واقعیت این است که منابع مهم آبی کشور طی سالهای سال بیرویه و به دلیل نبود فرهنگ و الگوی مصرف درست و از همه بدتر پدیده تلخی به نام مصرفگرایی از بین رفته و جایگزینی برای آن پیدا نشد و حالا آن دست فرمان اشتباه، کشور را به ته جادهای رسانده که راه برگشتی برای آن وجود ندارد.
سالهاست از وزیر گرفته تا کارشناس و پژوهشگر از بحرانی به نام بحران آب در کشور صحبت میکنند؛ بحرانی جدی که به تعبیری از رگ گردن به ما نزدیکتر است، اما شاید این پرسش مطرح شود که چرا با گذشت سالهای متمادی این بحران حل نشده است.
به گزارش اعتماد، کارشناسان بر این باورند که مسوولیتپذیری اجتماعی که هم در فرهنگ و هم در قانون اساسی وجود دارد، افراد را در قبال حفاظت از محیطزیست مسوول کرده و به تعبیر دیگر مسوولیتپذیری اجتماعی به معنای تعادل بین اکوسیستم و اقتصاد است، اما اگر موازنه به نفع فعالیتهای انسانی و اقتصادی باشد، باعدم مسوولیتپذیری اجتماعی مواجه خواهیم بود. اما مردم این بحران را از زاویه دیگری میبینند؛ با توجه به انتشار اخبار مبنی بر اینکه بحران آب در کشور به دلیل مصرف بد در بخش کشاورزی است و بخش خانگی کمترین میزان مصرف را دارد، این موضوع در ذهن مردم متبلور میشود که خب بحران جای دیگری است و رفع آن بحران هم با دولت است نه آنها.
اما واقعیت این است که منابع مهم آبی کشور طی سالهای سال بیرویه و به دلیل نبود فرهنگ و الگوی مصرف درست و از همه بدتر پدیده تلخی به نام مصرفگرایی از بین رفته و جایگزینی برای آن پیدا نشد و حالا آن دست فرمان اشتباه، کشور را به ته جادهای رسانده که راه برگشتی برای آن وجود ندارد، غیر از آموزش و فرهنگسازی. ظرفیت زیستی یعنی میزان هکتار قابل کشت و آمارها نشان میدهد این مقدار در سطح جهان ۵/۱ هکتار به ازای هر نفر و در ایران این مقدار۷/۰ برای هر نفر است.
در حالی که میزان مصرف این منابع در جهان ۶/۲ و در ایران ۲/۴ است و این روند کشور را به سمت بحران و خشکسالی و ناترازی برده است. علیرضا رحمتی، رییس مرکز آموزش و ارتباط با صنعت پژوهشکده محیطزیست و نایبرییس انجمن ارزیابی محیطزیست ایران در مورد مسوولیتهای اجتماعی چندی پیش در گفتوگویی تاکید کرده بود که هنوز مشخص نیست کدام ارگان یا نهاد متولی آب است. اگر مدیریت یکپارچه، نظاممند و هماهنگ نسبت به استفاده از منابع محیطی وجود نداشته باشد، مشکلات همچنان ادامه خواهد داشت.
آب وجود دارد، اما درست استفاده نمیشود. متاسفانه سیاستهای غلطی که اتخاذ شده، مشکلات بیشماری ایجاد کرده، بنابراین طبق بند ۱۵ سیاستهای کلی محیطزیست، ارتقای آگاهی و دانش زیستمحیطی جامعه ضرورت دارد تا مسوولیتپذیری اجتماعی نیز شکل گیرد. او به این موضوع هم اشاره کرده بود که آموزشهای محیطزیستی در بین مردم رواج پیدا نکرده و از فناوری و تکنولوژی در این مسیر استفاده نشده است.
در جهان از هر مترمکعب آب ۳ کیلوگرم محصول به دست میآید، در حالی که در ایران این مقدار ۱۰۰ گرم است. در فرهنگ مصرفگرایی دچار مشکل هستیم و اگر هر فرد مسوولیت اجتماعی را در این حوزه رعایت کرده و مسوولان نیز به وظیفه خود عمل کنند قطعا مشکلات کاهش خواهد یافت.
سال ۹۷ اردکانیان، وزیر وقت نیرو گفته بود که برخلاف شایعات و اظهارنظرهای غیرکارشناسی، در حال حاضر صادرات آب و برق به صفر رسیده است. فضایی از کم اعتمادی در تمامی سطوح جامعه قابل مشاهده است و مسائلی همچون کم بارشی، وضعیت نامناسب منابع آبی زیرزمینی یا اقتصاد نامتوازن بخش آب و انرژی که در مجموعه وزارت نیرو به عنوان تهدید جدی تلقی میشود، باید به درستی و با دقت بررسی و در این زمینه اظهارنظرهای کارشناسی انجام شود.
او روی این موضوع هم تاکید داشت که افزایش سطح رضایتمندی مردم با شیوههای درست اجرا و نظارت به دست میآید، ولی ما در سال جاری در بدترین وضعیت کمآبی و خشکسالی در نیم قرن اخیر قرار گرفتیم؛ بهطوری که اکثر استانها با مشکلات و دغدغههایی در این زمینه دست و پنجه نرم میکنند و در آخر هم سراغ حساب و کتاب و محاسبه مصرف مردم رفته و گفته بود ما دوست نداریم با ابزار قیمت، مشترکان آب و برق را جریمه کنیم، اما در صورت تداوم این وضعیت، بهای آب و برق مصرفی پرمصرفها تصاعدی محاسبه خواهد شد.
کاش حالا پس از گذشت هفت سال از صحبتهای وزیر و اعمال جریمه برای پرمصرفها، او بیاید و بگوید که کدام یک از سیاستهایی که در این زمینه اجرا کردید منجر به نتیجه درست و منطقی شده است. البته این پایان ماجرا نیست، در دولت ابراهیم رییسی هم دستفرمان همانی بود که از دولت قبل به آنها به ارث رسیده بود با این تفاوت که علیاکبر محرابیان پا را از همه واقعیتها فراتر گذاشت و در نوزدهمین اجلاس عمومی شورای عالی استانها از موضوعی صحبت کرده بود که هیچ رد و نشانی از حقیقت در آن نبود.
او گفته بود: ۵۰ سال پیش سرانه آب مصرفی هر ایرانی سه هزار و ۶۰۰ مترمکعب در سال بوده، اما اکنون این میزان به کمتر از یکهزار و ۲۰۰ مترمکعب رسیده است. این کاهش در شرایطی است که میزان واحدهای صنعتی و کشاورزی که وابسته به آب است چندین برابر افزایش یافته و در پایان هم تاکید کرده بود فرهنگ صرفهجویی در این شرایط بسیار ضروری و رعایت الگو بسیار مهم است. یعنی وزیر نیروی دولت سیزدهم از موضوعی صحبت کرده بود که بارها و بارها از زبان همه گفته شده بود، اما باز هم بدون خروجی درست و کارآمد.
عباس علیآبادی، وزیر نیروی دولت چهاردهم هم با همان دستفرمان وزرای قبلی پیش میرود و عملا برنامهای برای الگوی مصرف آب ندارد. او در آخرین صحبتهایی که در سفرش به جلفا داشت، گفته بود: روند اصلاح الگوی مصرف با شیبی ملایم در حال پیگیری است!
بررسی یک الگوی مصرف بهینه و دلایل اجرایی نشدن آنچه تا به امروز در دولتها بیان و اجرا نشده، بهانه گفتوگوی ما با «ستاره حجتی»، فعال حوزه آب شد. او تاکید میکند: به نظرم وضعیت آب در کشور دیگر در مرحلهای است که خیلی نباید به دنبال این باشیم که چه کسی مقصر است؟
این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
*به نظر شما نبود فرهنگ الگوی مصرف به چه عواملی بستگی دارد؟
ببینید در مورد این سوال که میگویید نبود فرهنگ و الگوی مصرف به چه عواملی بستگی دارد، باید بدانیم در مورد مصرف چه بخشی صحبت میکنیم؟ الگوی مصرف کجا؟ الگوی مصرف بخش صنعت؟ الگوی مصرف بخش کشاورزی؟ الگوی مصرف بخش شرب؟ درباره کدام بخش صحبت میکنیم؟ تقریبا ما در هر سه این بخشها، به بدترین شکل مصرف میکنیم و بخشی از آن حوزه فرهنگی است و بخشی حوزه فرهنگی نیست.
مثلا در حوزه کشاورزی یا صنعت، ما نمیتوانیم بگوییم فقط فرهنگ الگوی مصرف نداریم. کشاورزی خیلی مهم است، چون بزرگترین مصرفکننده آب کشور است. اما در حوزه خانگی ما میتوانیم بگوییم بخشی از بد مصرفی ما مربوط به فرهنگ مصرف است. فرهنگی که نمیتوانیم آن را صرفا متوجه ذینفع نهایی کنیم. یعنی کسی که در خانه شیر آب را باز و از آب استفاده میکند.
*بیایید همین موضوع را جدیتر نگاه کنیم؛ اینجا و در این فرآیند مردم مقصر هستند یا دولت یا هر دو؟
به نظرم وضعیت آب در کشور دیگر در مرحلهای است که خیلی شاید این سوال درستی نباشد که چه کسی مقصر است، باید درباره یک سیستم مقصر صحبت کنیم؛ یک نظام مقصر و نظام غلط مدیریت منابع آب. تنها حرف قطعی که دربارهاش میتوانیم بزنیم، این است که نظام مدیریت آب در کشور ما، نظامی ناکارآمد است و همه این بخشها مقصرند نه صرفا دولت. آنجایی که پای قانون هم وسط میآید، آنجایی که پای دستگاه ناظر، قوه قضاییه، دولت، مردم، نهادهای آموزشی، تشکلها، انجیاوها و دانشگاهها وسط میآید، همه در ایجاد این نظام ناکارآمد مقصر هستند.
یک نکته دیگری که لازم است بگویم اینکه فقط اگر داریم به فرهنگ، به عنوان الگوی رفتاری مصرفکننده نهایی نگاه میکنیم و منظورمان از فرهنگسازی توجه یا ایجاد تغییری در الگوی مصرفکننده نهایی است، شاید مهمترین موضوعی که باید بگوییم، این است که در حوزه فرهنگسازی، فقط یک امر فرهنگی مغفول نمانده، بلکه یک امر قانونی مغفول مانده است، چون قانون دستگاههایی را برای انجام اقداماتی در حوزه فرهنگی در مدیریت منابع آب کشور مکلف کرده و این دستگاهها آن اقدامات را انجام ندادند یا اگر انجام دادند، به نازلترین کیفیت ممکن آن را انجام دادند.
*اینکه هنوز بعضیها با شلنگ حیاط و کوچه را میشویند ریشه در چه چیزهایی دارد؟
اول اینکه به نظر من اساسا شستن حیاط یا کوچه با شلنگ یا با شیر آب باز مسواک نزنید یا در حمام غرق افکارتان نشوید، این تبلیغات جدیدی که میبینیم آدرس غلط دادن به معضل مدیریت آب در کشور است. مساله مدیریت آب در کشور اساسا با اینکه ما حیاطمان را با شلنگ نشوییم، نیست، اما حتما بخشی از رفتارها باید اصلاح شود؛ اما وقتی داریم از شبکه شرب و شبکه خانگی صحبت میکنیم یعنی تمرکزمان روی کمترین بخش مصرف است.
داریم فشارمان را روی بخشی میگذاریم که کمترین استفاده را از حوزه آب دارد. عقل سلیم میگوید مدیریت منابع آب کشور باید به سمت اصلاح الگوی مصرف بخشی که بیشترین سهم را از منابع آب دارد، برود. به هر صورت برگردم به سوال اینکه چرا عدهای هنوز با آب حیاط را جارو میکنند؛ این دقیقا بزرگترین خلأ حقوقی آب در کشور است.
وقتی شما میگویید آب انفال است و آن را به سادهترین و ارزانترین صورت ممکن باید در اختیار همه قرار دهید، اصطلاحا آب را مفتفروشی میکنید، این کالای مفت اینطور استفاده میشود. وقتی شما با صرف هزینه هنگفت، تمام آبی که در لولهکشی با استاندارد شرب میآورید، اما با صرف هزینه هنگفت، مفت به مردم میدهید، اساسا کسی آب را به عنوان کالای با ارزش نگاه نمیکند. در حوزه کشاورزی، صنعت، در بخش خانگی هم نگاه نمیکند.
عاقبتی برای من به عنوان مصرفکننده بد وجود ندارد. حتی زمانی که من مشمول جرایم روی قبضهای آب میشوم، مگر این جرایم چقدر است؟ الان هم این موضوع، یک موضوع واقعی نیست که لقلقه زبان شده و همه میگویند آب. باور کنید اگر آب به همان سیستم گذشته تامین شود و ما در بخش تامین نلنگیم، مردم دوباره همانطور مصرف میکنند. همه بخشها همانطور مصرف میکنند. این گشادهدستی از روز اول در کشور وجود داشته، درباره مهمترین منبع زیستی کشور یعنی آب، آن هم این بوده که آب را رایگان به مردم بدهید.
این آب، ارزان و انفال مصرفش به هر شکل ممکنی جزو حقوق من مصرفکننده تعریف شده در حالی که اما و اگری بر چگونگی مصرف روی آن گذاشته نشده که به نظر من یکی از بزرگترین مشکلات حقوقی در مدیریت منابع آب ایران همین است و همه اینها دست به دست هم میشده که من با شلنگ حیاطم را بشویم، کشاورز چاه غیرمجاز بزند، از چاه مجاز بیش از حد برداشت کند، سراغ روشهای دیگر برود، محصول آببر بکارد، صنعت طلبکار تامین آب باشد و همه مثالهایی که میتوانید از تخصیص اشتباه آب بدهیم.
*چه عواملی باعث شده تا به امروز شاهد اجرایی نشدن یک برنامه درست و منسجم در الگوی مصرف باشیم. اساسا بهبود شرایط و وضعیت منابع آبی با فرهنگسازی یا تغییر الگوی مصرف بهتر میشود؟
تلقی ما از حوزه فرهنگسازی در مصرف آب کمی تلقی اشتباهی است. برای اینکه ما باید یکسری بنیانهایی را درست کنیم، بعد از اینکه این بنیانها را درست کردیم، حالا بر ضرورت یکسری اصلاحات فرهنگی هم کار کنیم. به عنوان مثال، من میگویم قانون تکلیف کرده، برنامه ششم هم تکلیف کرده که تمرکزش بر بهبود بیلان منفی آب باشد. برنامه هفتم هم تکلیف کرده که کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی را لحاظ کند.
حالا بماند که با بخشهایی که مربوط به حوزه افزایش تولیدات بخش کشاورزی است، تناقض دارد؛ به عنوان مثال برای ما تکلیف کرده که تلاش کنیم در بخش کشاورزی، مصارفمان را بهبود ببخشیم. یکسری راهکارهای قانونی و تکالیفی هم مشخص کرده یا در بخش صنعت تکلیف کرده و راهکار داده و گفته شما برای بخش صنعت از آب نامتعارف استفاده کنید؛ پسابتان را تصفیه کنید. من با طرح انتقال آب از دریا موافق نیستم، اما قانون گفته نهایت از دریا آب بکشند.
در بخش شرب خانگی گفته که شبکهتان را اصلاح کنید و تمهیدی در نظر بگیرید که با دستگاههای دیگر مردم در خانههایشان مجهز به ادوات کمآببر باشند. خانه را با بخارشوی تمیز کنند، به جای ۱۵۰ لیتر آب، ۲ لیتر آب برای تمیز کردن یک خانه ۱۰۰ متری استفاده کنند. اما نکته مغفول مانده این است که آقای شهرداری به سازندهای که ماشین ظرفشویی و ماشین لباسشویی و شیرآلات کمفشار در خانهاش قبل از فروش نمیگذارد، پایانکار ندهد.
این میشود حوزه فرهنگ و ما ناگزیر به این خواهیم بود. فرهنگسازی اینطور نمیتواند اتفاق بیفتد که ما در خیابان بنر بزنیم که در حمام در افکارتان غرق نشوید؛ تهران شهر حساس به آب. مثلا این بنر که شهرداری تهران یک تایمی زده بود که تهران شهر حساس به آب. معنایش چیست؟ مثلا تهران شهر حساس به آب یعنی چه؟ معنایش چیست؟ چه ایدهای را دنبال میکند؟ اگر من مخاطب این بیلبورد را میبینم قرار است چه چیزی را درک کنم؟
چه چیزی را متوجه شوم؟ چه کاری انجام دهم؟ من فکر میکنم یک مقداری فرهنگسازی تعریف ناصحیحی دارد. آیا آنقدر که سازمان ترویج جهاد کشاورزی میتواند در حوزه کشاورزی فرهنگسازی انجام دهد؛ آیا آنقدر که دانشگاه میتواند این کار را انجام دهد، مثلا بنرهای شهرداریها در سطح شهر میتوانند این کار را انجام دهند؟ نه نمیتوانند، چون بر اساس فرهنگ، آگاهی و علمی میآید.
شما نمیتوانید فرهنگ را به مردم دیکته کنید. من کشاورز قانون است که میتواند مجابم کند بیشبرداشت آب نداشته باشم؛ فرهنگ شخصیام نمیتواند و کشور نمیتواند به فرهنگ شخصی واگذار کند. این حوزههاست که اگر دانشگاه، قانون و نظارت اصلاح شود، به مرور فرهنگ اصلاح میشود. آن وقت طی چند نسل به نظر من نهادینه میشود و در تربیت بچههای ما جای میگیرد.
پیشنهاد و توصیه شما چیست؟
آب تا زمانی که به شکل گسترده در اختیار همه آدمها بود، اصلا محل دغدغه کسی نبود. یعنی از زمانی که گفته شد بحران آب وجود دارد، کشاورزان در اصفهان که دیگر آبی در دسترس نداشتند که کشاورزی کند در کرمان و جاهای مختلف هم همینطور تازه آن زمان که دولت، مردم، کارشناس، همه بخشها، رسانه به این فکر افتادند که آب یک وضعیت خیلی مهمی دارد. برای کشاورز و همه افراد به هر قیمتی باید آب تامین شود، چون معیشتش با آن گره خورده است.
اساسا اینکه چگونه میتوانیم سبد معیشت مردم را تنوعبخشی کنیم، اینکه چگونه میتوانیم اصلاح کنیم و میتوانیم نان مردم را از طرقی غیر از اینکه تمام منابع زیستی کشور را ببلعیم، تامین کنیم محلی از اعراب نداشته است. همیشه هم دیدگاه تامین آب، از اعتراضات اجتماعی و… واهمه داشته به همین خاطر، هرگز برنامهای به درستی وقتی این نگاه غالب است، اجرا نمیشود. ما در حوزه آب قانون کم نداریم. قانون سازگاری با کمآبی را داریم، نقشه راه آب کشور را داریم.
در برنامههای ۵ساله توسعه، بخش کشاورزی، بخشهای متفاوتی به حوزه آب پرداختند، اما ضعیفترین قوانین را در بخش آلودگی آب داریم. در سایر بخشها، مخصوصا بخشهای تامینی کمبود قانون و مقررات که نداریم و همیشه چیزهای دیگری است که بر مدیریت منبع آب ارجح است. ما اصلا نگفتیم کشاورزی کشور تولید نکند یا چرخ صنعت کشور نچرخد، ولی نه به این قیمت که ما تمام منابع زیستی کشور را ببلعیم.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.