همشهری آنلاین – آرش نهاوندی: برای کودکان پیامدهای روحی و روانی ناشی از استرس و اضطراب شدید تجربه محیطهای جنگی به طور ویژه بیشتر است. در یک بررسی که روی ۷.۹۲۰ کودک که در معرض جنگ قرار گرفته بودند، انجام گرفته، ۴۷ درصد با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، ۴۳ درصد با افسردگی و ۲۷ درصد با اضطراب دست و پنجه نرم میکردند برخی در طول جنگ و بسیاری پس از آن. تجربه درگیری مسلحانه با سطوح بالاتری از شرایط روانی و رفتاری از جمله اختلال استرس پس از سانحه ، افسردگی، اضطراب، ADHD (یک اختلال رفتاری است که برای فرد دشواری در حفظ تمرکز، کنترل عصبی و همچنین کنترل رفتاری ایجاد میکند) ، پرخاشگری و رفتارهای پرخطر مرتبط است.
همه کودکانی که آسیبهای پیچیده و حتی آسیبهای روحی و روانی ناشی از جنگ را تجربه میکنند، دچار مشکلات روانی نمیشوند. راههای زیادی وجود دارد که بزرگسالان میتوانند چه در طول یک رویداد آسیبزا و چه پس از آن از کودکان حمایت کنند تا تاثیر آسیب را کاهش دهند. در این مطلب به راهکارهای اثباتشدهای برای کمک به کودکان در جهت کنار آمدن با این شرایط اشاره شده است.
والدین مراقب؛ مهمترین عامل
محافظت از فرزندتان در برابر آسیبهای روانی ناشی از جنگ و درگیریهای مسلحانه ممکن است غیرممکن به نظر برسد. اما یکی از مهمترین عوامل تابآوری برای کودکانی که دچار تروما میشوند، رابطه آنها با والدینشان است.
داشتن یک مراقب فعال و دلسوز، به عنوان یک ضربهگیر برای کودکان عمل میکند. در یک مطالعه روی ۷۱۰ نوجوان که جنگ را تجربه کرده بودند، کسانی که علائم سلامت روان ضعیفی نداشتند، بیشتر احتمال داشت والدینی داشته باشند که با آنها وقت میگذرانند. بررسی تحقیقات روی کودکان پناهنده، که بسیاری از آنها از درگیریهای خشونتآمیز فرار کرده بودند، نتایج مشابهی را نشان داد. یکی از محافظتکنندهترین عوامل در برابر ابتلا به افسردگی، اضطراب یا خصومت، احساس پذیرفته شدن توسط خانواده است.
اول استرس خود را کاهش دهید
فقط نزدیکی به مراقب مهم نیست، بلکه سلامت روان مراقب نیز مهم است. به همین دلیل است که محققان میگویند والدین آسیبدیده از تروما نیز به حمایت نیاز دارند، نه فقط برای سلامت روان خود، بلکه به خاطر فرزندانشان. هر زمان که ممکن باشد، مهم است که مراقبان از استراتژیهای مقابلهای برای تنظیم احساسات خود استفاده کنند. این میتواند به معنای تنفس متمرکز یا مدیتیشن یا صرفا کاهش مصرف رسانههای اجتماعی و اخبار باشد.
دلسوز باشید
استرس یا آسیب روحی خود یک بزرگسال نیز میتواند منجر به رفتارهای فرزندپروری ناسازگار شود: مراقبانی که در معرض جنگ بودهاند، اغلب نسبت به فرزندان خود کم محبتتر و خشنتر هستند، تنظیم عاطفی ضعیفتری دارند و حتی بیشتر احتمال دارد که از نظر جسمی با فرزندان خود بدرفتاری کنند. با این حال، محققان میگویند که اینها دقیقا کودکانی هستند که به بیشترین گرمی و محبت نیاز دارند. انواع خاصی از شیوههای فرزندپروری از جمله ابراز گرمی و حساسیت میتواند برای کودکانی که جنگ را تجربه میکنند، محافظتکننده باشد. در مقابل، شیوههای فرزندپروری تنبیهی معمولا مشکلات، از جمله پرخاشگری کودکان را تشدید میکند.
به دنبال حمایت اجتماعی باشید
در مواقع دشوار، فاصله گرفتن از واقعیتهای بیرونی میتواند وسوسهانگیز باشد. با این حال، یکی از مهمترین عوامل برای کودکانی که با تروما مواجه میشوند، حمایت اجتماعی است. در واقع، اگرچه روابط کودکان با مراقبان اصلیشان مهم است، اما تعداد «روابط امن، پایدار و پرورشدهنده» دیگری که دارند نیز بر تابآوری کودکان پس از یک تجربه آسیبزا تأثیر میگذارد.
یورگ فگرت، مدیر کلینیک روانپزشکی کودک و نوجوان در بیمارستان دانشگاه اولم به عنوان مثال، کودکان ممکن است با امتناع از رفتن به مدرسه سعی در گوشه گیری کنند. اما در هر صورت حضور در جمع دوستان یا همکلاسیها برای کودکان بسیارمهم است. مشارکت در گروه و فعالیتهای گروهی برای رشد کودک مهم است.
به ارتباط ادامه دهید
کودکان باید بدانند که میتوانند با هرگونه سوال یا نگرانی به مراقبان خود مراجعه کنند. ممکن است لازم باشد خودتان مکالمه را شروع کنید و از کودکان بپرسید که از قبل چه دانستهها و آگاهیهایی در مورد آنچه در حال رخ دادن است، دارند.
فگرت میگوید: حتی برای کودکان کوچکتر، توضیح اینکه چرا نگران هستیم مهم است. و سپس بستگی زیادی به سن وی و عمقی که به آن میپردازیم دارد. همچنین میتوانید هرگونه برداشت نادرستی را که کودکان ممکن است داشته باشند اصلاح کنید. بچهها گاهی اوقات چیزهایی را در ذهن خود میسازند که بیمعنی است و به کسی نیاز دارند که به آنها کمک کند تا بهتر بفهمند چه اتفاقی میافتد و چرا. داشتن این نوع ارتباط باز در رابطه والدین و فرزند بسیار مهم است.
تعادل بین حقیقت و ایجاد حس امنیت
مهم است که بیش از حد بر ترس یا نگرانی خود تاکید نکنید. کودکان از آنچه در اطرافشان اتفاق میافتد و آنچه در مورد آن میشنوند، احساس امنیت میکنند. همانطور که در این بررسی که توسط فگرت نوشته شده است، آمده است: یافتن تعادل بین گفتن حقیقت در مورد سختیهای جنگ و در عین حال انتقال امید و حس امنیت جسمی و عاطفی مهم است.
خانوادهای که خارج از منطقه جنگی هستند، میتوانند به روشن شدن این موضوع برای کودک کمک کنند که ، مردم در یک بخش از جهان آسیب میبینند، اما در جایی که آنها زندگی میکنند، هیچ حملهای وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: