همشهری آنلاین: از شهید زهرا برزگر که بر دوش سردار امیرعلی حاجی زاده، تشییع شد تا خانواده شهدای باقری و طهرانچی که مظلومانه در بین شهدا قرار داشتند. تهران به سبک و سیاق دهه ۶۰ بوی شهادت گرفته بود و مردم نمی دانستند بر پیکر کدام شهدا گریه و سوگواری کنند. بر پیکر کودک خردسال یا دانشمند هستهای؟ پیکر سرداران نظامی یا زنان و دختران جوانی که در بین شهدا بودند. بر پیکر خانواده ساداتی یا پیکر سردار رشید و پسرش. امروز پیکر ۶۰ شهید بر روی دوش ایران بود.
با آن که از قبل اعلام شده بود مراسم بدرقه شهدای اقتدار ایران از ساعت ۸ صبح از مقابل دانشگاه تهران در میدان انقلاب شروع میشود اما از ساعات قبل گروههای مختلف مردم از ورودیهای مختلف خود را به محوطه میدان انقلاب رسانده بودند تا در آیین باشکوه بدرقه پیکرهای پاک ۶۰ شهید جنگ ۱۲ روزه ایران در مقابل تجاوز رژیم جعلی صهیونیستی شرکت کنند. اغلب ورودیها به میدان انقلاب قبل از ساعت ۸ صبح با حضور باشکوه جمعیت عزادار تقریبا مسدود شد و گروههای جمعیتی که تازه از راه میرسیدند به سختی خود را به محوطه میدان انقلاب میرساندند.
اولین خودرو حمل پیکرهای پاک شهدا متعلق بود به شهیدان خردسال و کودک در جنگ ۱۲ روزه اخیر. مشاهده تابوتهای مزین به پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران که عکس کودکان شهید ایرانی در میان آنها نقشه بسته بود، دلها را به درد آورد و اشکها را روان میکرد. این کاروان شهدا دل همه را به درد میآورد و ضجه زن و مرد با دیدن آن به آسمان رفت.
با فاصله کمی از خودرو حامل پیکرهای پاک شهدای خردسال، خودرو حامل پیکرهای پاک زنان شهید جنگ ۱۲ روزه اخیر قرار داشت که نشان میداد این جنگ تحمیلی رژیم جعلی صهیونیستی، زنان و مادران این سرزمین را هم مورد حمله قرار داده تا از زنان قدرتمند و شجاع کم کند تا نتوانند فرزندانی شبیه خود پرورش دهند.
سومین خودرو حامل پیکرهای شهدا خانوادگی بود. صحنه عجیبی از قرار گرفتن تابوتپدر و مادر و فرزندان خانواده در کنار هم ؛ مشاهده تصاویری از خانواده دانشمند هستهای شهید سید مصطفی ساداتی در کنار سه فرزند خود، دل هر بینندهای را به درد میآورد.
یک مرد که این روزها خط به خط اخبار مربوط به فعالیت آژانس هستهای را رصد کرده است،می گوید: آژانس تبدیل به ابزار سیاسی در اختیار قدرتهای بزرگ شده است، در این شرایط دلیلی برای ادامه همکاری با آژانس وجود ندارد. مجلس کار خوبی کرد که همکاری دولت با آژانس را تعلیق کرد. ما شرط را برای این گذاشتیم که امنیت مراکز هسته ای و حق مردم ایران به رسمیت شناخته شود، نه حالا که یک طرفه زیر همه معاهدات زدند.
مردم پا به پای کاروان شهدا قدم زدند، حال این روزهای مردم یک روضه است، روضه آنهایی که در مظلومیت شهید شدند و پرچم سرورشان سیدالشهداء را برافراشته نگه داشتند. پای وطن که در میان باشد، همه یک رنگ میشوند، درست مانند امروز که جماعتی با لباس عزا خود را به خیابانهای شهر رساندند تا کاروان شهدا را بدرقه کنند. زمانی که پیکر سرداران، دانشمندان و شهروندان، جمعیت را میشکافت تا مسیری برای عبور پیدا شود، این مردم قدردان هر یک به طریقی ارادت خود را نشان میدادند؛ یکی با سلام نظامی، پسری با متبرک کردن چفیهاش با تابوت شهدا و مادری هم با گریههای بی پایان برای فرزندان ایران، دلشان را با آنهایی که رفتند، گره زدند.
شهید سلامی، شهید شانهای، شهید ربانی و خانواده ، شهید محمد باقری، شهید محرابی ، شهید شادمانی،شهید محمودباقری، شهید حاجیزاده ،شهید رشید، شهید طهرانچی، شهید فریدون عباسی، شهید محمد کاظمی، شهید محمدرضا نصیر باغبان، شهید حاج رمضان ، شهید نکویی از جمله شهدایی بودند که امروز در تهران تشیع شدند.
بخشی از کاروان به شهدایی اختصاص داشت که خانوادگی شهید شده بودند. پلاکارد عروج خانوادگی بر بالای تابوت شهید سردار محمد باقری به همراه همسر و دخترش و سردار مهدی ربانی به همراه همسر و دخترش نشان میداد که جنایت اسرائیل چه بر سر ایران آورده است.
در میان حاضران، عدهای از زنان و مردان کفن پوش خود را به مراسم تشییع رساندند تا نشان دهند که ایران پر از سربازان جان بر کف است. یکی از زنانی که کفن سفید را روی لباس مشکی خود پوشیده بود، در مورد این مراسم گفت:«داغ این زنان و مردانی که شهید شدند، برای من خیلی سنگینه و انگار عضوی از خانواده من بودند. به خاطر همین کفن پوش اومد که بگم منم از جونم میگذرم و اسرائیل بدونه ما تا آخر ایستادهایم.»
دانشجویان دانشگاه شریف به شکل خاصی از شهدا استقبال کردند، آنها با لباسهای فارغ التحصیلی بر تن، روبروی سر در دانشگاه ایستادند و با سلام نظامی اردات خود را به سربازان وطن نشان دادند.