خبرگزاری مهر، گروه استانها -حبیب میرزایی: میزگرد بررسی نقش رزمندگان همدانی در عملیات بیتالمقدس و فتح خرمشهر با حضور سید علی مساوات رزمنده و پژوهشگر دفاع مقدس، سعید بادامی، از رزمندگان دوران دفاع مقدس، اصغر حاج بابایی و خانم یوسفی از زنان فعال در خط پشتیبانی دوران دفاع مقدس، در همدان برگزار شد.
بادامی در این میزگرد به بیان خاطراتی از رشادتها و فداکاریهای همرزمان خود پرداخت و نقش کلیدی رزمندگان همدانی در این عملیات سرنوشتساز را تشریح کرد.
شبهای پر مخاطره شناسایی در خط مقدم
سعید بادامی با اشاره به اهمیت شناسایی دقیق منطقه قبل از عملیات، اظهار کرد: هر شب، بدون استثنا، شهید شهبازی (فرمانده وقت) ۱۴ کیلومتر رفت و برگشت میرفتند که با تاول پا مواجه میشدند. با وجود قطعی نبودن محل عمل، ایشان چند بار برای شناسایی رفتند و در نهایت، محل دقیق استقرار دشمن مشخص شد.
تدارکات و پشتیبانی در شرایط سخت
این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان خاطراتی از شرایط سخت تدارکاتی در جبهه، گفت: در تدارکات، ما اتاقی داشتیم که شهید علیرضا ترکمان و حاج آقا نیکمنزل هم آنجا بودند. من برای رزمندگان کمپوت باز میکردم و آبمیوههایی که برخی شیعیان فرستاده بودند، به نام «فریکو»، در یخ میگذاشتم تا خنک شود.
وی به مشکلات ناشی از تاول پا در رزمندگان اشاره کرد و افزود: بهداری سه رشته داشت که رزمندگان را مداوا میکردند. آنها با سوزن و الکل تاولها را تخلیه و پانسمان میکردند. عمو باقر پیشنهاد داد که برای تسریع در بهبودی زخمها، حنا استفاده کنیم. به همین دلیل، حنا از همدان سفارش داده شد و با آن پاهای رزمندگان را مداوا میکردیم.
بادامی با اشاره به اهمیت استراتژیک منطقه عملیاتی بیتالمقدس، اظهار کرد: من در ابتدا فقط چهارچوب کاری خود را میدیدم، اما بعدها متوجه شدم که منطقه اصلی عملیات ما اهواز بوده و ما در ۲۰ کیلومتری اهواز، جایی مثل کارخانه، مستقر بودیم. ما از جایی به دشمن حمله کردیم که کسی فکرش را نمیکرد. ما از کارون رد شدیم و کمر عراق را شکافتیم. ۱۰۰ کیلومتر پایینتر از بغل داریم فاصله خشکی ما اهواز بوده است.
شهادت شهبازی و جانشینی همت
وی با اشاره به تغییرات در فرماندهی در حین عملیات، گفت: شهید شهبازی تا مقطعی جانشین فرمانده بود، اما در ادامه عملیات بیتالمقدس، شهید همت جانشین شدند و شهید شهبازی به عنوان مسئول محور به ایفای نقش پرداختند.
خاطرهای از سادهزیستی فرماندهان
سعید بادامی به خاطرهای از شهید شهبازی و حاج احمد همدانی اشاره کرد و گفت: در مرحله دوم عملیات، در یک کنج خطرناک که تلفات زیادی دادیم، من برای شهید شهبازی و حاج همدانی کنسرو ماهی بردم. شهید شهبازی با همان روحیه بالا گفت: سعید، خیلی خوشمزه بود، یکی دیگه بخوریم! و حاج آقا همدانی هم از همان کنسرو استفاده کردند. ایشان مبلغی را برای محاسبه کنسرو دوم به من دادند تا به بیت المال برگردانم، بعد از شهادت شهید شهبازی، وقتی به اهواز رفتم، یک کنسرو ماهی خریدم و به یاد آن خاطره گذاشتم کنار عکس ایشان و جایگزین این کنسرو کردم.
درخشش پیشانی حاج محمود شهبازی قبل از شهادت
بادامی در ابتدای سخنان خود با اشاره به تدارکات و پشتیبانی رزمندگان در منطقه، اظهار داشت: من عصر در همان ساختمانهای معروف به انرژی اتمی بودم که حاج آقا شهبازی آمد، شهبازی با موتور سر و صورت خاکی آمد و آن عینک همیشگی هم به چشمش بود.
وی ادامه داد: حاج محمود شهبازی با موتور به محل استقرار نیروها آمد و پس از احوالپرسی، برای تجدید قوا و تهیه لباس به محل تدارکات مراجعه کرد. از من نشانی و آدرس آب را خواست و گفت جایی برای حمام است؟ او به دنبال غسل شهادت بود، گویی که از شهادت خود با خبر بود، من یک دست لباس خاکی تازه با زیرپوش برایش تهیه کردم و با ماشین تویوتا او را به محل مورد نظر رساندم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس در ادامه با بیان خاطرهای از درخشش چهره حاج محمود شهبازی پیش از شهادت، گفت: وقتی حاج آقا برگشت، دیدم پیشانیاش میدرخشد. به او گفتم حاج محمود خیلی نور بالا داری. حاج آقا که معمولاً شوخطبع بود، این بار فقط لبخندی زد و حرفی نزد.
بادامی افزود: حاج آقا لباسها را عوض کرد، عینک را زد و با موتور رفت. من هم نگاهم به پشت سرش بود. قرار بود حاج آقا به همراه حاج آقا نیکومنظر به منطقهای در نهر خین و اروند بروند که نیروهای عراقی در حال محاصره بودند.
وی با اشاره به اهمیت این مأموریت، تصریح کرد: حاج آقا شهبازی برای برقراری ارتباط تدارکاتی تیپ با قرارگاه عازم منطقه شد. مسیری که او میرفت را بلد بودیم. پشت سر از نخلستان عبور کردیم و به یک سنگر کوچک رسیدیم.
بادامی با بیان اینکه وقتی نقطه عملیات رسیدیم حاج ابراهیم همت با اشاره به پیکر شهیدی که روی زمین بود از من خواست تا پیکر شهید را به پشت جبهه منتقل کنیم. من به ایشان گفتم که اجازه دهد ماشین تعاون برای انتقال پیکر بیاید اما ایشان اصرار کرد که باید هر چه سریعتر پیکر شهید به معراج الشهدا منتقل شود. زمانی که من و علیرضا ترکمان بالای سر شهید رفتیم دیدم ترکمان دستانش را روی سرش گذاشته و دارد گریه میکند و من بعد از اینکه چهره شهید را دیدم فهمیدم پیکر پاک حاج محمود شهبازی فرمانده دلاور سپاه همدان است. ایشان را بعد از اینکه بشدت در تأثر و ناراحتی فرو رفتیم و تذکرات مجدد شهید همت که از ما خواست برای عدم تضعیف روحیه رزمندگان سریع به عقب منتقل کردیم.
نقش همدان در فتح خرمشهر بیبدیل بود؛ از فرماندهی تا پشتیبانی
این رزمنده دوران دفاع مقدس در این میزگرد با یادآوری نقش فرماندهان همدانی در سطوح مختلف، اظهار کرد: وقتی میگوئیم تیپ محمدرسولالله، یعنی همدان؛ تهران یعنی اگر حاج احمد متوسلیان فرمانده تیپ میشود، فرمانده سپاه استانی ما شهرستانی بوده و شهید شهبازی قائم مقام میشود؛ این نشان از گذشت دارد.
وی با اشاره به نقش مهم نیروهای پشتیبانی در جبههها افزود: پشتیبانی هر رزمندهای که در خط مقدم میجنگد، بر عهده ۷ نفر است؛ از تدارکات گرفته تا توپخانه و ادوات، یعنی همه جور.
اصغر حاج بابایی با تجلیل از نقش حاج محمود نیکومنظر در ساماندهی امور پشتیبانی، تصریح کرد: حاج سعید آقا، آقای حاج محمود شهبازی را آوردند و حاج محمود نیکومنظر را از قرارگاه نجف کرمانشاه آوردند. ایشان چون با بازار ارتباط داشت و کارهای بازاری کرده بود، خیلی مدیر موفقی بود.
این رزمنده با بیان مشکلات انتقال و تعمیر ماشینآلات جنگی در عملیات فتحالمبین، خاطرنشان کرد: اگر در عملیات فتحالمبین ماشینها ترکش میخوردند، باید آنها را به همدان میبردند تا تعمیر شوند و برگردند که مصیبت زیادی داشت.
وی با اشاره به اهمیت ارتباط همدان با منطقه خوزستان در دوران جنگ تحمیلی، گفت: مسئولیت این کار در همدان بر عهده حاج آقای نیکومنظر، حاج آقای صبا آباد، حاج آقای سواد و عوامل انصارشان بود که به بازار میرفتند و اعتبار بسیار بالایی برای اینها قائل بودند.
حاج بابایی در پایان با اشاره به نقش مسئولان استان در پشتیبانی از جنگ، اظهار کرد: حاج آقای افتخاری در آن زمان مدیرکل بازرگانی بود و آقای صالح استاندار بود. همه دست به دست هم میدادند و پشتیبانی، یعنی تدارکات تیپ محمد رسول الله (ص) در اصل در همدان بود.
همدان نقش کلیدی در فتح خرمشهر داشت
این رزمنده دوران دفاع مقدس با تاکید بر اهمیت شناسایی دقیق منطقه قبل از عملیات، افزود: اصل عملیات شناسایی است. یعنی همینی که فرمودند شناسایی که از جاده از رود کارون یعنی بعد از ۵ کیلومتر عراق یواش یواش مستقر شده بود یعنی خدا یک عنایتی کرده بود اگر چسبیده بود به کارون عزیزان میدانند اگر چسبیده بود به کارون به هیچ وجه نمیتوانستیم عملیات انجام دهیم.
حاج بابایی از نقش فرماندهانی همچون شهید شهبازی، شهید همدانی، شهید شکری موحد و رضا ترکمان در هدایت عملیات شناسایی یاد کرد و افزود: شناسایی که مهمترینش بود بچههای خود همدان بودند تا ۲۰ کیلومتری که دقیق وصل میشود به به جاده اهواز به خرمشهر.
وی با اشاره به رشادتهای گردانهای همدانی در فتح خرمشهر، گفت: گردان شهید حبیب مظاهری بود اینچنین بود که در فتح المبین در سختترین نقطه عملیات انجام داده بودند.
حاج بابایی با یادآوری مقاومت شدید نیروهای عراقی در جاده اهواز - خرمشهر، اظهار داشت: ما ۶ روز تمام بعد از دهم ماه سر جاده اهواز- خرمشهر درگیر بودیم.
این رزمنده دفاع مقدس همچنین به نقش نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از رزمندگان اشاره کرد و افزود: نیرو هوایی ما وقتی که میآمدند اوج میگرفتند شروع میکردند از تانکهای عراقی شکار کردن این مرحله دوم یعنی بزرگترین کاری که نیروی هوایی انجام داده است که در تاریخ هیچ جای دنیا نیامده است.
حاج بابایی در پایان به ابتکار جالب شهید نیکو منظر در تهیه و توزیع شربت آبلیمو بین رزمندگان در گرمای طاقتفرسای خرمشهر اشاره کرد و گفت: خیلی جالب است فکری که کرده بود، رفته بود چند گونی شکر ریخته بود آب لیموهایی که از همدان برده بودند همه را ریخته داخل و زده بود به هم سرای حسینیه گذاشته بود، کامیون و تانکر شربت درست کرده بود.
وی با اشاره به رشادتهای رزمندگان در این عملیات، گفت: در ایستگاه گرمدشت صحنهای دلخراش و شبیه به قتلگاه کربلا دیده شد. گردانها در آنجا زمینگیر شده و پیکر شهدا بر زمین افتاده بود.