقای ترامپ بود، به هر صورت مردم ایران در این جنگ ۱۲ روزه نشان دادند که چگونه از هویت و خاک خودشان دفاع می کنند و این تجربه خوبی برای ملت بود و بعد از این جنگ ۱۲ روزه به نظر من جایگاه ایران در منطقه و دنیا ارتقا پیدا کرده است.[۲]
*مقامات آمریکا و رژیم صهیونی در ایام درگیری ۱۲ روزه هرآنچه را که در زمینه تهدید ایران و یا خوش رقصی برای مردم گفتند و کردند؛ جملگی باعث مضحکه آنان و قدرت‌نمایی بیشتر ایران شد.
این رویداد الهی به دلیل جهالت فراوان این مقامات و البته عظمت ایران اسلامی است.
تبیین خواص کشور در قبال لفاظی های دشمن و صحبت هایی نظیر آنچه دکتر مطهری بیان کرده از الزامات عقلایی در هنگامه رجزخوانی دشمن است.
***
"انتقاد بدون مطالعه" از نگاه شهید بهشتی
جماران گزارش داد: فرشاد مومنی، از اقتصاددانان کشورمان به تازگی طی سخنانی در جلسه هفتگی موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفته است:
"اوایل انقلاب، من و حسن اجاره دار، دوست بسیار عزیز و شهیدم، خدمت آقای بهشتی رسیدیم و حرف‌هایی را به عنوان تذکرهای راهبردی به حکومت نوپا مطرح کردیم. آقای بهشتی فرمودند اگر بخواهد این بحث اعتلابخش بشود، لازمه اش این است که شما بروید یک دور کامل انقلاب اکتبر و تجربه اش را بخوانید، بعد بیایید با هم صحبت کنیم. نزدیک به ۵ هزار صفحه درباره انقلاب اکتبر خواندم و وقتی خدمت ایشان رسیدم، حدود ۱۵ سوال جزئی درباره انقلاب اکتبر پرسیدند و متوجه شدند که من آن بحث را کامل مطالعه کرده ام. وقتی از ایشان درباره ربط ایده های ما با انقلاب اکتبر پرسیدم، ایشان گفتند من دلم می خواست که تو در مطالعه انقلاب اکتبر و تاریخش، متوجه شوی اگر ما از مسیر عدالت و تعادل، به راست منحرف شویم، عکس العمل های چپ روانه دارد و هر نوع چپ روی هم عکس العمل ضد خود را به شکل متناسب، پدیدار می کند و اگر با زمامداران صحبت می کنید، آنها را شتاب زده نکنید، بلکه آنها را مستحکم کنید که در صراط مستقیم، بدون لغزش به چپ و راست حرکت کنند."[۳]
*از موارد جذاب خاطره مهم دکتر مومنی که بگذریم لکن باید دانست که حرکت بر مسیر عدالت و تعادل اگرچه یک هدف ضروری و لایتغیّر برای نظام اسلامی و مردم است لکن تحقق این هدف اولا دفعی نیست و بلکه تدریجی است و ثانیا دقت کنیم که التزام به این هدف به مراقبه و توجه شدید نیازمند است.
به این معنی که نمی شود نام زیبای عدالت و دوری از چپ و راست را بر کاغذها بنویسیم و در سخنرانی ها بگوییم و بعد هم به خانه ها برویم و مطمئن باشیم که دیگر بر مسیر درست هستیم!
مثال این قضیه فرمان خودرویی‌ست که در یک جاده ناهموار در دست راننده قرار دارد و راننده هرگز نمی تواند برای سالم رسیدن به مقصد حتی برای لحظه ای هم فرمان را رها کند.
در این وادی دقت شود که کم نیستند کسانی که دل در گرو نظام و انقلاب و اسلام دارند اما ناخواسته تحت تأثیر برخی تفکرات ایسمی قرار گرفته اند. همچنین است که کم نیستند آنها که به اسم عدالت، سر عدالت را بالای نیزه برده اند!
مسئله دیگر که حتما باید به آن توجه داشت این است که اعتدال و عدالت گرایی نظام جمهوری اسلامی ایران هرگز به معنی انکار مثبتات چپ و راست نیست و یک نظام عقلایی اسلامی در هرکجا عملکرد درستی ببیند و دانشی را بیابد؛ هرگز از آن رو برنمی تابد. لکن تأکید بر صراط مستقیم به معنی سیر عمومی جامعه و حکومت به سمت "الله" بر اساس تمام گام های عقلانی است.
یعنی یک جامعه اسلامی و توحیدی در دامن هیچ ایسم و مکتب غیر الهی نمی غلتد اما در عین حال از تمام دانش های معقول استفاده می کند و بر غنای خود می افزاید.
***
۱_mshrgh.ir/۱۷۲۸۷۵۰
۲_https://irna.ir/xjTWcJ
۳_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۷۳۰۷۲
