قوم سرخپوستان بومی ایالات متحده آمریکا، که به آنها در ابتدا هندیهای آمریکا (American Indians) نیز گفته میشد، بومی هندهای که امروزه به عنوان یک اقلیت در جمعیت مهاجران بعدی به این کشور به حساب میآیند. این اقوام به گروههای بومی آمریکای شمالی تعلق دارند و از زبانهای متعددی برای ارتباط استفاده میکنند. برخی از آنها هنوز به تقلید فرهنگی قدیمی خود پایبند ماندهاند، در حالی که برخی دیگر تحت فشار فرهنگ مدرن آمریکایی تغییر کردهاند.
تقریبا 2.5 میلیون نفر تخمین زده میشود که اعضای مختلف قبایل سرخپوستان در حال حاضر زندگی میکنند.
سرخپوستان آمریکای شمالی از اجداد گروههایی هستند که حدود دو دهه هزار سال پیش از میلاد از مناطق سرد شمالی سیبری به آمریکای شمالی نقل مکان کردند. برخلاف ساکنان مناطق مرکزی و جنوبی آمریکا که تمدنهای پیشرفته داشتند، سرخپوستان آمریکای شمالی در حالتی نیمه بدوی زندگی میکردند. بسیاری از اطلاعات ما از گذشتهشان از گزارشهای اروپاییها به دست آمده است. برخورد اروپاییها با سرخپوستان موجب بحرانها و تضادهایی شد که مدتها به صورت جنگ و تعارض ادامه یافت.
کریستوف کلمب اشتباهاً فرض کرد که سرخپوستان آمریکا هندی هستند و به همین دلیل در بسیاری از زبانهای اروپایی، بومیان آمریکا به نام هندی (Indian) شناخته میشوند. پس از ورود اروپاییها، سرخپوستان آمریکایی با مشکلاتی همچون بیماریهای انتقالی، از بین رفتن فرهنگ و از دست دادن سرزمین مواجه شدند. برخی از قبایل سرخپوستان به مدت دو قرن در تبعید زندگی کردند و دیگران در در جنگها و پاکسازیهای قومی همانند کشتار ووندد نی به نابود شدند.
در سال ۱۸۳۰، اندرو جکسون دستور اجرای قانون تبعید سرخپوستان (Indian Removal Act) را صادر کرد. بر اساس این دستور، سرخپوستان از مناطق شرقی آمریکا به مناطق غربی رودخانه می سی سی پی منتقل شدند. مهاجرت بزرگ گروه چروکی در سال ۱۸۳۸ از جورجیا به طول مسیری به نام "رد اشکها" (Trail of Tears) انجام شد. در این سفر ۲۰۰۰ کیلومتری، ۴۰۰۰ نفر از سرخپوستان جان خود را از دست دادند. این سرخپوستان به مناطق ویژهای در غرب آمریکا منتقل شدند که امروزه به عنوان مناطق رزرویشن (reservation) شناخته میشوند. این زمینها در سال ۱۸۳۴ به دستور کنگره آمریکا برای سرخپوستان تعیین شدند. سرخپوستان در جنگهای داخلی آمریکا به عنوان مبارزان فعال شرکت کردند. پس از پایان این دوره از جنگها و پس از اعطای حق شهروندی به سیاهپوستان در آمریکا، سیاست همسانسازی علیه سرخپوستان آغاز شد.
در قرن نوزدهم، جورج واشنگتن و هنری ناکس تصمیم به تمدنبخشی بومیان آمریکا گرفتند، که این منجر به درگیریهای شدیدی بین آنها شد. در اعقاب این اتفاقات، جنگهای سرخپوستان تشدید یافت. اغلب مواقع، پیروزی به نفع نیروهای نظامی جمهوری آمریکا بود، اما در نهایت در سال ۱۹۲۴، دولت آمریکا حق شهروندی سرخپوستان را به رسمیت شناخت. از آن زمان تاکنون، آنها به عنوان شهروندان آمریکا با حفظ حقوق قومی و مالکیت زمین به شمار میآیند.
در حال حاضر، حدود ۲۲۵٬۰۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین ایالات متحده تحت مالکیت واحد قوم سرخپوستان قرار دارد. این اراضی به عنوان اراضی رزرویشن یا مناطق اختصاصی شناخته میشوند و تحت نظر دفتر مسائل سرخپوستان قرار دارند که خود به وزارت کشور ایالات متحده آمریکا تابع است. سرخپوستان آمریکایی امروزه در بسیاری از مناطق، استقلال فرهنگی و به حدی سیاسی دارند. آنها تلاش میکنند تا هویت و فرهنگ خود را حفظ کنند و زبانهای خود را حفظ نمایند. برخی از آنها هنوز به سبک زندگی سنتی و قبایلی خود پایبند هستند، به ویژه در مناطق جنوب مرزهای مکزیک. همچنین در نواحی سرزمینی ایالت آلاسکا که برای سرخپوستان زندگی میکنند، حضور بالایی دارند. از سال ۲۰۰۳، جمعیت آنها در جامعه آمریکا به ۲٬۷۸۶٬۶۵۲ نفر تخمین زده میشود. بیشترین تعداد آنها در ایالت کالیفرنیا (۴۱۳٬۳۸۲ نفر)، آریزونا (۲۹۴٬۱۳۷ نفر) و اوکلاهاما (۲۷۹٬۵۵۹ نفر) زندگی میکنند. این گروه همچنین نسبت بالایی از الکلیسم درون خود دارند. آژانسهای فعال بومیان آمریکا تلاش میکنند تا با حفظ ریشهها و اقداماتی در زمینه بهبود شرایط بهداشتی و فرهنگی، به ترقی این گروه اقدام نمایند.
بومیان آمریکا به زبانهای مختلفی از گروه زبانهای بومی آمریکا تکلم میکنند، علاوه بر انگلیسی که زبان عمومی کشور است. زبان آزتکی در ایالت یوتا بیشترین تعداد ناطقان را دارد. پس از آن، زبان ناهواتل با تعداد نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر و زبان ناواهو با تعداد حدود ۱۵۰ هزار نفر در ردههای بعدی قرار دارند. سرخپوستان آمریکایی، با وجود پراکندگی در سراسر کشور، بیشتر در مناطق غربی و جنوب غربی آمریکا زندگی میکنند. بزرگترین جمعیتهای آنها در ایالتهایی مانند کالیفرنیا و ایالتهای جنوب غربی ایالات متحده ساکن هستند.
هنر در فرهنگ سرخپوستان آمریکای شمالی دارای اهمیت بسیار زیادی بوده است. هنر در این فرهنگ به شکلهای مختلفی بروز یافته و نمایانگر تاریخ، اعتقادات مذهبی، و ارتباط با طبیعت و محیط زیست بوده است.
پیکرتراشی و تندیسسازی: هنر پیکرتراشی و تندیسسازی در فرهنگ سرخپوستان به ویژه در دورههای مختلف تاریخی تاثیرگذار بوده است. این تندیسها و پیکرها اغلب به عنوان نمایانگران مهمی از اعتقادات دینی و تاریخ سرخپوستان عمل میکردهاند. برخی از این آثار هنری در ارتباط با مراسم مذهبی، افسونها، و داستانهای تاریخی قرار داشتهاند.
نقاشی و نمایشنامهنویسی: سرخپوستان نیز هنرهای تصویری مانند نقاشی و نمایشنامهنویسی را داشتهاند. این هنرها برای انتقال داستانها، افسانهها، و تاریخ خود به نقاشیها و نمایشها استفاده میشدند. آثار تصویری اغلب با استفاده از نمادهای خاص و تصاویری از حیوانات، طبیعت، و رویدادهای تاریخی ایجاد میشدند.
تختهکاری و نجاری: هنرهای چوبی نیز در فرهنگ سرخپوستان رواج داشت. تختهکاری و نجاری برای ساخت اشیاء روزمره، وسایل دینی، و وسایل تزیینی مورد استفاده قرار میگرفت. از آثار نجاری سرخپوستان میتوان به تختهکاریها، جواهرات چوبی، و کالاهای دستساز طراحی شده توسط این هنرمندان اشاره کرد.
نوازندگی و رقص: هنرهای صوتی و حرکتی نیز جزء ارمغانات هنری سرخپوستان بودهاند. آنها از موسیقی سنتی، نوازندگی با سازهای سنتی، و رقصهای مختلف برای اعیاد و مراسمهای خاص استفاده میکردند. این نمایشها و رقصها نیز اغلب افسانهها و داستانهای سرخپوستان را به تصویر میکشیدند.
هنر در فرهنگ سرخپوستان آمریکای شمالی نه تنها برای تزیین و زیبایی، بلکه به عنوان وسیلهای برای انتقال تاریخ، فرهنگ، و اعتقادات مهم برای این اقوام ارزشمند بوده است. این هنرها ادامهدهنده تاریخ و هویت این فرهنگهای باستانی هستند و برای نسلهای آینده اهمیت دارند.
ماه نوامبر به عنوان ماه میراث بومیان آمریکا شناخته میشود، و همچنین به عنوان ماه میراث بومیان سرخپوست آمریکا و ماه میراث بومیان آلاسکا نامگذاری میشود. در ایالات متحده، بیش از 570 قبیله فدرال به رسمیت شناخته شده وجود دارد. دایرهالمعارف ملی جئوگرافیک به تاریخ و فرهنگ مردمان بومی آمریکای شمالی و اقداماتی که برای آنها ارزشمند هستند نگاهی اجمالی میاندازد.
اگرچه قبایل بومی دارای آیینها و فرهنگهای متنوعی هستند، از سنتهای مشترکی نیز بهره میبرند که از مرزها عبور میکند و برای اعضای مختلف این قبایل معنادار است. در ادامه، چند مثال از این سنتها آورده شده است. به احتمال زیاد، این 15 واقعیت جالب در مورد آمریکا را در دوره مدرسه یاد نگرفتهاید.
آغاز پاو واو به عنوان رسمی برای گردهمآمدن اعضای قبایل به منظور جشنگرفتن موفقیت در شکار یا نبرد بود. امروزه، این مراسم فرصتی برای به اشتراک گذاری فرهنگ و پیوند مجدد با خانواده و ارائه سنتهای بومی دارد. در مراسم پاو واو، رقص نقش مهمی ایفا میکند، مشابه موسیقی درام. نام "پاو واو" از کلمه نارتیک برای "مرد پزشکی" گرفته شده است (زبان نارتیک یک زبان از قبیله آلگونکیان در ماساچوست است). در قرن بیستم، پاو واو به عنوان نمایشهای "معتبر" از سنتهای بومی آمریکا برای تماشاگران غیربومی معرفی شد. پس از جنگ جهانی اول و دوم، پاو واو به عنوان راهی برای تجلیل از کهنه سربازان سرخپوست آمریکایی مطرح شد. امروزه، پاو واوها فرصتی برای ارتباط مجدد با خانواده، قبایل دیگر و زمین ارائه میدهند، و هدف آنها بازیابی غرور و توانایی و همچنین جشن زندگی است. گردهمایی ملی آلبوکرکی بزرگترین پاو واو در آمریکای شمالی است که بیش از 700 قبیله به منظور جشن گرفتن در آن گرد هم میآیند.
غذای نان سرخ شده یکی از غذاهای سنتی مهم برای مردم ناواهو است. این غذا یک دستور غذایی با سابقه تاریخی و اهمیت فرهنگی دارد. با این حال، نظرات مردم درباره این غذا ممکن است متنوع باشند. به عنوان یک دستور غذایی ساده و راحتی که در مواقع بحرانی ایجاد شده است، برخی افراد ممکن است به عنوان یک نماد تاریخی ارزش بدهند و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی خود تجربه کنند. در عین حال، از نظر تغذیهای، این غذا سالم نیست و ممکن است به عنوان یک نوع غذای راحتی در نظر گرفته شود.
همچنین باید توجه داشت که این غذا به طور تاریخی با تبعیض و ظلم ناواهوها در ایالات متحده مرتبط است. آنها به زور از سرزمینهای خود به نیومکزیکو انتقال داده شدند و منابع ناچیزی برای بقا در مسیر دریافت کردند. بنابراین، نان سرخ شده یک علامت از تاریخ تلخ این مردم میباشد.
به طور کلی، نظرات و احساسات در مورد این غذا بسیار متنوع است و بستگی به تجربه و دیدگاه فردی هر فرد میتواند متفاوت باشد. از آنجا که هر غذا دارای زمینه و فرهنگ خودش است، تفاوت در نگرشها واقعیتهایی برای مردم بومی و بیرونی میتواند وجود داشته باشد.
رقص پایکوبی یک سنت محبوب در بین قبایل سرخپوست، به ویژه قبایلی همچون Muscogee، Euchee، Cherokee، Chickasaw، Choctaw، Delaware، Miami، Ottawa، Peoria، Shawnee، Seminole و Natchez است. این رقص معمولاً در اوج فصل زراعی برگزار میشود و اغلب در اطراف آتش بر روی زمینهای سنگی اجرا میشود. نام این رقص به استمپ "Stamp" است چرا که الگوی حرکت در آن شامل ضرب و شتم در یک دایره است. در واقعیت، این رقص به وسیله رقصندگان به وسیله پاهای خود بر روی زمین انجام میشود و حرکتهای زمینی در آن نقش اساسی دارد.
همچنین در این رقص، نمادگرایی مهمی وجود دارد. رقص پا آتش در وسط دایره نمایانگر نور خورشید است که به عنوان نمایانگر حیات و مقدس تلقی میشود. رقصندگان خود را در دایرهای مرتب میچینند و به جهت عقربههای ساعت حرکت میکنند. در این رقص، زنان و مردان مانند حلقههایی در یک زنجیر به طور متناوب حرکت میکنند و کودکانی نیز به تعقیب آنها میپیوندند. این رقص علاوه بر جشن و سرگرمی، نقش ویژهای در تقویت اتحاد و ارتباط بین اعضای جامعه ایفا میکند.
اصطلاحات و نامهای مرتبط با رقص پایکوبی در ایالات مختلف ممکن است متفاوت باشند، و اغلب این نامها ریشه در زبانهای بومی آمریکایی دارند.
هر قبیله بومی آمریکایی، قبل از تأثیرات استعمارگران در قرن هجدهم، سیاستها، رهبران، و قوانین خود را داشتند. در واقعیت، تاریخ و قوانین آنها بسیار گنجینهای از میراثها و اصول قدیمی است. یکی از مثالهایی از این میراثها، قانون اساسی ایروکوئی است که به عنوان "قانون بزرگ صلح" نیز شناخته میشود. این قانون در موزه فیلد در شیکاگو نگهداری میشود.
بنیانگذاران ایالات متحده، از جمله بنجامین فرانکلین، با رهبران کنفدراسیون ایروکوئی در تماس بودند و از آنها دعوت شد تا در کنگره قارهای در سال 1776 سخنرانی کنند. این تأثیر و ارتباط با ایروکوئیها بسیار مهم بود و در تأسیس جمهوری ایالات متحده نقش داشت.
سنای ایالات متحده در سال 1988 قانون بزرگ صلح را به رسمیت شناخت و به عنوان الهامبخش قانون اساسی ایالات متحده اعلام کرد. این قانون بزرگ صلح و اصول موجود در آن، به عنوان یکی از مبانی قانونی و فلسفی کشور، نقش بسیار مهمی ایفا میکند. از جمله اصول مهم این قانون، اصول دموکراتیک و سیستم سیاسی توسعهیافته توسط کنفدراسیون ایروکوئی و میراث بومی آمریکاییاش هستند.
بنابراین، قانون اساسی ایالات متحده نه تنها بر پایه اصول دموکراتیک مدرن بنیانگذاران خود، بلکه با تأثیر و الهامبخشی از میراثهای بومی آمریکایی، به عنوان یکی از اسناد مهم و حیاتی کشور شناخته میشود.
نقش های جنسیتی و رهبری در قبایل سرخپوست آمریکایی میتوانند بسیار متنوع باشند و در هر قبیله، دیدگاهها و سلسله مراتب ممکن است متفاوت باشند. مهمترین نکته این است که پدرسالاری به عنوان الگوی ثابت در این قبایل وجود ندارد و بسیاری از آنها مادرسالار هستند.
در بسیاری از قبایل، زنان نقش مهمی در رهبری، مشاوره، و حتی در نبرد دارند. این نقشها ممکن است به عنوان معادل و مساوی با نقش مردان در نظر گرفته شوند. مادر زمین نیز به عنوان مؤمن مقدس معتبر میشود و اهمیت بزرگی در فرهنگ و مذهب بومی آمریکایی دارد.
تصریح دیانا پارتون، که از نسل قبیله Euchee است، نشان میدهد که در بسیاری از قبایل، زنان نه تنها به رهبری دست پیدا میکنند، بلکه همچنین مسئولیتهای مساوی در میان قبیله را بر عهده دارند. این تأکید بر نقش زنان در اجتماعی مساوی و متوازن نشان از اهمیت بالایی است که در فرهنگهای بومی برای نقش زنان قائل میشود.
در این زمینه، تأکید بر تساوی جنسیتی و نقش مهم زنان در رهبری میتواند به عنوان یک ابزار برای مبارزه با خشونت علیه زنان بومی آمریکایی و حفظ حقوق و ارزشهای آنها مورد استفاده قرار گیرد. این موضوع نشان از اهمیت زنان در جامعه بومی آمریکایی و تأکید بر تعهد به ایجاد تغییر در زمینههایی مانند نقشهای جنسیتی و رهبری دارد.
ومپوم (W