به گزارش خبرورزشی، ژابی آلونسو که این یکشنبه به عنوان سرمربی رئال مادرید منصوب شد، چالشی عظیم پیش رو دارد.
بازگرداندن تیمی که تحت هدایت کارلو آنچلوتی، این فصل در وضعیت خستگی به نظر میرسید. تحرک تیمی، پرسینگ، استفاده از بازیکنان جدید (آیندهدار) : اینها محورهای کاری مربی پیشین بایر لورکوزن خواهند بود.
این داستان، یک ازدواج است که هیچکس از آن شگفتزده نمیشود: پس از پنج فصل حضور به عنوان بازیکن (۲۰۰۹-۲۰۱۴) و سپس آغاز حرفه مربیگری خود (با تیم زیر ۱۳ سال در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹)، ژابی آلونسو به طور رسمی روز یکشنبه به عنوان جانشین کارلو آنچلوتی روی نیمکت رئال مادرید منصوب شد.
اگرچه انتصاب این مربی ۴۳ ساله که در مدت دو سال و نیم سرمربی تیم برجسته بایر لورکوزن بوده، به نوعی میتواند هواداران مادریدی را آرام کند، اما مربی اسپانیایی باید تیمی را بیدار کند که گاهی باوجود حضور کیلیان امباپه در تابستان گذشته، خسته به نظر میرسید.
با توجه به اینکه تیمهای لورکوزن و رئال مادرید از نظر ترکیب بازیکنان و پیشینه قابل مقایسه نیستند، انتظار داشتن از ژابی آلونسو برای استفاده از همان رویکرد و یا سیستم مشابه - ۱-۳-۲-۴ در اکثر مواقع - در رأس باشگاه مادریدی بیفایده است. بازیکنی که در طول دوران حرفهای خود در سبکهای مختلف بازی کرده است، قهرمان جهان در سال ۲۰۱۰ همچنین به یک تاکتیکدان انعطافپذیر تبدیل شده است، ویژگیای ضروری برای مقابله با چالشهایی که پیش روی او خواهد بود.
حملات به شکل ساختاریافتهتر...
در واژگان ژابی آلونسو، دو واژه به طور مداوم تکرار میشوند زمانی که او عملکرد تیمش را تحلیل میکند: «ساختار» و «کنترل». این دو واژه خلاصهای خوب از آنچه است که در این فصل از رئال مادرید کم بود، به ویژه زمانی که فشار افزایش یافت. «بعد از یک نیمه اول خوب، فرو ریختیم، این نباید برای ما دوباره و دوباره اتفاق بیفتد»، فدریکو والورده پس از پیروزی مقابل سلتاویگو (۳-۲) در ۴ مه، یک هفته پیش از یک سقوط دیگر در یک الکلاسیکو حماسی در مونجویی (۳-۴)، ابراز تاسف کرد.
در قلب چهارمین شکست این فصل رئال مادرید در چهار بازی مقابل بارسا، با ۱۶ گل خورده در مجموع، رئال ۲۳ دقیقه بدون اینکه بتوانند حتی یک بار به توپ در زمین حریف برسند، گذراندند (بین دقیقه ۱۴ تا ۳۷)! این نه تنها یک نماد، بلکه یک آینه بزرگنمایی از نقاط ضعف این فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۵ است که به ویژه بهای سنگینی بابت بازنشستگی تونی کروس در تابستان گذشته پرداخت کرده است.
بیخبر از علم زمانبندی آلمانی، مکانیسم مادریدی فاقد سیالیت و تعادل بود و سیستم دفاعی سنتی ۲-۴-۴ آنچلوتی در فاز دفاعی به قدری نفوذپذیر به نظر میرسید که قادر نبود این عیوب را پنهان کند، عیوبی که به طور خاص توسط زوج امباپه-وینیسیوس که قادر به ایجاد پرده دفاعی مؤثر نبودند، تجسم مییافت. فراتر از مصدومیتهای زیادی که ساختار تیم را ضعیف کرده بود، یکی از چالشهای اصلی ژابی آلونسو در اینجا است: پیدا کردن راهی برای حمله تیم مادریدی به شکلی فشردهتر، بدون آن که (بیش از حد) آنها را در صورت از دست دادن توپ در معرض خطر قرار دهد.
زیرا نحوه حمله آنها همچنین به نحوه تلاششان برای بازیابی مالکیت توپ بستگی دارد. در اینجا نیز، ماهیت ترکیب بازیکنان آنطور که در لورکوزن کار میکرد، اجازه نمیدهد که کپی دقیقی از آن را تصور کنیم - تیمی که قادر بود توپ را به شدت پس از از دست دادن آن تحت تعقیب قرار دهد و سپس بعد از چند ثانیه به شکل مؤثری به عقب برگردد. به عنوان مثال، وینیسیوس و امباپه مجموعاً ۱۰۶ توپ در این فصل در لالیگا باز پس گرفتهاند، در حالی که تنها فلوریان ویرتس در بوندسلیگا ۱۰۹ توپ جمع کرده است... از نظر جمعی، دادههای مختلف در مورد پرسینگ نشان میدهند که رئال در این زمینه تیمی کاملاً متوسط است.
بنابراین، برای پیشرفت، احتمالاً باید شدت بازی را افزایش داد، به ویژه اینکه بازیابی توپ در مناطق بالاتر میتواند به تیم اجازه دهد تا بهتر از سرعت دوئل هجومی خود بهرهبرداری کند. با اینکه رئال در لیگ تنها نهمین تیم از نظر تعداد توپهای بازیابی شده در یک سوم آخر زمین (۲۳۴ توپ) است، این تیم ۱۸ درصد از آنها را به شوت تبدیل کرده است (رتبه سوم بهترین نسبت) و ۱۰ گل از این بازیابیهای بالای زمین به ثمر رسانده است که بیشترین تعداد در لالیگا است. این نشاندهنده توانایی بالای مهاجمان مادریدی است که میتوانند ضربات بسیار خطرناکی در مسافتهای کوتاه ایجاد کنند، زمانی که مجبور به شروع حملات خود از خط میانه نیستند. دفاع با پیشروی همچنین با ویژگیهای بازیکنانی همچون جود بلینگام یا فدریکو والورده که به پر کردن عدم تعادلها در بخشهای پایینتر در این فصل پرداختهاند، مطابقت دارد و پروژههای آنها به سوی محوطه جریمه در برخی مواقع برای تنوع در تهدید هجومی کمبود داشتند.
گریمالدو دیروز، الکساندر-آرنولد فردا؟
هنگامی که ژابی آلونسو در اکتبر ۲۰۲۲ به بایر لورکوزن پیوست، ابتدا تلاش کرد تا از سرعت عناصر خلاق خود (دیابی، فریمپونگ و ...) به بهترین شکل استفاده کند، سپس با بازگشت ویرتس از مصدومیت و جذب گرانیَت ژاکا و الکساندرو گریمالدو در تابستان بعدی، کنترل بیشتری به تیم اضافه کرد. با مدافع اسپانیایی، «ورکسلف» صاحب بازیکنی بود که هم میتوانست در عرض زمین خطرساز باشد و هم در عمق بازی خطرات زیادی ایجاد کند.
در حال حاضر، رئال چنین پروفایلی در ترکیب خود ندارد، اما این وضعیت احتمالاً با پیوستن ترنت الکساندر-آرنولد که قراردادش با لیورپول در حال اتمام است، تغییر خواهد کرد. بنابراین، نمیتوان از نظر دور داشت که استفاده از این بازیکن انگلیسی در سمت راست زمین ممکن است حداقل تا حدی مشابه استفاده از گریمالدو در سمت چپ در بایر باشد.
با «TAA»، دامنه امکانات همانقدر وسیع است که طیف تکنیکی او: ساختن رابطهای قابل اعتماد با وینگر و هافبک نزدیکترین نفرات، تغییر جهت بازی با دقت، وارد شدن به مرکز بازی برای آزاد کردن یک شریک و بهتر بهرهبرداری از خلاقیت خود... اما همچنین میتواند تهدیدی در ارسالهای عرضی باشد، سلاحی که این فصل به طور کمی توسط مادریدیها استفاده شده است (کمترین تعداد و ضعیفترین نسبت ارسالهای موفق در لالیگا) یا به شکلی آشفته مانند بازی برابر آرسنال در لیگ قهرمانان. ادامه بازار نقل و انتقالات مادریدی معادله را دقیقتر خواهد کرد، اما بازیکن سابق لیورپول باید قادر باشد برخی مشکلات را حل کند.