در روز اعلام آتشبس، هیچ رسانه رسمیای از «توافق» میان ایران و اسرائیل سخن نگفت. مقامات دو کشور صرفاً در قالب مواضع یکسویه، به «پایان عملیات» یا «تحقق اهداف» اشاره کردند. بدین ترتیب، طرفین بدون گفتوگو، و صرفاً با اعلام پایان مأموریتهای خود، عملاً وارد آتشبس شدند.
عصر ایران؛ سعید کیائی تحلیلگر رسانه - تاریخ منازعات بینالمللی نشان میدهد صلح معمولاً پس از نبرد و در اتاقهای بسته سیاستمداران، با امضای رسمی پروتکلها، معاهدات یا قطعنامههای الزامآور حاصل میشد.
اتفاقی که در تیر ماه(1404) میان ایران و اسرائیل رخ داد، اما تصویری بیسابقه و تأملبرانگیز از پایان درگیری بدون دیپلماسی رسمی ارائه داد: نه قطعنامهای صادر شد، نه مذاکرهای علنی صورت گرفت، نه امضایی رد و بدل شد و نه واسطهای رسمی حضور داشت.
آتشبس بدون اعلام رسمی و در میدان رسانهها شکل گرفت؛ ابلاغیهها جای خود را به پستهای شبکههای اجتماعی دادند و روایت پیروزی از میزان خسارات و دستاوردهای نظامی مهمتر جلوه کرد.
هدف این یادداشت، فهم این پدیده نوظهور است: «آتشبس رسانهای»؛ نوعی صلح سرد که در آن، طرفین بدون توافق حقوقی و صرفاً با حفظ روایتهای برندهمحور، تصمیم به توقف جنگ میگیرند.
یک جنگ، چند روایت
از آغاز درگیریها در خرداد ماه(1404) هم ایران و هم اسرائیل، در کنار نبرد نظامی، وارد میدان رقابتی بیسابقه در حوزه «روایتسازی» شدند. گزارشهای لحظهبهلحظه، تحلیلهای هماهنگ، تصاویر و ویدیوهای هدفمند، همگی برای شکلدهی به برداشت افکار عمومی در سطح داخلی و بینالمللی طراحی شده بودند. روایتها گاه در تضاد کامل با یکدیگر بودند؛ آنچه در تهران «پاسخ قاطع به تجاوز» نامیده میشد، در تلآویو «دفاع بازدارنده از امنیت ملی» خوانده میشد. این شکاف روایت، خود به یکی از عناصر اصلی نبرد بدل شد؛ نبردی که نه صرفاً در مرزها، بلکه در میدانهای دیجیتال، از توییتر و اینستاگرام گرفته تا پلتفرمهای خبری و اتاقهای گفتوگو در شبکههای اجتماعی جریان داشت.
فقدان دیپلماسی رسمی: چرا؟
یکی از ویژگیهای برجسته این بحران، غیبت آشکار مکانیسمهای کلاسیک دیپلماسی برای پایان دادن به منازعه بود. نه مذاکرات چندجانبهای در ژنو یا نیویورک برگزار شد، نه قطعنامهای از شورای امنیت صادر و نه حتی پیامهای رسمی از طریق واسطههایی نظیر عمان، قطر یا ترکیه تأیید شد. این خلأ دیپلماتیک را میتوان ناشی از چند عامل دانست:
1. افزایش نقش روایت بر استراتژی دیپلماسی: روایتهای ملی، بهویژه در بستر بحران، گاه جای استراتژی رسمی دیپلماسی را میگیرند. دولتها بهجای تن دادن به میز مذاکره، ترجیح میدهند با تولید روایت، مخاطب را در زمین خود نگه دارند.
2. فشار افکار عمومی دیجیتال: شبکههای اجتماعی نه فقط بازتابدهنده افکار عمومی، بلکه سازنده آناند. دولتها ناچارند به مقتضای جو غالب پلتفرمها تصمیمسازی کنند، و این امر، فضا را برای دیپلماسی محرمانه محدود میکند.
3. ترس از شکست مذاکرات رسمی: گاه دولتها، برای حفظ وجهه داخلی، ترجیح میدهند شکست یک روند رسمی را تجربه نکنند و بهجای آن، مسیر روایت را ادامه دهند.
روز آتشبس: بدون متن، بدون امضا
در روز اعلام آتشبس، هیچ رسانه رسمیای از «توافق» میان ایران و اسرائیل سخن نگفت. مقامات دو کشور صرفاً در قالب مواضع یکسویه، به «پایان عملیات» یا «تحقق اهداف» اشاره کردند. بدین ترتیب، طرفین بدون گفتوگو، و صرفاً با اعلام پایان مأموریتهای خود، عملاً وارد آتشبس شدند.
آنچه جالبتوجه است، اینکه هیچ سندی منتشر نشد. بهجای آن، روایتهای رسانهای – بهویژه در شبکههای اجتماعی – نقش «سند» را ایفا کردند. در توییتر، هر طرف با هشتگهای خاص، پیروزی را اعلام کرد، و بازنشر گسترده این پستها، خود بهنوعی تأیید عمومی برای پایان درگیری بدل شد.
آتشبس رسانهای چیست؟
در چنین وضعیتی، میتوان از اصطلاح «آتشبس رسانهای» استفاده کرد؛ مفهومی که هنوز در ادبیات روابط بینالملل جایگاه تثبیتشدهای ندارد، اما در عمل، شکل گرفته است.
در این مدل، شرایط زیر حاکم است:
• عدم وجود سند رسمی یا واسطه حقوقی: آتشبس بدون میانجی یا پروتکل امضا شده محقق میشود.
• پایبندی نسبی طرفین به عدم درگیری، برای حفظ روایت پیروزی: چون هرگونه اقدام نظامی دوباره میتواند روایت تثبیتشده را دچار خدشه کند.
• پویایی رسانهها در نقش داوران غیررسمی: رسانهها، حتی بدون تایید رسمی، بهطور ضمنی عملکرد طرفین را در عدم بازگشت به جنگ تأیید میکنند.
• تعلیق به جای تثبیت: چنین آتشبسهایی بیشتر به تعلیق بحران میانجامند، نه حل آن.
روایتمحوری بهجای دیپلماسی
در یادداشتهای پیشین، از جمله «
دو زبان برای یک جنگ» و «
وقتی رهبران در قاب دوربین میجنگند»، بارها به قدرت روایتسازی اشاره شده است. در آتشبس اخیر، این مسأله نهفقط در حین بحران، بلکه در لحظهی خروج از آن نیز دیده شد. روایت، کارکردی دوگانه پیدا کرد: اول، نقش «پوشش» برای ناتوانی در ادامه درگیری؛ دوم، نقش «جایگزین» برای روند دیپلماتیک سنتی.
برای مثال، مقامات رسمی دو کشور، بهجای اعلام عقبنشینی یا توافق، با روایت «دستاورد حداکثری»، افکار عمومی را اقناع کردند. در چنین شرایطی، دیگر نیازی به اعلام امضای آتشبس نیست؛ روایتِ موفقیت، خود دلیل ترک میدان است.
نقش کاربران و رسانههای غیررسمی
یکی از پدیدههای جذاب در این آتشبس، مشارکت کاربران شبکههای اجتماعی در ایجاد و تثبیت آن بود. موجی از تحلیلها، توییتها و ویدیوها که حاکی از پایان جنگ بود، در چند ساعت پس از توقف عملیات نظامی در شبکههای اجتماعی فارسی، عبری و انگلیسی پخش شد. حتی در نبود بیانیه رسمی، کاربران با تأکید بر آرامش نسبی، عملاً نوعی «تایید عمومی» به وقوع صلح دادند. این تایید جمعی، همان چیزی است که آتشبس رسانهای را به نوعی پیمان اجتماعی غیرمکتوب بدل میکند.
رقابت روایتها در مرحله پساجنگ
پس از توقف عملیات، روایتسازی وارد فاز جدیدی شد: جنگ بر سر اینکه «چه کسی پیروز شد؟». ایران، با تأکید بر «بازدارندگی منطقهای»، و اسرائیل با تأکید بر «دفاع موفق از موجودیت»، هر یک تلاش کردند پایان درگیری را بهعنوان یک دستاورد معرفی کنند. در این مرحله، رسانههای رسمی، تحلیلگران، اینفلوئنسرها و حتی خبرگزاریهای جهانی، بخشی از پروژهی روایتسازی شدند. گزارشهای تصویری از ویرانی، تحلیلهای حقوقی درباره حملات، و مواضع بینالمللی کشورها، همگی در جهت تقویت یک روایت خاص به کار گرفته شدند.
صلح بدون صلح؟
آتشبس رسانهای میان ایران و اسرائیل، نمونهای بیسابقه در تاریخ معاصر است. نوعی پایان درگیری بدون میانجیگری رسمی، بدون سند مکتوب، بدون ضمانت حقوقی. این وضعیت، پرسشهای مهمی را پیشروی ما قرار میدهد:
• آیا این مدل آتشبس، الگویی برای بحرانهای آینده خواهد شد؟
• آیا روایتسازی میتواند جایگزین دیپلماسی سنتی شود؟
• چه خطراتی در فقدان توافق رسمی نهفته است؟
واقعیت آن است که آتشبس رسانهای، بیشتر از آنکه صلح باشد، یک مکث در جنگ است؛ سکوتی برای بازسازی روایتها، نه لزوماً ساختن اعتماد. با این حال، در جهانی که قدرت رسانه، گاه از قدرت سلاح فراتر میرود، نباید نقش آن را در تصمیمسازیهای کلان نادیده گرفت.
آینده آتشبس رسانهای
در صورت تداوم چنین الگوهایی، شاید لازم باشد ادبیات روابط بینالملل و مطالعات جنگ و صلح، فصل تازهای باز کنند؛ فصلی با محوریت رسانه بهمثابه واسطه صلح. شاید مفهوم «پیمان دیجیتال نانوشته» روزی به ادبیات رسمی نیز راه یابد. اما تا آن زمان، آنچه اهمیت دارد، رصد دقیق این تحولات و تحلیل آنهاست: تحلیل پایان جنگ در میدان روایت.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.