جوادمرشدی - خبرآنلاین:یک هفته از حمله هوایی ایالات متحده به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی میگذرد و دولت آمریکا کمامان با اظهارات و اطلاعات ضد ونقیض از میزان آسیب به این تاسیسات سخن میگویند.
به دلیل فقدان اطلاعات دقیق میدانی و دسترسی نداشتن نهادهای مستقل به این تاسیسات هنوز میزان خسارت وارده به تاسیسات هستهای ایران به ویژه تاسیسات غنیسازی فردو و نطنز و صنایع تبدیلی و ساخت تجهیزات غنیسازی اصفهان که توسط آمریکا بمباران شدند، مشخص نیست.
به دلیل فقدان اطلاعات کافی و ویژگیهای شخصیتی رئیس جمهور آمریکا، نمیتوان سخنان دونالد ترامپ را مبنای ارزیابی آسیبهای احتمالی این حمله دانست.
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به منظور اطلاع از سرنوشت مواد غنی شده ایران، اصرار دارند که تهران دسترسیهایی برای بازرسی جدید بدهد و مکان نگهداری مواد و تجهیزات حساس خود را اعلام کند.
هر طرفی بر اساس اهداف و انگیزههای خود و قرائنی که دارد حمله به تاسیسات هستهای ایران را تجزیه و تحلیل میکند.
ترامپ کسی نیست که بخواهد براحتی زیر بار شکست برود واز عدم موفقیت خود د راین حمله بگوید. او تلاش دارد که از ارتش آمریکا یک قهرمان بسازد .ترامپ به اثرات دومینووار بیاعتبار شدن قدرت نظامی امریکا در عرصه بینالمللی واقف است و نمیخواهد وضعیتی ایجاد شود که آبروی ارتش در داخل و خارج آمریکا لطمه بخورد.
رئیس جمهور آمریکا میخواهد بگوید کاری مثبتی انجام داده ولی سیستم اداری آمریکا اعم از آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA)، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) وابسته به پنتاگون و آژانسهای دیگر در حقیقت ارزیابی تخصصی خودشان را بر اساس دادههایی که به دست آوردهاند انجام میدهند.
تاکنون بخشی از این ارزیابیها که در تباین کامل با اظهارات رئیس جمهور آمریکا در خصوص با خاک یکسان شدن تاسیسات هستهای ایران دارد، به بیرون درز کردهاست. اما ترامپ به این ارزیابیها و اطلاعات تخصصی اعتماد و اعتقاد ندارد و با حمله به رسانههایی که این اخبار را بازنشر میکنند، حرفهای خود را تکرار میکند.
خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با نصرت الله تاجیک دیپلمات بازنشسته اهداف و انگیزههای دونالد ترامپ از ضد و نقیض گویی در مورد آسیب به برنامه هستهای ایران را بررسی کردهاست.
*** دلایل اظهارات ضد و نقیض مقامهای آمریکایی در مورد میزان آسیبهای وارد شده به تاسیسات هستهای ایران چیست؟
قبل از پاسخ به سئوال شما اجازه دهید چند نکته عرض کنم: با امنیتی کردن برنامه هستهای ایران توسط غرب و آژانس، هم اکنون این برنامه نه تنها زمین هماورد تسویه حساب سیاسی آمریکا، اروپا و آژانس برای اهداف سیاسی شده است، بلکه آمریکا با حمله به تاسیسات هستهای ایران جرمی بینالمللی مرتکب شدهاست که با توجه به خاستگاه قانونی برنامه هستهای ایران قابل تعقیب در محاکم حقوقی بینالمللی است.
اگر چه ممکن است این پیگیریهای حقوقی در نظام ناعادلانه کنونی بینالمللی و ساختار معیوب سازمان ملل هیچ اثر وضعی و کوتاه مدت نداشتهباشد اما همین که مرجعیت و مشروعیت بینالمللی امریکا را زیر سوال ببرد، میتواند در توازن قوای بینالمللی موثر باشد و این نکته همکاری با کشورهای جهان است.
حملههای اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای ایران با مخاطراتی بشری و زیست محیطی که دارد، مصداق جنایت جنگی است. به دلیل بی عملی شورای حکام و مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال دنیا را در یک ابهام استراتژیک قرار گرفتهاست. این بیعملی هم باعث شد ابزار نظارتی آژانس را از بین برود و هم باعث شد سرنوشت مواد غنیشده موجود در فردو که از اموال مردم ایران است، نامعلوم شود. این نهادها باید در مقابل عملکرد خود پاسخگو شوند؛ زیرا الان مباحثی هم در زمینه فنی نحوه حمله به چنین تاسیاتی مطرح است که احتمالا برای موفقیت باید از ترکیبات خاصی استفاده شدهباشد.
با این مقدمه اگر به سوال شما برگردم ، من چند احتمال را برای این ضد و نقیض گوئی دولت آمریکا در خصوص میزان خسارات وارده به تاسیسات هستهای ایران مطرح میکنم:
اول اینکه اطلاعات میدانی وجود ندارد. یعنی هنوز بازرسان آژانس چنانچه هنوز در ایران ماندهباشند، اطلاعات دقیقی ندارند که به وین بفرستند و کشورهای عضو آژانس از آن طریق مطلع شوند که میزان خسارات چقدر است. اصرار گروسی و ترامپ برای دسترسی بیشتر و بازرسیهای جدید هم برای همین منظور است که بازرسان از سرنوشت مواد غنیشده مطلع شوند. به همین دلیل هر فرد و نهادی بر اساس اهداف و انگیزههای خودش و قرائنی که دارد حمله به تاسیسات هستهای ایران را تجزیه و تحلیل و اظهار نظر میکند. پس به عقیده من مهمترین انگیزه ضد و نقیض گوئی نهادها، رسانهها و افراد مختلف این است که اطلاعات دقیقی، به ویژه از جهت میدانی، وجود ندارد. احتمالا ایران به دلایل مشخص به آژانس دسترسی نخواهد داد که از این تاسیسات بازدید کند و گزارش دهد. حال چه این گزارشها فنی باشد و چه گزارش احتمالاً جاسوسی باشند. به هر حال گزارشهایی از آژانس عامدانه یا غیرعامدانه از آژانس در میکند و به دست سازمانهای جاسوسی غربی میرسد. بالاخره یکی از کارکردهای آژانس همین است که اطلاعات عمدا لو میرود. این مساله بارها هم مورد اعتراض ایران واقع شدهاست.
دوم اینکه ترامپ آدمی نیست که شکست قبول کند، با روحیه و ویژگی شخصیتی که از او میشناسیم میخواهد هر کار خودش را یک پیروزی به حساب بیاورد. یک تلفن به هند و پاکستان میزند و هند پاکستان بدون توجه به این تلفن به هر دلیلی با هم آتش بس اعلام میکنند؛ اما ترامپ این را به حساب پیروزی خودش میگذارد. حالا در حمله به ایران که این همه قشون، این همه هواپیما، بمبافکن و هواپیمای پهنپیکر سوخترسان و غیره وجود داشته، برای ترامپ خیلی سنگین است که این عملیات موفق نشدهباشد. دقت کنیم ترامپ در این قضیه تلاش کرد از ارتش آمریکا هم یک قهرمان بسازد. ترامپ به اثرات دومینووار بی اعتبار شدن قدرت نظامی امریکا واقف است و نمیخواهد وضعیتی ایجاد شود که آبروی ارتش در داخل و خارج آمریکا لطمه بخورد. در نتیجه هر که از این افرادی که به نوعی از منظر شغلی خود با این قضیه مرتبط هستند یک برآورد دارند در حقیقت ارزیابی های اطلاعاتی در ان میان یک مقداری متفاوت است.
سناریوی سوم اینکه آنها هماهنگ شده دارند این کار را میکنند و به نوعی بازی روانی با ایران و جنگ زرگری است.آنها تقسیم کار کردهاند که یک سر درگمی و ابهام ایجاد کنند، حالا چه در غرب و چه در برخورد ایران با این قضیه. بنابراین به عقیده من این سه حالت انگیزه عمده ضد و نقیضگوئیهای آنها است.
*** به هماهنگی احتمالی و بازی روانی هماهنگ اشاره کردید. دلیل این هماهنگی چیست و چه فایده ای برای آنها دارد؟
چون ریشه اینکار به نداشتن اطلاعات دقیق بر میگردد بنابراین تلاش میکند که با این هماهنگی و با این ضد نقیضگویی به نوعی هم ایران را سردرگم کند و یابه عکس العمل وادار کند که ایران نهایتا برای پاسخ به این اظهارات ضد و نقیض اطلاعات حساسی را آشکار کند .آنها میخواهند ایران را سرگرم بازی روانی کنند تا در تله بیافتد و در حقیقت دستش را باز کند که که آیا واقعاً این ۴۰۰ کیلو از بین رفته است یا خیر؟ اصلا تمام این ماجرا به همین ۴۰۰ کیلو اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی است، انها چون نمیدانند دقیقا چه بر سر آن آمده دارند این بازی روانی و ضد نقیض گویی را ادامه می دهند.
*** چرا بقیه مقامهای آمریکایی حاضر به تایید اظهارنظر ترامپ مبنی بر با خاک یکسان شدن توانمندیهای هستهای ایران نشدند؟
ترامپ میخواهد بگوید من کاری را کردم و موفق بودهام. روش ترامپ این است که خیلی کاری با بدنه حرفهای تخصصی کارشناسی سیستم آمریکا ندارد. به عبارتی ویژگی شخصیتی ترامپ این است که میخواهد همه کارها دست خودش باشد و کارها توسط او نجام شود و در تصویر باشد. الان با این وضعیت ترامپ میخواهد بگوید کاری مثبتی انجام داده ولی سیستم اداری آمریکا اعم از آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA)، آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) وابسته به پنتاگون و یاآژانسهای دیگر در حقیقت ارزیابی تخصصی خودشان را بر اساس دادههایی که به دست آورده اند انجام میدهند، در حالی که ترامپ به این جور ارزیابیها اعتماد و کاری ندارد.
ترامپ می خواهد بگوید من آمدم گفتم ایران نمی تواند هستهای باشد، رفتم بمباران کردم و تمام شد؛ او این را یک پیروزی می داند.
*** گزارشی که از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا به بیرون درز کرد، با چه هدفی به رسانهها درز دادهشدهاست؟ آیا هدف درز دهندگان فقط تضعیف ترامپ است یا اهداف دیگری را دنبال میکنند؟
اهداف باز بیشتر برمیگردد به اوضاع داخلی آمریکا ، ترامپ با سیستم اداری آمریکا یا سیستم کارشناسی خیلی راحت نیست. ترامپ میخواهد یک تنه هم اقتصاد آمریکا را درست کند، هم جهان را سر و سامان دهد و غیره. بنابراین این احتمال وجود دارد که با اهداف خاصی این درز داده شده است. این اهداف میتواند رقابتهای داخلی باشد یا انگیزه خارجی داشتهباشد.
اینکه فقط تضعیف ترامپ است یا اهداف دیگری را نیز مد نظر دارند بستگی دارد به اطلاعات دقیق از این اتفاقات. چون اطلاعات دقیق نداریم نمیتوانیم به دقت بگوییم چرا این اطلاعات به رسانهها درز پیدا کرد. تحلیلگر باید اطلاعات دقیقی از جناح بندیهای درونی همین دستگاههای تخصصی داشته باشد تا بتواند اظهار نظر دقیق کند. با میزان اطلاعات موجودی که الان من دارم بعید میدانم بشود یک سناریوی محتمل از دلایل و اهداف این ضد و نقیض گوئی را ترسیم کرد. حداقلش اینه که خود عمل بمباران تاسیسات هستهای یک اقدام جنایتکارانه و خلاف مقررات بینالمللی است.
*** نظر نهادها و شخصیتهای مستقل در مورد میزان خسارات وارده به برنامه غنیسازی ایران چیست؟
بعید می دانم الان و در این فاصله کوتاه واقعا ارزیابی مستقل و مشخصی وجود داشته باشه. اگر بخواهد یک چنین ارزیابی به دست بیاید مستلزم این است که یک تیمی در ایران به محل برود و اوضاع و اسناد را ببیند و بعد یک نتیجه ای بگیرد. من فکر کنم هنوز برای این قضیه یک مقداری زود باشد که ما به یک جمع بندی برسیم که نهادها و شخصیت های مستقل چه دیدی نسبت به این دارند . موضع رسمی ایران هم آسیب دیدیگی تاسیسات است. اما رسانه های اصلی آمریکا خلاف این نظر میدهند. ممکن است بشود گفت که احساس عمومی نخبگان این است که آنطور که ترامپ ادعا میکند این تاسیسات آسیب ندیده است.
*** در این شرایط حرف چه کسی را باید در مورد میزان آسیبهای وارده به تاسیسات هستهای ایران پذیرفت؟
تا زمانی که یک گروه بازرسی به محل اعزام نشود و دقیق ارزیابی نکند به هیچ جمعبندی نمیشود رسید. الان بیشتر حدس و گمان مقامات آگاه و ناشناس است که بنظر من کارساز نیست. یعنی واقعا نمیشود روی حرف اینها برای یک چنین کار بزرگی بسنده کرد، به نظر من باید اطلاعات دقیق تر میدانی جمع شود تا بتوان نتیجهگیری کرد.
۲۱۲/۴۲