گاز؛ معجزه خاموشی‌ناپذیر برق یا بحرانِ در راه تامین انرژی؟

خبرگزاری مهر چهارشنبه 21 خرداد 1404 - 13:19
در دنیایی که بحران انرژی خواب را از چشمان دولت‌ها ربوده، ایران موفق شده تا امروز شبکه برق خود را به مدد گاز طبیعی سرپا نگه دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، در دنیایی که بحران انرژی خواب را از چشمان دولت‌ها ربوده، خاموشی‌های گسترده و نارضایتی اجتماعی از اروپا تا آسیای شرقی را در بر گرفته، ایران موفق شده تا امروز شبکه برق خود را به مدد گاز طبیعی، افسانه‌وار سرپا نگه دارد. سال‌هایی که تحریم، فرسودگی زیرساخت و رشد فزاینده مصرف، زمزمه خاموشی را به دل خانه‌ها و کارخانه‌ها انداخت، اما این تهدید کم‌تر از آنچه تصور می‌شد، به واقعیت پیوست. رمز این مقاومت چیست؟ آیا این پایداری شگفت، از میز کارشناسان و خطوط لوله تا اتاق‌های سیاست‌گذاری، ریشه‌هایی مستحکم یافته یا آنکه نشانه‌هایی از فرسودگی و بحران، آرام آرام در دل سیستم رخنه کرده است؟

در این گزارش، ضمن تلفیق دیدگاه شش چهره برجسته صنعت و انرژی کشور، تحلیلی انتقادی و نگاهی کل‌نگر به چالش‌های ساختاری و افق‌های پیش‌رو ارائه خواهیم کرد.‌

۱. وظیفه تاریخی گاز در تاب‌آوری صنعت برق

“گاز و برق دو پایه اصلی رشد اقتصادی‌اند. امروز بیش از ۸۵ درصد برق ایران از نیروگاه‌های گازی تأمین می‌شود و هر اختلالی در این زنجیره به سرعت به خاموشی و افزایش هزینه‌ها ختم می‌شود.

علی رضایی کارشناس انرژی دغدغه‌های زیادی فراتر از آمار فعلی دارد. او تأکید دارد بدون توسعه فازهای جدید پارس جنوبی و شبکه گسترده خطوط لوله که عموماً محصول کار شبانه‌روزی متخصصان داخلی در قالب خوداتکایی و بومی‌سازی تجهیزات بوده تقریباً هیچ امکانی برای پیوستگی برق کشور متصور نبود. او اما جانب احتیاط را فراموش نمی‌کند: مصرف بالای خانگی و عدم سیاست‌گذاری هوشمند نه تنها در زمستان آستانه بحران را بالا می‌برد، بلکه شبکه نیروگاهی را مدام در معرض شوک تأمین سوخت قرار می‌دهد.‌

قاعدتاً باید پذیرفت که توسعه شتابان برق کشور به مدد گاز، یک سرمایه‌گذاری کلان بین‌نسلی بوده و هست. موازی با آن، هر عقب‌ماندگی در اصل دوم زنجیره یعنی اصلاح الگوی مصرف می‌تواند تمام دستاوردها را به سرعت در معرض ریسک قرار دهد. ضعف در فرهنگ‌سازی و نبود تعرفه‌های منعطف، کشور را در دور باطل “تولید بیشتر مصرف بیشتر” نگاه می‌دارد و می‌تواند مدل مقاومتی فعلی را در بازه میان‌مدت فرسوده کند.

۲. مدیریت هوشمند، راز عبور از خاموشی

نادر صفایی از متخصصان صنعت برق می‌گوید: قطع ناگهانی گاز، بحران برق ایجاد می‌کند، اما هماهنگی عملیاتی گاز و برق تا کنون کشور را نجات داده است. تحریم‌ها باعث شد مجبور بشویم در بومی‌سازی تجهیزات و تعمیر اساسی نیروگاه‌ها قوی شویم اما تداوم این مسیر علاوه بر خوداتکایی، نیازمند آموزش و فناوری روز هم هست.

صفایی واقعیت جاری را با زبانی بی‌تعارف بیان می‌کند: وابستگی به گاز مثل یک شمشیر دولبه است. در عین حال که نقطه قوت است، اما در صورت هر وقفه یا اشتباه مدیریتی بلافاصله کل سیستم دچار بحران خواهد شد.

او تضمین پایداری را منوط به ارتقای مصرف بهینه، تعرفه‌های پلکانی، آموزش همگانی و حمایت هدفمند از مشترکان کم مصرف می‌داند و می‌گوید: این مدل موفق بومی‌سازی به شرط استمرار سرمایه‌گذاری و دسترسی به تکنولوژی تکمیل می‌شود؛ در غیر این صورت به سرعت دچار تکرار بحران و فرسودگی شبکه می‌شویم.

این واقعیت که عقب‌ماندگی تکنولوژیک و دشواری ورود تجهیزات پیشرفته امری ساختاری است و با شعار حل نمی‌شود، کاملاً صحیح است. تحریم از طرفی به فناوری و دانش فنی شوک وارد کرد و از سوی دیگر موهبت بومی‌سازی را فعال نمود. اما نقطه تعادلی که صفایی توصیه می‌کند—ترکیب مهندسی داخلی با انتقال دانش و سرمایه خارجی هنوز در سیاست رسمی کشور به یک “بن‌بست” خاموش بدل شده است و تا زمانی که حل نشود، هر موفقیت، موقتی و شکننده است.‌

۳. هماهنگی گاز و برق؛ آموزه تاب‌آوری سال‌های اخیر

مهدی خاکی از کارشناسان انرژی معتقد است اگر ایران با خاموشی سراسری مواجه نشده، حاصل تصمیمات زنده کارشناسان برق و گاز و هماهنگی عملیاتی است. تجربه مدیریت مشترک در شرایط بحران، بزرگترین دستاورد سال‌های اخیر است.

خاکی به رشد روزافزون جمعیت و صنایع و به تبع آن رشد مصرف برق و گاز اشاره می‌کند؛ اما هشدار می‌دهد که اتکای شدید به یک مزیت (پارس جنوبی) در کنار فرسودگی شبکه انتقال می‌تواند هر لحظه بحران تازه‌ای بسازد. او مثال می‌زند که در سال‌هایی که واردات برق یا ذخیره سدها افت داشت، تنها راه برون‌رفت تنظیم هوشمندانه سوخت رسانی و زمان‌بندی تعمیرات نیروگاهی بود.

خاکی پیش‌بینی می‌کند که با تداوم روند فعلی، چنانچه نوسازی خطوط گاز و برق و بکارگیری فناوری‌های پایش هوشمند اولویت نگیرد، به زودی این مدل مقاومتی به نقطه اشباع خواهد رسید.

چاره‌ای جز پذیرش مدل “ماندگاری همراه با نوسازی مدام” نیست؛ مگر این که کشور یک شوک بزرگ را تجربه کند تا ارزش سرمایه‌گذاری پیشگیرانه بهتر درک شود. ضعف اساسی اینجاست: تا واقعه‌ای به اندازه بحران سال ۱۳۹۹ رخ ندهد، سرمایه‌گذاری‌های حیاتی پشت گوش می‌افتد، در حالی که آنچه امنیت این سیستم را تضمین می‌کند، فقط عدد تولید نیست، بلکه سلامت و تاب‌آوری ساختار انتقال و توزیع است.

۴. رشد تولید گاز؛ میراث‌بر بحران آینده یا نصرت امروز؟

حمید میرزا خانی از کارشناسان انرژی می‌گوید: تولید گاز ایران حالا به بیش از ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است. اما افت فشار چاه‌ها در آینده و لزوم حفاری‌های عمیق، بدون جذب فناوری و سرمایه‌گذاری جدید منجر به پس‌رفت خواهد شد.”

میرزاخانی نگاه راهبردی دارد که به خوبی پویایی بازار گاز و اهمیت توسعه مداوم میدان‌ها را نمایان می‌کند. او بر نقش کلیدی دانش فنی و “مهندسی معکوس” در تاب‌آوری مقابل تحریم‌ها تاکید دارد و با واقع‌بینی هشدار می‌دهد اگر سرعت جایگزینی خطوط و تجهیزات کاهش یابد، بحران افت فشار می‌تواند چرخه نیروگاهی را تهدید کند.

او به عقب‌ماندگی ۱۰ ساله ایران در برخی تکنولوژی‌ها مانند کمپرسورهای پیشرفته اشاره دارد و تأکید می‌کند بهره‌وری بالا فقط با ورود نسل جدید فناوری، مانع کاهش درآمد و قدرت مانور می‌شود.‌

افزایش تولید گاز طی دو دهه اخیر یک رکورد بی‌سابقه ملی است، اما بازی «دو ماراتن»، نه یک «دو سرعت». افت فشار طبیعی، پیچیدگی حفاری در فازهای جدید و نوسازی دائمی خطوط انتقال، سرمایه، فناوری و آموزش می‌طلبد. جایی که نگاه کوتاه‌مدت یا سوگیری سیاستی، می‌تواند قاتل آینده باشد. کشورهایی مثل قطر با سرمایه‌گذاری بلندمدت و مدل‌های نوآورانه صادرات گاز، نشان داده‌اند پیروزی فقط با افزایش تولید رخ نمی‌دهد، بلکه متنوع‌سازی، فناوری و ذخیره‌سازی استراتژیک سه ضلع حیاتی‌اند.‌

۵. زیرساخت فرسوده در مقابل شبکه هوشمند: گرفتاری یا امید؟

الهام شجاعی استاد دانشگاه و کارشناس انرژی می‌گوید: مدیریت پایدار گاز نیروگاه‌ها فقط با بازنگری اساسی در خطوط انتقال و نوسازی ایستگاه‌ها ممکن است. بدون برنامه‌ریزی مستمر برای تعمیر و هوشمندسازی شبکه انتقال گاز، نقاط ضعف به سرعت به بحران بدل می‌شوند.

شجاعی بر نقش حیاتی داده‌محور بودن و پایش آنلاین شبکه تاکید می‌کند. او معتقد است بسیاری از خطوط انتقال ایران اکنون در دهه دوم و سوم عمر خود هستند و ورود تجهیزات دیجیتال و تعمیرات پیشگیرانه، زیاد شدن حوادث و خاموشی‌های ناگهانی را به شکل محسوسی کاهش داده است.

وی بر نقش بی‌بدیل تسهیل اعتبار و اختصاص منابع در بودجه سالانه و نیز همکاری بین سازمانی نفت و نیرو تأکید و عملکرد سالیان اخیر را مثبت اما شکننده ارزیابی می‌کند.

این بخش مهمی است که بسیاری نادیده می‌گیرند؛ یعنی انتقال از مدل سنتی خطوط حامل انرژی به مدل اکوسیستمی داده‌محور که با بهره‌گیری از حسگرهای هوشمند و آنالیز داده‌ها، مدیریت را واکنشی و دانش‌بنیان می‌کند. ایران با وجود تلاش‌های ستودنی، هنوز از تجربه جهانی فاصله قابل توجهی دارد اما اگر این روند جدی گرفته شود، اثربخشی آن در تثبیت امنیت انرژی کشور بی‌بدیل خواهد بود.‌

۶. پایداری واقعی، تلفیقی از سرمایه، فناوری و فرهنگ

احسان مؤمنی از دیگر کارشناسان حوزه انرژی معتقد است امنیت سوخت نیروگاه‌ها بدون توسعه زیرساخت، تربیت نیروی متخصص و جذب سرمایه امکان‌پذیر نیست. باید در کنار تولید، ذخایر استراتژیک ایجاد، فناوری روز وارد و مردم را به مصرف منطقی ترغیب کرد.

مؤمنی تحلیلی کلان از تقاطع سیاست‌گذاری، مدیریت مصرف و توسعه فناوری ارائه می‌دهد. وی هشدار می‌دهد: “تولید صرف، تنها بحران را عقب می‌اندازد. جامعه نیازمند آموزش و انگیزه برای مصرف منطقی، و صنعت نیازمند سرمایه‌گذاری ساختاری برای توسعه مخازن و ارتقای راندمان است.”

او سه راهبرد اصلی پیشنهاد می‌دهد: توسعه ذخیره‌گاه‌های گاز، تعرفه‌های منعطف و تشویقی، و انتقال فناوری‌های تعمیر پیشگیرانه به خطوط انتقال گاز؛ و معتقد است بدون مدل‌های اقتصادی شفاف و سیاست‌های جذاب برای سرمایه‌گذار، تاب‌آوری فعلی دیری نخواهد پایید.

اگر یک “چک‌لیست بقای انرژی” بخواهیم بنویسیم، حرف‌های دکتر مؤمنی خلاصه آن است. هرجا زمینه فرهنگی برای مصرف بهینه ساخته شود، هرجا نیروهای کاردان و متخصص بالنده و انگیزه‌مند حفظ شوند و هرجا خروجی پژوهش به شبکه فنی انتقال پیدا کند، آینده امن می‌شود. این همان بیس موفق مالزی و برخی کشورهای اروپایی در مدیریت انرژی است، که شاید وقت آن شده صادقانه به الگو گرفتن از آنها فکر کنیم.‌

جمع‌بندی دیدگاه‌ها: فصل مشترک‌ها و هشدارهای مهم

تحلیل همزمان صحبت شش کارشناس نشان می‌دهد دولت و صنعت برق ایران، با پایمردی مهندسان و متخصصان و نهادی‌سازی همکاری میان نهادهای کلیدی، تا امروز توانستند شوک انرژی را کنترل کنند. اما بدون نوسازی شبکه، تخصیص سرمایه داخلی و خارجی و عمق‌بخشی به فرهنگ مصرف، این مدل روبه رشد در معرض حرکت برگشتی است.

از طرفی، عمیق‌تر شدن تحریم‌ها و عقب‌ماندگی تکنولوژیک، تهدید بالقوه‌ای ایجاد کرده که با ادامه آن حتی موفقیت‌های فعلی به راحتی واژگون می‌شود. همچنین بحران زیست‌محیطی ناشی از بازگشت به سوخت‌های مایع در شرایط افت فشار گاز یا عدم هماهنگی، می‌تواند چهره‌ای منفی از توسعه پایدار ترسیم کند.

نتیجه‌گیری: آینده روشن در گرو جسارت و عقلانیت ملی

تا اینجا، توانسته‌ایم بواسطه دانش داخلی و هماهنگی میان بازیگران حوزه انرژی از پیمودن راه خاموشی فاصله بگیریم؛ اما آزمون‌های اصلی هنوز در پیش‌اند.

امنیت انرژی آینده ایران، نه در “عدد تولید گاز” بلکه در کیفیت نگهداشت شبکه، تاب‌آوری خطوط انتقال، سرمایه‌گذاری بلندمدت، روشنگری اجتماعی و تربیت مدیران آینده‌نگر تعیین می‌شود.

ادامه توسعه بدون جلب سرمایه (حتی در قالب فاینانس منطقه‌ای)، تسهیل ورود فناوری روز دنیا و به رسمیت‌شناختن نقش واقعی مردم در موفقیت ملی، رویایی دست‌نیافتنی است.

شاید امنیت فعلی برق، معجزه نباشد، اما محصول جسارت و ایمان صدها هزار متخصص ایرانی است که باید آنان را حمایت و نسل جوان‌تر را برای فردای متلاطم صنعت آماده ساخت.

گاز، ستون فقرات امنیت برق ایران است—اما این ستون فقط با عقلانیت و نوآوری، قرص و محکم خواهد ماند.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.