متوسط عمر پروژه‌های عمرانی در ایران چیزی در حدود هفده تا هجده سال است. جهنم اما از سایر پروژه‌های ایرانی مستثنی است. از زمان اعلام خبر راه‌اندازی جهنم تا بهره‌برداری، تنها چند روز فاصله بود اما این همه‌ی داستان جهنم ایرانی نیست. انتظار می‌رود راه‌اندازان و گردانندگان این جهنم به سئوالات مهمی در این حوزه پاسخ دهند. پاسخ‌هایی که ابعاد این جهنم را برای مخاطب ایرانی بیش از پیش آشکار خواهد کرد.

یک -ایران درگیر بحران ناترازی انرژی است. حالا دیگر پای قطع برق به خانه‌ها هم باز شده و شهروندان در گرمای زودرس خرداد، ساعاتی از روز را در خاموشی خانه‌هایشان جهنم را تجربه می‌کنند. صنایع ایران طبق برنامه‌ی زمانبندی با قطع دو روزه برق مواجهند و بر اساس  بسیاری از فعالان صنعتی باید در ساعات بعداز ظهر تن به خاموشی بدهند. لازم به توضیح نیست که خاموش شدن چرخ‌های صنعت، زیان هنگفتی را متوجه بخش مولد جامعه می‌کند و در نهایت سبب می‌شود بخش مهمی از ظرفیت‌های نصب شده در کشور بلااستفاده بماند. در این فضا آن‌چه اقتصاد ایران تولید می‌کند، تورمی است که قدرت خرید جامعه‌ی ایرانی را با بحرانی جدی روبه‌رو کرده.  

دو- میزان ناترازی برق چیزی بین ۱۸ تا بیست هزار مگاوات برآورد شده است و سیاستگذاران بر آن هستند با راه‌اندازی نیروگاه‌های بادی و خورشیدی راهی برای غلبه بر این وضعیت بیابند اما پروژه‌های تاسیس نیروگاه بادی و خورشیدی نیز مانند هر پروژه‌ی عمرانی دیگری در ایران در موعد مقرر به بهره‌برداری نمی‌رسد. گواه این ادعا، فاصله‌ی مجوزهای صادره با طرح‌های به بهره برداری رسیده در این حوزه است. در حالی که دولت سیزدهم اعلام می‌کرد در سه سال قرار است با تکیه بر نیروگاه‌های تجدیدپذیر بحران برق در ایران پایان گیرد، هاشم اورعی، استاد برق دانشگاه شریف به خبرآنلاین اعلام کرد: ۳۴ هزار مگاوات پروانه برای انرژی تجدیدپذیر صادر شده، اما با کمال تاسف در نیمه‌ی دوم سال گذشته متوسط ظرفیت منصوبه در ماه فقط ۵۷ مگاوات بوده. حال ببینید با این دست فرمان چند سال طول می‌کشد این ۳۴ هزار مگاوات به بهره‌برداری برسد.

سه- چرا ایران تصمیم گرفته است بار تولید برق را بر دوش نیروگاه‌های تجدیدپذیر بیندازد؟ هر چند نیروگاه‌های تجدیدپذیر آلودگی به مراتب کمتری را برای محیط زیست ایجاد می‌کنند، اما این انتخاب از سر ناچاری است چرا که ایران با ناترازی بزرگی در بخش گاز روبه‌روست. بر اساس اعلام مدیرعامل شرکت ملی گاز در زمستان ۱۴۰۳ ایران با ناترازی ۳۵۰ میلیون متر مکعبی گاز مواجه بود. وزیر نفت دولت سیزدهم هم اعتبار موردنیاز برای رفع ناترازی گاز را چیزی در حدود ۸۰ میلیارد دلار اعلام کرده است.

چهار- اگر از مقامات دولتی بپرسید چرا ایران با بحران ناترازی انرژی روبه‌رو شد، احتمالا پای قیمت را وسط می‌کشند و به یارانه‌ی انرژی اشاره می‌کنند. از ضرورت اصلاح قیمت می‌گویند و این‌که قیمت انرژی علامت غلط به اقتصاد و مصرف کننده می‌دهد و در نتیجه عزمی برای بهینه‌سازی مصرف باقی نمی‌ماند. مصرف‌کننده‌ی ایرانی را متهم می‌کنند به اسراف و ...

پنج- حالا در این فضا با وجود ناترازی انرژی با برق و گاز یارانه‌ای و ارزان‌قیمت، جهنمی در فومن به پا کرده‌اند تا نشان‌مان بدهند عاقبت کارمان چیست.  

انتظار می‌رود هم‌زمان با اعلام هزینه‌ی راه‌اندازی این پروژه، میزان مصرف گاز این جهنم دست ساخته را در ناترازی عجیب انرژی اعلام کنند و با انتشار قبض گاز و برق به افکار عمومی نشان دهند. ش دستاورد این جهنم برای مردم ایران چیست.

روزنامه‌نگار

2121