اضطراب‏‏‌زدایی در «آتش‏‏‌بس»

دنیای اقتصاد پنج شنبه 05 تیر 1404 - 01:05
ســـه‌‌‌شنـــبه صبح «آتش‌‌‌بس» اعلام شد. ایران و بیش از آن تهران نیز روز آرامی را سپری کردند،‌‌‌ بدون صدای پدافند و انفجار. بسیاری در حال بازگشت به پایتخت هستند و مسیرهای ورودی تهران ترافیک سنگین را نشان می‌دهند. در 12 روز جنگ، بارها و بارها روان‌شناسان و روان‌پزشکان درباره سلامت روان مردم و به ویژه کودکان و نوجوانان صحبت کردند، اما این به آن معنا نیست که در زمانه «آتش‌‌‌بس» تمام آن فشار روانی که بر دوش گروه بزرگی از ایرانی‌‌‌ها چه در داخل و چه حتی در خارج از ایران بوده برداشته شده است. «سوگ پساجنگ» یا «grief of peace» اصطلاحی است که به درد و رنج پس از پایان جنگ می‌‌‌پردازد. جامعه در این دوره وارد مرحله‌‌‌ای از سوگواری شده و با واقعیت از دست‌‌‌رفته‌‌‌ها مواجه می‌شود.
عکس دکتر سیاوش مکری copy
دکتر سیاوش مکری

در این ۱۲ روز ساکنان برخی شهرهای ایران به ویژه تهران درگیر مساله اضطرار بودند،‌‌‌ همین مساله نمی‌‌‌گذاشت آنها درد عمیقی را تجربه کنند. در شرایط آتش‌‌‌بس بدن و ذهن فرد از حالت بقا خارج شده و احساسات سرکوب شده بروز می‌کنند. در این مرحله است که فقدان‌‌‌ها بیش از گذشته درک و افراد دچار «ماتم» از دست رفتگان می‌‌‌شوند. «ناتوانی در پذیرش فقدان، گریه‌‌‌های متناوب یا سرکوب‌‌‌شده، احساس پوچی، بی‌‌‌معنایی یا بی‌‌‌ارزشی، گوشه‌‌‌گیری اجتماعی» بخشی از واکنش افراد به سوگ پساجنگ است که در کشورهای مختلف هم اتفاق افتاده است. دکتر سیاوش مکری روان‌شناس در همین زمینه در گفت‌‌‌وگو با «دنیای اقتصاد» پیشنهاد می‌دهد که خانوارهای ایرانی و به ویژه پایتخت‌‌‌نشین تلاش کنند هم ذهن خود را به مواردی غیر از جنگ و آتش‌‌‌بس مشغول کرده و هم فرزندان‌‌‌شان را از اخبار دور نگه دارند.

«دنیای اقتصاد» در مصاحبه‌‌‌ای با ویدا میرابوالفتحی که دوم تیر ماه به مقوله حفظ «سلامت روان» در «شرایط جنگی» پرداخت. این روان‌شناس در این گفت‌‌‌وگو تاکید کرد که شرایط جنگی طبق آیین‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و طبقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که برای روان‌شناسان و روان‌پزشکان وجود دارد، جزء شرایط «تروماتیک» است. شرایط تروماتیک یعنی شرایطی که ما از قبل برای آن آماده نیستیم. پیش‌‌‌فرض ما هم این نبوده که در مسیر زندگی چنین اتفاقاتی را تجربه کنیم،‌‌‌ همین موضوع سبب می‌شود هم سلامت جسم و هم سلامت روان ما به شدت تحت‌‌‌تاثیر قرار گیرد.

سیاوش مکری هم با بیان اینکه در این ۱۲ روز جنگ مردم و به ویژه ساکنان تهران نگرانی‌های زیادی بابت سلامت خود و اطرافیان‌‌‌شان داشتند، می‌‌‌گوید: ما با دو واکنش متفاوت در زمان «جنگ» و «آتش‌‌‌بس» مواجهیم. در زمان جنگ آنچه مردم بیشتر تجربه کردند بیشتر از جنس «ترس» است، در حالی که در این روزها آنچه می‌‌‌بینیم از نوع «اضطراب» است. اضطراب به معنای واکنش فرد به تهدیدی است که وجود خارجی ندارد. در مقابل ترس به معنای واکنش به خطر خارجی است. مردم باید تلاش کنند از حالت هیستریک فعلی خارج شوند؛ زیرا ممکن است ماندن در این شرایط باعث شود اضطراب و تنش روانی به بیماری جسمی هم بدل شود. 

در این دوره نزدیک به دو هفته‌‌‌ای، خواب آرام شبانه برای بسیاری از ساکنان تهران وجود نداشت. در عین حال والدین همه تلاش‌‌‌شان این بود که اضطراب و استرس را به فرزندان‌‌‌شان هم منتقل نکنند. به گفته این روان‌شناس همان‌طور که در آن زمان والدین از راه‌‌‌های گوناگون سعی داشتند ذهن کودکان را به سایر مسائل معطوف کنند، در دوره «آتش‌‌‌بس» نیز باید همین رویه را ادامه دهند. او می‌‌‌گوید: پیشنهاد من برای آن دوره این بود که والدین سراغ ادبیات کلاسیک بروند و داستان‌‌‌های شاهنامه فردوسی‌‌‌، گلستان سعدی،‌‌‌ مثنوی مولانا و .... را برای بچه‌‌‌ها تعریف کنند. این موضوع هم باعث ارتباط والدین با بچه‌‌‌ها شده، هم آنها را با ادبیات و تاریخ ایران آشنا می‌کند و هم نگرانی‌ها را کاهش می‌دهد. در دوره حاضر نیز همین رویه را می‌‌‌توان پیش گرفت. باید والدین محیط خانه و ... را به شکلی برای بچه‌‌‌ها مهیا کنند که احساس آرامش داشته و از اخبار جنگ و ... دور باشد. در این زمینه هم ادبیات ایران‌‌‌، هم بازی و ... می‌‌‌تواند راهگشا باشد.  با توجه به اینکه ما با سه گروه سنی خردسال،‌‌‌ کودکان و نوجوانان مواجه هستیم آیا تفاوتی بین برخورد با این سه گروه وجود دارد؟ مکری می‌‌‌گوید: با توجه به هر رده سنی بایستی محتواها توسط والدین تعیین شود به گونه‌‌‌ای که آنها را از حالت دلهره،‌‌‌ اضطراب و تنش روحی خارج کند. در همین زمینه همچنان که گفته شد می‌‌‌توان از شعر،‌‌‌ داستان و موسیقی بهره گرفت. 

این روان‌شناس به این پرسش که آیا باید داروی خاصی برای کاهش اضطراب مصرف کرد،‌‌‌ پاسخ می‌دهد: داروهای آرامبخش باید تحت‌نظر روان‌پزشکان مطرح کرد. همان‌طور که ما برای سلامت جسم‌‌‌مان از ویتامین و ... استفاده می‌‌‌کنیم،‌‌‌ روان‌پزشکان هم می‌‌‌توانند داروهایی را برای سلامت روان ما تجویز کنند. تاکید اصلی من این است که داروها حتما تحت نظر روان‌پزشک باشد و افراد به شکل خودسرانه هیچ دارویی را مصرف نکنند. نکته دیگر اینکه تجویز دارو توسط روان‌پزشک صورت می‌‌‌گیرد و روان‌شناسان این کار را انجام نمی‌‌‌دهند. 

در این بازه زمانی دو هفته‌‌‌ای والدین علاوه بر نگرانی بابت سلامت خودشان‌‌‌، دغدغه‌‌‌های جدی درباره فرزندان‌‌‌شان هم داشتند. این موضوع سبب شده آنها ترس زیادی را تجربه کرده و در مرحله «آتش‌‌‌بس» هم به لحاظ روانی بسیار آسیب‌‌‌پذیر باشند. مکری درباره آنها می‌‌‌گوید: والدین باید تلاش کنند اضطراب را از خود دور کنند. چاره آن هم در وادار کردن خود به خواندن کتاب،‌‌‌ گوش دادن به موسیقی و سایر موضوعاتی است که فرد را از موضوعات روز دور می‌کند. در حال حاضر ما با یک اضطراب عمومی مواجهیم که باید برای آن چاره‌‌‌ای اندیشیده شود.

آنچه این روان‌شناس درباره‌‌‌اش صحبت می‌کند، موضوعی است که جامعه علمی روان‌شناسی هم بارها به آن تاکید کرده. در همین زمینه مداخلاتی نظیر روان‌‌‌درمانی فردی سوگ محور، گروه‌‌‌درمانی با محوریت «سوگ مشترک»، مداخلات هنردرمانی، روایت‌‌‌درمانی و نوشتن خاطرات جنگ، حمایت اجتماعی (بازسازی معنا، مراسم جمعی، یادبودها) و آموزش سواد روانی به والدین، مربیان، و رهبران اجتماعی پیشنهاد شده است. آنها می‌‌‌گویند درک این نوع سوگ یعنی سوگ پس از «آتش‌‌‌بس» نیازمند حساسیت فرهنگی و فرآیندهای عمیق روانی است. آنها در همین زمینه به مطالعات انجام شده درباره جنگ در سایر کشورها ارجاع می‌دهند و می‌‌‌گویند که آتش‌‌‌بس آغاز سوگواری و درمان روانی است. در بازه زمانی پس از جنگ و «آتش‌‌‌بس» تازه افراد فرصتی برای تجربه سوگ پیدا می‌کنند و همین موضوع فشار روانی برای آنها به دنبال دارد. 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.