به گزارش اقتصادنیوز، هفتهنامه اکونومیست در تازهترین سرمقاله خود استدلال میکند که دولت ترامپ ظرف چند ماه هزاران کمک هزینه تحقیقاتی را لغو و میلیاردها دلار بودجه را از دانشمندان دریغ کرده است. پروژههایی در دانشگاههای معتبر هاروارد و کلمبیا بهطور ناگهانی قطع شدهاند و یکی از پیشنهادهای بودجهای قرار است تا ۵۰ درصد از منابع مالی اصلی پژوهش در آمریکا را کاهش دهد. آمریکا بهدلیل قدرت برتر علمی و فناورانهاش، مدتهاست که مقصد نخبگان جهانی بوده است؛ اما اکنون برخی از درخشانترین ذهنهای دنیا با نگرانی بهدنبال راه خروج هستند.
به گزارش اکوایران، مایکل کراتسیوس، مشاور علمی دونالد ترامپ، چند روز قبل منطق پشت این اقدام را شرح داد: علم نیاز به تحول دارد، چراکه ناکارآمد و کند شده است و پژوهشگران گرفتار «گروه اندیشی»، بهویژه در حوزه تنوع، عدالت و شمول (DEI) شدهاند (سه اصلی که سازمانها ادعا میکنند برای ایجاد محیطهای عادلانهتر و فراگیرتر از آن استفاده میکنند). ممکن است این حرف منطقی بهنظر برسد، اما اگر با دقت به اتفاقات نگاه کنیم، تصویر نگرانکنندهای نمایان میشود. به اعتقاد نشریه اکونومیست، این حمله به علم، نامتمرکز و غیرصادقانه است و دولت بهجای آزادسازی علم، به آن آسیب جدی میزند. پیامدهای این مساله برای جهان بد خواهد بود، اما آمریکا بیشترین تاوان را خواهد پرداخت.
یکی از مشکلات این است که اقدامات انجامشده بسیار گستردهتر از آن چیزی است که دولت ادعا میکند. در حالیکه مقامات ترامپ میخواهند DEI را ریشهکن کرده، دانشگاهها را بابت یهودستیزی مجازات کنند و هزینههای دولتی را کاهش دهند، علم تبدیل به قربانی فرعی شده است. شک و تردید نسبت به اینکه دانشمندان تفکرات ووک (woke) را ترویج میکنند، باعث شده است که اعطاکنندگان کمکهای مالی نسبت به واژههایی مانند «ترنس» و «عدالت» حساس شوند. در نتیجه، نهتنها برنامههای آموزشی فراگیر بلکه طیفی از علوم متعارف نیز حذف شدهاند. برای مثال، بودجه تحقیقاتی که به بررسی عوامل خطر سرطان بر اساس نژاد یا شیوع بیماریهای مقاربتی بر اساس جنسیت اختصاص داشت، قطع شدهاند.
حمله به دانشگاههای نخبه، به سطحی عجیب رسیده است. چون کاخ سفید این دانشگاهها را پایگاه تفکر «ووک» و «یهودستیزی» میبیند و بودجهی تحقیقاتی آنها ــقطع شده است. پروژههایی درباره موضوعات مختلف، از بیماری آلزایمر گرفته تا فیزیک کوانتومی، یکشبه متوقف شدهاند.
اما در سطحی بنیادیتر، ادعای ترامپ مبنی بر اینکه او به «گروه اندیشی» پایان خواهد داد، فریبنده است. جنبش «ماگا» خصومت ویژهای با پژوهشگران حوزه سلامت عمومی و اقلیم دارد، چراکه آنها را نگرانهایی میداند که آزادی آمریکاییها را محدود کردهاند ؛ همانطور که در دوران کرونا با قرنطینهها و تعطیلی مدارس اتفاق افتاد. در نتیجه، بودجه تحقیقات درباره واکسن و تغییرات اقلیمی بهشدت کاهش خواهد یافت. با یک امضای قلم، مقامات سعی دارند قوانینی را تحمیل کنند که به دانشمندان میگوید در چه حوزههایی میتوانند تحقیق کنند و چه حوزههایی ممنوع است.
در همین حال، مشکلات واقعی در ساختار علمی آمریکا نادیده گرفته میشود. کراتسیوس درست میگوید که بوروکراسی بیش از حد است؛ بهترین پژوهشگران آمریکایی میگویند 2 روز از هر پنج روز کاری را صرف پر کردن فرمها و کارهای اداری میکنند. تحقیقات بیش از پیش تدریجی و غیرنوآورانه شدهاند. در این شرایط، روشهای جدید تامین مالی مانند قرعهکشی ارزش امتحان کردن را دارند. با اینحال، دولت تاکنون هیچ برنامهای برای بهبود کارآمدی علم ارائه نداده است. در واقع، زمانی که دانشمندان نسبت به ادامه حمایت مالی از تحقیقاتشان مطمئن نیستند یا ناچارند برای احقاق حقوق خود به دادگاه مراجعه کنند، علم در آمریکا ناکارآمدتر میشود، نه کارآمدتر.
شاید کنگره و دادگاهها بتوانند دامنه و شدت این اقدامات ضدعلمی را محدود کنند، اما حتی در این صورت، آسیبهایی که در این چند ماه وارد شده است، بهزودی احساس خواهد شد. کاهش شدید بودجه اداره ملی اقیانوسی و جوی (NOAA) به معنی پیشبینی ضعیفتر وضعیت آبوهواست؛ موضوعی که کشاورزان را در تعیین زمان کشت و مسوولان محلی را در آمادگی برای بلایای طبیعی به مشکل میاندازد. کاهش بودجه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) هم باعث میشود نظارت و در نتیجه مقابله با شیوع بیماریها دشوارتر شود.
در بلندمدت نیز آسیبهایی در راه است. گرچه ترامپ امیدوار است تعرفهها باعث شود شرکتها در آمریکا سرمایهگذاری کنند، اما هزینههای تحقیقاتی آنها به سختی میتواند جای خالی تحقیقات بنیادی دولتی را پر کند. با انجماد بودجه، خطر «فرار مغزها» جدی میشود؛ در سه ماه اول امسال، تعداد درخواستهای شغلی از سوی دانشمندان آمریکایی برای مهاجرت به خارج از کشور نسبت به دوره مشابه سال ۲۰۲۴ یکسوم افزایش یافته است؛ در حالی که درخواستهای پژوهشگران خارجی برای مهاجرت به آمریکا یکچهارم کاهش داشته است. شهرت آمریکا در جذب استعداد به این راحتی باز نخواهد گشت.
پیامدهای این روند در سراسر جهان احساس خواهد شد. آمریکا بزرگترین حامی مالی تحقیقات عمومی در دنیاست؛ نیمی از برندگان نوبل علمی از این کشورند و چهار دانشگاه از ۱۰ دانشگاه برتر تحقیقاتی دنیا در آمریکا قرار دارند. دانش و نوآوریهایی که پژوهشگران آمریکایی کشف کردهاند؛ از اینترنت گرفته تا واکسنهای mRNA، نعمتی برای بشریت بودهاند. وقتی آمریکا عقبنشینی میکند، همه از میوههای این خلاقیت محروم میشوند.
با اینحال، این خود آمریکاست که بیشترین آسیب را خواهد دید. در آغاز قرن بیستم، هیچ شاخهای از علم نبود که آمریکا در آن پیشتاز باشد، اما در پایان همان قرن، هیچ شاخهای نبود که آمریکا در آن عقب باشد. پیروزیهای آمریکا، از قدرت اقتصادی تا توانایی فناورانه و نظامی، با موفقیتهای علمی آن درهمتنیده بودهاند. اگر آمریکا عقبنشینی کند، جای خود را به چین اقتدارگرا بهعنوان ابرقدرت علمی خواهد داد. حمله «ماگا» به علم تنها درباره گروهاندیشی یا دانشگاهها نیست؛ پیش از هر چیز، این یک آسیب به خود است.