همنشینی با خطرناکترین شترمرغ و بلندپروازترین پرنده جهان

همشهری آنلاین جمعه 09 خرداد 1404 - 17:19
همگی‌شان، خوش خور و خوراک هستند؛ چه آنها که به‌فرمان و اهلی‌اند و پی‌درپی نوک به دانه‌های گندم، ارزن، تخم کاهو وشاهدانه می‌زنند تا چینه‌دان خود پُر و خالی کنند و چه آنها که وحشی و دَشتی‌اند و جز، گوشت و میوه و گاهی هم حشره از پشه تا شب‌پره به پیش‌معده‌یشان راه نمی‌دهند.

همشهری آنلاین-سحر جعفریان عصر:جمع ریز و دُرشت‌شان ۱۶۰ گونه یا بیشتر از ۸ هزار بال پرنده است که سال‌ها از لانه کردن‌شان، گوشه و کنار بزرگترین باغ پرندگان خاورمیانه (تهران، بزرگراه شهید بابایی شرق) می‌گذرد. کبوتر، کلاغ، فنچ و طوطی تا عروس‌هلندی، خروس‌های وارداتی، چکاوک و طوطی برزیلی که هر روز چشم می‌دوزند به دست تعدادی کارگر که کارشان خوراندن خوردنی‌های منوی‌غذایی پُر و پیمان به اضافه قطره و قرص‌های مولتی‌ویتامین، سرلاک‌های تقویتی و پودرهای پروتئینی به آنهاست. یکی مثل مهدی، مسئول آب و دانه پرندگان بخش آبچَر که دیگر خوب می‌داند چه وقت غذای فلامینگوها به برکه سرریز کند و یا چطور به قرقاول‌ها ویتامین بخوراند تا توی لک نرود. و ابراهیم، اپراتور غذادهی پرندگان بخش گرمسیری که حالا قریب به ٣٠ سال است بیش از آنکه حواسش پی غذای خود از سر چربی و قندو فشار بالا باشد، فکرش پرتِ گوشت‌خواری کاسواری (خطرناکترین شترمرغ جهان) و طاووس جواهری است. یا سام در بخش پرندگان شکاری که سرش با غذادهی به عقاب و شاهین و قوش شلوغ و دلش هم با سیر و تقویت شدن کرکس‌ها خوش است.

کمی دانه و چند پُرس صدف خوراکی

همه مساحت عریض و طویل باغ پرندگان با کلافی از مسیرهایی طولانی و تو در تو قابل دسترسی‌ست. انتهای یکی از این مسیرها که اغلب از صف بازدیدکنندگان پر آمد و شد است، تابلوی پرندگان گرمسیری به چشم می‌آید؛ همان‌جا که ابراهیم همراه چند وردست، مسئول آب و غذای بیش از هزار پرنده است. هوایش مرطوب و شرجی و زمینش متراکم از حصارهای توری کوچک و بزرگ که میان هر کدامشان، پرندگانی در سر و صدا و یا بالا و پایین پریدن هستند. ابراهیم از ٧ صبح کارش را این چنین شروع می‌کند؛ کمی دانه برای طوطی‌های فسقلی و خوش رنگ و رو (فیشر)، کمی هم برای طاووس‌های خرامان که بیشتر میل به گیاه و صدف خوراکی دارند و مقداری نیز برای چندگونه ازعروس‌هلندی‌ها : «غذا دادن به اینها سخت نیست. راحت می‌توان درِ حصار توری-فلزی‌شان را باز کرد و داخل شد...نه می‌ترسند و نه می‌ترسانند...یک‌جورایی جَلدند. تا ظرف‌هایشان را از آب و دانه پر کنم روی سر و شانه‌هایم می‌نشینند...». گاهی علی، یکی از وردست‌ها به آب و دانه طوطیان مشغول می‌شود تا ابراهیم فرصت و دقت بیشتری برای غذادهی به ویژه‌ترین پرنده باغ یعنی کاسواری را داشته‌باشد.

وقتی کاسواری، گرسنه می‌شود

حصار توری-فلزی کاسواری، بزرگ‌تر از باقی پرندگان است. زمینی پوشیده از خاک و گیاهانی به دور و اطراف تا زیستگاه این شترمرغ شاخدار و معروف به پرنده قاتل، بیش از بیش شبیه زیستگاهش دراسترالیا و مناطق استوایی شود. ابراهیم در حالی که سبد میوه به دست گرفته با احتیاط داخل حصار کاسواری می‌شود. کاسواری با آن هیبت مهیب و تاج سنگی به سر و زائده‌ای قرمز و آویزان از گردن آبی رنگش، گوشه‌ای از قلمرویخود ایستاده و زیر چشمی ابراهیم را می‌پاید. با آنکه او رامی‌شناسد اما چون هیچ از اُنس و اُلفت خوشش نمی‌آید، حسابی غیظ کرده‌است. ابراهیم هم بدون حرکتی اضافه و یا غیرمعمول، سبد میوه را می‌گذارد و آرام، سینیِ لاشه‌های نصفه و نیمه موش‌هایی که کاسواری خورده، برمی‌دارد: «خطرناک است به خاطر پنجه‌های قوی و آن ناخن‌های تیز...چند ماه پیش احمد (یکی از کارگران نظافت و بهداشت) را طوری زخمی کرد که کارش به بخیه و مرخصی استعلاجی کشید.» ابراهیم اما هم سر نترس دارد و هم هوشیار و مراقب است: «از بچگی دور و بَرم، بیشتر از آدم، پرنده بوده...»

عقاب و شاهین و کرکس، نمک‌گیرِ سام

«سلطانِ بخش «دَشتچَر» یا همان پرندگان شکاری باغ، دال (گونه‌ای کرکس) است...بلندپروازترین پرنده جهان که ارتفاعی پروازی‌اش به بیش از ۱۱ هزار متر می‌رسد...» این را سام می‌گوید که جیره آب و غذای پرندگان شکاری، دست اوست. متخصص و کهنه‌کار که با آموزش و تجربه، خوب می‌داند پرندگان وحشی را چطور رام و آرام کند. هر چند، میان آموزش و تجربه، کم زخم برنداشته و خونش نرفته‌است. کف دست راست خود را نشان می‌دهد؛ هنوز ردِ چنگال عقاب طلایی یا زرد در آن پیداست. آن روز دستکش محافظ چرمی دست نداشت: «باید صبر و حوصله خرج داد تا پرنده عادت کند از دستمان غذا بگیرد. یک وقت‌هایی هم بهتر است تکنیک تشویق و پاداش را به‌کار ببندیم. حواس‌مان به ویتامین‌هایشان هم باید باشد که گاهی به آب‌خوری اضافه کنیم.» اغلب‌اوقات عقاب، شاهین، کرکس، باز و جغد و جغدهای شاخ‌دار تا در قفس‌هاشان بالانشینی کنند سام و کارگرانش، سرگرم غذادهی می‌شوند: «اگر غذا نخورند توی لک باشند یا بغ کنند یعنی باید بروند زیر دست آقای دکتر که همین‌جا وسط باغ مطب دارد.»

سُفره‌داران به برکه و حوالی‌اش

مهدی شاید یکی از کم سن و سال‌ترین اپراتوران غذادهی به پرندگان این باغ دراندردشت باشد؛ حدودا ۲۰ و خرده‌ای ساله. از مدیر بخش یاد گرفته گاهی غذای فلامینگوهای صورتی و یا معمولی را داخل آب برکه بریزد؛ یک ظرف پُر از حلزون و میگو و گیاهان آبی هم که آنجا، کفِ برکه یا اطرافش سبز شده‌اند برای دِسر این مُرغان گردن بلند و منقار خمیده. و گاهی هم غذا را با کمی فاصله از خطِ برکه و خشکی می‌ریزد تا فلامینگوها از جست و خیز نیفتند. لابه‌لای پلیکان، لک‌لک و قرقاول‌ها، اردک پنگوئنی، غاز آفریقایی، قوی سیاه و چندتایی از دیگر پرندگان وارداتی هم دیده‌می‌شود. پرندگانی خاص که مهدی و باقی کارگران ناچارند هر دو سه ماه در میان دوره‌های آموزشی برای چگونگی آب و دانه دادن به آنها بگذرانند.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.