طلوع بی‌غروب غدیر

الف جمعه 23 خرداد 1404 - 21:43
«در باغ شهادت می‌بینی شکوفه‌هایی که در آتش هم می‌رویند. در دشت تاریکی می‌بینی رویش شاد چراغ‌های سرخ ولایت را... غدیر همین است. یک تصمیم که تمام هستی را متحول کرد. یک نگاه که مسیر تاریخ را عوض کرد»

غدیر فقط یک رویداد تاریخی نیست. اگر قرار بود چنین باشد، مانند هزاران حادثه دیگر، آرام‌آرام در غبار زمان فراموش می‌شد، اما غدیر زنده است؛ زیرا در آن روز، کرامت انسان شکل گرفت و مرز میان انسانی زیستن و زیستن صرف، روشن شد.

در آن روز گرمِ کویر خم، هنگامی که پیامبر(ص) دست علی(ع) را بالا برد، خورشیدی در آسمان حقیقت طلوع کرد که تا ابد، افق بشر را روشن نگاه خواهد داشت.

حضرت امیر از بسیاری شهادت بر ولایت‌شان خواست و آنها زیر بار نرفتند. نفرین شدند. چرا؟ چون شهادت دادن به ولایت، یعنی شهادت دادن به این حقیقت که انسان می‌تواند از بند غرایز رها شود و در سطح وظیفه زندگی کند. آنها که زیر بار نرفتند، در واقع از انسان شدن امتناع کردند.

انسان در برابر حیوان؛ وظیفه در برابر غریزه

حیوان تمام مسائلش را با غریزه حل می‌کند، حتی نظم کندو که انسان هنوز در جوامع کمونیستی و سرمایه‌داری‌اش نتوانسته آن را بسازد، حاصل همین غریزه است، اما انسان؟ انسان وقتی انسان می‌شود که از اسارت‌ها، از ظلمات، از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها آزاد شود.

ولایت همین است. مقامی که استعدادهای بشر را بیرون می‌ریزد. او را از ظلمت نفس، از ظلمت خلق دنیا، از محدودیت‌ها به سوی نور هستی هدایت می‌کند. انسانی که دیگر با معیارهای کم و کوتاه اندازه نمی‌گیرد و در سطح غریزه زندگی نمی‌کند.

علاقه غریزی در برابر علاقه وظیفه‌ای

مالک وقتی دریافت که علی بیش از خودش به او علاقه دارد، تسلیم شد. نه از روی ضعف، بلکه از روی شناخت. او فهمید که علاقه خودش به خودش، علاقه‌ای غریزی است اما علاقه علی، علاقه‌ای از روی وظیفه. مالک خودش را برای خودش می‌خواهد، علی او را برای خدا می‌خواهد.

این تفاوت علاقه‌ها، همان اندازه است که انگیزه‌ها با هم تفاوت دارند. پس دیگر جای درنگ نیست و جای سرکشی نیست. سرکشی‌ها حماقت‌های زیان‌آور بیش نیستند.

مرگی که زندگی می‌آفریند

«مگر نه این است که می‌میریم؟ پس بگذار مرگی را انتخاب کنیم که زندگی‌هایی را بارور کند». این جمله کلید درک غدیر است. مرگ حتمی است، اما مرگ در راه ولایت، زندگی‌بخش است. شیعه در طول تاریخ همین را فهمیده. به ميان آتش نشسته و به استقبال مرگ رفته، چون می‌دانسته که ولی بیش از او به او علاقه دارد.

سرّ همه فداکاری‌ها و جانبازی‌های شیعه در طول تاریخ همین شناخت برهانی و عینی است. شناخت این که ولی، آگاه و دلسوز است و اطاعت از او، اطاعت از حقیقت است.

طلوع بی‌غروب

در افق غدیر، در آسمان دست‌های محمد، خورشیدی طلوع کرد که هیچ‌گاه غروب نخواهد کرد. طلوعی مهربان بر دل‌های مشتاق. چه کسی در روز روشن، خواب سیاه می‌بیند؟

وقتی سیلاب کلام رسول و طلوع خورشید ولایت همراه می‌شوند، در دل‌های عاشق، تصمیم می‌روید. بر شاخه‌های تصمیم، اقدام می‌شکوفد. هر چند دست‌های سیاه، شکوفه‌های سفید را بسوزانند، آخر سوختن، زمزمه ساختن را به گوش همان‌ها که از دست‌هایشان آتش می‌بارد، می‌رساند.

در باغ شهادت می‌بینی شکوفه‌هایی که در آتش هم می‌رویند. در دشت تاریکی می‌بینی رویش شاد چراغ‌های سرخ ولایت را. پس چرا نخواهی زندگی شکوفه‌ها را تجربه کنی و از سینه آتش، بهشت را صدا بزنی؟

اثر یک نگاه، اثر یک تصمیم

انسان هنگامی که تمام راه را رفت، آنگاه می‌یابد که اثر یک نگاه، اثر یک خیال، اثر یک تصمیم بر تمام هستی و بر تمام عوالم تا چه اندازه بوده است. غدیر همین است. یک تصمیم که تمام هستی را متحول کرد. یک نگاه که مسیر تاریخ را عوض کرد.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.