خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: روز شنبه ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۴، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به نقل از منابع آگاه، از بزرگ‌ترین پیروزی دستگاه‌های اطلاعاتی کشور در نبرد با سرویس‌های جاسوسی رژیم اشغالگر قدس پرده برداری کرد. براساس اطلاعات منتشر شده در رسانه‌ها، دستگاه‌های اطلاعاتی کشور در یک عملیاتی پیچیده «میدانی» و «سایبری» موفق شدند تا حجم قابل توجهی از اسناد راهبردی اسرائیل، به ویژه برنامه اتمی این رژیم را در عملیاتی پیچیده و منحصر به فرد از سرزمین‌های اشغالی خارج، به داخل کشور وارد و در مکانی امن مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. ظاهراً ملاحظات امنیتی مربوط به انتقال این اسناد به داخل کشور و حجم بالای آنها سبب شد تا تهران از انتشار زودهنگام این موفقیت استراتژیک در زمان کنونی رونمایی کند. به گزارش اکانت‌های امنیتی اسرائیل، ظاهراً اسناد یاد شده از وزارت امنیت داخلی، سرورهای مرتبط با برنامه اتمی و برخی اسناد موجود در «هاکریا» برداشته و به ایران انتقال داده شده است. دامنه این پیروزی بزرگ در میدان «نبرد سایه‌ها» به قدری عمیق و گسترده است که برخی تحلیلگران از احتمال وقوع زلزله در دستگاه‌های امنیتی اسرائیل و برکناری روسای شین‌بت- موساد و حتی محاکمه آنها سخن می‌گویند. شاید به همین دلیل سید اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات از این اسناد به عنوان «گنجینه اطلاعات راهبردی رژیم صهیونیستی» یاد کرده است!
تغییر موازنه در میدان خاکستری
در جریان کارزار «جنگ سایه‌ها» میان ایران و رژیم صهیونیستی، تحلیلگران نقطه قوت ایران را تکیه بر شبکه محور مقاومت و نبرد نامتقارن با رژیم صهیونیستی براساس استراتژی «حلقه آتش» تعریف می‌کردند. در سوی مقابل رژیم صهیونیستی از اواخر قرن بیستم میلادی با راه انداز کمپین ترور، خرابکاری، پرونده سازی و سرقت اسناد علیه برنامه اتمی- منطقه‌ای ایران سعی داشت تا نوعی موازنه را در این نبرد فرسایشی برقرار کرده و گاهاً معادله را به نفع خود تغییر دهد. اوج این مناقشات را می‌توان در «امنیتی سازی پرونده اتمی ایران» از یک سو و از سوی دیگر «عملیات طوفان الاقصی» و تغییر ژئوپلیتیک منطقه شرق عربی مشاهده کرد. در چنین شرایطی اندیشکده‌ها و رسانه‌های دست راستی وابسته به جریان جنگ طلب در واشنگتن- تل‌آویو مدعی بودند که ایران در دوران جدید به سراغ برگ «بازدارندگی اتمی» خواهد رفت و هیچ کارت بازی دیگری برای احیای موازنه در برابر اسرائیل در اختیار ندارد! گذر زمان اما خلاف این ادعا را ثابت کرد.
دستآورد اطلاعاتی اخیر در این نبرد پیچیده و ترکیبی بار دیگر سبب شد تا موازنه قوا میان ایران و رژیم صهیونیستی تغییر کند. در حالی که تهران همچنان متحدان خود را در مرزهای لبنان، کرانه باختری و غزه برای مهار اسرائیل تقویت می‌کند، دستگاه‌های اطلاعاتی کشور نیز توانستند با نشان دادن توان عملیاتی خود در عمق سرزمین‌های اشغالی، جبهه جدیدی علیه اشغالگران قدس باز کنند. پیام عملیات اخیر ایران آن است که اگر تهران تصمیم به هدف قرار دادن شخصیت‌های برجسته یا هدف حیاتی در اسرائیل بگیرد تنها چالش باقی مانده انتخاب «زمان» و «مکان» مناسب است! به بیان دیگر پس از عملیات اخیر دیگر هیچ هدف راهبردی در فلسطین اشغالی، سوژه‌ای دور از دسترس و ناممکن نیست. با در نظر گرفتن صحت این پیش‌فرض‌ها معادله قدرت میان تهران- تل‌آویو تغییر کرده و امروز ایران امکان‌های جدیدی برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی در اختیار دارد.
زلزله در هاکریا
منطقه هاکریا، به معنای «محدوده» در زبان عبری، در قلب تل‌آویو واقع شده و به‌عنوان مرکز اصلی نهادهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی شناخته می‌شود. این منطقه که اغلب «منطقه سبز» این رژیم نامیده می‌شود، میزبان نهادهای کلیدی مانند وزارت دفاع، ستاد کل ارتش و برخی دفاتر اطلاعاتی است. هاکریا به دلیل تمرکز ساختارهای قدرت و نقش محوری‌اش در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و نظامی از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است. این منطقه نه‌تنها نماد قدرت نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی است، بلکه به‌عنوان مرکزی برای هماهنگی راهبردهای منطقه‌ای این رژیم عمل می‌کند. تحلیل ساختار و کارکردهای هاکریا برای درک بهتر ماهیت رژیم صهیونیستی و سیاست‌های آن در منطقه، به‌ویژه برای کشورهایی مانند ایران که این رژیم را تهدیدی دائمی می‌دانند، ضروری است. موقعیت جغرافیایی و تمرکز نهادهای حساس در این منطقه، آن را به هدفی استراتژیک در تحلیل‌های سیاسی و نظامی تبدیل کرده است. شناخت دقیق هاکریا و نقش آن در معادلات منطقه‌ای می‌تواند به درک عمیق‌تر از راهبردهای این رژیم و تأثیرات آن بر ثبات منطقه کمک کند.
«انکار»، «تمسخر»، «تشکیک» و «سکوت» نخستین واکنش‌های ثبت شده از دولتمردان، رسانه‌ها و چهره‌های امنیتی حاضر در اندیشکده‌ها و محیط رسانه‌ای اسرائیل است. باور انتقال حیاتی‌ترین اسناد رژیم صهیونیستی به داخل ایران شاید برای بدبین‌ترین تحلیلگر صهیونیست هم امری دور از ذهن به نظر می‌رسد. طی هشت دهه اخیر سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل با انجام عملیات‌های متعدد ترور، نفوذ، خرابکاری یا سرقت توانسته بودند به بقای رژیم صهیونیستی کمک شایانی کنند. از نخستین روزهای مهاجرت غیرقانونی گروه‌های یهودی از سراسر جهان به سرزمین فلسطین تا انعقاد پیمان ابراهیم میان اسرائیل و کشورهای محافظه‌کار سنی، دستگاه اطلاعاتی اسرائیل توانسته به صورت موثر و کارآمدی به نقش آفرینی بپردازد و ضربات جدی به دشمنان و رقبای رژیم وارد نماید. به عنوان مثال اقدامات تروریستی موساد علیه دانشمندان منطقه عربی سبب شد تا کشورهایی همچون عراق و سوریه نتوانند مسیر همواری برای توسعه برنامه اتمی خود دنبال نمایند.
اکنون در میانه کارزار «طوفان الاقصی» سربازان گمنان امام زمان (عج) در عملیات چندبعدی، پیچیده و منحصر به فرد توانستند به عمق دستگاه‌های نظامی- امنیتی اسرائیل رخته کرده و با انتقال آنها با امکان امن اما نامعلوم، هیمنه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را فرو بریزند. کارشناسان معتقدند که اگر ایران در هفته‌های آینده اقدام به انتشار تدریجی اسناد حیاتی اسرائیل در حوزه‌های نظامی- امنیتی کند، امکان شکل‌گیری اجماع جهانی و آشوب داخلی در دل سرزمین‌های اشغالی افزایش خواهد یافت. برهمین اساس عزل یا استعفای مهره‌های کلیدی همچون داوید بارنع از سمت ریاست موساد نباید امری دور از انتظار باشد. تهران می‌تواند با زمان‌مند کردن این افشاگری تاریخی، سطح فشار سیاسی- امنیتی بر تروئیکای اروپایی- آمریکا را که با کمک آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به دنبال فعال کردن مکانیزم ماشه علیه ایران هستند افزایش دهد. در صورت بازگشت این «نمایش ایرانی» فرصت لازم برای خروج از «ان.پی.تی» به بهانه بازگشت تحریم‌های سازمان ملل فراهم خواهد کرد.
بهره سخن
پیش از این مورخان و تحلیلگران حوزه امنیتی، افشای برنامه اتمی «دیمونا» توسط مردخای وانونو را به عنوان بزرگ‌ترین شکست سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل در تاریخ این رژیم ثبت کرده بودند اما امروز می‌توان از شکستی بزرگ‌تر سخن گفت. پس از گذشت ۲۰ ماه از نبرد طوفان الاقصی و مشخص شدن تکیه دولتمردان صهیونیست بر توان دستگاه‌های امنیتی اسرائیل برای وارد کردن ضربات تاکتیکی بر ساختار فرماندهی- استعدادهای نظامی محور مقاومت، دستگاه‌های اطلاعاتی ایران در پروژه‌ای مشترک تصمیم گرفتند تا با رخنه انسانی- سایبری به عمق مراکز حساس رژیم صهیونیستی، نوعی موازنه امنیتی در برابر موساد، شین‌بت و آمان ایجاد کنند. حال تهران این امکان را دارد تا با دسترسی به حداقل ۷ گیگابایت اسناد حساس مربوط به تاسیسات حیاتی (اتمی) اسرائیل، ارزیابی دقیق‌تری نسب به موقعیت استقرار آنها، میزان استحکام تاسیسات و تنظیم توان آفندی کشور برای حمله به اهداف حیاتی در سرزمین‌های اشغالی داشته باشد. کسب چنین دستآورد بزرگی در نبرد اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی نه تنها معادلات را در روند جنگ فرسایشی میان تهران- تل‌آویو تغییر خواهد داد، بلکه سبب تقویت جایگاه امنیتی ایران و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا خواهد شد.
