مدل ایرانی حراج‌های بزرگ

دنیای اقتصاد پنج شنبه 22 خرداد 1404 - 03:51
امروزه حراجی‌های بین‌المللی بزرگی مانند کریستیز (Christie’s) و ساتبیز (Sotheby’s)، با نفوذ گسترده و سابقه طولانی خود، نه‌تنها بستری برای خرید و فروش آثار هنری فراهم آورده‌اند، بلکه به طور مستقیم بر روند قیمت‌گذاری و معرفی هنرمندان تاثیر می‌گذارند؛ از‌این‌رو می‌توان گفت این موسسات از طریق رقابت در مزایده‌ها، شفافیت در نتایج فروش، و ارائه کارشناسی‌های تخصصی، به مرجعیت در بازار هنر جهانی تبدیل شده‌اند.

در ایران نیز، حراج تهران در سال‌های اخیر به عنوان یک رویداد مهم، جایگاهی در اقتصاد هنر کشور پیدا کرده است؛ این حراج که در سال ۱۳۹۱ با هدف ارائه و فروش آثار هنری مدرن و معاصر ایران در یک بستر سازمان‌یافته آغاز به کار کرده بود، توسط بخش خصوصی و با مشارکت مجموعه‌داران، گالری‌داران و فعالان بازار هنر برگزار می‌شود. هر دوره در حراج تهران آثار هنرمندان ایرانی انتخاب و در یکی از هتل‌های تهران به نمایش گذاشته می‌شوند و طی فرآیندی که شامل فراخوان، ارزیابی کارشناسی، تعیین قیمت پایه و برگزاری مزایده زنده است، آثار به فروش می‌رسند و پس از آن برپا‌کنندگان حراج کمیسیون خود را از مبلغ فروش دریافت می‌کنند. با تمام شباهت‌هایی که این حراجی با حراج‌های مشابه خارجی دارد تفاوت‌هایی نیز از نظر ماهوی و نحوه برپایی با آنها دارد که در ادامه به این ویژگی‌ها می‌پردازیم.

مدل اقتصادی و مالکیت

 یکی از تفاوت‌های اساسی بین این حراج‌ها، نوع مالکیت و مدل اقتصادی آنهاست، به‌طوری‌که حراج تهران اساسا تاکنون به‌عنوان یک مجموعه خصوصی با جذب حامیان و مجموعه‌داران خصوصی یا سازمانی تاسیس و مدیریت می‌شود در‌حالی‌که مجموعه‌‌ حراج‌های ساتبیز و کریستیز به‌عنوان یک هولدینگ با سازوکار حقوقی شفاف به‌عنوان یک بنگاه اقتصادی به صورت یک اکوسیستم و موسسه با خدمات گوناگون در مالکیت حقوقی مدیریت می‌شود.

سازوکار مالی و روش‌های پرداخت

در حراج‌های کریستیز و ساتبیز امکانات مالی پیشرفته‌ای برای خریداران و فروشندگان فراهم می‌کنند، از جمله وام‌های هنری که از طریق آن خریداران می‌توانند آثار هنری را به‌عنوان وثیقه برای دریافت وام استفاده کنند. همچنین قیمت‌گذاری تضمینی از دیگر ویژگی‌های این حراجی‌هاست. در برخی موارد، این حراج‌ها قیمت فروش یک اثر را تضمین می‌کنند و در صورت فروش نرفتن، خودشان اثر را خریداری می‌کنند. همچنین این حراج‌ها از سیستم‌های مالی پیشرفته‌ای بهره می‌برند که پرداخت‌ها را در سطح بین‌المللی تسهیل می‌کند. این در حالی است که روش‌های پرداخت در حراج تهران نسبت به همتایان بین‌المللی محدودتر و بومی‌تر است. پرداخت‌ها عمدتا به‌صورت نقدی یا از طریق شبکه بانکی داخلی ایران انجام می‌شود. به‌دلیل تحریم‌های مالی، امکان استفاده از سیستم‌های پرداخت بین‌المللی مانند سوئیفت وجود ندارد و برخلاف کریستیز و ساتبیز، وام‌های تضمین‌شده با آثار هنری در ایران چندان رایج نیست.

نحوه قیمت‌گذاری و تعیین ارزش آثار

در خانه‌های حراج کریستیز و ساتبیز قیمت‌گذاری آثار هنری براساس سابقه فروش هنرمند، تحلیل بازار، و مشاوره کارشناسان بین‌المللی تعیین می‌شود. قیمت‌های پایه معمولا با توافق فروشنده و متخصصان حراجی مشخص می‌شود و برخی آثار دارای حداقل قیمت تضمینی هستند. هر‌یک از این سازوکارهای قیمت‌گذاری می‌تواند مستندات کافی در اختیار خریداران، کارشناسان و منتقدان قرار دهد و سعی بر شفافیت روند ارزشگذاری دارد، اما در حراج تهران، قیمت‌گذاری آثار هنری بیشتر براساس بازار داخلی، شناخت از تقاضای خریداران، و پیشینه فروش داخلی انجام می‌شود و به‌دلیل محدودیت‌های ارتباطی با بازار جهانی، ارزیابی آثار کمتر تحت‌تاثیر داده‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد. از دیگر سو به نظر می‌رسد کارشناسی رسمی و مدارک شفاف و سازوکاری مشخص بر این فرآیند حاکم نبوده و آنچه مورد وثوق قرار می‌گیرد، اعتماد و حس ظن طرفین به متصدیان برگزاری حراج تهران است.

بازار هدف و مشتریان

بازار هدف کریستیز و ساتبیز بین‌المللی است و مشتریان آنها شامل کلکسیونرهای خصوصی، موسسات هنری، موزه‌ها، و سرمایه‌گذاران بزرگ از سراسر جهان می‌شوند. این حراج‌ها آثار هنرمندان شناخته‌شده جهانی مانند پیکاسو، وارهول، داوینچی و دیگران را به فروش می‌رسانند و بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی، شرکت‌های سرمایه‌‌گذاری و موزه‌های جهان آثار هنری مجموعه‌های خود را از این رویدادها خریداری می‌کنند. در‌حالی‌که در حراج تهران بازار هدف این حراج، داخلی و منطقه‌ای است و مشتریان آن بیشتر شامل مجموعه‌داران ایرانی، سرمایه‌گذاران داخلی، و برخی نهادهای فرهنگی ایرانی هستند. آثار عرضه‌شده عمدتا از هنرمندان معاصر ایرانی مانند پرویز تناولی، منوچهر یکتایی، فرهاد مشیری و ... است که تکرار و عدم تنوع کافی عرضه‌ها نیز می‌تواند یکی از تبعات آن باشد.

تاثیرات اقتصادی

کریستیز و ساتبیز نقش مهمی در گردش سرمایه بین‌المللی دارند و بسیاری از مجموعه‌داران از این طریق سرمایه‌گذاری‌های کلان انجام می‌دهند. تاثیر این حراج‌ها بر اقتصاد هنر جهانی بسیار زیاد است، به‌طوری‌که رکوردهای فروش آنها بر قیمت‌گذاری آثار در سراسر جهان تاثیرگذار است، در‌حالی‌که حراج تهران هرچند تاثیر قابل‌توجهی در تقویت بازار هنر ایران و ایجاد سرمایه‌گذاری داخلی در هنر دارد اما به‌دلیل محدودیت‌های اقتصادی و تحریم‌ها، نتوانسته به یک پلتفرم بین‌المللی تبدیل شود و تاثیر آن عمدتا محدود به بازار داخلی ایران است.

به‌طور کلی از جمله چالش‌های حراج تهران می‌توان به تحریم‌های اقتصادی و عدم ارتباط با شبکه‌های مالی بین‌المللی، محدودیت در جذب خریداران خارجی، نبود ابزارهای مالی پیشرفته مانند وام‌های هنری اشاره کرد و همچنین این حراج فرصت‌هایی را نیز در پی داشته که ازجمله رشد سرمایه‌گذاری داخلی در هنر، افزایش آگاهی جامعه درباره هنر و ارزش‌های اقتصادی آن و امکان توسعه بازارهای منطقه‌ای (مانند کشورهای همسایه) را شامل می‌شود. 

حراج تهران، با وجود تفاوت‌های اساسی با کریستیز و ساتبیز، توانسته نقشی کلیدی در اقتصاد هنر ایران ایفا کند. این حراج، در مقایسه با حراج‌های بین‌المللی، همچنان در مراحل توسعه قرار دارد و با چالش‌هایی مانند محدودیت‌های مالی و تحریم‌ها روبه‌روست. از سوی دیگر، کریستیز و ساتبیز با ساختارهای مالی پیشرفته، بازار بین‌المللی، و روش‌های متنوع سرمایه‌گذاری، قدرت زیادی در تعیین روندهای بازار هنر دارند. با‌این‌حال، در صورت بهبود شرایط اقتصادی و گسترش ارتباطات بین‌المللی، حراج تهران می‌تواند به یک بازیگر مهم در بازار منطقه‌ای و جهانی هنر تبدیل شود.

* پژوهشگر و کار آفرین هنری

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.