فیلم بازی را بکش اولین ساخته سینمایی محمدابراهیم عزیزی است که پیش از این در زمینه فیلم کوتاه فعالیت میکرده است. مصطفی کیایی تهیهکننده این اثر است. در اینجا به متن و حاشیههای این فیلم میپردازیم.
خلاصه داستان فیلم بازی را بکش
فیلم بازی را بکش بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: موسی، از پیشکسوتان فوتبال، برادرش را در یک سانحه ورزشی از دست میدهد. او در مسیر کشف راز مرگ برادرش با حقایق عجیبی روبهرو میشود…
بازیگران و عوامل فیلم بازی را بکش
کارگردان فیلم بازی را بکش محمدابراهیم عزیزی است و تهیهکنندگی اثر را دو برادر شناختهشده سینما، یعنی مصطفی و محسن کیایی برعهده دارند. محسن کیایی اما علاوه بر اینکه یکی از تهیهکنندگان این فیلم است، در کنار بازیگران مطرح دیگری مثل هدی زینالعابدین، محمد بحرانی، متین حیدرینیا و پوریا رحیمی سام در این فیلم بازی کرده است.
سایر عوامل اصلی فیلم هم عبارتند از؛ نویسندگان: لادن شیرمرد، محمدابراهیم عزیزی، مدیر فیلمبرداری: حسن جلیلی، تدوین: نیما جعفریجوزانی، صدابردار: امیر نوبختحقیقی، مدیر تولید: سجاد رحیمی، موسیقی: پیام آزادی، طراح جلوههای ویژه بصری: فرید ناظرفصیحی، طراح صحنه: مهدی موسوی، طراح گریم: عباس عباسی، طراح لباس: ثمین افتخاری، مدیر برنامهریزی: امید جزینی، مدیر تبلیغات: میلاد کیایی و عکاسان: روزبه خسروی، محسن کرمانی. این فیلم فوتبالی محصول نوآر کارن فیلم است.
حاشیههای فیلم
تهیهکنندگی مصطفی کیایی، قطعا یکی از نکات مهم این فیلم است. همچنین تیم بازیگران اثر میتواند جذابیتهای بسیاری برای مخاطبان داشته باشد.
فیلم موضوع ملتهبی پیرامون فوتبال و حواشی آن دارد.
این فیلم با نام «توتو» کلید خورد و در مقطعی نام آن به «هجده قدم» تغییر کرد و در نهایت همین نامی شد که اینجا میبینید.
فیلم در شهریور ماه ۱۴۰۳ در نوبت اکران قرار گرفت ولی با بیرون کشیدن از اکران، فرم ثبتنام جشنواره فیلم فجر را پر کرد.
نقد و بررسی فیلم بازی را بکش
این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست
سید احسان عمادی
اولین فیلم ابراهیم عزیزی، ناامیدکننده یا آزارنده نیست. هرچند بعید است اینقدری سر شوقتان بیاورد که بخواهید به کسی توصیهاش کنید. فیلمی درباره شرطبندی و تبانی در فوتبال حرفهای؛ فضایی شبیه آنچه قبلاً در شخصیت احمد (نوید محمدزاده) در فیلم «ناهید» (آیدا پناهنده) -که هوادار انزلی بود- یا قهرمان «تومان» (مرتضی فرشباف) دیدهایم. با این حال کارگردان بازی را بکش!، خیلی روزنامهای و ساده با موضوع ملتهب و حساسش مواجه شده و نهفقط اطلاعات تازهای نسبت به آنچه یک مخاطب نیمهپیگیر اخبار ورزشی از ماجرا میداند به دست نمیدهد، که حتی نگاه متفاوتی به سوژهاش هم ندارد. همه چیز از همان ابتدا کموبیش قابل حدس و پیشبینی است و تقریباً همانطور نیز پیش میرود.
تازه بعد از یک اعتراف مهم در میانههای فیلم، دیگر با تعلیق و هیجان خاصی هم تا پایان قصه مواجه نیستیم. بازی محسن کیایی در نقش «موسی» البته جالب توجه است. یکی از معدود نقشآفرینیهای او در فیلمی غیرکمدی، که کاملاً از طنز و شیرینی شخصیتش فاصله گرفته و با لهجه به اندازه گیلانی و گریمی که خوب به صورتش نشسته، چیزی از آن شخصیت را به یادمان نمیآورد و حتماً به اثری مهم در کارنامه بازیگری او بدل خواهد شد. بهجز او اما فیلم فاقد شخصیت برجسته و متمایزی است که درنتیجهاش از بازیگران آن کاراکترها هم (هدی زینالعابدین، محمد بحرانی، پوریا رحیمی سام و…) کاری برای ماندگار کردن نقش برنمیآید.
بازی را بکش! شستهرفته و تر و تمیز کارگردانی شده، هرچند در اجرای صحنهها بهجز قابهای باز از طبیعت زیبای شمال، ایده جذاب و بدیع و قابل توجهی نمیبینیم. مسألهای که به مهمترین اشکال فیلم تبدیل شده: تخت بودن و یکنواختی فرم فیلم و فقدان شور و هیجان؛ چه در قصه و فیلمنامه، چه در کارگردانی و اجرا. پیامش را که هم در همان اواخر داستان خیلی صریح و رسا با تصویری گلدرشت به مخاطبش میدهد: فوتبال کثیفی که حتی لجنمال شدن در گل و لای شالیزارهای گیلان به آن ترجیح دارد.
۳ نکته از فیلم:
بازی محسن کیایی
موسیقی متن (پیام آزادی)
دو سکانس متفاوت: اعترافگیری در پاترول، و شرطبندی موسی با مسعود برادرش (برای شوت کردن توپ در ماشین)
نسیم قاضی زاده
موسیقی بازی را بکش یک موسیقی ارکسترال با تاکید بر سازهای کوبهایست. فضای موسیقی فضاییست ملهم از فیلم که هیجان و غم در آن نقش ویژه دارد. پیام آزادی آهنگساز خوش قریحه آن را آهنگسازی کرده است که در جشنواره امسال گوزنهای اتوبان را هم آهنگسازی کرده است.
شاید مهمترین ویژگی موسیقی بازی را بکش را باید در امضا داشتن و اریجینال بودن آن دانست. موسیقی که حجم زیادی هم دارد کمک به درک بهتر قصه توسط تماشاگر دارد. در حالیکه قصه، داستان فساد در فوتبال است، موسیقی علاوه بر داشتن فضای هیجان و اکشن در جستجوها و بگیر و ببندهای فیلم، موسیقی راوی داستان غصه و غم برادریست که در حال یافتن حقیقت است و در این راه با جانش بها میپردازد.
یکی از بهترین سکانسهای موسیقی، سکانس بازی کردن عمو موسی ( محسن کیایی) با دختر برادرش
مقتولش است. در این سکانس موسیقی از فضای عمومیاش مه در حال و هوای ارکستر بزرگ و اکشن است، لحنی کودکانه پیدا میکند و با ضرب های کوتاه پیانو و بعد شبفت شدن به تنهاییهای موسی و فوتبال بازی کردن پسرها کنار ساحل ادامه مییابد.
عشق موسی به فوتبال که در غمگینترین روزهایش هم راهگشاست با گیتاری شادمانه روایت میشود. یکی دیگر از لحظات بیادماندنی موسیقی آزادی، صحنه شر ط بندی در قهوهخانه قدیمی با حضور پیرمردهای گیلانیست که با گیتار و ارکستر زهی و صدای هیجانی و پرشور، ریتمی سرخوشانه و در عین حال غمگین دارد. غمی که در میانه روایت میشود حضور موسی برادر جستوجوگر را روایت میکند.
صدای خستگیهای ذهن موسی با زهیهایی که با خشم نواخته میشوند شنیده میشود. به اینها صداهای ترکیبی به موسیقی را هم باید افزود. از صداهای محیط گرفته تا تمهایی که در تعقیب و گریز صدای ضربات قلب یا ثانیهشمار ساعت را تداعی میکنند.
بهترین پارت موسیقی اما در انتهای فیلم و سکانس متفاوت فوتبال بازی کردن در شالیزار برنج است. در این سکانس که شور و در عین حال فساد فوتبال را میبینیم، موسیقی همینقدر متناقض قصه را از زاویه دید خودش روایت میکند. موسیقی با سازهای زهی و پیانو و در عین حال حضور کوبهایها داستان را به شکلی همانقدر پرشور و پر غم تعریف میکند.
محمد تقیزاده
بازی را بکش همچون دیگر اثار مصطفی کیایی فیلم جسورانهای است و قصد دارد پشت پرده فوتبال و بحث شرطبندی و فساد را به عنوان یکی از مشکلات تمام نشدنی فوتبال ایران نشان دهد، این خلاقیت و شجاعت در انتخاب و نزدیک شدن به سوژه به خودی خود قابل تحسین و تمجید است.
مشکل بازی را بکش همچون بیشتر فیلمهای سینمای ایران به مرحله تبدیل ایده به فیلم مربوط میشود جایی که فیلمنامهنویس توانایی تبدیل ایده به فیلمنامه را ندارد و نتیجه این میشود که وقت زیادی از مخاطب برای کشدار شدن فیلم، ماجراهای زاید و اطلاعات بدیهی آن تلفی میشود.
فیلم در کارنامه کیایی بجز ایده کمتر کار شده، امتیاز زیادی نمیگیرد و نمیتواند جزو فیلمهای خوب او طبقهبندی شود. علاوه بر فیلمنامه ضعیف، در کارگردانی و بازیها نیز دستاورد جدیدی برای عوامل بدست نیامده و محسن کیایی و هدی زین العابدین در بهترین حالت بازیهای قبلی خود را تکرار کردند.
موسی قهرمان فیلم است و بقیه از همسر مقتول تا خود فرد به قتل رسیده و سرمربیان تیم همگی در ماجرای فساد درگیر شدهاند اما این تنهایی بجز یک یا دو میزانسن در بقیهجاها در نمیاید و فیلم از همین باورپذیر نشدن شخصیتها ضربه سختی میخورد.
۳ نکته از فیلم:
موی هویجی موسی
پایان فیلم
کارکترهای تصنعی و مکانیکی
احسان طهماسبی
هرچند که فوتبال در میان مردم جهان جایگاه ویژهای داشته و طرفداران زیادی در ایران (به ویژه شهرهای استان گیلان) پیگیر اخبار و درگیر مسابقات ورزشی در این رشته هستند، اما تعداد فیلمهای کمی با موضوع فوتبال در سینمای ایران ساخته شده است. بازی را بکش به عنوان اثری پیش رو قصد دارد نمایشی از حوادث پشت پرده فوتبال به بهانه مرگ یک بازیکن در زمین بازی و ورود به موضوعات شرطبندی در ورزش باشد.
از این رو بازی را بکش با ترسیم تصویر هولناک قمار در ورزش در تلاش است ضمن آگاهسازی مخاطب از وقایع پشت پرده که به واسطه اشاره به برنامه نود و اجرای عادل فردوسی پور سویهای مستند به خود میگیرد، در پیام اخلافی مستتر در بطن فیلمنامه، مخاطب را متوجه ابعاد این مسئله کند. اما برخلاف جریان فیلم، در عمل، رویکرد انفعالی فیلم و موضع محتاطانه نویسنده و کارگردان، مخاطب را تشویق به محافظهکاری و عبور نکردن از خط قرمزها کرده است.
۲ نکته از فیلم:
بازی قابل تقدیر محسن کیایی
جای خالی برنامه نود در تلویزیون
سعیده نیکاختر
تقریبا ۱۲ فیلم از ۳۲ فیلم امسال جشنواره در لوکیشنهای خارج از تهران ساخته شد و این اتفاق خوبیست که تجمع موضوعات محدود به تهران نباشد. ضمن اینکه در طول سال فضای کار و اشتغال در شهرستانها هم فراهم می شود. بعضی از این انتخابها غیر ضروری و بیربط بود و بعضیها انتخاب درست و قابل طرحی بود. یکی از این انتخابهای درست فیلم بازی را بکش بود که به موضوع جریانها و فسادهای حاشیه فوتبال در دستههای پایین میپرداخت. امسال دو فیلم درباره حواشی فوتبال داشتیم که موفقیت سال گذشته فیلم پرویز در ساخته شدن آنها بی تاثیر نبود.
بازی را بکش با بازی خوب محسن کیایی که خودش را برای بازی در فیلم کلی لاغر کرده بود درخشان و باورپذیر شده بود. اما هدی زین العابدین و محمد بحرانی دو چهره معروف فیلم بازی قابل باور و تمیزی نداشتند و صرفا فقط در فیلم حضور داشتند. بازی را بکش ایده و فیلمنامه خوبی دارد و ریتم خوبش تا حدی به فیلمنامه برمیگردد اما بازی را بکش اسم سختی برای یک فیلم است و در دهان نمیچرخد و مناسب یک فیلم فوتبالی نیست. فیلم با خطای محرز یک بازیکن روی محسن برادر موسی (محسن کیایی) شروع میشود که منجر به فوتش میشود. پس از طرح گره، فیلم چرخش خوبی پیدا میکند و ضربه خوبی به مخاطب میزند.
شاید برای خیلی ها که اهل فوتبال و حواشی آن نباشند این قصهها بیربط و بیاهمیت باشد اما واقعیت اینست که فساد حواشی فوتبال در شهرستانها بسیار زیاد است. شرط بندی های کلان و مافیای زد و بندهای بازیکن ها تبدیل به نوعی شغل شده و تاسف بار است. اولین ساخته ابراهیم عزیزی، فیلم خوب ولی کم جانیست با این حال پیشبینی میشود اگر تبلیغات مناسبی در زمان اکران داشته باشد، در گیشه با استقبال مناسبی روبرو شود.
۳ نکته از فیلم:
یک کیایی خوب
فیلم خوش رنگ است
بازی ها یکدست نیست
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
مصطفی کیایی | تهیهکننده: من از طریق محمد بحرانی با فیلمنامه این کار آشنا شدم. با توجه به فضا و مضمونی که داشت، احساس کردم این متن قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم خوب را دارد. فیلم ساختن در فضای ملتهب و پرهیجان فوتبال، چالشها و سختیهای خود را داشت، اما در نهایت خوشحالم که این فیلم ساخته شد. ما تجربه کار در فضاهایی که به مسائلی مثل فساد اقتصادی میپردازد را در آثاری مثل «خط ویژه» و «بارکد» داشتیم. وظیفه ما طرح مسئله است و ارائه راهحل برای آن بر عهده مسئولان و جامعهشناسان خواهد بود. رسالت هنرمند، نشان دادن واقعیتهایی است که رخ میدهد.
محمدابراهیم عزیزی | کارگردان: در ابتدا قرار بود همراه همسرم فیلمی کوتاه بسازم درباره ماجراهایی که بین دو نیمه در رختکن پیش میآید. بعدها همسرم یک خبر فوتبالی دید و به من آن را نشان داد. با کمی پرداخت و گفتوگو درباره آن، به طرحی کلی از مفهوم “تبانی” در فوتبال رسیدیم. یکی از دوستانم فیلمنامه را به دست مصطفی کیایی رساند و در نهایت، فیلمنامه اثر نوشته و فیلم ساخته شد. ما به قهوهخانهها سر میزدیم و در لوکیشنهای مختلف تحقیق میکردیم. آنجا با شخصیتی عجیب آشنا شدم که من را تهدید میکرد اگر فیلمبرداری کنی، دوربینت را میشکنم و کمی ما را ترساند . ساختن این فیلم بیشتر از پول، نیاز به جسارت داشت که خوشبختانه گروهی جسور پای فیلم آمدند و کار ساخته شد. اینکه ما به موضوعاتی درباره فساد اقتصادی بخندیم و موقعیت و اثر را کمدی بسازیم، کملطفی کردهایم. زیرا این موضوع بسیار تلخ و تراژیک است.
محمد ابراهیم عزیزی؛ کارگردان فیلم
محسن کیایی | بازیگر: در چند سال گذشته، جدا از آثار کمدی، در فیلمهای جدی بسیاری نیز ایفای نقش کردهام. ابتدا قرار بود در این پروژه سرمایهگذاری کنم و فیلم را تولید کنیم. اما بعد، کارگردان به من این نقش را پیشنهاد داد و ما شروع به مذاکره درباره مختصات شخصیت کردیم. این کاراکتر برای من بسیار سخت و پیچیده بود. بهخصوص لهجه داشتن این نقش، چالش را بیشتر هم میکرد. در این مسیر، سودابه جعفرزاده و پوریا رحیمی سام کمک بسیاری به من کردند. امیدوارم توانسته باشم این نقش را بهخوبی اجرا کنم. من نمیتوانستم رئیس فدراسیون فوتبال را بیاورم و درباره او صحبت کنم یا از اسامی خاصی استفاده کنم. این کار میشد یک گزارش خبری یا مستند، اما در سینما، ما درام و قصه را تعریف میکنیم.
پوریا رحیمی سام | بازیگر: اغلب پسربچههای ایرانی، رویای فوتبالیست شدن را گوشه ذهن خود داشتهاند. همه ما درباره فوتبال حرف میزنیم و دقیقه نودهایی را به یاد داریم که آرزو میکردیم ایکاش نتیجه تنها حاصل یک حادثه باشد. اندازه نقش برای من اهمیت ندارد. بیشتر دوست دارم حتی در فرصت زمانی محدود، نقش متفاوت و تأثیرگذاری را بازی کنم. من برای این اثرسینمایی وزن کم کردم و تمام احساسات کاراکتر را بررسی کردم. این که در طول تولید، ما شانس گفتوگو با کارگردان را داشتیم، به خلق هرچه بهتر کاراکتر کمک کرد.
حسین جلیلی | مدیر فیلمبرداری: تمام قواعدی که در این کار استفاده شده است، برآمده از نگاه مستندگونه کارگردان است. من بر همین اساس سعی کردم به فیلم و کارگردان کمک کنم. ما روزانه پلانها و سکانسهای روز بعد را چک میکردیم تا به نتیجهای هماهنگ برسیم.
محمد بحرانی | بازیگر: من از سودابه جعفرزاده و پوریا رحیمی سام برای کمکی که در یادگیری لهجه به من کردند بسیار تشکر میکنم. من فوتبال را بسیار دوست دارم. ابراهیم عزیزی را از دوران دانشکده میشناسم و میدانم که در برههای میتوانست فوتبالیست شود، اما مسیرش جوری رقم خورد که فیلمی فوتبالی بسازد. از عادل فردوسیپور تشکر میکنم. او در مسیر ساخت این فیلم بسیار به ما کمک کرد. میدانم که او سالها با فساد در فوتبال مبارزه کرده است.
نیما جعفری جوزانی | تدوینگر: بخش زیادی از تدوین این فیلم براساس دکوپاژ کارگردان است. فیلم، فضایی ملتهب و ورزشی دارد. نقطهگذاری در تدوین چنین فیلمهایی کار سختی بود و خوشحالم که درنهایت، این کار ساخته شد.