در ایام حج و تعظیم شعائر الهی و تجلی اسرار آن در مناسک و اعمال ریز و درشت آن، که قرار است در نهایت به درک عظمت خداوند متعال منجر شود، نکته ای در باب کمال موجودات اعم از جمادات و گیاه و حیوان و انسان توجهم را جلب نمود.
روایتی دیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که فرمودند: خدای تبارک و تعالى، مودّت و دوستى ما را به هر حیوان و نباتى (گیاهی) عرضه کرد، آن ها که پذیرفتند، شیرین و پاکیزه گشته و آن ها که نپذیرفتند شور و تلخ گردیدند.
و دیگری از امام علی (علیه السلام) که می فرمایند: خداوند ولایت ما را بر تمام اهل آسمان و زمین از جن و انسان و میوه ها و غیر آن ها عرضه کرد، پس هر چیزی که ولایت ما را قبول کرد، پاک و طاهر شد و هر چیزی که ولایت ما را قبول نکرد، خبیث و پست شد.
در نقلی البته کمی ضعیف از امام علی (علی السلام) هم دیدم که فرموده بودند : خداوند امانت و ولایت مرا بر پرندگان عرضه داشت و اولین پرنده اى که ایمان آورد بازهاى سفید و چکاوک بود و اولین پرنده اى که انکار نمود جغد و عنقا بودند که لعنت شدند. جغد که نمی تواند روز آشکار شود، چون پرندگان با او دشمن هستند و عنقا در دریاها است که دیده نمی شود.
احادیث و روایات از این دست زیادند حال با اعتبار کم و بیش، اما این بار خواستم به شواهد و تجربیات شخصی خودمان رجوع کنم.
مثلا کمال یک سنگ گاهی میشود حجرالاسود شدن و یا سنگ عقیق و درّ نجف، در بعضی میشود سنگ زیر پای زائران حرمین شریفین و در آنها که شاید کم توفیق ترند سنگ دیوار و کف یک خانه.
یک آهن آبدیده حتی کمالش از شمشیر ذوالفقار شدن تا تیر سه شعبه حرمله شدن، طیف و گستردگی دارد.
درختان خیابان شارع محمدامین در کربلا مثلا! چقدر غبطه دیگر گیاهان را به دنبال خود دارد.
یا مثلا پنجره فولاد امام رضا شدن قطعا یک حال دیگر برای آن فلز دارد؛ حتی همان آهویی که ضمانتش را اماممان کرده بود یا همان کبوتران خاکی بقیع و سگ اصحاب کهف و ... چقدر مثلا با فیلهای سپاه ابرهه تفاوت از زمین تا آسمان دارند!
میوه ها، نوشیدنی ها و غذاهای بهشتی، عطرهای بهشتی، حتی جنس پارچه های بهشتی، مکانها و سرزمینهای بهشتی همه و همه را اگر خوب نگاه کنی میفهمی که گویا هر موجودی در این دنیا غایت و نهایت و هدف و کمالی دارد که باید به آن برسد وگرنه در حق خود کوتاهی نموده است.
بالاتر از همه اینها اما آدمی است! از دیدگاه امام خمینی، انسان در عالم، سیر تکاملی دارد که از نقص به کمال و از ضعف به قوت در حال حرکت است و این سیر تکاملی انسان نهایت ندارد؛ زیرا سیر کمالی نفس، نامتناهی است و انسان حدی ندارد.
شاید کمال انسان رسیدن به همان مقام خلیفه اللهی باشد که بشود جانشین خدا در روی زمین، جانشین اسماء و صفات الهی در بین مردم، جانشین فضائل و زیباییها در بین اینهمه کدورت و سیاهی و تیرگی.. اینکه بشود بنده محض در برابر مولی.
و پروژه حج شاید در این میان فرصت و بهانه خوبی باشد برای به ظهور رساندن تمامی این ویژگیهای بالقوه به بالفعل.