فریاد، جای آرمان را نمی‌گیرد

الف پنج شنبه 22 خرداد 1404 - 16:06

وقتی نماینده‌ای از پشت تریبون فریاد می‌زند، می‌کوبد، متهم می‌کند و رسانه‌ها تیتر می‌زنند که مجلس انقلابی دوباره آتش گرفت، باید پرسید: آیا این همان انقلابی‌گری است که رهبران نهضت اسلامی برای آن زندان رفتند، تبعید شدند، شهید دادند؟

انقلابی‌گری با جنجال و خودنمایی زنده نمی‌ماند؛ انقلابی‌گری نیاز به عقل، اخلاق، و آرمان‌خواهی دارد. رهبر انقلاب دقیق و قاطع فرمودند: انقلابی‌گری فقط سروصدا کردن نیست. این، نقدی درونی است، نه از زبان منتقدان بیرونی، بلکه از متن خود رهبری نهضت اسلامی.

مجلس باید بلندگوی مردم باشد، نه تریبون تنش‌های بی‌سرانجام مجلس خانه ملت است، نه میدان جار و جنجال. آنچه در سال‌های اخیر در برخی تریبون‌های رسمی دیده می‌شود، نوعی تحریف عمیق از مفهوم انقلابی‌گری است. با ادبیاتی پرخاشگر، اتهام‌زنی‌های سریالی، و تکرار واژه‌هایی مثل "خیانت"، "نفوذ"، "ذلت" و "سازش" بدون سند و تحلیل، چهره‌ای عصبی و بی‌ثبات از انقلاب به جامعه ارائه می‌شود. این نه نشانه صلابت است، نه اقتدار، و نه حتی حساسیت انقلابی؛ بلکه نوعی ضعف در تولید گفتمان و تبدیل آرمان به راهکار است.

در چنین فضایی، فریاد جای تدبیر را می‌گیرد، و تقابل بیهوده جای گفت‌وگوی مؤثر را. شور و شعار، اگر بی‌برنامه و بی‌تحلیل باشد، نه تنها مجلس را از جایگاه قانونی خود دور می‌کند، بلکه مردم را نسبت به اصل نظام سیاسی نیز بدبین می‌کند.
انقلابی‌گری با توهین، تحقیر و غوغا قابل اثبات نیست
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با نمایندگان مجلس، با عباراتی حساب‌شده و ناظر به واقعیت روز فرمودند:
مشی انقلابی باید داشته باشید... منتها مراقب باشید در فهم انقلابی‌گری دچار خطا نشوید. انقلابی‌گری فقط سروصدا کردن نیست.

انقلابی‌گری یعنی پیش‌برندگی، نظم، امیدآفرینی، جهاد علمی، پیگیری عدالت در ساختارها، مبارزه با فساد در عمل، نه در شعار. انقلابی‌گری یعنی آنچه در دل دارد به گره‌گشایی از زندگی مردم منجر شود، نه اینکه تریبون مجلس تبدیل شود به صحنه‌های دعوای محفلی، ناسزاگویی و بی‌احترامی به شخصیت‌ها و نهادها.

اتفاقاً تجربه چهل‌ساله انقلاب نشان داده هر جا هیاهو زیاد شده، محتوا کم شده؛ و هر جا عقلانیت و صبر و کار کارشناسی حاکم بوده، مردم آثار آن را در زندگی دیده‌اند.

جوان انقلابی یعنی طراحِ راه‌حل، نه فقط دادزنِ تریبون‌گیر
رهبر انقلاب با اشاره‌ای تاریخی فرمودند:خیلی از شما جوان‌ها در دوره‌ی انقلاب نبودید، دوره‌ی مبارزات نبودید، نهضت را ندیدید...

این جمله بار معنایی سنگینی دارد. یعنی اگرچه جوانی، ویژگی مثبت است، اما بی‌حافظگی تاریخی و کم‌عمقی سیاسی می‌تواند جوان را به‌جای نقش‌آفرینی، به بازیچه‌ی فضاهای هیجانی بدل کند. جوان انقلابی کسی است که بداند شعار دادن کافی نیست؛ او باید بداند انقلاب برای چه آغاز شد، چرا ادامه یافت، با چه هزینه‌هایی حفظ شد، و امروز چگونه باید به آرمان‌های آن وفادار ماند.

اگر کسی فکر می‌کند با داد کشیدن در صحن مجلس، انقلاب را پیش می‌برد، باید به سخنان امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب مراجعه کند. آنان که در خط مقدم دفاع از آرمان‌های انقلاب بودند، همیشه آرام‌تر، دقیق‌تر، مستدل‌تر و اخلاقی‌تر از کسانی سخن می‌گفتند که فقط فریاد داشتند، بی‌منطق و بی‌راهکار.

مجلسِ بدون راهبرد، از مردم عقب می‌ماند
مردم امروز، خسته از شعارهای بی‌ثمر، به دنبال گشایش در اقتصاد، درمان در معیشت، امید در سیاست و ثبات در آینده هستند. کسی که انقلابی است باید با گفتمان‌سازی، نهادسازی و سیاست‌ورزی مؤثر این نیازها را پاسخ دهد، نه با التهاب‌آفرینی.
در دنیای امروز، دیگر صدای بلند ملاک قاطعیت نیست. اقتدار در دنیای سیاست، یعنی توانایی شنیدن، درک واقعیت، تبدیل شعار به سیاست و راهبرد. اقتدار یعنی قانع کردن جامعه، نه ترساندن آن با هیاهو.

کسانی که از تریبون مجلس، مردم را به فضای رعب و تهدید دعوت می‌کنند، آگاهانه یا ناآگاهانه به جریان‌های ضدانقلاب خدمت می‌کنند، چون به آن‌ها فرصت می‌دهند تا چهره‌ی انقلاب را با خشونت، افراط و بی‌منطقی هم‌معنا کنند.

انقلابی‌گری بدون اخلاق، به پوپولیسم سیاسی می‌انجامد
اخلاق انقلابی، صبر دارد. تحلیل دارد. صداقت دارد. اگر اخلاق از انقلابی‌گری جدا شود، نتیجه‌اش پوپولیسم سیاسی، عوام‌فریبی، و نزاع‌های توخالی است. نماینده‌ای که با کلمات بی‌محابا دیگران را متهم می‌کند، بیشتر از آنکه خادم انقلاب باشد، مخدوش‌کننده‌ی آن است.

رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که باید آرمان‌خواهی واقع‌بینانه داشت. یعنی با حفظ اصول، اما با نگاه به واقعیت‌ها. باید با فساد جنگید، اما عالمانه. باید با تحریف مقابله کرد، اما منصفانه. باید از انقلاب دفاع کرد، اما با زبان عدالت، منطق و مردم‌داری.

فریادهای بی‌اثر، دکان سیاسی نیستند؛ انقلاب، صحنه‌گردان نمی‌خواهد
انقلاب اسلامی به بازیگران پرهیاهو نیازی ندارد. این انقلاب نیاز به مردانی دارد که مثل حاج قاسم، بی‌سروصدا، اما تأثیرگذار باشند. نیاز به زنانی دارد که چون مادران شهدا، بی‌تریبون، اما تاریخ‌ساز باشند. نه آنان که با هر فریاد، حاشیه‌سازی می‌کنند و صدای مردم را در هیاهوی خود گم می‌کنند.

رهبر انقلاب فرمودند:از آرمان‌های انقلاب تخطی صورت نگیرد. این، اولِ پایه‌ی انقلابی‌گری است.
تخطی از آرمان‌ها همیشه با سازش نیست؛ گاهی با فریادهای بی‌جا و رفتارهای بی‌خردانه است. امروز تخطی از آرمان‌ها یعنی مصادره انقلاب برای رقابت‌های محفلی. یعنی استفاده ابزاری از تریبون به جای مسئولیت.

بازگشت به عقلانیت انقلابی، ضرورت امروز ماست
انقلابی‌گری، یک منظومه کامل است: هم غیرت دارد، هم عقل. هم شور دارد، هم شعور. هم دفاع دارد، هم نقد درون‌زا.انقلابی بودن، یعنی با مردم، در کنار مردم و برای مردم بودن؛ نه فقط روی تریبون، علیه دولت، یا بر فراز دوربین‌ها.

مردم ایران هنوز هم پای انقلاب ایستاده‌اند، اما منتظرند مجلس و مسئولان هم در تراز آرمان انقلاب رفتار کنند. نه کمتر، نه بیشتر.

فریادهایی که صداقت ندارند، راه نمی‌سازند. راه را باید با تفکر، با اخلاق، با خدمت و با صدای آرامی ساخت که تا عمق قلب مردم می‌رود؛ نه فریادهایی که از پرده گوش عبور نمی‌کنند.

جمع‌بندی نهایی 
آنچه امروز در رفتار برخی چهره‌های مدعی انقلابی‌گری در مجلس مشاهده می‌شود، بیش از آنکه تجلی هوشمندانه‌ی یک تفکر راهبردی باشد، نمود نوعی سوء‌فهم از مفاهیم ناب انقلاب اسلامی است. تصور اینکه هر فریادی نشانه‌ی شجاعت است، و هر غوغایی، مصداق غیرت انقلابی است، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت مقبول برخی محافل پرهیجان قرار گیرد، اما در واقع چهره‌ی واقعی انقلاب را تحریف می‌کند. انقلاب اسلامی ایران، میراث خردمندان مجاهدی است که با فریاد حق، اما در چارچوب اخلاق و تعهد، نظامی را بنا کردند که قرار بود الگویی برای عقلانیت دینی در عصر مدرن باشد.

رهبر معظم انقلاب، هشدار دادند که انقلابی‌گری فقط سروصدا نیست. این جمله، نه یک انتقاد شخصی، بلکه بازتعریفی از اصل اساسی تفکر انقلابی است. فریادهایی که بر منطق، بر ادب سیاسی، بر حکمت علوی، و بر کارنامه‌ی روشن مدیریتی تکیه ندارند، نه‌تنها کمکی به جبهه‌ی انقلاب نمی‌کنند، بلکه می‌توانند میدان را برای سوءاستفاده دشمنان و سردرگمی جوانان آماده کنند. دشمنان انقلاب بیش از هر چیز، در پی تهی‌سازی مفاهیم هستند. آن‌ها دوست دارند انقلابی‌گری به‌جای برنامه‌ریزی دقیق، به دادوبیداد خلاصه شود؛ دوست دارند عقلانیت و صبوری به حاشیه رانده شود و میدان به دست افراط‌گرایان و شعارزده‌ها بیفتد.

واقعیت این است که انقلاب اسلامی ایران برای آن بود که نظامی بر پایه‌ی حق، عدل، معنویت و عقلانیت شکل گیرد. مجلس، به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نهادهای جمهوری اسلامی، باید پیشگام بازتعریف این الگو باشد. این مجلس است که می‌تواند الگوی سیاست‌ورزی اخلاق‌محور را در عمل به مردم نشان دهد. رفتارهای هیجانی، مجادلات رسانه‌ای، بداخلاقی‌های علنی، تحریف جایگاه رقیب، و بهره‌برداری سیاسی از الفاظ بزرگ، تنها نوعی مصرف‌گرایی از نام انقلاب است، بی‌آنکه تولید ارزشی در پی داشته باشد.

امروز انقلاب، بیش از سروصدا، به مردانی از جنس عقلانیت انقلابی، به زنانی از تبار اندیشه و استقامت، به مجلسی از نوع حل‌المسائل نیاز دارد. فریاد اگر برخاسته از عقل و ایمان نباشد، پژواکش به خود ما بازمی‌گردد. انقلابی‌گری باید بازتعریف شود: نه در صدای بلند، بلکه در بصیرت بلند. نه در تقابل‌های ساختگی، بلکه در تدبیرهای اصولی. نه در زخم‌زدن به هم‌سنگران، بلکه در محافظت از جبهه‌ای که امام بنا نهاد.
خطر امروز این نیست که دشمن حمله کند؛ خطر این است که فرزندان انقلاب، دشمن را با انقلابی‌گری اشتباه بگیرند.

اکنون وقت آن است که این سوء‌تفاهم تاریخی اصلاح شود؛ قبل از آنکه هزینه‌هایش بر پیکر نظام بنشیند.

 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.