ورزش سه: ایتالیا در برابر مولداوی، تیمی در رتبه ۱۵۴ فیفا، پایینتر از هنگکنگ، گویان، فیجی و بسیاری از کشورهای کوچک دیگر، به پیروزی خفیف و ناامیدکننده ۲-۰ رسید. این برد، که با نمایشی ضعیف و بیروح به دست آمد، برای تیمی با سابقه درخشان آتزوری مایه شرمساری بود. نروژ با پیروزی مقابل استونی، عملاً شانس صعود مستقیم را از چنگ ایتالیا درآورد و حالا آتزوری باید برای کسب رتبه دوم و حضور در پلیآف بجنگد، هدفی که با توجه به رقبای باقیمانده، رژیم اشغالگر و استونی، چندان ساده نیست.
کلودیو رانیری یا هر مربی دیگری که جانشین اسپالتی شود، تیمی فروپاشیده را تحویل خواهد گرفت و بازسازی آن در کوتاهمدت چالش بزرگی خواهد بود. پلیآف، در صورت صعود به آن، ۹ ماه دیگر در مارس برگزار میشود. اکنون زمان ناامیدی است و تنها امید، تجربه و خرد مربی جدید خواهد بود.
هیچ بهانهای پذیرفتنی نیست. لوچانو اسپالتی با حالتی ناخوشایند از تیم جدا شد، اما شایسته تقدیر است که صادقانه خود را نقد کرد و از قرارداد و دستمزدش صرف نظر نمود. با این حال، مسئولیت اصلی شکست مقابل مولداوی بر دوش بازیکنان است. آنها باید غرور، تعلق و اراده نشان میدادند، اما تنها به انجام حداقلها بسنده کردند. نمیتوان خستگی فصل، تنشهای اخیر یا آشفتگی تیم را بهانه کرد.
مولداوی ضعیفترین حریف ممکن بود، اما فرصتهای گلزنی متعددی به دست آورد که نگرانکنندهترین جنبه بازی بود. تیم از نظر فنی از هم گسیخته بود، بازی پراکنده و بدون برنامه پیش رفت. حضور اسپالتی روی نیمکت، که دیگر اقتدار و مشروعیت خود را از دست داده بود، شاید در ناخودآگاه بازیکنان اثر گذاشت. آنها انگار او را بهعنوان یک مربی موقت میدیدند و دستوراتش را نادیده میگرفتند. اما این بیتفاوتی و تسلیمپذیری قابل قبول نبود. هیچ بازیکنی خشم و غرور لازم را نشان نداد و انگار وزن پیراهن آتزوری، با چهار ستاره قهرمانی جهان، برایشان اهمیتی نداشت.
ایتالیا در پایینترین سطح خود قرار دارد. مربی جدید به احتمال زیاد بازیکنانی که انگیزه کافی ندارند یا از حضور در تیم ملی طفره میروند را کنار خواهد گذاشت. باورکردنی نیست که ایتالیا برای گلزنی به مولداوی 39 دقیقه و 57 ثانیه منتظر ماند. قبل و بعد از گل راسپادوری، مولداوی موقعیتهای زیادی خلق کرد: گلی که به دلیل آفساید میلیمتری مردود شد، سیو جدی دوناروما و نجات دیمارکو روی خط دروازه.
ایتالیا در نیمه اول تکبعدی بود و با بیش از 70 درصد مالکیت توپ، نمایشی بیثمر و قابل پیشبینی ارائه داد. پاسهای کوتاه و بیهدف، بدون توانایی در دریبلزنی، پاس کلیدی یا شوت دقیق، کیفیت بازی را به صفر رساند. مولداوی، مانند نروژ، با اطمینان از ناتوانی ایتالیا در استفاده از توپ، مالکیت را به آتزوری واگذار کرد و این استراتژی جواب داد.
ایتالیا حتی در دفاع، که نقطه قوت تاریخیاش بوده، ناکام ماند. به یاد نمیآوریم تیمی به این حد متوسط از ایتالیا دیده باشیم. گل دوم کامبیاسو تنها نتیجه را تضمین کرد، اما نمایش همچنان ناامیدکننده بود. مربی جدید هر کسی که باشد، چالشی سخت و دشوار خواهد داشت. این یکی از حالا تضمین شده است.