لارنس فریدمن، استاد بازنشسته مطالعات جنگ در کالج کینگز لندن و از چهرههای برجسته تحلیل استراتژیک و سیاست خارجی بریتانیاست؛ او در یادداشتی که در نشریه نیو استیتس من منتشر شده سیاستهای دونالد ترامپ درباره دو بحران هستهای کره شمالی و ایران را تحلیل کرده است. فریدمن نشان میدهد چگونه ترامپ با رویکردی شخصی، احساسی و گاه نمایشی، بدون دستیابی به نتایج ملموس، هر دو پرونده را پیچیدهتر کرده است.
فریدمن مدعی است که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای است و رسیدن به توافق جدید و تضاد میان انتظارات ترامپ و واقعیتهای ژئوپلیتیکی از چالش های پیش روی آمریکاست.
گزارش زیر بخشهایی از یادداشت فریدمن است؛
ترامپ چگونه دو بحران هستهای را به بن بست کشاند؟
در دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ، دو موضوع اصلی در سیاست خارجی او به گسترش تسلیحات هستهای مربوط میشد. با این حال، او با این دو مورد کاملا متفاوت برخورد کرد؛ در مورد اول، کره شمالی برنامهای فعال برای توسعه تسلیحات داشت که باراک اوباما تلاش کرده بود آن را مهار کند، اما موفق نشده بود. ترامپ سعی کرد از طریق مذاکره مستقیم، در نقطهای که اوباما شکست خورده بود، موفقیت به دست بیاورد.
مورد دوم به ایران مربوط میشد؛ پس از مذاکرات طولانی با مشارکت روسیه و کشورهای اروپایی، اوباما در سال ۲۰۱۵ به توافقی با ایران رسید که به «برجام» معروف شد. این توافق، برنامه هستهای ایران را با محدود کردن غنیسازی اورانیوم مهار میکرد. ترامپ این توافق را یک توافق بد خواند، صرفا به این دلیل که اوباما آن را امضا کرده بود و برای نشان دادن توانایی خود در دستیابی به توافق بهتر، از آن خارج شد.
در نهایت، برنامههای هستهای هر دو کشور در پایان دوره اول ترامپ نسبت به آغاز دوره، کمتر مهار شده بودند.
ترامپ تلاش شخصی زیادی برای توقف برنامه هستهای کره شمالی کرد که در مقاطعی نیز موجب شرمساری شد! در سال ۲۰۱۷، او جنگ لفظی تندی با کیم جونگ اون بر سر آزمایشهای موشکی و هستهای آغاز کرد و تهدید به «آتش و خشم» کرد، اما زمانی که احتمال دیدار با کیم در سال بعد پیش آمد، فورا آن را پذیرفت. کیم با خوشحالی، دیدار با رییسجمهوری آمریکا را به عنوان دیداری برابر قبول کرد.
ترامپ به طرز عجیبی جذب رهبر کره شمالی شد و درباره علاقهاش به کیم با تعابیری شبیه به تعابیر عاشقانه نوجوانان سخن گفت. اولین دیدارشان در سنگاپور هیجان زیادی ایجاد کرد، اما نشان داد دیپلماسی ترامپ ترکیبی از توهم توانایی او در جوش دادن معامله و بی توجهی عمدی به جزئیات است.
هیچ احتمال جدیای وجود نداشت که کیم تنها دارایی بینالمللی خود را کنار بگذارد. پیشرفتی حاصل نشد و اکنون تخمین زده میشود که کره شمالی حدود ۵۰ سلاح هستهای و مواد لازم برای ساخت تعداد بیشتری سلاح اتمی در اختیار دارد.
پس از بازگشت ترامپ به قدرت، او به ندرت به این موضوع اشاره کرده، جز اینکه با حسرت گفته: «او من را دوست داشت، من هم او را دوست داشتم، خیلی خوب کنار میآمدیم».
در مورد ایران، انتقاداتی به برجام وارد بود: مدت آن کافی نبود، برنامه موشکی ایران را در بر نمیگرفت و به ایران اجازه میداد با رفع تحریمها منابع مالی برای اقداماتی که گفته میشد موجب بیثباتی در منطقه میشود، به دست آورد. با این حال، ایران در برجام متعهد شده بود و «تحت هیچ شرایطی» به دنبال تسلیحات هستهای نرود.
بر اساس برجام غنیسازی اورانیوم تا حد ۳.۶۷ درصد محدود شده بود؛ بسیار پایینتر از سطح ۹۰ درصد مورد نیاز برای ساخت بمب. تعداد سانتریفیوژها نیز از ۱۹ هزار به ۶ هزار کاهش یافت و ایران با بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت کرد.
ترامپ پس از خروج از برجام در ۲۰۱۸، کارزار «فشار حداکثری» با تحریمهای شدید را آغاز کرد. پیشنهادهای او برای توافق جدید شامل محدودیتهای سختتر، تغییر رژیم در ایران، توقف حمایت از گروههای رادیکال و محدودیت بیشتر در برنامههای موشکی و هستهای بود.
نه تنها این پیشنهادها به مذاکرات جدید منجر نشد، بلکه ایران سانتریفیوژهای بیشتری را فعال کرد و به سطح بالاتری از غنیسازی رسید. نویسنده این یادداشت مدعی شده در پی اعمال تحریمها، ایران از طریق حوثی ها به نفتکشها و تاسیسات عربستان حمله کرد. در ابتدای سال ۲۰۲۰، ترامپ دستور ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، را صادر کرد.
در دوره بایدن مذاکراتی انجام شد، اما تحولات جهانی اجازه تمرکز نداد. با وجود احتمال بازگشت ترامپ، ایران تمایلی به توافق جدید نداشت. حالا ترامپ در شرایطی به کاخ سفید بازگشته که ایران به آستانه ساخت سلاح هستهای رسیده است. گزارشی جدید از آژانس انرژی اتمی نشان میدهد ایران به اندازه لازم برای ساخت ۹ سلاح اتمی، اورانیوم با غنای ۶۰ درصد غنی کرده است.
بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، اگر تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ توافقی حاصل نشود، سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) میتوانند مکانیسم «بازگشت خودکار تحریمها» (مکانیسم ماشه) را فعال کنند. ایران هشدار داده اگر چنین شود، از پیمان عدم اشاعه هستهای (NPT) خارج خواهد شد که این نشانهای روشن از حرکت به سمت تسلیحاتی شدن است.
چرا رسیدن آمریکا به یک توافق با ایران محتمل است؟
چرا اکنون امکان پیشرفت وجود دارد؟ مهمترین دلیل، ضعف شدید ایران است. اقتصاد کشور به علت تحریم و سوءمدیریت در شرایط وخیم است. قیمت نفت در حال کاهش است. جایگاه منطقهای ایران با شکستهای گروههای نیابتیاش مثل حماس و حزبالله و سقوط رژیم اسد در سوریه (پاییز ۲۰۲۴) کاهش یافته است. تنها حوثیها در یمن مقاومت کردهاند و آنها نیز با ترامپ به آتشبس رسیدهاند. رییسجمهور، مسعود پزشکیان، تمایل به بهبود روابط با غرب را اعلام کرده است.
کشورهای عربی که قبلا ترامپ را به اتخاذ مواضع سخت علیه ایران تشویق میکردند، اکنون آرامتر شدهاند و ایران را تهدید جدی نمیبینند. پس از حمله حوثیها به آرامکو در ۲۰۱۹ و عدم پاسخ آمریکا، آنها متوجه شدند آمریکا لزوماً به خاطر آنها وارد جنگ نخواهد شد و روابط خود را با ایران بهبود بخشیدند. عربستان ترجیح میدهد ترامپ در قدرت باشد، چون به حقوق بشر اصراری نداشته و با فروش سلاح مشکلی ندارد.
اما اکنون اسرائیل نگرانترین بازیگر است؛ نتانیاهو خواهان حفظ لحن تند ترامپ در دوره اول است. اما ترامپ و دیگر رهبران غربی، از جنگ غزه فاصله گرفتهاند و نفوذ نتانیاهو کاهش یافته. شایعاتی از آمادگی اسرائیل برای حمله به تأسیسات هستهای ایران وجود دارد، اما این اقدام پرخطر است و بدون حمایت آمریکا امکانپذیر نیست. ترامپ به نتانیاهو گفته است که میخواهد مساله را دیپلماتیک حل کند و از تشدید تنش توسط اسرائیل استقبال نخواهد کرد.
هر چند ترامپ بعید است به توافقی بهتر از برجام برسد، اما اگر توافقی ولو ضعیف حاصل شده و موضوع از دستور کار سیاست خارجی خارج شود، مخالفت زیادی در داخل نخواهد داشت. منتقدان برجام و مذاکرات امروز ترامپ با ایران میگویند تنها راه قطعی توقف برنامه هستهای ایران، اقدام نظامی است. اما ایران با پراکندن تأسیسات هستهای در سراسر کشور، استحکام آنها و ایجاد سامانههای پدافندی، این کار را سخت کرده است. حمله نظامی، عملیات گسترده و طولانی لازم خواهد بود که خطر آغاز جنگی جدید در خاورمیانه را در پی دارد.
پنتاگون اکنون بر درگیری احتمالی با چین تمرکز دارد و اگر ترامپ به توافقی، هرچند ناقص و برای حفظ ظاهر برسد، علاقهای به استفاده از تجهیزات در حمله به تأسیسات زیرزمینی ایران ندارد.
چرا ترامپ هنوز با ایران به توافق نرسیده؟
با این حال، ترامپ با مشکل تفاوت بین خواستههای ادعاییاش و واقعیات توافق احتمالی روبهروست. در ۲۰۰۳ لیبی با برچیدن کامل برنامه هستهای موافقت کرد؛ الگویی که اسرائیل آن را تنها گزینه مناسب برای ایران میداند. اما سرنوشت قذافی، که در ۲۰۱۱ در شورشی با حمایت غرب کشته شد، الهامبخش نیست. در حال حاضر ترامپ و فرستادهاش ویتکاف، خواستار توقف کامل غنیسازی شده اند، اما در مواردی هم به احتمال مصالحه اشاره کردهاند. طرحهایی هم ایجاد یک کنسرسیوم منطقهای غنیسازی ارائه شده است.
اما برای ایران، توقف غنیسازی خط قرمز است. رهبران ایران در خواست توقف غنیسازی را «افراطی و غیرقابل قبول» خواندهاند. عباس عراقچی پیش از آخرین دور مذاکرات در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «درخواست صفر سلاح هستهای = توافق داریم. درخواست صفر غنیسازی = توافق نداریم.» ایران میگوید قصد ساخت سلاح ندارد و باز هم میتواند چنین تعهدی بدهد، اما خواهان حفظ بخشی از غنیسازی است، در عوض خواهان تضمین اجرای توافق و رفع تحریمهاست. ایران تلاش میکند با تحریک ذهنیت تاجرماب ترامپ، توافق را برای او جذاب جلوه دهد.
گزارشها نشان میدهند آمریکا پیشنهادی اولیه به ایران داده که غنیسازی محدود در سطح پایین در خاک ایران و برای مدتی مشخص مجاز باشد. البته غلظت باید به ۳ درصد کاهش یابد و همه فعالیتها در تأسیسات روی زمین انجام شود. همچنین ساخت تأسیسات جدید ممنوع و زیرساختهای کلیدی باید برچیده شود، و تحقیق روی سانتریفیوژها متوقف شود. نظارت شدید نیز شرط خواهد بود.
تنها پس از پایبندی واقعی، کاهش تحریمها آغاز میشود. برخی گزارشها نشان میدهند ایران این پیشنهاد را رد میکند، اما احتمال ارائه پیشنهاد متقابل وجود دارد. اگر برنامه گستردهتری برای کاهش تحریمها مطرح شود، پاسخ ایران نیز مثبتتر خواهد بود.منتقدان، از جمله اسرائیل و اعضای کنگره، خواهند گفت که توافق پیشنهادی هیچ اشارهای به برنامه موشکی ایران یا حمایت از گروههای رادیکال ندارد. کشورهای عربی نیز خواهان عدم مداخله ایران در امور داخلی خود هستند. اما آنچه برای ترامپ و اروپا مهمتر است، نقش ایران به عنوان تامینکننده اصلی تسلیحات برای روسیه در جنگ اوکراین و شریک اقتصادی فعال چین است. انتظار تغییر سیاست خارجی ایران برای رسیدن به توافق هستهای در ازای رفع تحریمها، خوشبینانه است. با این حال، اگر دولت ترامپ تلاشی نکند، از سوی منتقدانش به مماشات و شکست در برابر کشوری متهم می شود که در آستانه رسیدن به سلاح اتمی استو
لاف ترامپ درباره رسیدن به «توافق بهتر از برجام» احتمالاً محقق نخواهد شد. اما حالا با این سؤال روبهروست: آیا یک توافق نسبی، بهتر از رها کردن ایران بدون محدودیت یا اقدام به یک حمله نظامی بدون پشتوانه نیست؟
منبع: رویداد 24