به گزارش اقتصادنیوز، «تراز جنگهای هوایی را چه چیزی تغییر داده است؟» سوالی است که آسیه اسدپور در هفته نامه تجارت فردا به آن پاسخ داده است.
جنگها دیگر مانند گذشته نیستند. ابزارهای سنتی جای خود را به سامانههای فناورمحور دادهاند. پهپادها جای جنگندهها را گرفتهاند و موشکهای نقطهزن جای آتشبارهای گسترده را.
فضای جنگ، امروز، بیش از آنکه فیزیکی باشد، به محیط دادهها، شبکهها و الگوریتمها منتقل شده است. این تغییر، محصول رشد سریع فناوری و همگرایی آن با مفهوم قدرت نظامی است. تا دو دهه قبل، پیروزی در جنگ، وابسته به نیروی انسانی، تانک، توپخانه، لجستیک و استقامت سرزمینی بود. اما از آغاز قرن بیستویکم، روند تغییرات نظامی شتاب گرفت.
ارتشها بهجای افزایش نیرو، بهدنبال افزایش دقت، چابکی، و پیشبینیپذیری رفتند. البته، این اهداف، بدون ورود به قلمرو تکنولوژی ممکن نبود. الگوریتمها، سنسورها، شبکههای رمزنگاریشده و هوش مصنوعی وارد اتاقهای فرماندهی شد و دکترینها بازنویسی شدند؛ چون، جنگ دیگر نبرد نفر با نفر نبود.
جنگ به نبرد اطلاعات تبدیل شده بود. آغاز این تحول نیز به جنگ خلیج فارس بازمیگردد. استفاده از تسلیحات هدایتشونده، تصاویر ماهوارهای و هواپیماهای بدون سرنشین، نقطه عطفی در تاریخ نظامی بود. اما این تغییر در جنگهای افغانستان و عراق تکمیل شد. پهپادهای مسلح به پرواز درآمدند.
عملیاتها بدون حضور مستقیمِ نیروهای انسانی توسعه یافت. تصاویری با کیفیتِ بالا، آن هم در لحظه، به اتاقهای تصمیمگیری ارسال شدند و مدلهای تحلیل داده برای ردیابی تحرکات دشمن مبنا قرار گرفتند. در همین زمان، کشورهایی مانند چین و روسیه به موازات آمریکا وارد میدان جنگهای نوین شدند.
تمرکز بر تولید و صادرات پهپاد، موشکهای نقطهزن، سامانههای پدافند فعال و نرمافزارهای جنگ سایبری افزایش یافت. جنگ، به یک اکوسیستم فناورانه تبدیل شد و رقابت برای تولید تسلیحات هوشمند از رقابت در تولید تانک و جنگنده پیشی گرفت. به نحوی که، پهپادها، موشکهای هوشمند، شبکههای ارتباطی نظامی، سیستمهای کنترل از راه دور و ابزارهای پردازش آنی داده جای سیستمهای سنگین نظامی را گرفتند.
در جنگهای سوریه، لیبی و قرهباغ، استفاده از پهپادهای رزمی نقطهزن به وضوح نشان داد که فناوری میتواند موازنههای نظامی را تغییر دهد. کمااینکه، دفاع سنتی همراه با هزینههای سنگین، در برابر پهپادهای سبک و دقیق زمینگیر شدند. پهبادها، با کمترین تلفات انسانی، بیشترین خسارت را به دشمن زدند و جنگها از زمین به آسمان و از تانکهای بزرگ و قدیمی به تکاورهایهای دادهای رسیدند. در همین روند، جنگ سایبری نیز به یکی از ارکان اصلی نبردها تبدیل شد.
حملات سایبری، حالا میتوانند بدون شلیک یک گلوله، زیرساختهای حیاتی یک کشور را مختل کنند. شبکههای برق، ارتباطات، بانکها، پالایشگاهها، خطوط انتقال داده، همه و همه، هدفهای قابل نفوذ جنگهای پهبادی و سایبریاند و از ورای آنها، سامانههای دفاع سایبری توسعه یافتهاند، به گونهای که، بسیاری از کشورها دست به تاسیس سازمانهای مستقلِ جنگ دیجیتال تاسیس زده و امنیت اطلاعات و رمزنگاری نظامی به اولویت ارتشها تبدیل شده است.
حالا، جنگهای جهان، صفر و یکاند و نفوذ به زیرساختهای دیجیتال، گاه حتی موثرتر از صدها بمباران فیزیکی است. البته و همزمان، نباید نقش هوش مصنوعی در میدان نبرد را نادیده گرفت. هوش مصنوعی به خصوص در سه سال اخیر، جهان نظامی را زیر و رو کرده است. ارتشها، اینک، با AI میتوانند حجم عظیمی از دادههای تصویری، حرارتی، موقعیتی و راداری را در لحظه به صورت عمقی تحلیل کنند. آنها با هوش مصنوعی، میتوانند مسیر حرکت دشمن، احتمال حمله، نقاط آسیبپذیر و حملات مخفی را با تحلیل الگوهای پیشبینی شونده، مدتها قبل از وقوع هر جنگی، مشخص و نقشهبرداری تاکیتیکی کنند. مزیتی که، نرمافزارهای پیشبینی حمله، طبقهبندی تهدید، تخصیص منابع و حتی صدور فرمان خودکار بهسرعت توسعه داده و سیستمهای مدیریت جنگ مبتنی بر AI را به بخش ثابت عملیاتها مبدل ساخته است. البته که این همه داراییهای جنگهای تکنولوژیکی امروز نیست.
فناوری ماهوارهای نیز نقش حیاتی پیدا کرده است. سامانههای مکانیابی دقیق، تصاویر لحظهای، رهگیری گرمایی و ارتباط امن، قطعاً، بدون حضور ماهوارهها ممکن نبود. اگر کشورها، سامانههای ماهوارهای اختصاصی نظامی را راهاندازی نمیکردند، همچنان، ارتباطات دقیقِ بین فرماندهی و یگانهای عملیاتی در مناطق جنگی وابسته به سیستمهای سنتی بود و ارتباط رمزنگاریشده و پایدار از طریق شبکههای مداری تضمین نمیشد. در کنار همه اینها، ترکیب انسان و ماشین، جنگ را وارد دنیای جدیدی از نبردهای مدرن نمیکرد، جنگهایی که فرماندهانش، عملیاتها را از هزاران کیلومتر آنطرفتر هدایت میکنند،
سربازان با استفاده از عینکهای واقعیت افزوده موقعیت دشمن را ردیابی میکنند و روباتهای زمینی و هوایی برای حمل تجهیزات، شناسایی و حتی درگیری مستقیم. همکاری انسان و فناوری را به تعالی نظامی جدیدی میرسانند. تعالی که البته پرهزینه است. در گذشته، جنگ به منابع انسانی و فیزیکی متکی بود. اما امروز، بخش اعظم بودجه نظامی کشورهای پیشرفته صرف تحقیق و توسعه میشود. هزینه طراحی یک الگوریتم تحلیل داده برای پیشبینی حمله، ممکن است کمتر از هزینه ساخت یک بمبافکن باشد، اما اثربخشی بیشتری دارد. از همینرو، چون جنگهای کنونی نه بر پایه حجم، بلکه بر اساس دقت، سرعت و قدرت اطلاعات پیش میروند، نسبت بودجه دفاعی اختصاصیافته به تکنولوژیهای نوین در بسیاری از کشورها در حال افزایش و تعینگرِ تغییرات استراتژیک شده است.
به ادعای «Drone Industry Insights»، در سراسر جهان، تعداد پروازهای پهپادهای جهان در سال گذشته میلادی بالغ بر 25 درصد افزایش داشته و تحرکات پهبادی از 5/15 میلیون به 5/19 میلیون رسیده است. این در حالی است که آسیا با 3/6 میلیون پرواز بیشترین پرواز را داشته و پس از آن آمریکای شمالی (9/3 میلیون) و اروپا (8/3 میلیون) جایگاههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند، که اگر سلطه چین در تولید پهپادها را نادیده بگیریم که در ظاهر فقط روی ایالاتمتحده تاثیر میگذارد، میتواند به معنای در دسترس بودن هواپیماهای بدون سرنشین برای فروش در 58 کشور جهان باشد که بازار آن تا پایان سال 2030، به 8/57 میلیارد دلار آمریکا خواهد رسید.
علاوه بر این، در بخش سایبری نیزهزینههای امنیت دفاعی دیجیتال جهان در سال قبل میلادی از ۲۰۰ میلیارد دلار آمریکا فراتر رفت و امسال، استفاده از ابزارهای نفوذ به شبکههای برق، پالایشگاهها، سامانههای مالی و اطلاعاتی در حال تبدیلشدن به الگوی رایج در درگیریهای منطقهای است.
از منظر ارتباطاتی هم، تا ژوئیه 2024، بیش از 10 هزار ماهواره در مدار وجود داشت که از این تعداد، حدود ۶۳۰ ماهواره آن نظامی هستند و حتی به ادعای ایلان ماسک، «سیستمهایی چون «استارلینک»، ستون فقرات ارتش اوکراین شده است و اگر آنها را خاموش کند، تمامی خط مقدم اوکراین از هم فرو میپاشد». نقش تعیینکنندهای که کشورهای مختلف را بهدنبال طراحی شبکههای رمزنگاریشده با فناوری کوانتومی انداخته و به قدری سریع ارتباطات نظامی، از سطح زمین به فضا منتقل شده که دیگر قطع ارتباط، بهسادگی گذشته نیست و فناوری نوعی مقاومتپذیری ایجاد کرده است. رویهای که یک نکته اساسی قابل توجه دارد، جنگ دیگر تابع قوانین گذشته نیست و اگر بازیگران سنتی قدرت نظامی، اگر بهروز نشوند، جای خود را به بازیگران فناورمحور میدهند.
شاخص قدرت جهانی، کشورها را بر اساس نفوذ اقتصادی، نظامی و ژئوپولیتیک آنها رتبهبندی میکند. این شاخص، توانایی کشورها را در اعمال قدرت نشان میدهد. امسال، دوباره ایالاتمتحده با اقتصادی قوی و سلطه نظامی همچنان پیشتاز است. کشورهایی مانند روسیه و چین هم با فاصله کمی پس از آن قرار دارند و هر کدام در حوزههای مختلف دارای نفوذ قابل توجهی هستند.
ارتش آمریکا، با شاخص قدرت نظامی 0857/0 در بین 126 کشور، بیش از ۷۵۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد. این کشور بودجهای بالغ بر ۸95 میلیارد دلار را به سرمایهگذاریها بر فناوریهای پیشرفته مانند سیستمهای سایبری پیشرفته، قابلیتهای فضایی و یک مثلث هستهای مدرن در سال ۲۰۲5 اختصاص داده است. واحدهای پهپادی ارتش ایالاتمتحده، به بیش از ۱۳ هزار فروند رسیدهاند. مدلهایی مانندMQ-9 Reaper ، پهپاد شکارچی-قاتل با برد بالا و قابلیت حمله دقیق، Global Hawk RQ-4 پهپاد شناسایی با ارتفاع بالا و برد قارهای و RQ-11 Raven پهپاد دستی سبک برای عملیاتهای نزدیک در سطح میدان نبرد، از مهمترین پهبادهای آمریکا هستند که به قابلیتهای شناسایی، تهاجم، و پایش پیوسته معروف شدهاند. این پهپادها قادرند در ارتفاع بالا با ماندگاری بیش از ۲۴ ساعت عملیات انجام دهند.
سامانههای موشکی آمریکا نیز شامل موشکهای بالستیک قارهپیما «ICBM»، موشکهای بالستیک زیردریاییپرتاب «SLBM» و موشکهای کروز هواپرتاب است. سامانه موشکی پاتریوت (MIM-104 Patriot) با توانایی مقابله با موشکهای بالستیک و هواگردهای دشمن، سامانه دفاع موشکی ضد بالستیک تاد (THAAD) برای رهگیری و انهدام موشکهای بالستیک کوتاهبرد، میانبرد و دوربرد در ارتفاع بالا و بمبافکنهای B-52H با قابلیت حمل انواع تسلیحات و پرواز در مسافتهای طولانی و B-1، برای حمل تسلیحات سنگین در سرعتهای بالا، اینک نقش مهمی در استراتژی دفاعی آمریکا ایفا میکنند.
این سیستم پهبادی و موشکی، توانایی آمریکا برای مقابله با تهدیدات مختلف موشکی و هوایی را ارتقاء دادهاند. در کنار اینها، سامانههای موشکی هدایتشونده آمریکایی مانند هلفایر (Hellfire) و کروز رادارگریز (JASSM-ER) نیز برای حملات دقیق و هدفگیریهای مختلف، از جمله استفاده در پهپادها و بالگردهای نظامی، توسعه یافتهاند. هلفایر به دلیل تواناییهایش در درگیری با اهداف ثابت و متحرک و همچنین بهخاطر دقت بالای آن در هدفگیری، به عنوان یک سلاح نمادین در ارتش آمریکا و نیروهای نظامی دیگر شناخته میشود. این موشکها توانایی هدفگیری با انحراف کمتر از دو متر را دارند که این دقت، حاصل سیستمهای ناوبری ترکیبی، استفاده از GPS نظامی، و الگوریتمهای اصلاح مسیر در لحظه است. در جنگهای اخیر، از جمله در سوریه، عراق و افغانستان، این موشکها نقش اصلی را در ضربه زدن به اهداف استراتژیک داشتند. در حوزه سایبری هم آمریکا با یک فرماندهی دفاع دیجیتالی مستقل، به توانمندی بالایی رسیده است. این فرماندهی، با دهها هزار متخصص، توانایی اجرای عملیات تهاجمی و دفاعی را دارد. نفوذ به سامانههای هستهای کره شمالی و شبیهسازی نبردهای دیجیتال بخشی از فعالیتهای ثبتشده این سیستم سایبری است. شرکتهایی چون پالانتیر «Palantir» که با نام سیاست و نهادهای امنیتی و نظامی آمریکا گره خورده است، در کنار ریتیون «Raytheon» و لاکهید مارتین «Lockheed Martin» همچنان در تولید زیرساختهای دیجیتال نظامی آمریکا نقشی محوری دارند.
علاوه بر آمریکا، چین نیز دومین کشور مهم در حوزه جنگهای فناورمحور است. بودجه نظامی و دفاعی چین در سال گذشته میلادی، حدود ۲۴۵ میلیارد دلار برآورد شده است. طبق برآورد وزارت دفاع آمریکا در «گزارش قدرت نظامی چین در سال ۲۰۲۴» بودجه واقعی نظامی پکن البته ممکن است بین ۴۰ تا ۹۰ درصد بیشتر از ارقام رسمی اعلام شده باشد. بر این اساس، هزینههای واقعی نظامی چین در سال قبل احتمالا بین ۳۳۰ تا ۴۵۰ میلیارد دلار بوده است. این بودجه کمک کرده تا ارتش چین، با ساختاری متمرکز و منضبط، در زمینه ساخت پهپادهای رزمی، سامانههای ضدماهوارهای و جنگهای سایبری، قدرت چشمگیری را بهدست آورد. پهپادهای CH-4 و Wing Loong II از شرکتهای هوافضای CASC و چنگدو، اکنون دارد فاز صادرات شدهاند و در ارتش کشورهای مختلف با هدف شناسایی رزمی با قابلیت حمل پیشرفته تسلیحات مورد استفاده قرار میگیرند.
این پهپادها در عملیاتهای نظامی عراق، پاکستان و عربستان سعودی حضور داشتهاند. طبق گزارش اخیر شبکه تلویزیونی دولتی چین (سی سی تی وی)، چین اکنون بیش از 600 کلاهک عملیاتی دارد که تا سال 2030 از هزار کلاهک فراتر میرود. وزارت دفاع آمریکا تخمین میزند که چین حداقل 320 سیلوی موشک بالستیک قارهپیما را در اختیار دارد که بسیاری از آنها در سایتهای پرتاب تازهساختهشده یا ارتقایافته هستند. بر اساس این گزارش، در زمینه موشکهای نقطهزن نیز چین خانواده «DF» بخشی از خانواده موشکهای دانگ فنگ «Dongfeng» را سال به سال توسعه داده است.
موشکهای تاکتیکی زمین به زمین DF-11 ، DF-15 و DF-16، با برد کوتاه، دقت بالا و قابلیت حمل کلاهکهای متعارف و هستهای و موشک بالستیک ضدکشتی با برد متوسط DF-21قابلیت مانورپذیری چین را به سطحی عجیب رساندهاند. ترسناکتر از اینها، 5DF-، موشکی دو مرحلهای که قادر به حمل یک کلاهک هستهای با قدرت انفجاری سه تا چهار مگاتن تیانتی و معادل 200 برابر قدرت بمب اتمی رها شده بر شهر هیروشیماست و با دو جنگنده نسل ششم J-36 و JH-XX -هیولاهای 60تنی- نقش این کشور در معادلات تسلیحاتی جهان را عملا تغییر داده است. کمااینکه، چین در توسعه فناوریهای فضایی نیز گامهای بلندی برداشته است.
چین با این موشک، قاره آمریکا و اروپای غربی را به خوبی در دسترس دارد. راهاندازی سیستم ناوبری ماهوارهای و موقعیتیابی بیدو «Beidou»، که به عنوان یک جایگزین برای سیستم GPS ایالاتمتحده و دیگر سیستمهای مشابه در سطح جهان عمل میکند، نیز توانایی این کشور در انهدام ماهوارههای دشمن را پیشرفتهتر کرده است. این سیستم، اکنون کابوس شبانه آمریکاست. اضافه بر آن، در حوزه سایبری هم چین یکی از فعالترین بازیگران جهان است.
سالهاست که واحد ۶۱۳۹۸ چین متهم به «عملیات هکری و جاسوسی سایبری» از ۱۴۱ شرکت بینالمللی و سازمانهای وابسته به دولت آمریکاست هرچند همیشه منکر آن بوده است. هرچند آمریکا تاکید دارد، حملات سایبری به سیستمهای مالی، دانشگاهی و نظامی کشورهای غربی، اینک بخشی از استراتژی بلندمدت چین برای تسلط اطلاعاتی است و این کشور توانسته به خوبی الگوریتمهای تحلیل داده و یادگیری ماشینی را در ابعادی گسترده در سامانههای نظامی پیاده کند.
روسیه نیز با وجود محدودیتهای مالی و تحریمهای بینالمللی، یکی از قدرتهای جنگ هوشمند پیشرفته محسوب میشود. روسیه، یکی از بزرگترین ارتشهای دائمی جهان را با بیش از یک میلیون پرسنل فعال دارد و قدرت نظامی آن ناشی از ترکیبِ میراثی استراتژیک و نوسازی تهاجمی است که در اختیار داشتن بزرگترین زرادخانه هستهای جهان و پهبادهای نوین بازدارندگی جهانی آن را تقویت میکند. برنامه تسلیحات دولتی (2020-2030) روسیه با هدف نوسازی 70 درصد از تجهیزات نظامی تا سال 2030 تدوین شده و تلاشهای آن بر نوسازی تانکهای پیشرفته T-14 Armata و خودروهای جنگی پیاده نظامBMP-3، نیروهای هستهای، سیستمهای موشکی پیشرفته و قابلیتهای جنگ سایبری متمرکز است.
نوسازی که به موازات توسعه فناوریهای پیچیده جنگی پیش میرود. برای نمونه، پهپاد کرونشتات اوریون-ای«Orion-E» ساخت شرکت کرونشتات که با نام توسعهیافتهی اینوخودتس شناخته میشود، نشانگر قابلیتهای پیشرفته پهپادی برای ماموریتهای نظارتی و ضربتی دقیق و پاسخ روسیه به تقاضای رو به رشد پهپادهای ارتفاع متوسط و مداومت پروازی بالا «MALE» است. مدل «Orion-E» که با در نظر گرفتن پتانسیلِ صادراتی ساخته شده است، ردپای عملیاتی در ماموریتهای ضدتروریسم، شناسایی هوایی، کسب هدف و جنگ الکترونیک و نظارت دارد.
در واقع، اوریون یک نقطه عطف استراتژیک در تلاش روسیه برای کاهش شکاف توانایی پهپادی با قدرتهای غربی است و عملکرد موفقیتآمیز آن، به ویژه در مناطق جنگی واقعی، بر پیچیدگی روزافزون پهپادهای روسیه تاکید دارد. پهپاد کرونشتات اوریون-ای، با ادغام ویژگیهایی مانند محمولههای چندمنظوره، سیستمهای پیشرفته ECM و کنترل از راه دور زمینی چندین پهپاد، در حال شکلدهی به مرحله بعدی استراتژی هوایی بدون سرنشین روسیه است.
علاوه بر آن، اورلان-۱۰ نیز با حداقل وزن 18 کیلوگرم، از مهمترین پهپادهاس شناسایی و نظارتیِ ساخت روسیه است که توسط مرکز ویژه فناوری در سنپترزبورگ در حال توسعه مستمر است. این پهپاد به طور گسترده در مناطق مختلفی از جمله اوکراین، سوریه و لیبی مورد استفاده قرار گرفته است. اورلان-۱۰ به دلیل قابلیتهای شناسایی و نظارتی، توانایی انجام ماموریتهای مختلف مانند شناسایی، نظارت، جستوجو و نجات، آموزش رزمی و اختلال در سیگنالهای رادیویی را دارد. اورلان-۱۰ یک پهپاد کامپوزیتی سبک است که با وجود هزینه ساخت بین 87 هزار تا 120 هزاردلاری، بیش از هزار فروندِ آن در ۱۱ نوع مختلف، اینک در روسیه تولید و کاربردیتر شده است.
موشکهای بالستیک و هستهای قارهپیمای فوق سنگینRS-28 Sarmat که اغلب با نام «شیطان 2» شناخته میشود، قدرت دفاعی و جنگی روسیه را به سطحی رسانده که که حالا کمترکشوری میتواند با آن رقابت کند. سارمات قادر به حمل ۱۰ تن محموله است که میتواند شامل ۱۰ کلاهک سنگین یا ۱۵ کلاهک سبک هدفگیری پرشمار مستقل (MIRV) باشد.
سلاحی که با موشکهای اسکندر«Iskander»، کالیبر«Kalibr» و موشکهای مافوق صوت آوانگاردAvangard که قابلیت حمله ثانویهای دارد و میتواند با سرعتی 20 برابر سرعت صوت حرکت کرده و هر نقطه از زمین را مانند یک شهابسنگ مورد اصابت قرار دهد، جنگ را برای روسیه از یک پروسه سخت تبدیل به یک جنگ پر سود کرده است.
و البته مکمل هم دارد. سامانه جنگ الکترونیک کراسُوخا «Krasukha»، سامانه متحرک روسی که برای از کار انداختن یا مختل کردن سامانههای هدایت موشکهای کروز، رادارهای آواکس و پهپادها استفاده میشود، توانایی سایبری روسیه را برای تبدیل شدن به بازیگر کلیدی جنگهای فناورانه افزایش داده است. کمااینکه، در جنگ اوکراین، روسیه از پهپادهای شناسایی، سیستم ضدجمینگ GPS، و پهپادهای انتحاری بهطور همزمان استفاده کرد. ترکیبی که نشان داد، روسیه با وجود بیش از ۳۵۰۰ هواپیما و ۱۲۹۵۰ تانک، با سامانههای جنگ الکترونیک خود نیز توانایی مختلسازی ارتباطات، ناوبری ماهوارهای، و ارسال پارازیت را دارد و میتواند با سرویسهای اطلاعاتیاش، GRU و SVR، به خاطر اثربخشیشان در عملیاتهای سایبری حتی انگلیس را به هراس بیاندازد.
شرکتهای تجزیه و تحلیل بازار پهپاد در جهان مدعیاند، اسرائیل نیز از بازیگران تکنولوژی جنگی است. این کشور با جمعیتی نزدیک به ۱۰ میلیون نفر، با تولید و صادرات پهپاد، سامانههای ضدموشکی و فناوریهای سایبری، در حال تلاش برای پیشتازی است. شرکتهای فناوری دفاعیِ البیت «Elbit»، رافائل«Rafael» و هوافضای اسرائیل «IAI» طراح انواع پهپادهای هرون «Heron»، هاروپ «Harop» و هرمس «Hermes» هستند و آنها را در بیش از ۵۰ کشور جهان بهکار گرفتهاند.
هرون امکی «Heron MK II» که صدای ملخیگونه یا شبیه به صدای موتور آن از آغاز تجاوز اسرائیل به ایران بر فراز آسمان ایران شنیده میشود، یک پهپاد «UAV» با قابلیت پرواز در ارتفاع متوسط و ارتفاعات بالا -13 هزارمتری- و مداومت پروازی بالا -بالغ بر 45 ساعت- «MALE» است که توسط صنایع هوافضای اسرائیل توسعه داده شده است. این پهباد یک نسخه پیشرفته از پهپاد اصلی هرون است که قابلیتهای بهبود یافتهای برای ماموریتهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی دارد و استرالیا و هند از مشتریان آن هستند.
پهپاد انتحاری هاروپ «IAI» نیز یا همان «سلاح پرسهزن»، یک پهپاد گران قیمت است که با نام هارپی-2 نیز شناخته میشود. وظیفه اصلی این پهپاد سرکوب سامانههای پدافند هوایی است. پهپاد هاروپ در جنگ قره باغ توسط ارتش جمهوری آذربایجان علیه سامانهها و خودروهای پدافند هوایی ارمنستان مورد استفاده عملیاتی قرار گرفت. مدت پرواز این پهباد، 6 ساعت و برد آن هزار کیلومتر است و از خشکی و دریا از سمت پرتابگرهای جعبهای پرتاب میشود. البته پیکربندی این پهپاد برای پرتاب از هوا توسط هواپیما نیز امکانپذیر است و از آن برای هدایت و هدفگیری استفاده میشود.
این پهبادها برای بیش از دو ماه با صدای ناهنجار خود در آسمان لبنان بودند و پس از آن بمبارانهای سنگین اتفاق میافتاد. این پهبادها در لبنان برای شناسایی اولیه ظاهر میشدند اما استفاده مکرر اسرائیل از آنها به مرور این حس را در ذهن مردم ایجاد کرد که پس از این صداها باید شاهد بمبارانهای مرگبار باشند. به عبارتی دیگر صدای این پهپادها به «زوزه مرگ» در میان مردم لبنان معروف شد و شنیدن آن بار روانی سنگینی را بر مردم غیرنظامی لبنانی تحمیل کرد. پهپاد شناسایی هرمس ۴۵۰ نیز یکی از اصلیترین پهپادهای شناسایی اسرائیل است. این پهپاد در بیش از ۲۰ کشور جهان به خدمت گرفته شده و عملاً برای پشتیبانی طولانیمدت و عملیات پنهان طراحی شده است.
هرمس 450، میتواند محموله های دوگانه را در یک پرواز حمل و طیف گستردهای از سنسورها را پشتیبانی کند. حداکثر ظرفیت بارگیری این پهباد، 180 کیلوگرم است و دوربینهای الکترو اپتیکال مدار بسته و دید حرارتی در زیر دماغه به آن اجازه میدهند تصاویری با کیفیت بالا در طول روز یا شب ثبت کند. تجهیزات دیگر این پهپاد، رادار دیافراگم مصنوعی (SAR) برای نقشهبرداری از سطح زمین ، نشانگر هدف متحرک زمینی (GMTI)، رادار جستوجوی سطحی برای گشت دریایی و رصد اهداف روی آب است که به شکل غلاف روی این پهباد نصب میشود. البته هرمس در پروژههای جاسوسی الکترونیکی نیز میتواند غلاف جمعآوری علائم و فرکانسهای رادیویی و راداری دشمن (ELINT)، غلاف جنگ الکترونیک (EW)، و تجهیزات رله ارتباطی را برای تقویت امواج رادویی حمل کند. این پهپاد از زمان برخاستن تا فرود کاملاً خودمختار است و خلبان را قادر میسازد تا با خیال راحت از زمین بلند شود و فرود بیاید. البته نسخه بریتانیایی هرمس 450 از سیستم ناوبری اینرسی استفاده میکند. این پهباد میتواند 17 ساعت پرواز کند و با ادغام مخازن سوخت خارجی استقامتش را تا 30 ساعت افزایش دهد. اما علاوه بر این پهبادها، اسرائیل موشکهای ضدتانک اسپایک معروفی هم دارد که با بردهای متنوع و توانایی نفوذ در زرههای سنگین، در ارتشهای متعدد جهان حضور دارند.
اسپایک NLOS، یک سیستم موشک هدایتشونده ضدتانک دوربرد (ATGM) ساخت شرکت رافائل در اسرائیل است که توسط طیف گستردهای از سکوهای پرتاب، از جمله هلیکوپتر، ناوشکن تانک، خودروهای سبک و حتی کشتیهای آبی استفاده میشود. NLOS مخفف «Non-Line-Of-Sight» است که به برد Spike NLOS در سطح بالاتر از افق و همچنین قابلیتهای حمله غیرمستقیم آن اشاره دارد. این سرویس در نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) با نام Tamuz، در بریتانیا با نام Exactor و در ارتش آذربایجان با نام Typhoon شناخته میشود و به شکل عمده به آمریکا، کانادا، آلمان، فنلاند، شیلی و آذربایجان صادر شده است. صادرات سلاحی که ناخواسته اسرائیل را در طراحی سامانههای رهگیری موشکی نیز توسعه داده است.
گنبد آهنین، سامانه کامل دفاع هوایی و موشکی فلاخن داوود و سامانه دفاع ضدبالستیک خِتْسْ/ پیکان از جمله سیستمهایی هستند که قابلیت رهگیری اهداف بالستیک، موشکهای کروز و پهپادهای تهاجمی را دارند و درگیریهای غزه و لبنان، میدان آزمایش این سامانهها بود. میدان آزمایشی که البته اسرائیلیها موفقیت در آن را یک موازنه چند عنصری با مرکزیت دفاع و حمله سایبری میدانند. یگان ۸۲۰۰، «یِشیدا شمُناعه-ماتاییم»، یکی از بزرگترین یگانهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل است که ماموریت شنود، رمزگشایی از کدهای رایانهای، جنگ و دفاع سایبری، ساخت انواع بدافزارها و هرآنچه در حوزه جاسوسی و جمعآوری اطلاعات نیاز است را بر عهده دارد و بسیاری آن را نشانه موفقیت و همکاری میان ارتش و بخش خصوصی اسرائیل میدانند که باعث رشد استارتاپهای نظامی فناورمحور هم شده است. اکوسیستم استارتآپ نظامی که بسیاری از ابزارهای تحلیل داده و سیستمهای هوشمند را در همکاری با واحدهای عملیاتی ارتش تولید میکند و راهکار کاملاً خودکار و جامع برای جمعآوری دادههای نظامی هستند. استارتآپهایی مانند «Kela ،Elbit،Rafael،Airobotics،TriEye، ADASKY، 4M Analytics، BIRD Aerosystems، D-Fend Solutions و XTEND» که از پایهها و ارکان اصلی تکنولوژی جنگی اسرائیل محسوب میشوند و دستاوردهای بزرگی داشتهاند. دستاوردهایی که در دیگر کشورها به شیوهای متفاوتتر خود را نشان داده است. کشورهایی مانند ترکیه، هند، بریتانیا، فرانسه، کرده جنوبی، ژاپن، ایتالیا و البته ایران.
شاید در منظومه جنگهای فناورمحور، ایران نه یک قدرت رسمی جهانی است، نه عضوی از ناتو، و نه بهرهمند از بودجه نظامی همتراز ابرقدرتها.
اما در میدان واقعی، اثربخشی فناوریهای بومیسازیشدهاش در سطحی است که گفته میشود نیروهای ناتو، اسرائیل و ایالاتمتحده را وادار به بازنگری راهبردی کرده است. برخلاف تصور رایج که فناوری نظامی را محصول صرف منابع مالی کلان میداند، ایران الگویی را شکل داده که بر پایه «مهندسی معکوس»، «دانش بومی»، «انعطافپذیری تاکتیکی» و «بهرهگیری از محیط منطقهای» بنا شده است. ایران، با تکیه بر همین ساختار ترکیبی، در برخی حوزههای جنگ هوشمند، حتی به یکی از بازیگران اثرگذار خاورمیانه تبدیل شده است. یکی از مهمترین نقاط قوت ایران در سالهای اخیر، قابلیت پهپادی آن است.
بنا به گزارشهای مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی«CSIS» و شرکت اطلاعاتی«Janes»، ایران تاکنون توانسته است به تولید، توسعه و عملیاتیسازی بیش از ۲۰ نوع پهپاد نظامی، شناسایی و انتحاری دست یابد. پهپادهای ابابیل ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵، مهاجر ۱۰، مهاجر ۶، حدید ۱۱۰، غزه، شاهد ۱۲۹، شاهد ۱۴۷، شاهد ۱۶۱، شاهد ۱۴۱، شاهد ۱۹۱، شاهد ۱۷۱، آرش، فطرس و صماد، تنها بخشی از این ناوگان پهپادی هستند که عملکرد میدانی اثباتشدهای از خود نشان دادهاند. برخلاف مدلهای غربی که پهپادهای گرانقیمت، با سامانههای هوش مصنوعی پیچیده تولید میکنند، ایران بر طراحی مینیمالیستی، مقرونبهصرفه، و قابل انبوهسازی تمرکز کرده است. این مدل فکری، باعث شده قدرت پهپادی ایران نه در تکنمونهها، بلکه در سیل حملات همزمان با دهها پهپاد معنا پیدا کند.
این راهبرد، سامانههای پدافند پیشرفته همچون گنبد آهنین اسرائیل یا پاتریوت آمریکایی را با چالش روبهرو کرده و در دفعاتی بهخصوص در جنگ فعلی ایران و اسرائیل، ساختار دفاعی دشمن را ناکارآمد کرده است. در حوزه موشکهای نقطهزن نیز ایران از معدود کشورهایی است که توانسته نسل سوم تا پنجم موشکهای هدایتشونده دقیق را تولید کند. موشکهایی مانند خرمشهر-۴، فاتح-۱۱۰، دزفول، ذوالفقار، رعد-۵۰۰ و عماد، نهتنها از نظر برد بلکه از حیث دقت برخورد به مرحله عملیاتی رسیدهاند و بسیاری از آنها به سامانههای هدایت ماهوارهای بومی مجهز شدهاند که دقت عملکرد آنها را چند برابر کرده است.
علاوه بر آن، در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه برای هدایت موشکهای خود به دادههای GPS وابستهاند، ایران توانسته سامانههای ناوبری ترکیبی بومیشده را ایجاد کند که در برابر حملات سایبری یا قطع ارتباط مقاومترند و میتوانند امنیت ملی را در برابر حملات سایبری یا تحریمهای احتمالی افزایش دهند. همچنین، برخی موشکهای جدید ایران از الگوریتمهای تصحیح مسیر در لحظه برخورد بهره میبرند؛ به این معنا که موشک در لحظه نهایی، با تحلیل فاصله از هدف، موقعیت برخورد خود را اصلاح میکند؛ فناوریای که تنها در اختیار چند کشور است.
امید به فردای امروز
در حوزه فناوریهای ارتباطی نظامی نیز ایران طی یک دهه گذشته به سمت ایجاد ساختار «C4ISR» بومی حرکت کرده است. فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، شناسایی و نظارت، هفت لایه اصلی این سامانه هستند که به صورت شبکهای طراحی شدهاند و به منزله سیستم عصبی نظامی تلقی میشوند. ایران در حال حاضر، همچنین، سامانههای رمزنگاری داخلی، فرکانسهای اختصاصی نظامی، رلههای ارتباطی خودکار، و حتی ماهوارههای شناسایی تاکتیکی را با پرتابگرهای داخلی توسعه داده است. ماهواره نور-۲ و نور-۳ که توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران به مدار فرستاده شدهاند، میتوانند تصاویری با وضوح بالا از پایگاههای نظامی دشمن و تحرکات لجستیکی فراهم کنند. کمااینکه، ایران برخلاف ماهوارههای نظامی کشورهای پیشرفته که وابسته به شبکهای از ایستگاههای زمینی گستردهاند، توانسته سامانههای تحلیل تصویر در لحظه را در خاک خود پیادهسازی کند؛ موضوعی که فاصله میان شناسایی تا اقدام را کاهش میدهد. در بخش هوش مصنوعی نظامی هم ایران در تلاش است با همکاری شرکتهای دانشبنیان در حوزه یادگیری ماشینی، تحلیل رفتار، و پردازش تصویر، بهویژه در نیروی هوافضا و صنایع الکترونیک وزارت دفاع، سامانههای تحلیل داده عملیاتی، شناسایی اهداف خودکار و الگوریتمهای فرماندهی تصمیمیار را ایجاد یا توسعه دهد. البته نشانههایی از موفقیت را هم اعلام کرده است. برای نمونه، گفته میشود، در رزمایشهای اخیر نیروی زمینی و هوافضا، پهپادهای شناسایی به الگوریتمی مجهز بودهاند که میتوانسته بهطور خودکار اهداف مشکوک را بر اساس مدل رفتاری دستهبندی و علامتگذاری کند. همچنین سامانههای دیدهبانی هوشمند در مرزهای شرقی کشور نیز در حال ایجاد و توسعهاند تا با تکنیکهای تشخیص چهره و رفتار، تحرکات خارجی را رصد کنند. در عین حال، در کنار فناوری، ایران سرمایهگذاری زیادی در تربیت نیروی انسانی فناورمحور کرده است. دانشگاه امام حسین، دانشگاه مالکاشتر، پژوهشگاه هوافضا، دانشگاه صنعتی شریف و چند موسسه تخصصی دیگر، مرکز تربیت افسرانی هستند که ترکیبی از دانش فنی، توانمندی عملیاتی و درک محیط جنگی را کسب میکنند. تربیت «افسر دادهمحور»، «تحلیلگر عملیات پیچیده»، و «فرمانده دیجیتال»، بخشی از ساختار آموزش دفاعی ایران است.
البته در کنار تمام این توانمندیها، چالشهایی نیز برای این کشور قبل از جنگ با اسرائیل وجود داشت که اکنون شدت گرفتهاند. تحریم، محدودیت در تامین تراشههای پیشرفته، ضعف در برخی الگوریتمهای یادگیری عمیق، محدودیت در توان محاسباتی پردازش دادههای بسیار سنگین، و عدم دسترسی به برخی ماهوارههای اختصاصی، از جمله این چالشهاست. اگرچه، بارها تاکید شده، رویکرد ایران بر اساس «تابآوری تکنولوژیکی» طراحی شده تا در شرایط نبود قطعه خارجی، قابلیت جایگزینی در سامانههای دفاعی و موشکی وجود داشته باشد.
توانمندی که در چند حوزه راهبردی همچون پهپاد، موشک، جنگ سایبری، فرماندهی دیجیتال و ارتباطات رمزنگاریشده، به ظاهر موثر بوده است و تا قبل از جنگ فعلی، پیشبینی میشد این پیشرفتها که حاصل ترکیب دانش بومی، تمرکز بر خودکفایی، بهرهگیری از محیط منطقهای، و تربیت نیروهای ترکیبی متخصص تلقی میشدند، در آیندهای نزدیک، با توسعه هوش مصنوعی و شبکهسازی بیشتر، ایران را به الگویی بومی از جنگ فناورمحور در جهان مبدل کند. امید که اینگونه شود.