خبرورزشی | پس از فراز و نشیبهای اخیر در تیم ملی ایتالیا، حالا نگاهها به انتخاب سرمربی جدید دوخته شده است؛ تصمیمی که میتواند آینده آتزوری را برای سالها رقم بزند. فدراسیون فوتبال ایتالیا میان دو مسیر قرار گرفته: بازگشت به ریشههای هویتی با گتوزو و یاران قدیمیاش، یا حرکت بهسوی مدرنگرایی با چهرههایی بینالمللی چون تدسکو، مورینیو و مانچینی.
در بحبوحهی تلاطمات اخیر تیم ملی ایتالیا، فدراسیون فوتبال این کشور با دو مسیر متفاوت برای انتخاب سرمربی آینده روبهروست: یکی مبتنی بر نمادگرایی و هویت ملی، و دیگری متکی به تجربه بینالمللی و کارنامه فنی. در رأس گزینههای نخست، رینو گتوزو قرار دارد، چهرهای که نهتنها ریشه در تاریخ درخشان آتزوری دارد، بلکه با پشتیبانی امثال بوفون و بونوچی، پروژهای یکدست و مبتنی بر «احساس تعلق» را نمایندگی میکند. در سوی دیگر، مربیانی چون دومنیکو تدسکو، ژوزه مورینیو، و حتی روبرتو مانچینی، تجسم گزینهای حرفهایتر اما کمتر پیوسته با حس ملیگرایانه فوتبال ایتالیا هستند.
گتوزو، برخاسته از نسل طلایی قهرمان جهان ۲۰۰۶، امروز نه صرفاً بهعنوان یک سرمربی، بلکه بهعنوان نمادی از تعهد و غیرت در فوتبال ایتالیا مطرح است. در کنار او، چهرههایی همچون بوفون و بونوچی قرار دارند که هر یک با بیش از صد بازی ملی، حافظان یک هویت فوتبالیاند که فدراسیون در پی احیای آن است. ترکیب این سه، افزون بر سوابق فنی و تجربیات گران بهایشان، پیام روشنی دارد: آغاز بازسازی آتزوری از جایی که افتخار و تعلق خاطر هنوز زنده است.
در این ترکیب پیشنهادی، بوفون نقش سرپرست تیم را ایفا میکند؛ شخصیتی مورد احترام بازیکنان نسل جدید و حلقه اتصال میان مدیریت و زمین. بونوچی نیز که در تیم زیر ۲۰ سال تجربه اندوخته، بهعنوان دستیار وارد ترکیب میشود. حتی بحثهایی در مورد نقشآفرینی آندرهآ بارتزالی در تیم زیر ۲۱ سال نیز به گوش میرسد. این گروه، اگرچه از نظر فنی شاید تجربهی محدودی در سطح ملی بهعنوان مربی دارند، اما از منظر فرهنگی و هویتی، میتوانند نقطه اتکایی برای بازگرداندن اعتماد از دسترفته باشند.
در کنار پروژه بومی، گزینههای با سابقه بینالمللی نیز مطرحاند—برجستهترین آنها دومنیکو تدسکو است. او با سابقه در شالکه، اسپارتاک مسکو و لایپزیگ، و تجربهی اخیر در تیم ملی بلژیک، ترکیبی از ذهنیت ساختارمند آلمانی و منش تاکتیکی ایتالیایی را به همراه دارد. سیستم مورد علاقهاش، ۳-۴-۲-۱، بر ضدحملات سریع تأکید دارد، هرچند منتقدان، نبود فشار موثر تهاجمی را نقطهضعف او میدانند.
در کنار او، نامهایی مانند رافا بنیتز و ژوزه مورینیو نیز مطرحاند. بنیتز، علیرغم افت اخیرش در سلتاویگو، هنوز از تجربهی غنی در سطح باشگاهی برخوردار است. مورینیو، با وجود قراداد سنگین مالیاش در فنرباغچه، از نظر کاریزما و قدرت رهبری، یک گزینه سطح بالا تلقی میشود. بازگشت مانچینی نیز، اگرچه از نظر افکار عمومی چالشبرانگیز خواهد بود، اما بهکلی منتفی نشده است.
گراوینا، رئیس فدراسیون، هنوز تصمیم نهایی را نگرفته، اما رایزنیها ادامه دارد. دیدار دیروز بوفون با گتوزو، که بهگفته منابع نزدیک «مثبت» بوده، میتواند نشانهای از تمایل فدراسیون به اجرای پروژهی بومی باشد—پروژهای که ممکن است، در صورت موفقیت، به بازتعریف رابطه نسل جدید بازیکنان با پیراهن ملی بینجامد.
بهزودی، شاید تا آخر هفته، تکلیف یکی از حساسترین انتخابهای فوتبال ایتالیا در سالهای اخیر روشن خواهد شد. سؤالی که همچنان باقیست: آیا آتزوری مسیر ریشهدار و هویتی را انتخاب میکند، یا راهی عملگرایانهتر و جهانی