بازآرایی قدرت در غرب آسیا و الزامات یک دیپلماسی پیش‌دستانه

مشرق نیوز دوشنبه 19 خرداد 1404 - 12:48
تحولات اخیر در منطقه غرب آسیا که با روندی شتاب آمیز در حال رخ دادن است، مستلزم آن است که جمهوری اسلامی ایران در برابر فرایندهای منطقه‌ای، اقدام به اتخاذ یک دیپلماسی پیش‌دستانه کند.

به گزارش مشرق، سید محمدتقی آقایان، کارشناس مسائل بین الملل در رابطه با تحولات اخیر در غرب آسیا نوشت: تحولات شتابان در ساختار امنیتی و سیاسی منطقه غرب آسیا، بار دیگر اثبات می‌کند که سیاست خارجی دیگر عرصه تعاملات صرفاً دوجانبه یا مبتنی بر معادلات کوتاه‌مدت نیست، بلکه در قالب منازعه‌ای چندلایه میان قدرت‌های ساختارزا و بازیگران درون‌زا معنا می‌یابد. امروز، جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها به‌عنوان یکی از ستون‌های ثبات ژئوپلیتیک در منطقه، بلکه به‌مثابه معمار یکی از معدود راه‌حل‌های امنیت پایدار منطقه‌ای، مسئولیتی فزاینده در برابر واقعیت‌های نوظهور بر عهده دارد.

از همین منظر، رایزنی‌های منطقه‌ای اخیر دستگاه دیپلماسی ایران با محوریت کشورهای کلیدی نظیر مصر و لبنان و برخی دیگر از کشورهای منطقه، پاسخی حساب‌شده به دگرگونی‌هایی است که بخشی از آن در قالب گسترش «پیمان ابراهیم» توسط رژیم صهیونیستی، و بخشی دیگر در بستر مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده آمریکا تبلور یافته است. این دو روند در ظاهر مستقل، اما در عمل بخشی از یک استراتژی کلان برای بازتعریف ساختار نظم منطقه‌ای به زیان بازیگران مستقل غرب آسیا هستند.

تلاش برای مهار ساختاری ایران در قالب پیمان‌ها

گسترش پیمان ابراهیم از سطح همکاری‌های نمادین به اتحادهای امنیتی، چرخشی از دیپلماسی نرمی است که اکنون به دنبال حاشیه‌نشین کردن ایران از معادلات منطقه‌ای با استفاده از سازوکارهای چندجانبه‌سازی جعلی است. هم‌زمان، رژیم صهیونیستی در حالی تلاش برای جذب بازیگران آفریقایی و عربی به این سازه امنیتی را تشدید کرده که حتی در سطح داخلی خود با بحران سیاسی و مشروعیت روبه‌روست.

در چنین شرایطی، قدرت بازدارندگی مقاومت که برای سال‌ها متکی بر حضور رهبری بی‌بدیلی چون سید حسن نصرالله بود، پس از شهادت وی در سال گذشته، دچار خلأ نمادین شد. اما سیاست تهران نه تداوم شخص‌محور یک رهبر، بلکه بازتولید ساختاری یک جبهه‌ی پایدار در برابر رژیم اشغالگر است. همین امر، اساساً ماهیت جدیدی به روابط تهران با بیروت بخشیده است: روابطی که اکنون نه صرفاً برپایه هم‌پیمانی ایدئولوژیک، بلکه با محوریت بازتعریف امنیت جمعی مقاومت سامان یافته است.

قاهره و ضرورت یک موازنه ژئوپلیتیک تازه

جمهوری اسلامی ایران قاهره را همواره بازیگری تعریف‌پذیر و موثر در نظم منطقه‌ای دانسته است. برخلاف روایت‌های رایج رسانه‌ای، مصر همواره تمایلاتی ساختاری برای حفظ استقلال استراتژیک خود داشته، و در موقعیت‌هایی حساس نقش «واسط تمدنی» میان شرق اسلامی و نظم مدرن را ایفا کرده است. دیدار اخیر با مقامات مصری، نه یک حادثه دیپلماتیک، بلکه بخشی از یک پازل استراتژیک گسترده است: بازگشایی محور تهرانقاهره به‌منظور توازن‌بخشی به محور عبریعربی حتی در حد دیدارهای دیپلماتیکدر حال شکل‌گیری است.

باید توجه داشت که بازتعریف نقش مصر در غزه، هم‌زمان با تلاش اسرائیل برای مهندسی هویتی جهان عرب و تضعیف پیوستگی تاریخی مقاومت، فرصتی تاریخی برای بازاندیشی در نقش منطقه‌ای این کشور به وجود آورده است. از نگاه جمهوری اسلامی، هر نوع بازگشت مصر به هویت اصیل ضداستعماری خود، می‌تواند تعادل ژئوپلیتیکی غرب آسیا را به شکلی معنادار تغییر دهد.

دیپلماسی در میانه‌ی تهدید و چانه‌زنی

آنچه امروز در صحنه مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در جریان است، به‌وضوح معطوف به سطحی فراتر از پرونده هسته‌ای است. غرب تلاش دارد با نوسازی فشارهای اقتصادی، هم‌زمان با مهار منطقه‌ای ایران، مجموعه‌ای از امتیازگیری‌ها را در قالب یک «نظم کنترلی» تحمیل کند. در این میان، رژیم صهیونیستی کوشیده با تهدیدات نظامی و بازی روانی، صحنه مذاکرات را نیز به نفع خود شکل دهد.

در برابر چنین ترکیبی از چانه‌زنی و تهدید، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیازمند نوعی از دیپلماسی چندسطحی است:

دیپلماسی امنیتی در محور لبنانسوریه و عراق

دیپلماسی ساختاری در محور مصر و شمال آفریقا

دیپلماسی واسطه‌ای در محور مذاکرات غربی

این سه سطح، وقتی با هم در یک چارچوب راهبردی سامان یابند، تنها در صورتی موثر خواهند بود که بازیگر مرکزی آنها (یعنی ایران) هم از انسجام درونی تصمیم‌گیری برخوردار باشد و هم قابلیت سازگاری فعال با تحولات منطقه‌ای را حفظ کند.

نتیجه‌گیری:

آینده از آن بازآفرینی‌های هوشمندانه است تهدید اسرائیل، توسعه پیمان‌های خصمانه و فشارهای چانه‌زنی‌محور آمریکا، نشان می‌دهند که سیاست خارجی ایران نه تنها باید واکنشی نباشد، بلکه به یک الگوی کنشگرای فعال و ابتکارمحور بدل شود. رایزنی‌های اخیر با مصر و لبنان، تنها بخشی از یک روند گسترده‌تر است که باید در سطوح رسانه‌ای، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی نیز بازتاب یابد.

در این مسیر، بازتعریف نقش متحدان سنتی، استفاده از ظرفیت‌های جدید دیپلماتیک، و عبور از دوگانه «میدان ـ دیپلماسی» نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای ماندن در مرکز ثقل تحولات آینده خاورمیانه است.

منبع: قدسنا

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.