بررسی روند لژیونر شدن فوتبالیستهای ایرانی در یک دهه گذشته نشان از کاهش صادرات بازیکن به فوتبال دنیا و سختی بیشتر در مسیر کسب تجربه بینالمللی برای آنهاست. روندی که رابطه مستقیم با نگرش سرمربی تیم ملی ایران دارد که در تصمیم گیری های مهم بازیکنان برای رسیدن به پیراهن ملی همواره تعیینکننده بوده است.
اگرچه در دوران کارلوس کیروش حضور در فوتبال خارج از کشور نوعی «امتیاز» تلقی میشد اما در دوره جدید با هدایت امیر قلعهنویی، این رویکرد دستخوش تغییراتی شده که حالا به کاهش چشمگیر انگیزه لژیونر شدن میان بازیکنان جوان منجر شده است.
دوره کیروش؛ نگاه بینالمللی و سیاست توسعه فردی بازیکن
کارلوس کیروش، در طول قریب به یک دهه سرمربیگری در ایران، همواره اعتقاد داشت بازیکن ملیپوش باید تجربه بازی در سطح بالای فوتبال دنیا را حتی اگر در یک تیم نهچندان مشهور یا لیگ درجه دو پیدا کند. این دیدگاه موجب شد بسیاری از بازیکنان جوان و حتی بازیکنان باتجربه، با نخستین پیشنهاد از تیمهای خارجی، عزم سفر کنند. آنها اطمینان داشتند که کیروش به حضور در فوتبال بینالمللی به چشم یک ارزش و سرمایهگذاری فنی نگاه میکند.
این سیاست باعث شد در دوره کیروش، آمار لژیونرها در تیم ملی بهطور معناداری افزایش یابد و حتی بازیکنانی که در باشگاههای متوسط اروپایی و آسیایی بودند، در ترکیب تیم ملی قرار بگیرند. نتیجه این رویکرد، تیمی با تجربههای بینالمللی، ذهنیت حرفهایتر و در برخی مواقع رشد فنی قابل توجه بود.
قلعهنویی و بازگشت به نگاه داخلی
با ورود امیر قلعهنویی به نیمکت تیم ملی، رویکرد متفاوتی بر فضای انتخاب بازیکن حاکم شد. قلعهنویی که شناخت بالایی از لیگ داخلی دارد، ترجیح داد که تمرکزش را روی بازیکنانی بگذارد که در لیگ ایران بازی میکنند. این نگاه، اگرچه با استدلالهایی مانند آشنایی با شرایط فرهنگی و تاکتیکی تیم ملی همراه است، اما در عمل باعث نادیده گرفته شدن بسیاری از استعدادهای خارج از کشور شده است.
نمونه بارز این موضوع، دعوت نشدن بازیکنانی مانند سعید سحرخیزان و جواد حسیننژاد است؛ بازیکنانی که در لیگهای خارجی عملکرد قابل قبولی داشتند، اما به طور منظم در اردوهای تیم ملی حضور نیافتند. این تصمیمها این پیام را به سایر بازیکنان منتقل کرد که لژیونر شدن دیگر تضمینی برای حضور در تیم ملی نیست.
ترجیح لیگ داخلی به خاطر تیم ملی و پول!
به طور مثال امیرمحمد رزاقینیا هافبک فصل گذشته گل گهر سیرجان با وجود داشتن پیشنهاد از لیگهای عربی تصمیم به پوشیدن پیراهن استقلال تهران گرفت. این بازیکن با دریافت پیشنهاد نجومی از استقلال و بدون شک نوع جوان و بااستعداد که از خارج کشور نیز پیشنهاد داشت، در نهایت ترجیح داد در لیگ ایران بماند. چرا؟ چون هم شرایط مالی در باشگاه بزرگی مثل استقلال مطلوب است، و هم با بازی در داخل، شانس دعوت به تیم ملی بالاتر خواهد بود.
این تصمیم از سوی بازیکنی در سن رزاقینیا، فقط انتخابی شخصی نیست، بلکه نشانهای از یک روند نگرانکننده است. بازیکنان جوان به جای آنکه به دنبال کسب تجربه بینالمللی باشند، به ماندن در فضای محدود و تکراری فوتبال داخلی قانع شدهاند؛ چون میدانند دیدگاه کادرفنی تیم ملی، به جای توسعه بینالمللی، بیشتر بر بازی در لیگ ایران تمرکز دارد.
بیتوجهی به نقش جوانان در رویدادهای بینالمللی
از سوی دیگر، قلعهنویی برخلاف برخی از مربیان مدرن دنیا، تمایل چندانی به اعتماد به بازیکنان جوان در صحنههای بزرگ ندارد. در حالی که کارشناسان فوتبال بر این باورند که بازیکنان جوان، بهویژه در رقابتهای بینالمللی، انگیزه، ریسکپذیری و پویایی بیشتری دارند، سرمربی تیم ملی ترجیح داده در چنین رقابتهایی بیشتر به نامهای آشنا و باتجربه تکیه کند.
در نتیجه، بازیکنان جوانی که با هدف رشد، تصمیم به مهاجرت میگیرند، حالا در کنار دوری از فضای رسانهای داخلی، با خطر از دست دادن فرصت ملیپوش شدن هم مواجهاند.
کاهش صادرات بازیکن، کاهش سطح تیم ملی
نگرش جدید کادرفنی تیم ملی ایران، در ظاهر ممکن است منجر به ثبات و شناخت بیشتر از بازیکنان لیگ داخلی شود، اما در بلندمدت، میتواند به کاهش کیفیت تیم ملی، محدود شدن دید فنی بازیکنان با توجه به کاهش تجربه بین المللی آنها شود. بازنگری در سیاست دعوت بازیکنان، توجه به عملکرد فنی در خارج از کشور و باز کردن درهای تیم ملی به روی استعدادهای جوان در سطح بینالمللی، میتواند گام مهمی برای بازگشت به آن روند توسعهای باشد که در دوران کیروش کلید خورد و امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم.