به گزارش خبرورزشی، کریستین کیوو از همان روزهای نخست حضورش روی نیمکت اینتر، نشان داده نگاهش به فوتبال، متفاوت، مدرن و البته بسیار مطالبه گر است.
او درست زمانی که از هتل محل اقامتش در شارلوت بیرون آمد، با هوایی گرم و سنگین مواجه شد که به وضوح پیام روشنی برای تیمش داشت؛ اینجا قرار نیست تمرینات آسانی در انتظارشان باشد. شارلوت با آب و هوایی بسیار گرمتر از سیاتل، اکنون محل استقرار اینتر در مسیر جام جهانی است. اما هوای داغ تنها بخشی از چالشی است که کیوو به استقبالش رفته است.
سرمربی رومانیایی با ذهنیتی سرعتمحور، اصلاحات جدیای را در سبک تمرینات تیم اعمال کرده است. یکی از مهمترین تغییرات، افزایش محسوس زمان تمرینات است؛ حالا جلسات حدود نیم ساعت طولانیتر از دوران سیمونه اینزاگی شدهاند و به طور میانگین بیش از یک ساعت و نیم به طول میانجامند. اما مسئله فقط زمان نیست؛ شدت تمرینات نیز به طرز قابل توجهی بالاتر رفته، به گونهای که بازیکنان باید با فشار بدنی و ذهن مضاعفی روبهرو شوند.
کیوو علاقهای به شعارسازی یا خلق اصطلاحات پر زرق و برق ندارد، اما آنچه که در زمین قابل مشاهده است، چیزی کم از یک انقلاب ندارد. سیستم بدنسازی تیم به طور کامل بازنگری شده و اکنون تحت هدایت استفانو راپتی، مدیر جدید آمادگی جسمانی، پیش میرود. او با استفاده از فناوریهای نوین، دادهمحوری و بهرهگیری از هوش مصنوعی، تلاش میکند سطح آمادگی بازیکنان را به جایی برساند که در سالهای اخیر سابقه نداشته است؛ حوزهای که پیشتر یکی از نقاط ضعف ساختار باشگاه بود و بارها مورد انتقاد قرار گرفته بود.
نتیجه این تغییرات، خیلی زود خودش را نشان داد. پیروزی قاطع برابر تیم ریورپلاته، نه فقط از نظر فنی، بلکه به لحاظ فیزیکی هم نشاندهنده جهش قابل توجهی در وضعیت تیم بود. آمار پرس و فشار روی حریف به وضوح بالاتر از میانگین فصل بود؛ دادههایی که به خوبی صحت مسیر جدید کیوو را تایید میکنند.
تمرینات بدنسازی که پیش از ورود به زمین انجام میشود، حالا به بخش جدانشدنی از زندگی بازیکنان تبدیل شده است. اگرچه این نوع تمرینها پیشتر هم وجود داشت، اما اکنون نه یک انتخاب، بلکه بخشی الزامی از ساختار تمرینی است. در عین حال، کیوو فضای رختکن را که توسط برادرش سیمونه ساخته شده بود، حفظ کرده و آن حس همدلی و اتحاد همچنان جاری است.
اما تفاوت اصلی در شخصیت و روش مدیریت کیوو است. او گفتوگوهای فردی و عمیق با بازیکنان را در اولویت قرار داده است؛ چیزی که در دوران قبل کمتر دیده میشد. اتکا به بازیکنان باتجربه یا شوراهای درونتیمی دیگر معنا ندارد. سلسلهمراتب سنتی حالا جای خودش را به شایستهسالاری داده است. اینجاست که بازیکنان جوان بیش از پیش فرصت بروز پیدا میکنند؛ بازیکنانی مثل پیو اسپوزیتو که وقتی مسیر جدید تیم را دید، تصمیم گرفت بماند و بجنگد، چون فهمید که در این تیم، سن و سال ملاک نیست، بلکه شایستگی حرف اول و آخر را میزند.
کیوو تیمی میخواهد جوان، پرتلاش و تا حدی آزاردهنده برای رقبا؛ تیمی که مثل مردم شارلوت، روحیهای جنگنده دارد. درست مثل همان توصیفی که سربازان بریتانیایی در جنگ استقلال آمریکا از این شهر داشتند: «این یک کندوی زنبور سرخ است»؛ شهری که نه تسلیم میشود و نه کوتاه میآید. این توصیف حالا به بهترین شکل، فلسفه فوتبال کیوو را بازتاب میدهد.