راز پولدار شدن ناگهانی کارگر انگشترسازی

همشهری آنلاین پنج شنبه 22 خرداد 1404 - 11:14
مرد جوانی که برای پیگیری شکایتش در کلانتری حاضر شده بود گفت که دیوار اعتمادش فروریخته و این از خسارت میلیاردی برایش سنگین تر است.

به گزارش همشهری آنلاین، مرد جوانی با مرجعه به کلانتری گلشهر مشهد گفت: من هم مانند خیلی از جوانان این سرزمین با پشتکار و تلاش بی وقفه درس خواندم و در رشته کارشناسی برق ادامه تحصیل دادم. از همان دوران جوانی سعی کردم روی پای خودم بایستم و هزینه‌های تحصیلم را تامین کنم. به همین خاطر در زمینه برق صنعتی و در یک شرکت خصوصی مشغول فعالیت شدم، اما درآمدم کفاف هزینه‌هایم را نمی‌داد. این بود که پس از پایان تحصیلات دانشگاهی تصمیم گرفتم شغل پاره وقت دیگری برای خودم دست و پا کنم.

هنگامی که در جستجوی شغل بودم، به طور اتفاقی وارد یک کارگاه انگشترسازی شدم که برای نوبت بعدازظهر به دنبال کارگر بود. با این آشنایی اولیه در آن کارگاه شروع به کار کردم و حدود ۷ سال در تولید انگشترهای نقره فعالیت داشتم. حتی زمانی که عازم خدمت سربازی شدم، باز هم بعدازظهرها به کارگاه می رفتم و نه‌تنها تا اوایل شب کار می‌کردم، بلکه بعد از آن هم با خودرو مدل پایینی که داشتم به مسافرکشی می‌پرداختم و تا نیمه‌شب مشغول فعالیت و درآمدزایی بودم.

روزها به همین ترتیب سپری می‌شد تا اینکه با شیوع کرونا در سال ۹۹ کارفرما دیگر نتوانست به این شغل ادامه بدهد و کارگاه انگشترسازی را تعطیل کرد. در این هنگام بود که من و یکی دیگر از کارگران آنجا تصمیم گرفتیم به صورت شراکتی خودمان یک کارگاه تولیدی انگشتر نقره راه‌اندازی کنیم.

با فروش طلاهای همسرم، تسهیلات بانکی و فروش خودرو سرمایه‌ای تهیه کردیم و یک کارگاه تولیدی راه انداختیم. با توجه به اینکه مشتریان تولیدات نقره ما را در بازار می‌شناختند و صاحبکارمان نیز کارگاه خودش را تعطیل کرده بود، خیلی زود کار و بارمان سکه شد و در حالی به درآمدزایی خوبی رسیدیم که کارگران دیگری هم برای گسترش کارگاه استخدام کردیم.

در این میان یک کارگر جوان را از طریق آگهی سایت دیوار پذیرفتیم که آشنایی اندکی با این شغل داشت. اگرچه ضمانت‌های مالی از او برای استخدام گرفتیم، اما باز هم حدود ۶ ماه ـ به قول معروف ـ دست به عصا راه می‌رفتیم. بعد از آن دیگر به فرهاد اعتماد کردیم.

او هم مانند دیگر کارگران حقوق ماهانه می‌گرفت و اجاره منزل و مخارج زندگیش را می‌پرداخت، اما از حدود یک سال قبل به طور ناگهانی اوضاع مالیش تغییر کرد. فرهاد پژو ۲۰۶ و لوازم گران‌قیمت برای منزلش خرید. او درباره بهبود وضعیت مالی خود هر بار موضوع را بیان می‌کرد و مدعی بود که مادرزنش مبلغ زیادی پول را که نیازی به آن نداشته در اختیارش گذاشته است. او گاهی نیز چند روزی به مرخصی می‌رفت و ادعا می‌کرد برای دریافت تسهیلات بانکی به شهرستان می‌رود.

ما هم حرف‌هایش را باور می‌کردیم تا اینکه یک روز یکی از همکارانمان در بازار نقره با من تماس گرفت و گفت شاگرد کارگاهتان تعدادی انگشتر نقره برای فروش آورده است و پرسید آیا حواس شما به کارگر کارگاهتان هست؟ با این خبر همکارم و با توجه به تغییر ناگهانی وضعیت مالی فرهاد به او مظنون شدیم و به اتفاق شریکم پنهانی دوربین مداربسته نصب کردیم. آنجا بود که فهمیدیم او از سال‌ها قبل هر بار از میان تعداد زیادی انگشتر تولیدی یکی دوتا را سرقت می‌کند.

موضوع را با افسران دایره تجسس کلانتری گلشهر در میان گذاشتیم و فرهاد با شکایت ما دستگیر شد. حالا او اعتراف کرده که تاکنون بیش از ۲۰ کیلوگرم انگشتر نقره را با شگردی خاص از کارگاه خارج و سرقت کرده است. گذشته از خسارت‌های میلیاردی که به من و شریکم تحمیل شده است، دیگر دیوار اعتماد فروریخته و ما نمی‌توانیم به شاگردان دیگر نیز به همین راحتی اعتماد کنیم.

با اعتراف فرهاد به سرقت نقره‌ها، تحقیقات و بازجویی‌های تخصصی برای کشف جرایم احتمالی دیگر وی با صدور دستوری از سوی سرهنگ ابراهیم عربخانی رئیس کلانتری گلشهر مشهد ادامه یافت.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.