آژانس انرژی اتمی اطلاعات حساس ایران را به اسرائیل میدهد
خبرگزاری فارس نوشت:
بررسی اسناد بهدست آمده نشان میدهد نامههای رسمی و محرمانه ایران به آژانس که حاوی اطلاعات حساس بوده، از طریق کانالهای پنهان در اختیار نهادهای جاسوسی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
یک منبع آگاه تأکید کرد: «این اسناد به وضوح نشان میدهد آژانس بینالمللی انرژی اتمی به جای ایفای نقش بیطرفانه، به ابزاری در خدمت اهداف رژیم صهیونیستی تبدیل شده است».
پیشتر نیز گزارشهایی درباره افشای نام دانشمندان هستهای ایران از طریق آژانس منتشر شده بود که منجر به ترور تعدادی از این فرهیختگان شد. کشف اخیر، سابقه مشکوک آژانس در نقض حریم اطلاعاتی کشورها را تأیید میکند.
با توجه به ماهیت افشاگریهای اخیر، انتظار میرود وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اقدامات دیپلماتیک قاطعی را در قبال این تخلفات آشکار آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام دهد. تحلیلگران معتقدند این اسناد، پرده از همکاریهای پنهان نهادهای بینالمللی با قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی برداشته و سوگیریهای آژانس را به وضوح نشان میدهد.
در همین رابطه رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای طی نشستی خبری در وین، از دستیابی ایران به اسناد بسیار محرمانه آژانس خبر داده است. رافائل گروسی از وجود شواهدی قاطع سخن گفت که مطابق آنها، ایران به اسناد بسیار محرمانه آژانس دست یافته است. البته گروسی تاکید کرد این موضوع به چند سال پیش بر می گردد.
او در این باره گفت: «ما توانستیم بهروشنی تشخیص دهیم که این اسناد که متعلق به آژانس بودهاند در اختیار مقامهای ایرانی قرار گرفتهاند و این موضوع مایه نگرانی است».
مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای در پاسخ به سوالی در مورد ماهیت این اسناد ادعایی و این که آیا اسرائیل اسنادی که در دست ایران بوده را به آژانس داده اظهار داشت: «این نهاد اسنادی را از کشورهای عضو دریافت کرده و ارزیابیهای مستقل خود را در مورد اسناد، تجهیزات و غیره دارد».
******
اروپا، اینستکس و یک اعتراف دیرهنگام توسط ظریف
روزنامه فرهیختگان نوشت:
محمدجواد ظریف که سابقه پری از اظهارات و اقدامات نسنجیده داشته و بارها نیز علیرغم نادیده گرفتن انتقادها به رویکردش در سیاستخارجی، درنهایت از موضع خود عقب نشسته است در جدیدترین اعتراف خود در نخستین کنفرانس بینالمللی مطالعات اروپا و آمریکا گفت: «اشتباه میکردیم که از اروپا توقع داشتیم اینستکس راه بیندازد؛ چون حوزه رقابتش را آنجا تعریف نکرده است.»
او اظهاراتش را اینگونه ادامه داد: «اروپاییها در مذاکرات میگفتند برجام را رعایت کردیم، گفتم اگر رعایت کرده بودید که شرکتهای شما از اینجا نمیرفتند.» ظریف درحالی اعتراف میکند اروپا ضمن عدم تعهد به برجام به سازوکار اینستکس که با هدف جبران خروج آمریکا وضع شده بود نیز پایبند نبوده که او چند روز پیش از تصویب برجام در مجلس در نشست بررسی برجام در شورای راهبردی روابط خارجی در پاسخ به سؤال فوأد ایزدی که گفته بود چه الزام حقوقی برای اجرای تعهدات طرف مقابل آنهم پس از آنکه ایران به تعهداتش در برجام عمل کرد، وجود دارد، گفت: «آمریکا چارهای جز پایبندی به برجام ندارد.»
ظریف در پاسخش به ایزدی تأکید کرد: «در صورت عدم پایبندی آمریکا مقبولیتش در دنیا را از دست خواهد داد. و اگر تحریمها را برگرداند کسی آن را اجرا نمیکند.» اما در نهایت آمریکا از برجام خارج شد و کشورهای اروپایی نیز که به همین تحریمها پایبند ماندند سازوکار اینستکسی که برای دور زدن تحریمهای یکجانبه آمریکا راه انداخته بودند را به کار نگرفتند.
برای همین هم همانطور که ظریف نیز اشاره کرده است شرکتهایشان ایران را ترک کردند. اروپایی که به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرده اکنون تهدید کرده است که مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال میکند. طرف اروپایی با استناد به سازوکارهای معیوبی همچون اینستکس میخواهد بگوید علیرغم خروج آمریکا از برجام اروپا با چنین سازوکارهایی به برجام پایبند مانده است؛ حال آنکه این سازوکارها در نهایت خروجی نداشت و شرکتهای اروپایی نیز تحت فرمان آمریکا یک به یک از مسیر تعاملی که پس از برجام با ایران شروع کردند عقبنشینی کرده و با آمریکا همراه شدند تا امروز ظریف اینگونه به اشتباهش در پذیرش این سازوکار اعتراف کند.
این نخستین بار نیست که ظریف مسیر بنبستی را تا انتها طی کرده و در نهایت از موضع خود بازمیگردد. البته هیچ مقام و مسئولی نمیتواند ادعا کند که در تمام دوران مسئولیتش هیچ اشتباهی نکرده اما آنچه محل انتقاد قرار دارد این است که آن فرد علیرغم انتقادهای متعددی که به رویکردش میشود به طی کردن یک مسیر غلط اصرار به خرج داده و با دلخوش کردن به تشویقهای جامعه هواداری برای یک کشور هزینههای کلان تراشیده و در نهایت نیز به اشتباهاتی اعتراف کند که خیلی زودتر به او گوشزد میشدند اما شنیده نمیشدند.
******
پرونده ایران به شورای امنیت برود، باب مذاکرات با آمریکا بسته خواهد شد
اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست شورای حکام و مطرحکردن اتهامات بیمبنا علیه ایران، باعث شده تا بسیاری از تحلیلگران این سخنان را مقدمهای برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل قلمداد کنند. علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالملل در اینباره با روزنامه «صبحنو» گفت و گو کرده که بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* چند موج سنگین ما را تحت فشار قرار دادهاند که این موجها کاملا هماهنگ هستند؛ آمریکا، کشورهای اروپایی و اسرائیل در رأس آن قرار دارند. این موج رسانهای سنگین علیه ما بسیار فعال شده است. پیشتر نیز درباره این موضوع صحبت شده بود. اکنون دلیل برگزاری این نشست روشن است.
* احتمال صدور قطعنامه وجود دارد، اما اینکه این قطعنامه به شورای امنیت برود، کم است. بااینحال، آمریکا و کشورهای اروپایی ممکن است از این قطعنامه بهعنوان ابزاری برای گروگانگیری سیاسی علیه ایران استفاده کنند.
* در حال حاضر منتظریم ببینیم آیا موضوع به شورای امنیت ارجاع داده خواهد شد یا خیر. تصور نمیکنم چنین اتفاقی بیفتد، زیرا اگر به شورای امنیت برود، باب مذاکرات بسته خواهد شد و حتی برای خود آمریکا و اروپا هم مشکلساز خواهد بود. ایران ممکن است واکنشهایی نشان دهد. به نظر من، قطعنامه احتمالا صادر خواهد شد، اما به شورای امنیت نخواهد رفت و هدف اصلی آن افزایش فشار بر ایران خواهد بود.
* تصویب این قطعنامه این موضوع میتواند مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا را دچار وقفه کند، اگرچه ممکن است مسیر کلی مذاکرات را تغییر ندهد. برای اولینبار، اروپا و آمریکا در این زمینه به یک اجماع رسیدهاند و معتقدند اکنون بهترین فرصت برای تصویب قطعنامه علیه ایران است. بااینحال، به جای ارجاع مستقیم به شورای امنیت، قصد دارند آن را بهعنوان ابزاری برای تهدید و فشار سیاسی حفظ کنند.
******
ایران با اسنادی که از اسرائیل به دست آورده چه خواهد کرد؟
سایت جهاننیوز نوشت:
مهمترین سؤالی که همه به دنبال آن هستند جزئیات جدید و بیشتر درباره نفوذ اطلاعاتی بزرگ ایران به اسرائیل و نوع انتقال حجم بسیار بالای از اسناد به تهران و اینکه ایران با این اسناد چه خواهد کرد؟
یک: شکی نیست که ایران در سالهای اخیر ضربات اطلاعاتی متعددی به رژیم وارد کرده که به دلیل ملاحظات متعدد امنیتی و سیاسی نخواسته آن را علنی کند؛ بنابراین مهمترین پرسش درباره چرایی آشکارسازی این اقدام اطلاعاتی بسیار مهم هست. پاسخ اجمالی این است که بزرگی و برجسته بودن اقدام اطلاعاتی، حجم و میزان ارزش اسناد به دست آمده میتواند انگیزهای مضاعفی برای انتشار این خبر باشد ولی از دید نگارنده بهروزرسانی محاسبات رژیم و آمریکا درباره ایران هدف کلی است که یک هدف جانبی مهم نیز مکمل آن خواهد بود. درباره هدف جانبی مکمل اینگونه میتوان گفت که ایران دور جدیدی از رسواسازی رژیم صهیونیستی را در منطقه و جهان آغاز کرده است. رسواسازی که چهره شفافتری از نیات پلید هستهای و خطرات مقامات رژیم صهیونیستی را برای منطقه نشان خواهد داد. در فرایند این رسواسازی، تناقضات و ماهیت حامیان غربی رژیم و همکاریهای خاص برخی نهادهای بینالمللی نیز بیشتر نمایان خواهد شد. اگر یکی از مهمترین آثار عملیات طوفان الاقصی و حوادث بعد از آن را نمایان کردن جهانی ماهیت رژیم صهیونیستی بدانیم، روند افشاگری اسناد به دست آمده، مکمل بسیار مهمی برای تکمیل این روند خواهد بود.
دو: اما ایران چه سطحی از اطلاعات رژیم را به دست آورده هست؟ ایران فراتر از اسنادی که از طریق هک و حمله سایبری میتوان دستیافت را به دست آورده که نشانه سطح بالابودن میزان سری بودن این اطلاعات هست. اسنادی که میزان سری بودن آن مانع از بارگزاری در فضای مجازی بوده است. سؤال مهم دیگر این است که سابقه آرشیو این اسناد چند ساله هست و تا چه میزان بهروز هست؟ پاسخ دقیق به این سؤال در ساعات پیشرو داده خواهد شد ولی از میان سخنان مقامات کشور میتوان این نکته را برداشت کرد که گنجینه اطلاعاتی به دست آمده ترکیبی از اسناد قدیم و جدیدترین اطلاعات روز مراکز حیاتی رژیم صهیونیستی است.
سه: نکته مهم دیگر این است که سطح اقدام اطلاعاتی اخیر ایران با عمده اقدامات اطلاعاتی اسرائیل علیه ایران قابلقیاس نیست. ایران از یک محیط و جغرافیای بهشدت کوچکتر، قلعه مانند، مجهزتر به فناوریهای روز و با پشتیبانی اطلاعاتی قدرتهای غربی، موفق به چنین اقدامی شده است. از سوی دیگر ایران با افشای این اسناد به دنبال این است که بازدارندگی خود را در مقابل رژیم صهیونیستی ارتقا کمسابقهای بدهد. بخشی از این ارتقا همان هست که در میان پیام تبریک فرمانده کل سپاه به مجموعه وزارت اطلاعات دیده شد و از دقیقتر شدن نقطه اصابت موشکهای ایران خبر داد. با این تفاوت که مراکزی که پیشازاین کمتر در معرض دید و اشراف ایران بوده نیز به جامعه اهداف ایران افزوده شده است. دسترسی به حجم بالایی از اطلاعات و اسناد راهبردی و حساس رژیم در حوزههای نظامی، امنیتی، هستهای، زیرساختها و...که سردار سلامی از آن بهمثابه "طوفان الاقصی 2" در عرصه اطلاعاتی یاد کردند، میتوان مورد جدیدی نامید که برای رژیم صهیونیستی این بار در حوزه اطلاعاتی «غیرقابلترمیم» محسوب شود.
چهار: تمرکز برای دستیابی و افشای اطلاعات تأسیسات و برنامههای هسته ایران بهمنظور آسیب رساندن و سوءاستفاده از آنها در بزنگاههای مذاکرات و دیپلماسی ایران با کشورهای غربی، سالهاست که موردتوجه دستگاههای اطلاعاتی همچون اسرائیل بوده است، این بار ایران با این اقدام بزرگ اطلاعاتی این موازنه را به شکل آشکاری بهم زده است. اما باید تأکید کرد که مجدداً «میدان» به کمک دیپلماسی و سیاست خارجه آمده و دیپلماتها فرصت مجددی یافتهاند که از این کارت بازی جدید نیروهای «میدان» در مواجهه با آمریکا و سازمان انرژی اتمی نهایت استفاده را ببرند.
******
کشمکش بر سر تابعیت دوگانه فرزندان برخی مسئولان
چند وقتی است که ادعا بر سر تابعیت مضاعف فرزندان برخی مسئولان دولت حاشیههای زیادی را به همراه داشته. برخی نمایندگان مجلس معتقدند که فرزند محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور هم شرایطی مشابه فرزندان محمدجواد ظریف دارند و علاوه بر این بر سر تابعیت مضاعف فرزند علی مدنیزاده، وزیر پیشنهادی اقتصاد هم پافشاری میکنند.
امروز و در جلسه علنی مجلس، حمید رسایی نماینده مردم تهران حمید رسایی نماینده تهران در تذکری خطاب به رئیس مجلس گفت: «در مورد آقای ظریف با توجه به اینکه فرزند ایشان تابعیت داشت، شخص رئیس مجلس پشت کار آمد و بعد از آن هم قوه قضائیه ورود کرد و اقدام شد، اما الان آقای عارف نیز مشکل آقای ظریف را دارند و بلکه بدتر چرا که آقای ظریف اظهار داشت فرزندش تابعیت قهری دارد که در مسیر رسیدگی قرار گرفت کما اینکه بحث قهری مسئله فردی است چرا که قانون تفاوتی قائل نشده است. فرزند آقای عارف تابعیت دارند، بنده نیز با ایشان صحبت کردم و گفتم اگر تدبیری دارید، پیگیری شود اما ایشان از این قانون نیز ناراحت بودند»
رسایی بیان کرد: «به این گونه نیست که یکباره سوال یا استیضاح کنیم و یا اینکه ماده 234 را اعمال کنیم، بنده این موضوع را چندین بار بدون اینکه تذکری بدهم پیگیری کردم که اگر میتوانید به قانون عمل کنید که ما وارد نشویم».
این نماینده مردم در مجلس دوازدهم با بیان اینکه وزیر معرفی شده اقتصاد نیز مشکل مشابه دارند، ادامه داد: «میگویند بنا بر تبصره 5 وزیر استثنا شده اما چنین چیزی در قانون نیست و وزیر استثنا نشده است، در تبصره 5 گفته شده در مواردی که در قانون اساسی ترتیبات خاصی پیش بینی شده منوط به تصمیم مقام تصمیم گیرنده است که در اینجا موضوع مجلس است، مجلس در موضوع آقای ظریف چگونه عمل کرد؟ مگر مجلس میتواند دوگانه عمل کند، جواب ملت را چگونه میدهید».
نماینده تهران در مجلس بیان کرد: «آقای ظریف، عارف، اصلاح طلب و اصولگرا فرقی ندارد، شهردار قم اصولگرا بود، بنده از وزیر کشور سوال کردم که شهردار قم تابعیت دارد، چرا حکم ایشان لغو نمیشود و بعد از صحبتهایی با اینکه شهردار قم سالها مقاومت میکرد اما استعفا داد، تفاوتی نمیکند».
رسایی خطاب به رئیس مجلس گفت: «پای این قانون امضا شما وجود دارد و جز قوانین خوب مجلس یازدهم است، این قانون را لغو نکنید، دوستان وزارت اطلاعات میگفتند سماجت مجلس باعث شده تا نسبت به این تابعیت حساس شوند».
******
ایران باید اعلام کند که یا شروط ما را میپذیرید، یا به سمت تولید بمب اتمی حرکت خواهیم کرد
پیشنویس قطعنامه اخیر کشورهای اروپایی علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گامی دیگر به سوی فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت است. سایت رجا نیوز در گفتوگو با ابوالفضل بازرگان، کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل، به بررسی اهداف پشتپردۀ این قطعنامه، سناریوهای محتمل پس از فعالسازی مکانیسم ماشه و راهکارهای واکنشی ایران پرداخته است. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* قطعنامههای صادره از سوی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که پیشنویس آنها توسط تروئیکای اروپایی (فرانسه، بریتانیا و آلمان) تهیه میشود، روندی است که از حدود دو سال و نیم پیش آغاز شده است. در آن زمان، سران کشورهای اروپایی بارها بر حرکت به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه تأکید کردهاند. کارشناسان نیز به طور مکرر اشاره داشتهاند که این روند، گام به گام و در دورههای چند ماهه، با هدف افزایش فشار بر ایران دنبال میشود. این اقدامات، دو هدف عمده را دنبال میکنند: نخست، ایجاد مبانی حقوقی لازم برای فعالسازی مکانیسم ماشه و دوم، تشدید تدریجی فشارها بر ایران به منظور تحقق خواستههای اروپاییها و تحمیل شروط مورد نظرشان. در صورتی که این اهداف از طریق این فشارها محقق نشود، فعالسازی مکانیسم ماشه در دستور کار قرار خواهد گرفت.
* فعالسازی مکانیسم ماشه برای اروپا دارای مزایایی چندگانه است. از جمله، این اقدام باعث افزایش فشارها و ابزارهای تحت اختیار آنها در مواجهه با ایران میشود. اروپاییها بر این باورند که پس از فعالسازی این مکانیسم، میتوانند امتیازات بیشتری از ایران کسب کنند. در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران با بازگشت تحریمهای سازمان ملل و شورای امنیت مواجه خواهد شد که این امر، اهرم فشار بیشتری را در اختیار اروپا قرار میدهد.
* به عنوان یک کارشناس امنیت ملی و مشاور سیاست خارجی، بارها اعلام کردهام که ابزار چانهزنی و امتیازگیری برای ایران وجود دارد. همانطور که آمریکا به طور مداوم تهدید میکند که یا توافق میکنید یا با حمله نظامی، با بمباران و تحریم مواجه خواهید شد و اروپاییها میگویند یا شروط ما را میپذیرید یا مکانیزم ماشه را فعال میکنیم، ما نیز باید اعلام کنیم که یا شما با ما توافق میکنید و شروط ما را میپذیرید یا ما به سمت تولید بمب اتمی حرکت خواهیم کرد. سیاستی که بر اساس آن اعلام کنیم که قصد ساخت بمب را نداریم، در 20 سال گذشته هیچ فایدهای برای ما نداشته و بسیار پرهزینه بوده است.
* این موضوع، در صورتی که این ابزار امتیازگیری و تهدید جدی تلقی شود، طرفهای مقابل را وادار به تجدید نظر در محاسبات خود میکند. اما از آنجا که واکنشهای ما به اقدامات آنها همواره محتاطانه و در سطحی پایین بوده، در طول 20 سال گذشته، چه در حملات، چه در قطعنامهها و تحریمها، و چه در خروج از برجام، واکنشهای ما بسیار کمرنگ بوده است. این امر به طرفهای مقابل اجازه داده تا به تدریج اقدامات خود را علیه ما انجام دهند.
******
تحلیل عبدی از نتیجه انتخاب پزشکیان بعد از یک سال
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه اعتماد نوشت:
من قبلاً هم تأکید کرده بودم، پایان سال ۱۴۰۳ آخرین فرصت برای تغییر سیاست به سوی عبور از ناترازی است و آغاز این مسیر نیز از سیاست است و باید این اراده را در انتخابات دید. طبعا انتظار نداشتم که حکومت به یک باره دست به تغییرات گستردهای بزند، بنابراین هنگامی که اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده اعلام شد و نام آقای پزشکیان در آن بود این را به عنوان نشانهای از آغاز این تغییر دانستم. آغازی که راه بسیار طولانی و پرفراز و نشیبی خواهد بود. از این زاویه بود که در همان روز ۲۰ خرداد دعوت ایشان را برای حضور در شورای راهبری پذیرفتم و بلافاصله حمایت خود را نیز از ایشان اعلام کردم. این حمایت متأثر از پذیرش و عقیده به چند گزاره بود.
۱ـ صلاحیت پزشکیان در بالاترین سطح سیاست تأیید شده است. این فقط یک تأیید ساده و مصلحتی یا تاکتیکی نیست، بلکه نوعی پذیرش او نیز هست. او را همان طور که بود و میشناختند، تأیید کردند و پذیرفتند.
۲ـ شانس انتخاب شدن او را پیشاپیش میدانستند. حتی اگر صد درصد نبود. به شرط آمدن مردم به پای صندوق رأی این شانس قطعی بود و در صورت قهر مردم مجبور میشدند که تن به جلیلی بدهند.
۳ـ همچنین اطمینان داشتم که انتخابات در چارچوب محدود موجود، بیمساله و به دور از حاشیههای قبلی و آرام انجام خواهد شد. براساس این ۶ گزاره از روز اول (بعد از ظهر ۲۰ خرداد) تا پایان ۱۵ تیر در خدمت این ایده بودم که چرا باید در انتخابات شرکت کرد؟ طبعا نظر هر کسی که در این فعالیت جلب میشد، به پزشکیان رأی میداد. و در دور اول موفقیت اندک بود، با این حال او اول شد ولی در دور دوم موفقیت نسبی و رضایتبخش بود، هر چند همچنان نیمی از افراد به پای صندوقها نیامدند ولی تردیدی نبود که حدود نیمی از آنان که به پای صندوق آمدند ناشی از حضور پزشکیان و کوشش حامیان او بود و تقریبا به همین میزان هم همچنان قهر کردند (با فرض سقف ۷۵ درصدی مشارکت انتخاباتی) .
اکنون حدود یک سال از آغاز آن راه گذشته است، آیا میتوان ارزیابی منصفانهای از این اتفاق داد؟ به نظر من آنچه در انتخابات سال گذشته رخ داد یک دستاورد مهم بود، حداقل از این منظر که ایران را از افتادن در سیاهچاله نیروهای تندرو نجات بخشید و این به سود همه بود، هم مردم و هم حکومت و هم جهان و البته به زیان تندروها بود. از این نظر سود یا به تعبیر دقیقتر عدمالضرر آن بسیار زیاد بود. ولی نکته مهم این است که عدمالضرر برای جامعه ملموس نیست، چون اتفاق نیفتاده که بخواهند با آن مقایسه کنند. ضمن اینکه مردم حق هم دارند، دنبال منافع حاصل از این رویداد باشند. به نظر من تاکنون و با توجه به سطح انتظارات مردم، این منافع در حدی نیست که امیدواری مردم را به آینده به شکل جهشی بیشتر کند. هنوز مردم منتظر هستند، هرچند ناامید نیستند. آقای پزشکیان در چند حوزه مشخص خوب عمل کرده و در چند حوزه نیز همچنان توقف کردهاند یا نتیجه ملموسی از آن بیرون نیامده است.
******
شهید رئیسی مخالف پلیسیکردن مسئله حجاب بود
سکینه سادات پاد، دستیار رئیس دولت سیزدهم در امور حقوق و آزادیهای اجتماعی در گفت و گو با سایت تابناک ناگفتههایی را از اغتشاشات ۱۴۰۱ و و مسئله حجاب و گشت ارشاد مطرح کرد. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* در بحث حجاب، باید توجه کنیم که موضوع گشت ارشاد اصلاً متعلق به زمان دولت شهید رئیسی نبود و این طرح مصوبهای بود که در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی ظاهرا مصوب شد؛ بنابراین لازم است به این نکته دقت شود که این اقدامات، هرچند نادرست نیز باشند، گاه به قانون و مصوبه تبدیل میشوند. حال اگر دولت جدید بر سر کار بیاید، باید با این مصوبات چه کند و آیا الزام به اجرای آنها دارد یا خیر؟ من خودم مخالف این سیاست بودم و حتی پیش از ورودم به دولت، در خردادماه ۱۴۰۱ طی یک برنامه زنده در مشهد درنقد گشت ارشاد اعتراض کارشناسی کردم.
* من گفته بودم که ما در حال سوق دادن پلیس به سمتی هستیم که تضعیف میشود. این مسیر نادرست است و باید از آن اجتناب نمود. اساساً موضوع حجاب را هم به این شکل نباید مدیریت کرد. کلیپی از شهید رییسی موجود هست که در اوایل دولتشان یا حتی پیش از آن، صراحتاً بیان کردند که اگر مسئولیت حجاب را به وزارت کشور بسپاریم، این اقدام خطا و اشتباه است و باید این وظیفه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار کنیم.
* در آن برهه زمانی، مسائل مهم دیگری هم در کشور رخ داد، از جمله واقعه مربوط به فوت مرحومه مهسا امینی. در پی آن، دستگاه دیگری وارد عرصه شد و شرایط به مرحله فعلی رسید که امروز شاهد آن هستیم. با این وجود، تأکید میکنم که همواره مخالف گشت ارشاد بوده و هستم و این موضوع را نیز صراحتاً بیان کردهام. اساساً موضوع حجاب و چگونگی برخورد با آن را یک مسئله فرهنگی و اجتماعی میدانم که الزامات و شرایط خاص خود را طلب میکند.