از قهرهای سه ساعته تا جیغ‌های ماورایی؛ هیجان کوچولوها را چگونه مهار کنیم؟

عصر ایران چهارشنبه 21 خرداد 1404 - 14:40
مدیریت هیجانات کودکان چالشی است که بسیاری از والدین با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. دومینیک دو سن مارش، نویسنده مشهور فرانسوی و خالق مجموعه محبوب «ماکس و لیلی»، رازهای تربیتی خود را فاش می‌کند: «هیجانات کودکان مانند رودخانه‌ای هستند که نیاز به هدایت دارند، نه سد کردن!» در این مقاله، با راهکارهای طلایی او آشنا می‌شوید: از تشخیص احساسات از طریق بازی تا تبدیل هیجانات منفی به فرصت‌های یادگیری—همه بر پایه اصولی که او در کتاب‌هایش به‌عنوان «دایره‌المعارف کوچک زندگی» معرفی می‌کند. همراه ما باشید تا ببینید چطور می‌توانید این طوفان‌های کوچک را به نسیم آرامش تبدیل کنید.

عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی-  آیا می‌دانستید کودکان هم مانند بزرگسالان طوفان هیجانات را تجربه می‌کنند؟ ترس، شادی، حسادت و خشم – همه این احساسات بخشی طبیعی از رشد عاطفی هستند. در این مقاله، با تکنیک‌های ساده و کاربردی آشنا می‌شوید که به فرزندتان کمک می‌کند احساساتش را بشناسد، بپذیرد و به شیوه‌ای سالم بیان کند.

احساسات و هیجانات مانند رنگ‌های یک نقاشی، زندگی کودکان را معنا می‌بخشند. گاهی این رنگ‌ها روشن و شادند و گاهی تیره و آشفته. وظیفه ما به عنوان والدین این نیست که این هیجانات را سرکوب کنیم، بلکه باید به کودکان بیاموزیم چگونه آنها را مدیریت کنند.

در ادامه، راهکارهایی علمی و تجربه‌شده ارائه می‌شود که به فرزندتان کمک می‌کند با احساساتش دوست شود و از این طریق روابط بهتری با اطرافیان بسازد.

چگونه به فرزندمان در مدیریت احساساتش کمک کنیم؟

مدیریت احساسات خانواده

انزجار، عشق، گناه، تحقیر، اشتیاق، مسلماً مدیریت همه احساسات مان دشوار است. هوش هیجانی اسرار زیادی دارد که ارزش بررسی دارند تا به کودکان در توسعه احساسات شان کمک کنند.

 زندگی خوب با احساسات خوب و بد، در صورتی که مدیریت و کنترل شوند، ممکن است. گاهی  صحبت کردن در مورد احساساتتان حس خوبی دارد؛ و اصولاً همه انسان ها در هر سن و سالی گاهی علاقه دارند احساسات شان را پنهان کنند.

 12 نکته برای بیان و مدیریت احساسات

چگونه به فرزندمان در مدیریت احساساتش کمک کنیم؟

دومینیک دو سنت مارس، نویسنده مجموعه "مکس و لیلی"، یک دایره المعارف کوچک واقعی از زندگی، نکاتی را به ما ارائه می‌دهد.در ادامه در جریان راهکارهایی قرار می گیریم که این نویسنده سرشناس کتاب های کودکان به مادر و پدرها پیشنهاد می دهد.

 همه ما در طول روز بنا بر شرایط مختلف دستخوش احساسات متفاوتی می شویم، کنار آمدن با احساسات مان همیشه آسان نیست. کودکی که یاد می‌گیرد احساسات خود را تشخیص دهد، سپس آنها را کنترل و مدیریت کند، در موقعیت‌های روزمره واکنش بهتری نشان خواهد داد.

 صحبت کردن، داستان گفتن یا حتی نقاشی کردن، احساسات مغز را آزاد می‌کند. یک بزرگسال می‌تواند با توجه کردن، کودکش را تشویق کند تا به شیوه های موثر از احساساتش حرف بزند. آنها را در قالب داستان تعریف کند. آنها نقاشی بکشد و با زبان اشکال در موردشان حرف بزند.

احساساتش را به شکل نمایش نشان دهد. نمایشی که شما هم در آن نقشی بر عهده دارید.

وقتی به این شیوه ها احساسات بازگو می شوند، شکل مثبتی به خود می گیرند بدون اینکه خیلی سریع قضاوت شوند.


والدین می توانند در حین بازی احساسات خود را بیان می‌کنند و بگویند که خودشان همان احساسات را تجربه کرده‌اند. رفتار آرام آنها به کودک اعتماد به نفس می‌دهد. این یک فرآیند یادگیری روزانه است، اما هرچه کودک احساسات خود را بهتر مدیریت کند، روابطش با دیگران بهتر خواهد بود.


آیا صحبت کردن در مورد احساساتش حس خوبی دارد؟

بله، البته، اما اگر بیش از حد حساس یا احساساتی هستیم، یا اگر خاطرات زیادی از ترس در ذهن مان داریم که  ما را ناراحت می‌کند، باید در مورد احساسات خود با کسی که به او اعتماد داریم یا با روانشناسی که به حرف‌هایمان گوش می‌دهد صحبت کنیم. احساس بهتری خواهیم داشت.

 اگر اصلاً نتوانیم آنچه را که احساس می‌کنیم بیان کنیم، بدن ما می‌تواند به جای ما صحبت کند: ممکن است آلرژی داشته باشیم، شروع به لکنت زبان کنیم و غیره.

 اگر احساسات منفی را برای مدت طولانی احساس کنیم یا در بیان آنها مشکل داشته باشیم، می‌توانند مانع از زندگی خوب ما شوند.

باید در مورد آنها صحبت کنیم، بفهمیم از کجا می‌آیند و چه معنایی دارند. اگر آنها را بپذیریم، درک کنیم که بخشی از زندگی هستند و به ما اجازه پیشرفت می‌دهند، می‌توانیم آنها را رام کنیم.


چرا گاهی اوقات می‌خواهیم احساسات خود را پنهان کنیم؟

وقتی کودک هستیم، اغلب غرق در احساسات خود هستیم و گاهی اوقات نیز تحت تأثیر احساسات والدین خود قرار می‌گیریم! می‌توانیم از نشان دادن حسادت، خشم یا نیاز به عشق خود خجالت بکشیم یا شرمنده باشیم.

 گاهی اوقات، ما از نشان دادن احساسات کودکان جلوگیری می‌کنیم زیرا همه را آزار می‌دهد. ممکن است بخواهیم آنها را پنهان کنیم تا ذهن خود را کنترل کنیم یا اگر کسی ما را مسخره کرده باشد.

چگونه به فرزندمان در مدیریت احساساتش کمک کنیم؟

آیا احساسات را به خاطر می‌آوریم؟

 بله، یک احساس منفی که در کودکی تجربه کرده‌ایم می‌تواند در حافظه ما ذخیره شود. اگر آن را مسدود کرده باشیم، نمی‌توان آن را فراموش کرد: اگر سرزنش شده باشیم، از گریه کردن منع شده باشیم یا مسخره شده باشیم. در آن زمان، دیگر نمی‌دانستیم به چه چیزی نیاز داریم و آنچه را که احساس می‌کردیم سرکوب می‌کردیم.

 این احساس می‌تواند برگردد و ترس یا خشمی را که امروز احساس می‌کنیم، تحریک یا تقویت کند.

۱۲ نکته برای بیان و مدیریت بهتر احساسات شما

۱. به یاد داشته باشید که این هفته چه چیزی شما را خوشحال کرد.

۲. آخرین باری که عصبانی شدید کی بود؟ چه چیزی شما را عصبی می‌کند؟

۳. توصیف کنید که بدن شما هنگام شرمندگی چگونه واکنش نشان می‌دهد (سرتان را پایین می‌اندازید، لکنت زبان دارید، سرخ می‌شوید، چشمانتان را می‌بندید، خودتان را می‌خارانید و غیره)

۴. چه موقعیت‌هایی باعث حسادت شما شده است؟

۵. وقتی غمگین هستید چه احساسی در سرتان دارید؟ (دیگر میلی به صحبت کردن، خوابیدن یا خوش گذراندن ندارید. هوس شیرینی می‌کنید، کسی را نمی‌بینید، در یک توپ جمع می‌شوید و غیره.)

6. چه چیزی می‌تواند شما را شگفت‌زده کند؟

7. چه چیزی می‌تواند وقتی ترسیده‌اید به شما اطمینان خاطر دهد؟

8. چه چیزی می‌تواند به شما کمک کند به خودتان افتخار کنید؟

9. وقتی احساس می‌کنید کسی را خیلی دوست دارید، بدن شما چگونه واکنش نشان می‌دهد؟

10. سه چیزی که بیش از همه شما را منزجر می‌کنند چیست؟

11. آیا تا به حال شما (یا یک دوست) تحقیر شده‌اید؟

12. از تقلید احساسات مختلف در مقابل آینه یا در مقابل دیگران لذت ببرید. آنها را نام ببرید یا از آنها بخواهید آنها را حدس بزنند.

چگونه به فرزندمان در مدیریت احساساتش کمک کنیم؟

تکنیک ساده برای بیان و مدیریت هیجانات

(این تکنیک‌ها را می‌توان در جمع خانواده تمرین کرد)


۱.  یادآوری خاطرات خوش هفته گذشته
 ۲. شناسایی محرک‌های خشم
۳. مشاهده واکنش‌های بدن هنگام خجالت
۴. بررسی موقعیت‌های حسادت‌آمیز
۵. توصیف حس درونی هنگام غم
۶. شناسایی عوامل ایجاد تعجب
۷. یافتن عوامل آرامش‌بخش هنگام ترس
۸. تقویت حس عزت نفس
۹. مشاهده واکنش‌های بدن هنگام عشق
۱۰. شناسایی عوامل بیزاری
۱۱. بررسی تجربیات تحقیرآمیز
۱۲. بازی نمایشی برای شناسایی هیجانات

نتیجه‌گیری:

هیجانات کودکان کلیدی برای درک دنیای درونی آنهاست. با استفاده از راهکارهای این مقاله، می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا با احساساتش ارتباطی سالم برقرار کند و از این طریق زندگی شادتر و روابط مستحکم‌تری داشته باشد. یادمان باشد کودکان نیاز دارند بدانند تمام احساساتشان طبیعی است و ما در کنارشان هستیم تا راه مدیریت آنها را بیاموزند.

پیام پایانی:

"هیجان‌های کودک شما زبان بی‌زبانی هستند که فقط نیاز به شنیدن دارند!"

 

کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@

 

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.