با گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشست این هفته اعضای کارگروه ورزش حزب موتلفه یک مهمان ویژه داشت و او کسی نبود جز محمدرضا طالقانی چهره نام آشنای ورزش کشور، رییس اسبق فدراسیون های کشتی و باستانی و محافظ ویژه امام(ره) که در آستانه سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب حرف های زیادی برای گفتن داشت اما تقاضا داشت بسیاری از ناگفته ها را در دل خود نگه دارد و بنا به مصلحت بر زبان نیاورد.
در ابتدای این جلسه محمدرضا تهرانی رییس کارگروه ورزش با اشاره به همزمانی حضور محمدرضا طالقانی در این جلسه با سالروز ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی از وی به عنوان کسی که در مسیر جهان پهلوان تختی حرکت می کند یاد کرد و افزود: طالقانی از ابتدای انقلاب لحظه ای در جهت خدمت به مردم و مشارکت در امور خیر کوتاهی نکرده است. وی در بخش دیگری از صحبت های خود با انتقاد از اتفاقات اخیر در ورزش کشور گفت: متاسفانه اخیرا برخی بی اخلاقی ها در حوزه ورزش رخ داده که باعث تاسف و شرمندگی است. انتظار ما از مسئولین ورزش این است که با قاطعیت و جدیت با ناهنجاری ها برخورد کنند.
در ادامه جلسه تعدادی از اعضای کارگروه ورزش موضوعاتی چون ضعف در حوزه فرهنگی، لزوم اعمال حکمرانی در ورزش به جای مماشات، دلایل توجه به مقوله قهرمانی به جای پهلوانی، تعداد کم چهره های اثرگذار مانند حاج محمدرضا طالقانی در عرصه ورزش و جامعه، کمبود الگوهای مثبت، بی توجهی نسبت به پیشکسوتان و موارد متعدد دیگر مطرح کردند.
محمدرضا طالقانی آخرین سخنران این نشست بود که ضمن اشاره به پاره ای از مشکلات جامعه امروز و ورزش خاطرنشان کرد: این روزها وقتی از یک نفر تعریف می کنند، دشمن پیدا می کند. اینکه مردم به من کمترین یا برخی ورزشکاران محبت دارند، کسی به آنها یاد نداده بلکه خودشان تشخیص می دهند. بارها گفته ام پهلوان را مردم انتخاب می کنند وگرنه با گفتن پهلوان یا تبلیغات نمی شود رخت پهلوانی تن یک نفر کرد. من عاشق مردم و مملکتم هستم به هیچ دسته و گروهی هم تعلق ندارم از اول آدم آزادی بودم الان هم همان هستم. اول انقلاب که محافظ امام بودم، همین شکل و قیافه را داشتم. هیچوقت امام به من نفرمود جور دیگری لباس بپوشم. باور کنید لطف و محبتی که به بنده داشت به خیلی از اطرافیان نداشت. روزی که قرار بود کنار ایشان سوار هلیکوپتر شوم، مردم آنقدر هجوم آوردند که تمام بدن من کبود و خونین شده بود و شب از درد نمی توانستم بخوابم. وقتی سوار شدیم من یک آن ترسیده بودم که مبادا هلی کوپتر را هدف قرار دهند یا یک راست سر از اوین دربیاوریم چون هنوز حکومت نظامی بود وقتی به امام نگاه کردم، دیدم با آرامش کامل مشغول صحبت با حاج احمد آقاست. ذره ای تردید در چهره اش نبود. همان موقع به خود آمدم و قوت قلب گرفتم. آرامش خاطر امام برای ما الگو بود. به من گفته بودند آقا مرتب سراغ شما را می گیرد چون در پاریس که خدمت ایشان رسیده بودم. حاج مهدی عراقی درباره من با ایشان صحبت کرده بود. وقتی هم که ایران آمدند، باز هم کنار اتومبیل حامل ایشان بودم. اول باور نمی کردم اما وقتی رفتم خدمت ایشان با روی گشاده بنده را بغل کرد و کنار خودش نشاند. بعد از مدتی که انقلاب پیروز و اوضاع تثبیت شد، من هم رفتم دنبال کارم. فرستادند دنبالم که مسئولیت های سیاسی به من بدهند اما نپذیرفتم و گفتم من ورزشی ام و فقط دوست دارم در حوزه ورزش کار کنم. کاش انقلاب همانطور که شروع شده بود، ادامه پیدا می کرد. آن روزها مردم چقدر با هم مهربان بودند اما امروز حاضر نیستند یک ریال از رهن منزل شان در حق مستاجر کم کنند.
رییس و نایب رئیس اسبق فدراسیون کشتی ادامه داد: مدتی مسئولیت سالن هفت تیر را بر عهده داشتم و هر کاری توانستم برای این سالن انجام دادم. بگذریم از اینکه در آخر به من تهمت منافق بودن زدند و کنارم گذاشتند. مدتی در باشگاه راه آهن به عنوان مربی، سرپرست و نهایتا مدیر مجموعه کار کردم. طی مدتی که آنجا بودم تمام رشته ها را با امکانات کافی راه اندازی کردم. قریب به ۹ سال رییس هیات تهران بودم تا اینکه ترکان از من خواست بروم فدراسیون کشتی، قبول نمی کردم جای استاد و پیشکسوتم آقای صنعتکاران بنشینم تا اینکه مهندس غفوری فرد مرا خواست و تاکید کرد باید به ورزش کمک کنم پذیرفتم اما هیچگاه جای آقا صنعت که بزرگ من بود، ننشستم. انصافا هر دو بزرگوار یاد شده به این حقیر خیلی لطف داشتند. غفوری فرد که معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بود عازم کوبا بود از من خواست ایشان را همراهی کنم. آنجا با فیدل کاسترو دیدار داشتیم. قبلا در مورد من اطلاعاتی به کاسترو داده بودند. به من گفت در هر کاری باید متخصص آن رشته راس کار باشد. عقیده داشت تمام ارکان یک فدراسیون ورزشی باید در آن رشته تخصص داشته باشند.
ایشان در بخش دیگری از صحبت های خود تصریح کرد: با اینکه خودم و پدرم جبهه رفته بودیم و خودم در آستانه انقلاب بازداشت شدم و همه بزرگان انقلاب بنده را می شناختند اما هیچگاه چیزی از هیچ مسئولی نخواستم. چون معتقدم اگر برای مملکت جنگیدم، به خاطر این مردم و وطن بوده و ادای وظیفه کردم. از کسی طلبکار نیستم. من عاشق این مردم و ایرانم و اگر لازم باشد جانم را هم برای کشورم می دهم. باور کنید مردم ما خیلی خوب اند و همه چیز را تشخیص می دهند.
طالقانی در ارتباط با ورزش گفت: من هیچ کجای ورزش نیستم بنا براین اظهار نظر هم نمی کنم. البته اگر لازم باشد حرفی را بزنم، کوتاهی نخواهم کرد. سال ۹۸ تیم کشتی که من خدمتگزار آن بودم قهرمان جهان شد. دوستان رفتند جوایز را دادند و من و فائقی گوشه ای از سالن ایستاده بودیم و اشک شوق می ریختیم. شب فینال مردم فریاد می زدند طالقانی تو قهرمانی. باور کنید توی این مملکت کار گم نمی شود. هر کس هرجا صادقانه خدمت کرد، مردم تشخیص می دهند. سال ۹۶ المپیک آتلانتا وقتی رسول خادم طلا گرفت و سرود ما در قلب آمریکا نواخته شد، چند هزار نفر ایستادند و به پرچم ما ادای احترام کردند. زمانی مدال گرفتن در کشتی خیلی سخت بود باید ۶- ۷ مسابقه سنگین را می بردی تا به مدال برسی الان اما کشتی در دنیا افت پیدا کرده و با سه- چهار برد می شود قهرمان المپیک شد. قبل از المپیک پاریس از من پرسیدند کشتی چند مدال می گیرد پاسخ دادم باید چهار مدال بگیریم. یک نفر هم گفت مگر خم رنگرزی است، ما اگر یک مدال بگیریم باید کلاه مان را بالا بیندازیم. نهایتا دیدید که چهار مدال گرفتیم. ورزش ما امروزه آنطور که باید مورد توجه نیست از قدیم هم گفته اند هرچقدر پول بدهی آش می خوری.
وی در پایان تاکید کرد: من از جمله خط شکن ها بودم. روزی برای عبدالله موحد دوبار سرود زدیم، عده ای به من اعتراض کردند که چرا این کار را کردی؟ گفتم امثال موحد سرمایه ملی هستند چرا باید این افراد را از خودمان برانیم. زلزله بم حدود ۱۲ میلیارد پول و امکانات برای زلزله زده ها جمع کردیم بازهم عده ای حرف در آوردند در حالیکه هر آنچه جمع شده بود را خود مردم داده بودند.
258 253