محمد مهرابی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: فرهنگ مقاومت به مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی اشاره دارد که در برابر سلطه، ظلم، یا تهاجم فرهنگی و سیاسی شکل می‌گیرد و هدف آن حفظ هویت، استقلال، و ارزش‌های یک جامعه است. در این میان، هنر مقاومت به‌عنوان یکی از ابزارهای کلیدی این فرهنگ، نقشی اساسی در بازنمایی، تقویت، و ترویج مفاهیم مقاومت ایفا می‌کند. هنر مقاومت، از طریق رسانه‌هایی چون سینما، ادبیات، نقاشی، موسیقی، و تئاتر، نه‌تنها به‌عنوان ابزاری برای بیان ایستادگی عمل می‌کند، بلکه به بازسازی هویت‌های فرهنگی و تقویت روحیه جمعی کمک می‌کند.
وی افزود: هنر مقاومت شاخه‌ای از هنر است که برخلاف هنر صرفاً زیبایی‌شناختی، ماهیتی کنش‌گرانه دارد و به دنبال تأثیرگذاری اجتماعی و سیاسی است. از طرفی رابطه فرهنگ مقاومت و هنر مقاومت رابطه‌ای دوسویه و مکمل است. در واقع فرهنگ مقاومت، بستر و محتوای لازم برای خلق آثار هنری مقاومتی را فراهم می‌کند، در حالی که هنر مقاومت این فرهنگ را تقویت، ترویج، و به نسل‌های بعدی منتقل می‌کند.
وی ادامه داد: مقاومت می‌تواند در قالب سبک‌های زندگی و پادفرهنگ‌ها بروز کند یعنی با تأثیر بر الگوهای مصرف فرهنگی، به افراد کمک می‌کند تا هویت‌های مقاومتی را در زندگی روزمره خود پیاده کنند. برای مثال، عدم مصرف کالاهای فرهنگی غیرمجاز در البرز، به‌عنوان شکلی از مقاومت فرهنگی نشان‌دهنده این پیوند است.
مهرابی خاطر نشان کرد: فرهنگ مقاومت و هنر مقاومت در یک رابطه هم‌افزا قرار دارند. فرهنگ مقاومت محتوای لازم برای خلق آثار هنری را فراهم می‌کند، در حالی که هنر مقاومت این فرهنگ را به شکلی بصری و احساسی به مخاطبان منتقل می‌کند. این رابطه نه‌تنها هویت‌های جمعی را تقویت می‌کند، بلکه به بسیج اجتماعی، بازنمایی ارزش‌ها، و تأثیر بر روان جمعی کمک می‌کند.
وی یادآور شد: با توجه به چالش‌های موجود، استفاده استراتژیک از رسانه‌های نوین و نهادهای فرهنگی می‌تواند به تداوم و گسترش این گفتمان کمک کند. در نهایت، هنر مقاومت اسلحه‌ای هنرمندانه در نبرد روایت‌ها است که حقیقت را بدون تحریف به نمایش می‌گذارد.
