کسی نبود که آخوندی را بازخواست کند؟
روزنامه کیهان نوشت:
وزیر دولت روحانی که نخوت آمیخته با ناتوانی وی موجب شد قیمت مسکن در دولت روحانی تا ۹ برابر صعود کند، میگوید مشکلات اقتصادی تصادفی نیست. عباس آخوندی در همایش اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات گفت: «تمام نهادهای اقتصادی ایران دچار استحاله شد. یعنی در واقع هیچ یک از نهادهای اقتصاد کار خود را نمیکنند. بخش اعظم واگذاریها به نهادهای عمومی دولتی برگشته و بنابراین خصوصیسازی و اصلاً چیزی به نام تاجر و رقابت وجود خارجی ندارد. فرض کنید مذاکرات به نتیجه برسد، با این ساختار نهادی میشود کاری کرد؟! مسئله اقتصاد ایران، اقتصاد نظری نیست؛ اقتصاد سیاسی است. هیچ وقت وضع موجود تصادفی نبوده است. از نظر من بعد از ۸۴ که کشور در فرآیند پذیرش تحریمهای بینالمللی رفت که به نظر من یک اتفاق مشکوک در تاریخ ایران است و باید ببینیم منافع چه کسانی ایجاب میکرد که تحریم شویم. نتیجه این ریسک این شد که استراتژی توسعه تبدیل به استراتژی بقا شد و برای اولینبار در ایران دیانت مقابل ملیت قرار گرفت».
اظهارات عباس آخوندی در حالی مطرح شده که وی یکی از متهمان اصلی پسرفت اقتصادی کشور در دولت روحانی محسوب میشود. در حالی که بخش تولید مسکن با 250 شغل و حرفه زیرمجموعه آن، یکی از پیشرانها برای رونق اقتصاد ارزیابی میشود، آخوندی در دوران وزارت خود به تمسخر مسکن مهر پرداخت اما کمترین کفایتی نداشت که پروژه دیگری جای آن بگذارد. کاهش شدید تولید مسکن در این دوره نهتنها موجب تورم 900 درصدی در بخش مسکن شد بلکه موجب عقبگرد شدید در رشد اقتصادی درونزا و کاهش تولید و اشتغال در دهها بخش مرتبط با تولید مسکن هم شد. او همچنین در حوزه هواپیمایی به فاکتورسازی و شیرینسازی اعتماد به آمریکا معروف است و با ادعای خرید دویست هواپیما پس از برجام، یک فریب سیاسی را با مردم در آستانه انتخابات مجلس دهم مرتکب شد؛ اما کلاً 10- 15 هواپیما بیشتر خریداری نشد که بخشی از آنها نیز در اثر عدم ارائه خدمات پس از فروش زمینگیر شدند. به نظر میرسد برخی توافقات نوشته شده در این زمینه بیشتر برای بازی با مردم بود و بنابراین تضمین و پیشبینی تأدیه خسارت در صورت بدعهدی، نشده بود.
این نکته را هم از غلامحسین کرباسچی (دبیرکل وقت کارگزاران) بخوانید که اردیبهشت ۱۳۹۴ (دو ماه قبل از اعلام توافق برجام) با اشاره به فشلی برخی مدیریتها از جمله در حوزه مدیریتی آخوندی به روزنامه شرق گفت: «آیا دلمان نباید شور بزند؟ نمیشود معاون و وزیر باشیم اما استدلال ما این باشد که اگر بودجه دادند کار میکنیم و اگر ندادند، کار نمیکنیم! خطاب به وزیر راه گفتم بعد از چند سال بازنشسته خواهید شد و با خانواده به سفر خواهید رفت. اما اگر در همین ترافیک متوقف شوید، آیا نوههای شما نخواهند گفت در دوره وزارت خود چه کاری انجام دادید؟ باید دلمان بیشتر از این چیزی که هست، شور بزند. البته مثال وزارت راه را زدم اما بقیه وزارتخانهها مثل کار و دیگران هم همینگونه است. دولت باید ابتکار به خرج دهد و فکری در اینباره بکند... اینکه تعدادی آدم خسته و سالخورده بنشینیم و بلند شویم که نمیشود!»
جای تعجب است که فردی با این مختصات بیکفایتی و ایراد خسارات زیرساختی به اقتصاد کشور، اجازه پیدا میکند در همایش جبهه اصلاحات از موضع طلبکاری سخن بگوید و حال آن که... حتماً باید وی را مواخذه و محاکمه میکردند، نه اینکه پای افسانهبافی وی بنشینند.
******
چرا غنیسازی خط قرمز است؟
روزنامه جوان نوشت:
در طول دو دهه مذاکره هستهای میان ایران و غرب، یکی از مهمترین نقاط مورد اختلاف در موضوع «غنیسازی اورانیوم» بوده است، اما غنیسازی چرا تا این اندازه مورد مناقشه طرفین است؟ اما دلیل اصرار ایران بر حفظ حق غنیسازی و تلاش امریکاییها برای انکار آن چیست؟
اصلیترین دلیل در واقع همان نقش کلیدی این قطعه در زنجیره گسترده تولید سوخت است. اگر کشوری قدرت و امکان غنیسازی نداشته باشد، عملاً به این معناست که کل این چرخه را در اختیار ندارد. خصوصاً کشور مستقلی، چون ایران که در مدار وابستگی به قدرتهای بزرگ قرار ندارد و طبیعتاً ممکن است به دلایل سیاسی از دریافت سوخت اتمی آماده مصرف محروم بماند. در این صورت حتی ساخت نیروگاههای متعدد اتمی هم کمکی به کشور نخواهد کرد و حتی ممکن است به دلیل خلف وعده تأمینکنندگان خارجی سوخت، کلی فرایندهای هستهای کشور حتی در زمینههایی، چون پزشکی هستهای و کشاورزی بلااستفاده بماند.
از منظری دیگر قدرت غنیسازی اتمی، نوعی ابزار موازنهساز برای ارتقای قدرت ملی نیز به شمار میآید. هرچند جمهوری اسلامی ایران متکی به مبانی دینی خود کاربرد تسلیحات کشتار جمعی و از جمله آن سلاح هستهای را ممنوع میداند، اما دلیلی ندارد از فناوری هستهای بهعنوان یک رکن بازدارنده و اقتدارآفرین برای خود بهره نگیرد. اگر فناوری هستهای بهعنوان یک مؤلفه قدرت ملی تلقی شود که در دنیای امروز اینگونه هست، غنیسازی بهعنوان دال مرکزی آن، به ابزاری اساسی برای تنظیمگری سطح این قدرت و مواجهه با دشمنان و رقبای سیاسی تبدیل شده است.
******
اظهارات ضرغامی علیه شورای نگهبان
عزتالله ضرغامی، وزیر سابق میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی در گفت و گو با خبرآنلاین درباره مسائل مختلفی از جمله هجمههایی که در زمان وزارت با آن مواجه بود صحبت کرده و همچنین به ماجرای کاندیداتوری خود در انتخابات ریاستجمهوری اشاره کرده که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* در کشور ما یکی از هدفگذاریهای مهم، نامزدی انتخابات – از مجلس تا ریاست جمهوری – است. در ریاست جمهوری خیلی صریح گفتم که دیگر کاندیدا نیستم. تا وقتی شورای نگهبان به این صورت به شخصیت آدمها بی اعتمادی میکند، هرگز نامزد نمیشوم.
* با این شورای نگهبان کنار نمیآیم. البته همان زمان که رد صلاحیتم کردند، چند نفر بودند که حرف زدند. اهل حرف زدن بودند و بیانیه دادند. ضرغامی که بلد بود به آنها جواب درست دهد، سکوت کرد. یکی از بزرگان وابسته به حاکمیت، حدیث (فی تَقَلُّبِ الْأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ) را برایم نقل کرد.
* در همان زمان که در دولت آقای رئیسی بودم، به خصوص در اعتراضات ۱۴۰۱، ضرغامی خیلی حرف زد. مجلس مرتبا علیه ضرغامی موضع گرفت. مجلس طرح استیضاح من را امضا کرد و پشت تریبون، برخی نمایندهها که اقلیت بودند و صدایشان بلند بود، آمدند و با آقای رئیسی برخورد کردند و خیلی از آنها و خیلی از تریبونها – بگویید ستاد امر به معروف و نهی از منکر که کسی مسئولش بود – گفت این وصله ناجور باید از دامان رئیسی پاک شود.
* روزی علی مطهری به من زنگ زد و گفت توییتی که زدی خیلی عالی بود. من هم کیف کردم. ولی سوالم این است که چطور در دولت آقای رئیسی هستی و – به تعبیر ایشان – با اصولگراها کار میکنی و از این حرفها میزنی؟ گفتم تشخیصم این است که افرادی که در خیابان شعار میدهند، کومله نیستند که دائم در رسانههای رسمی میگوییم توطئه کومله بود.
* توییتی زدم که "کومله کیلویی چند؟" و در نهادهای نظامی و اطلاعاتی خیلی علیه من حرف زدند. به آنها گفتم که آیا کومله واقعا این قدرت را دارد که تمام کشور را به این صورت به هم بزند؟ کومله کیلویی چند؟ شما کومله را اول انقلاب نابود کردید و جزو افتخارات ما است.
* من در حاکمیت هستم ولی پست ندارم. همین الان اگر رژیم تغییر کند و نظام – خدای نکرده – سقوط کند و قرار باشد ده نفر بدون محاکمه اعدام شوند، ضرغامی حتما یکی از آنها است و اگر نکنند به من بر میخورد.
******
هزینههای سفر وزیر راه به کیش پس از افشای موضوع در مجلس بازگشت داده شد
سایت رویداد۲۴ نوشت:
نماینده قم مدعی بازگشت هزینههای سفر وزیر راه و بستگانش به کیش پس از افشای موضوع در مجلس شد.
محمد منان رئیسی، نماینده قم اعلام کرد: «بر اساس اسناد معتبر، هزینههای سفر تفریحی وزیر راه و بستگانش به کیش پس از افشای موضوع در مجلس بازگشت داده شد؛ به این معنا که در صورت عدم افشا، میلیونها تومان از بیتالمال صرف این سفر لاکچری میشد».
وی همچنین از وجود شبکهای از تخلفات و فساد اقتصادی در سازمان هواپیمایی کشور پرده برداشت و با اشاره به رویکرد رئیسجمهور در مبارزه با فساد، خواستار برکناری وزیر پیش از رسیدگی به استیضاح در مجلس شد.
منان رئیسی هشدار داد: «در صورت عدم عزل وزیر، جلسه استیضاح به محاکمهای علیه اشرافیگری و ویژهخواری در دولت تبدیل خواهد شد».
وی افزود: «در غیر این صورت، افشای اسناد و اطلاعات جدید طی روزهای آینده، میتواند آسیب جدی به سرمایه اجتماعی رئیسجمهور وارد کند و دستاوردهای اخیر از جمله برکناری آقای دبیری را نیز بیاثر سازد».
******
احتمال تغییرات اساسی در هیاترئیسه مجلس
سایت نامهنیوز نوشت:
انتخابات هیأت رئیسه مجلس دوازدهم برای سال دوم چند روز دیگر برگزار می شود. هر چند در ظاهر رقابت ها مثل سال گذشته داغ نیست.
ابوالفضل ظهره وند در گفتوگو با نامه نیوز درباره انتخابات سال دوم هیأت رئیسه مجلس گفت: «قطعا آقای قالیباف رقیب جدی خواهد داشت. 2 یا 3 نفر برای ریاست مجلس اعلام کاندیداتوری می کنند که یکی از آنها آقای قالیباف است اما مثل سال گذشته آقای ذوالنور قصدی برای رقابت با آقای قالیباف ندارد و برای نائب رئیسی کاندیدا می شود».
وی با بیان اینکه آقای مجتبی ذوالنوری سال گذشته برای تصدی کرسی ریاست مجلس قریب به 60 رأی آورد، افزود: "رقیب امسال آقای قالیباف نیز شاید همین میزان رأی بیاورد"
ظهره وند درباره جهت گیری نمایندگان اصلاح طلب و مستقل گفت: امسال هم آنها پشت آقای قالیباف خواهند بود بالاخره بخشی از دولت وفاق متأثر از آقای قالیباف است.
در سطح نواب، کارپردازان و دبیران هیأت رئیسه هم پیش بینی می شود 50 درصد تغییر اتفاق بیفتد».
******
بهانه ویتکاف قابل قبول نیست
خبرگزاری تسنیم نوشت:
نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات هستهای مسقط و رم، مواضع سینوسی و متناقضی را در قبال حق غنیسازی ذاتی ایران در خاک کشورمان اتخاذ میکند که تجمیع این مواضع با آنچه مارک روبیو و دونالد ترامپ در نفی هرگونه غنیسازی از سوی ایران (غنیسازی صفردرصدی) مطرح نمودهاند، نشاندهنده بهکارگیری "استراتژی ابهام" در مذاکرات از سوی آنهاست.
در این میان، برخی منابع آمریکایی و حتی شخص ویتکاف (طبق اطلاعات موثق) مدعی شدهاند فشارهایی از سوی اعضای مجلس نمایندگان و سنا وجود دارد که منتج به تفاوت رفتار مذاکرهکنندگان آمریکایی پشت میز مذاکره و مواضع بیرونی و رسمی کاخ سفید و وزارت خارجه دولت ترامپ شده است.
قطعاً آنچه ویتکاف مدعی شده، بهانهای مضحک است! در بررسی ابعاد متنی مذاکرات هستهای، از یک سو با مطالبه صریح جمهوری اسلامی ایران در خصوص "رفع تحریمها"، "ارائه تضمینهای فنی و اعتباری" و در نهایت "راستیآزمایی توافق احتمالی" مواجه هستیم. در این میان، پذیرش حق غنیسازی ذاتی ایران یک "پیششرط قطعی" است نه یک "شرط قابل گذشت".
ویتکاف در نخستین و دومین دور مذاکرات هستهای اخیر مدعی شد که واشنگتن حق غنیسازی صنعتی ایران را به رسمیت میشناسد و از سوی دیگر، دامنه موضوعی مذاکرات را محدود به مسئله هستهای خواهد کرد. بر همین مبنا، شاهد ترسیم چارچوب مذاکرات و دستورالعملهای مربوط به آن بودیم. با این حال، مواضع رسمی مقامات آمریکایی تبدیل به عامل عقبگرد به دور اول مذاکرات شده، تا جایی که بار دیگر در مذاکرات رم باید شاهد تعیین تکلیف مواضع متناقض واشنگتن در خصوص حق ذاتی ایران (که اساساً واشنگتن حق مخالفت با آن را ندارد) باشیم.
تنظیم ابعاد فرامتنی با هدف تأثیرگذاری بر متن مذاکرات، فرمول نانوشته اما ملموسی است که دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا همواره به آن استناد کردهاند اما بهتر است ویتکاف عواقب این رویکرد دوگانه را درک کند. بدون شک، بهانههای پشت پرده مذاکرهکنندگان آمریکایی در خصوص فشارهایی که از سوی اعضای سنا (خصوصاً سناتورهایی مانند تام کاتن، تد کروز و لیندسی گراهام) به ویتکاف و دی ونس وارد میشود، هرگز از سوی جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نیست.
در اینجا صرفاً باید یک "خروجی" وجود داشته باشد که بر مبنای آن، گامهای بعدی در خصوص استمرار مذاکرات برداشته شود یا اساساً مذاکرات متوقف شود. گزینه سومی در این معادله وجود ندارد. مسئولیت فرصتسوزیهایی که طی 4 دور مذاکرات اخیر صورت گرفته، بر عهده کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکاست؛ در این خصوص تفاوتی میان ویتکاف، مارک روبیو، ترامپ و سناتورهای آمریکایی وجود ندارد.
******
افغانستیزی و سوالی قابل طرح در مجلس
میثم ظهوریان، نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی، با طرح سؤالی از وزیر اطلاعات، نسبت به افزایش نفرتپراکنی علیه مهاجران، به ویژه اتباع افغانستانی، هشدار داد. وی با اشاره به فعالیتهای سازماندهیشده در شبکههای اجتماعی که با ادبیاتی توهینآمیز و نژادپرستانه علیه مهاجران فعالیت میکنند، خواستار پاسخگویی وزارت اطلاعات به این موضوع شد.
ظهوریان در متن سؤال خود تأکید کرد: «برخی رسانهها و افراد مشخص، به صورت سازماندهیشده، نگاهی نژادپرستانه و غیرانسانی به اتباع دارند و با ادبیاتی توهینآمیز و سخیف، زمینه اقدامات ضد امنیتی بعدی را فراهم میکنند». وی همچنین به شبهات و گمانهزنیهایی درباره تأمین مالی این شبکههای سازماندهیشده توسط برخی نهادها در داخل کشور اشاره کرد و خواستار توضیح وزارت اطلاعات در این زمینه شد».
بر اساس گزارشها، کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، پس از بررسی این سؤال، به وزارت اطلاعات یک ماه فرصت داده است تا گزارشی از عملکرد خود در این زمینه ارائه کند.
افزایش نفرتپراکنی علیه مهاجران، به ویژه اتباع افغانستانی، در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها، نگرانیهایی را در میان فعالان اجتماعی و نمایندگان مجلس ایجاد کرده است. برخی کارشناسان معتقدند که این روند میتواند زمینهساز بروز تنشهای اجتماعی و امنیتی در کشور شود. همچنین، برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان سیاسی بر لزوم تدوین سیاستهای جامع برای ساماندهی وضعیت مهاجران و مقابله با نفرتپراکنی تأکید دارند. آنها معتقدند که باید با همکاری نهادهای مختلف، از جمله وزارت اطلاعات، وزارت کشور و سازمانهای مردمنهاد، برنامههایی برای ارتقای آگاهی عمومی و ترویج فرهنگ همزیستی تدوین و اجرا شود.
******
اقدامات رئیسجمهور چه نسبتی با شرایط کشور دارد؟
سایت جهاننیوز نوشت:
فضای کشور با توجه به مشکلاتی که وجود دارد نیازمند برنامهریزی ستادی و تلاش همه جانبه برای شتاب بخشی به پیشرفت کشور است اما گاهاً از رئیسجمهور عکسهایی منتشر و خبرهایی از سوی ستاد اطلاعرسانی دولت پخش میشود که چندان نشان دهنده اهتمام دولت در چنین مسیری نیست.
اخیراً رئیسجمهور در یک عمل جراحی قلب شرکت کرد که به نظر میرسد آمادگی ذهنی خاصی خصوصاً با توجه به سختی آن میطلبد و پیشتر رئیسجمهور در سخنانی آن را یک عمل جراحی سخت عنوان کرده بود که متأسفانه تلفات جانی آن در گذشته کم نبوده است. البته از رئیسجمهور در این مقطع زمانی انتظار حضور در یک عمل جراحی سخت و حساس نمیرود. به ویژه اینکه کشور نیازمند عمل و تلاش سخت است و رئیسجمهور باید در نقش یک مدیر اجرایی ظاهر شود نه یک جراح حاذق قلب.
این در شرایطی است که وضعیت کشور در حوزه ناترازیها بر هیچ کس پوشیده نیست. پزشکیان خود بارها درباره مصرف بهینه و مشکلات ناترازی انرژی و همچنین سایر مشکلات کشور سخن گفته است. موضوعی که در کنار برنامه ریزی برای برون رفت از آن باید مردم را نیز همراه کرد. همراهی مردم در این خصوص نیز وقتی 100 درصد تضمین میشود که مشاهده کنند دولت خود در خط مقدم مقابله با ناترازیها قرار داد نه اینکه خود مشغول موارد غیره است.
علا.ه بر این، اردیبهشت امسال در بحبوحه مشکلات و حواشی کشور فیلمی از پا به توپ شدن رئیسجمهور منتشر شد که در فضای مجازی درباره آن بحث و تبادل نظر صورت گرفت. با انتشار تصاویری از فوتبال بازی کردن رئیس جمهور برخی این انتقاد را داشتند که رئیس جمهور چقدر با وجود این ناترازیها وقت دارد که روزی را به بازی فوتبال اختصاص میدهد.
اشتغال رئیس جمهور به چنین فعالیتهایی در کنار حضور برخی دولتمردان در کارهای غیر تخصصی یک نوع بی نظمی را در دولت نشان میدهد.